گروه هنر- خبرگزاری مهر: «چند مترمکعب عشق» به کارگردانی جمشید محمودی و تهیه کنندگی نوید محمودی به تازگی در سینماهای کشور اکران شده است، فیلمی که قرار بود به عنوان نماینده افغانستان در اسکار حضور داشته باشد هرچند به بخش غیرانگلیسی زبان این دوره از اسکار راه پیدا نکرد.
این فیلم که توسط این دو برادر از کشور افغانستان که بیش از 3 دهه است در ایران زندگی می کنند، ساخته شده است در ایران با اقبال روبه رو شد و سال گذشته در جشنواره فیلم فجر هم جوایز متعددی گرفت هم منتقدان آن را تحسین کردند و در حال حاضر اکران به نسبت موفقی دارد.
«چند مترمکعب عشق» داستان عشق یک دختر افغان و یک پسر ایرانی و مصائب این عشق است. فیلم با اینکه در ایران ساخته و پرداخته شده است ولی در افغانستان هم به نمایش درآمد و مردم آن کشور هم آن را دوست داشتند.
به بهانه اکران فیلم با برادران جمشیدی به بحث و تبادل نظر پرداختیم. در بخش اول و دوم این مصاحبه روند تولید فیلم و چگونه شکل گرفتن آن با حضور کارگردان و تهیه کننده بررسی شد و توضیحات این دو سینماگر جوان را درباره چگونه ساختن فیلم برای اینکه به سمت سیاه نمایی نرود، خواندیم. همچنین به بررسی جایگاه مهاجران افغان در ایران اشاره شد و اینکه کشور ما می تواند بستر مناسبی برای موفقیت مهاجران باشد، به شرط آن که خودشان بخواهند.
در بخش سوم و پایانی مصاحبه جمشید و نوید محمودی از بهترین خاطراتشان در ایران که دریافت جایزه اسکار توسط اصغر فرهادی و پیروزی تیم ملی فوتبال ایران در برابر استرالیا بوده، یاد کردند. در بخش دیگری از این مصاحبه علل معرفی «چند مترمکعب عشق» به عنوان نماینده افغانستان در اسکار بررسی می شود. همچنین بهترین سکانس فیلم از نگاه این 2 برادر مطرح می شود.
با ما در قسمت آخر این مصاحبه همراه باشید:
*هرچند این فیلم درباره مهاجران افغانستانی است اما از موسیقی این کشور استفاده نشده در حالی که موسیقی متناسب با حال و هوای فیلم هم عاشقانه هم درباره مشکلات مهاجرت در کشورتان وجود دارد.
جمشید محمودی: من همه تلاش خود را کردم تا موسیقی فیلم رنگ موسیقی افغان نداشته باشد و دوست نداشتم که موسیقی این فیلم تداعی موسیقی کشور و یا فرهنگ خاصی باشد. به نظر من در همه فیلم های ایرانی که درباره مردم افغانستان ساخته می شود این نوع موسیقی که شما انتظارش را دارید، استفاده شده و من نمی خواستم که این اتفاق تکرار شود.
سهند مهدیزاده آهنگساز فیلم خیلی تلاش کرد تا از موسیقی افغان استفاده کند اما من نمیخواستم این فیلم حال و هوای یک فیلم افغان را داشته باشد. استفاده از این نوع موسیقی برای فیلم مرزبندیهای بسیاری را ایجاد می کرد.
*فیلمبرداری این فیلم بسیار قابل قبول است و به خوبی در خدمت فضای داستان درآمده است. رنگ فیلم هم که دیگر عالی است.
جمشید محمودی: ما نمی خواستیم به سمت سینمای تلخ و سیاه برویم به همین دلیل از ابتدا به مرتضی غفوری فیلمبردار فیلم گفتم که این فیلم یک اثر سیاه نیست به همین دلیل در نیمه ابتدایی فیلم سعی کردیم پلان های خوب و زیبا بگیریم. همچنین در این بخش سعی کردیم در آهن پاره ها پلان های زیبا بگیریم، از کارکردن آدم ها پلان خوب بگیریم و از تلخ نشان دادن این بخش ها فاصله گرفتیم. این فیلم به 2 نیمه تقسیم شده است، نیمه عاشقانه و نیمه ای که قهرمانان داستان دچار بحران شده و فینال داستان می رسد. این فیلم خیلی نرم از دوربین روی پایه تبدیل به دوربین روی دست می شود. حتی رنگ لباس ها در اول قصه شادتر از نیمه دوم است. زمانی که عشق دچار بحران می شود این بحران را در همه چیز می بینید.
