خبرگزاری مهر - گروه هنر: صادق داوریفر از جمله فیلمسازان مستند است که آثاری را بر محور روحانیت ساخته است و به گفته خود همواره سعی داشته نقش متفاوتی از روحانیون را در سینما مطرح کند. این فیلمساز نخستین تجربه ساخت فیلم در حوزه روحانیت را با مستند «شیخ شوخ کاشی» که به زندگی و حضور و محبوبیت حجت الاسلام محسن قرائتی در میان مردم اختصاص داشت، تجربه کرد. این فیلم برای اولین بار در جشنواره سی ام فیلم فجر نمایش داده شد.
داوری فر پس از آن سراغ ساخت فیلم درباره حجت الاسلام و المسلمین راشد یزدی رفت و فیلم «شرح شیخ شیرین» را که بعد به «برعکس عکس» تغییر نام پیدا کرد، ساخت.
»فیه ما فیه» جدیدترین مستندی است که داوری فر در حوزه روحانیت کارگردانی کرده است. این فیلم در ابتدا قرار بود با عنوان «شور شیخ شورا» درباره آیت الله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان ساخته شود اما این مهم اتفاق نیافتاد و پس از آن داوری فر سراغ حجت الاسلام محمد حسن راستگو رفت؛ روحانیای که کودک ایرانی دهه ۶۰ در قاب تلویزیون از او درس اخلاق یاد گرفت و خاطره ساخت، اما ین کارگردان در ساخت این مستند نیز با در بسته مواجه شد.
این کارگردان جوان در نهایت تصمیم گرفت مستند «فیه ما فیه» را به منظور به تصویر کشیدن مجموع تلاش و پیگیری هایی که برای ساخت فیلم های مستند درباره روحانیت به خرج داده است، بسازد.
صادق داوری فر که امسال و در سی و سومین جشنواره فیلم فجر با فیلم «فیه ما فیه» در بخش «سینما حقیقت» حضور دارد در گفتگویی با خبرنگار مهر درباره انگیزه های خود برای ساخت فیلم در حوزه روحانیت، کم و کیف ساخت مستند «فیه ما فیه» و حضور این مستند در سی و سومین جشنواره فیلم فجر سخن گفت.
* برای شروع بحثمان دوست دارم بدانم چرا انقدر اصرار دارید درباره روحانیون فیلم بسازید؟
- انگیزه ساخت فیلم درباره روحانیت به گذشته من برمیگردد. من اهل مشهدم و در خانوادهای مذهبی بزرگ شدم و پدرم همیشه دوست داشت که وارد حوزه شوم و طلبگی کنم.
یادم هست زمانی که نوجوان بودم به حوزه رفتم اما به دلیل جثه کوچکی که داشتم قبول نکردند که به حوزه بروم وگفتند که یک سال صبر کنم تا کمی بزرگتر شوم. آن موقع مقطع راهنمایی را می گذراندم و در همان ایام با فیلم کوتاه و هنر تئاتر آشنا و جذب فضاهای اینچنینی شدم و تا پایان تحصیلات متوسطه و بعد هم دبیرستان از این فضا دل نکندم حتی با پدرم بحث های بسیاری سر علاقهام داشتم و او اجازه نمی داد هنر بخوانم اما در نهایت اصرار و پافشاری من برای آنچه می خواستم پدرم را مجاب کرد که در دانشگاه درس تئاتر بخوانم.
موافقت پدرم با این درخواست، نوعی فضای معرفتی بین ما ایجاد کرد در نتیجه آن میل پدر به طلبه شدن من، همیشه همراهم بود و همیشه میخواستم این لطف را به گونه ای جبران کنم به همین دلیل در بخشی از فعالیتهای هنریام سراغ ساخت فیلم در حوزه روحانیت رفتم.
* غیر از ساخت فیلم مستند درباره روحانیت، در حوزه سینمای داستانی هم آثار بسیاری با موضوع روحانیت و با حضور شخصیتهای روحانی ساخته شده است ولی به نظر میرسد هر کدام از ظن خود یار روحانیون شدهاند!
- واقعیت این است که حقیقت زندگی ساده روحانیون به درستی بیان نشده است. البته در ۱۰ سال اخیر آثار بسیاری در حوزه روحانیت ساخته شده که همواره مورد بحث و نظر این صنف بوده است و برداشت های متفاوتی از آثار می کردند.
هیچگاه شاهد یک نگاه متعادل نسبت به این آثار وجود نداشته است و یا عده ای از روحانیون فیلم ها را بسیار دوست داشتند و یا اینکه به کلی موضوعات مطرح در آثار را نفی می کردند و هیچگاه نقطه نظر متعادل وجود نداشت. به عنوان مثال می توان به فیلم «طلا و مس» یا «زیر نور ماه» و حتی «مارمولک» اشاره کرد که موافقان و مخالفانی در همین قشر روحانیون داشتند.
ضمن اینکه در حوزه مستند با موضوع روحانیت کمتر فیلمی با نگاه متفاوت و خارج از کلیشه های مرسوم ساخته شده است و من سعی کردم این خلا را پر کنم.