*برای ساخت این فیلم سینمایی چه اندازه هزینه کردید؟ و آیا برای ساخت آن از نهادهای مختلف کمک گرفتید؟
نوید محمودی: ساخت این فیلم با نگاه مرسوم تولید فیلم اولی های کم هزینه بسیار فاصله دارد. ما سه سال صبر کردیم تا این فیلم را با مشارکت دیگران بسازیم اما زمانی که احساس کردیم کسی برای ساخت این فیلم به ما کمک نمی کند، خانه ای را که پس انداز سال های کارم بود و تاکید می کنم که خانه ای که در آن زندگی می کنم نبود، فروختم و این فیلم را ساختم.
جمشید محمودی: نوید برای این فیلم کم نگذاشت. اما فکر می کنم بی شک در فیلم بعدی خود دخل و خرجمان را برابر می کنیم و اگر برویم سراغ فیلمی که چهره ندارد یک فیلم کم هزینه تر می سازیم.
نوید محمودی: هزینه ساخت این فیلم 600 میلیون تومان بود اما «چند مترمکعب عشق» یک اثر 600 میلیون تومانی نیست چرا که یک تهیه کننده دیگر ممکن است برای ساخت آن از یک ارگان 2 میلیارد تومان پول بگیرد و بعد با یک میلیارد و 200 این فیلم را بسازد و 700 میلیون را در جیب بگذارد. این فیلم با هزینه 600 میلیون به اضافه 2 سال عمر من و جمشید ساخته شده است. من برای ساخت این فیلم همه کارهای خود در تلویزیون و تهیه کنندگی در این رسانه را کنار گذاشتم تا این فیلم را بسازم به همین دلیل می گویم «چند مترمکعب عشق» فیلم گرانی است.
به یاد دارم که همایون اسعدیان به من گفت این فیلم خیلی فیلم سختی است و اگر من می خواستم سکانس ختنه کردن پسربچه ها را بگیرم، می ترسیدم. حتی آقای نادری به من گفت که این فیلم چون فیلم اول شما است این همه انرژی گذاشته اید. اگر این چندمین فیلم شما بود هیچ وقت برای سکانس ها این همه وقت نمی گذاشتید.
*سکانس محبوب شما در این فیلم عاشقانه کدام است؟
جمشید محمودی: من لحظه ای را که دختر می گوید به خاطر آبروی پدرم نمی روم خیلی دوست دارم.
نوید محمودی: لحظهای که دختر میگوید به خاطر آبروی پدرم از رفتن می ترسم بسیار دوست دارم و برای این سکانس بارها گریه کردم. من خودم یک دختر 3 ساله دارم. معتقدم زن ها بزرگترین موجودات هستی هستند. مادر ما یک زن بسیار بزرگ بود و او خواست که ما فیلمساز شویم. او نمی دانست سینما یعنی چی اما به علاقه های ما احترام گذاشت. مادر ما در 53 سالگی بر اثر بیماری فوت کرد.
زن ها موجودات بزرگی هستند، وقتی دختری در 16 سالگی به این درصد از دانایی می رسد که به خاطر پدرش نمی خواهد با عشقش برود و در برابر مهمترین مساله در زندگی هر انسان که عشق است مقابله می کند یعنی چی؟ من همیشه وقتی این جمله را از دختر می شنوم تنم می لرزد. با خود می گویم خدایا من دختر دارم و آیا روزی دخترم درباره من همچنین حرفی می زند. در دانشگاه علم و صنعت وقتی این سکانس نمایش داده شد دیدم که دختران حاضر حالشان چقدر عجیب شد و تصمیم این دختر را بسیار دوست داشتند.
جمشید محمودی: دختر در فیلم بین دو عشق بر سر دوراهی قرار میگیرد. شاید یکی از دلایلی که این عشق یک عشق اروتیک نیست به این دلیل است که این سن، سن عشق های این گونه نیست.
*«چند مترمکعب عشق» به عنوان نماینده افغانستان در اسکار 2015 معرفی شد گرچه در نهایت به رقابت راه نیافت. این فیلم چه مسیری را طی کرد تا به عنوان نماینده افغانستان و نه ایران به اسکار معرفی شود؟
نوید محمودی: «چند مترمکعب عشق» به دلیل اینکه فیلم اول کارگردان و فیلم اول تهیه کننده بود و به دلیل اینکه ما پروانه سینمایی نداشتیم و تنها پروانه ویدیویی داشتیم نمی توانست به موقع در ایران اکران شود. در واقع قوانینی در ارشاد برقرار است که براساس آن ما نمی توانستیم این فیلم را در 6 ماه اول سال اکران کنیم به همین دلیل فیلم باید در 6 ماه دوم سال اکران می شد اما برای حضور یک فیلم در اسکار باید فیلم مورد نظر تا اواخر شهریور و یا اوایل مهر ماه اکران شود تا بتوان فیلم را به آکادمی ارسال کرد.
زمانی که تمام شرایط را سنجیدیم به این نتیجه رسیدیم که با توجه به اینکه «چند مترمکعب عشق» نمی تواند به موقع در ایران اکران شود و با توجه به اینکه از ایران فیلم های زیادی کاندید شده بودند که به اسکار معرفی شوند، تصمیم گرفتیم تا فیلم را در افغانستان نمایش دهیم. هرچند زمانی که با رییس سازمان سینمایی حجت الله ایوبی صحبت کردیم او نیز معتقد بود که این فیلم می تواند یکی از کاندیدها برای حضور ایران در اسکار باشد. البته به خوبی می دانیم که در هر کشوری می توان برخی از حکم ها را تغییر داد. این حکم حکم جاری نبود و دوستان در مدیریت سینما می توانستند شرایطی را ایجاد کنند تا فیلم ما حتی برای تعداد کمی از افراد اکران شود تا بتوان به آکادمی اسکار گفت که این فیلم برای عموم به نمایش درآمده است. زمانی که دیدیم این اتفاق قرار نیست در ایران رخ دهد تصمیم گرفتیم «چند مترمکعب عشق» را در افغانستان اکران کنم. البته این تصمیم گیری بی دلیل نبود چراکه من و جمشید اصالت افغان داشتیم و می توانستیم از این امتیاز استفاده کنیم تا فیلم را در این کشور روی پرده ببریم.
به همین دلیل با رییس سازمان سینمایی صحبت کردیم و او هم از این مساله استقبال کرد و حتی در همان جلسه تصمیم گرفتند که با وزیر فرهنگ و هنر افغانستان صحبت کند تا شرایط برای اکران مناسب فیلم در افغانستان را فراهم کند. البته من نمی دانم بعد از جلسه، اقدامی در این باره شد یا خیر. با توجه به اینکه در هنگام ساخت فیلم از افغانستان هم پروانه ساخت گرفته بودیم بنابراین مشکل زیادی برای اکران فیلم در این کشور پیش نمی آمد. با صدیق برمک کارگردان فیلم «اسامه» تماس گرفتم و او هم به من پیشنهاد داد هرچه سریعتر فیلم را به افغانستان ببرم. خوشبختانه «چند مترمکعب عشق» بلافاصله در افغانستان اکران شد.
*روند اکران فیلم در افغانستان چگونه است؟
نوید محمودی: روند اکران در افغانستان بسیار متفاوت از ایران است و صاحب فیلم باید سینما را اجاره کند. سینما در افغانستان نسبت به ایران بسیار خصوصی تر است. در ایران اکثر سینماها دولتی است اما در افغانستان اکثر سینماها شخصی است. یکی از نکات جالب در سیستم سینمایی افغانستان این است که روزهای چهارشنبه تمام سینماها در اختیار معاونت سینمایی است و این نهاد هر تصمیمی که بخواهد درباره سالن ها می گیرد و معمولا چهارشنبه ها سینماها اجاره سالن را از صاحب فیلم نمی گیرند. من از این امتیاز استفاده کردم و «چند مترمکعب عشق» را از روز چهارشنبه در سینماهای کابل اکران کردم و در واقع یک روز اجاره سینما را ندادم.
با توجه به اینکه در سینماهای افغانستان بیش از 3 پرده فیلم نمایش نمی دهند و شامل اکران فیلم در صبح، ظهر و عصر است، فیلم را در سانس های مختلف اکران کردیم در واقع در روزهای اول تعداد سانس ها در سینما کم بود اما کم کم افزایش پیدا کرد. یکی از کارهایی که در روند اکران فیلم در افغانستان انجام دادیم این بود که «چند مترمکعب عشق» را برای اهالی سینما و هنرمندان افغان در سالن معاونت سینمایی این کشور نمایش دادیم. خوشبختانه در روز اول نمایش این فیلم توانست بازخورد خوبی در بین علاقه مندان به سینما داشته باشد و تماشاگران با اشک از سالن بیرون می آمدند و کم کم روزنامه ها و تلویزیون به سراغ فیلم آمدند. بعد از اینکه هیات داوری این فیلم را دیدند بین «چند مترمکعب عشق» و «مردی در آرزوی زن پنجم» فیلم ما را برای حضور در اسکار انتخاب کردند.
*فیلم در کدام شهرها اکران شد؟
نوید محمودی: در افغانستان معمولا فیلم های هندی بیشتر مورد توجه قرار می گیرد، به همین دلیل تنها در طول روز 3 پرده فیلم نمایش دارد چرا که فیلم های هندی 3 ساعت است و سانس های سینما برهمین اساس چیده شده است. در ابتدا تصمیم گرفتیم اکران فیلم را با یک نمایش کوچک در معاونت سینمایی شروع کنیم و هنرمندان و اهالی مطبوعاتی را برای دیدن فیلم دعوت کردیم. خوشبختانه از روز اول اکران چهار سالن سینمای کابل این فیلم را نمایش داد و در روزهای بعد تعداد سالن ها سینما برای نمایش فیلم افزایش پیدا کرد. بعدها این فیلم در شهرهای دیگر مانند مزار شریف اکران شد.
* فکر می کردید شانس حضور این فیلم در اسکار تا چه اندازه است؟
جمشید محمودی: فکر می کنم افغانستان از سال 2004 تا امروز با 5 فیلم سینمایی در اسکار حضور داشته است که این حضور با فیلم «اسامه» شروع شد؛ گرچه تا امروز هیچ کدام از تولیدات افغانستان بین 5 فیلم بخش غیر انگلیسی زبان نرفته است. البته «اسامه» جایزه گلدن گلب را دریافت کرد. ما فکر می کردیم «چند متر مکعب عشق» با حضور در 10 فستیوال شناخته شده سینمایی می توانست در اسکار مورد توجه قرار گیرد چرا که یکی از ژانرای مورد توجه در اسکار، توجه به سینمای قصه گو است.
* لحظه دریافت اسکار توسط اصغر فرهادی شما چه حسی داشتید؟
جمشید محمودی: یکی از بهترین خاطرات ما لحظه دریافت جایزه اسکار توسط اصغر فرهادی بود. من، نوید، عباس غزالی و یکی دیگر از دوستانمان مراسم اسکار را دنبال می کردیم. ما چهار نفر دستان همدیگر را گرفته بودیم تا اسم فرهادی را اعلام کنند، البته ما مطمئن بودیم که فرهادی جایزه را دریاف می کند. در واقع فضای فیلم فرهادی به گونه ای بود که اگر این فیلم جایزه اسکار را دریافت نمی کرد آکادمی باید پاسخ می داد. به عنوان مثال این فیلم در «بفتا» جایزه نگرفت و این جشنواره مجبور شد تا پاسخ دهد.
ما صد در صد افغانی الاصل هستیم اما 30 سال است که در ایران زندگی می کنیم و بهترین لحظه های زندگی مان درباره ایران است. به عنوان مثال یکی از شادترین روزهای زندگی ما برد ایران و استرالیا بود و غرورآفرین ترین شکست یک بازی ورزشی بازی ایران و آرژانتین است، ما خیلی خوب باختیم و به خوبی در زمین بازی کردیم.
این احساسات و علاقه های ما نشان می دهد که ما به ایران کاملا تعلق خاطر داریم و هر اتفاق خوب و بدی که در ایران رخ دهد ما را شاد و یا غمگین می کند.
* امسال فیلم های بسیار خوبی در اسکار حضور داشتند فیلم هایی که باعث شده منتقدان جهان را به تعجب وا دارد. امسال سال مهمی برای سینمای جهان است و شما هم در این رقابت حضور داشتید، اگر چه اسکار بی تاثیر از مناسبت سیاسی نیست اما باید بدانید که انتخاب نشدن فیلم شما در اسکار از ارزش آن کم نمی کند.
جمشید محمودی: البته این اتفاق از فجر امثال همراه ما بود و این فیلم با فیلم های بسیار بزرگی رقابت کرد. فیلم ما یک سری جذابیت ها دارد اما این فیلم اولین فیلمی است که 2 برادر افغان با هم برای آن سیمرغ می گیرند، به جز امیرحسین قاسمی صداگذار، دیگر افراد برای اولین بار با این فیلم کاندید سیمرغ شدند.
نوید محمودی: و جالب تر اینکه همه افرادی که کاندید شدند به مرز 40 سال نرسیده اند.
جمشید محمودی: تیم فیلمبرداری بسیار تیم جوانی بود اما بچه ها عاشقانه در کنار فیلم حضور داشتند. ما به عنوان تهیه کننده و کارگردان خیلی رو و صادق با عوامل کار کردیم و نشان دادیم که زحمات آن ها برای ما ارزشمند است و آنها نیز با گرفتن این حس تا آنجا که توان داشتند با فیلم همراهی کردند.
گفتگو از نغمه دانش آشتیانی و نیوشا روزبان
نظر شما