* چرا برای ساخت نخستین تجربه مستند بلند در حوزه روحانیت سراغ حجت الاسلام محسن قرائتی رفتید؟
- حجت الاسلام محسن قرائتی از جمله روحانیونی است که رسانه را به خوبی می شناسد و با طبع طنزی هم که دارد برای مخاطب جذاب و دلنشین است. در این مستند سعی کردم زندگی و تعاملات او را نشان دهم و برخلاف آنچه همیشه در تلویزیون دیده شده زمان هایی را برای تصویر گرفتن در نظر داشتم که به اصطلاح پشت صحنه ای از زندگی ایشان باشد.
اصل موضوع سبک زندگی شیخ فارغ از کلیشه بود. درست به همین دلیل است که زندگی روان و ساده ای از حجت الاسلام محسن قرائتی به شیوه مشاهده گر تصویر شده است.
* چرا بعد از مستند «شیخ شوخ کاشی» سراغ حجت الاسلام و المسلمین راشد یزدی رفتید و مستند «برعکس عکس» را ساختید؟
- از ابتدا قصد داشتم سه گانه ای از آخوند رسانه ای، منبری و اجرایی کار کنم. حجت الاسلام والمسلمین راشد یزدی از جمله روحانیونی هستند که خطیب و به نوعی منبری هستند و دومین بخش از بررسی زندگی روحانیت را در برمی گرفت.
سومین بخش از این سه گانه ه بررسی زندگی سیاسی آیت الله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان اختصاص داشت که متاسفانه ساخت قسمت سوم از این مجموعه به دلیل حساسیت موضوع امکان پذیر نشد و بر همین اساس تصمیم گرفتم قسمت پایانی از این مجموعه را به راهی که برای ساخت این مستند ها طی کرده بودم، اختصاص دهم.
در نتیجه «فیه ما فیه» نگاهی به پشت صحنه تولید فیلمهایم درباره روحانیت است.
* فیلم «شیخ شوخ کاشی» در جشنواره سی ام فیلم فجر نمایش داده شد و جایزه هم دریافت کرد. نمایش این فیلم در موقعیت های مختلف پس از جشنواره چه بازتابی را دربرداشت.
- مردم فیلم «شیخ شوخ کاشی» را بسیار دوست داشتند به ویژه آنکه حجت الاسلام محسن قرائتی چهره محبوب بین مردم است و با بازتاب های خوبی مواجه می شدم. از سوی دیگر افرادی با من تماس می گرفتند که نزدیک به روحانیت و یا روحانی زاده بودند و می گفتند ساخت فیلم در این حوزه را ادامه بدهم. آنها معتقد بودند ساخت فیلم متفاوت در این حوزه باعث آشنایی مردم با روحانیت و از سوی دیگر آشتی و به عبارت بهتر ارتباط روحانیت با سینما می شود.
اما واقعیت این است که ورود به این حوزه اساسا سخت است و بیش از اینکه انرژی خودم را صرف ساخت فیلم کنم همه تمرکزم را بر متقاعد کردن روحانیونی که برای ساخت فیلم سراغ شان رفتم، کردم.
* به نظر می رسد این اعتماد با توجه به ضرورت نزدیکی روحانیت به هنر سینما ایجاد شده است.
- به هیچ عنوان چنین نیست چراکه کارگردان برای ساخت فیلم در این حوزه یا باید به روحانیت نزدیک باشد و به اصطلاح آشنا باشد و یا باید معرف داشته باشد که من هیچ یک از این دو عامل موثر را نداشتم و بسیار مستقل سراغ روحانیون رفتم و تجربه به من نشان داد که بدون حمایت های ویژه نمی توان وارد این حوزه شد و متاسفانه باید بگویم با وجود علاقه بسیاری که به ساخت فیلم در این حوزه دارم پس از «فیه ماه فیه» دیگر در این حوزه فیلم نخواهم ساخت
.
متاسفانه به دلیل مستقل بودنم هم از جهت مالی هم از جهت پشتیبانی های که باید، هیچ حمایتی از امثال من صورت نمی گیرد به همین دلیل مانند گذشته نمی توانم برای تولید این گونه فیلمها پیش قدم شوم.
نباید فراموش کرد سینما یک ابزار است و اگر اعتماد روحانیت در این حوزه جلب شود این صنعت می تواند به عنوان ابزاری قوی، مبلغ دین و نمایندگانش باشد درست مثل اتفاقی که در مسیحیت با هالیوود افتاده ولی متاسفانه این اعتماد هنوز هم جلب نمی شود.
* غیر از مردم و اهالی رسانه و منتقدان، آیا نهادها یا ارگان های مرتبط به حوزه روحانیت این سه گانه را دیدند؟
- به صورت کامل نه. شبکه افق با دیدن اولین مستند پیشنهاد تولید چند کار در این حوزه را داد که در نهایت دو کار ساخته شد. مرکز رسیدگی به امور مساجد هم با دیدن دو تا از فیلم ها علاقمند به این سبک و شیوه شد و پیشنهاد تولید بیست مستند درباره معنونین تهران را داد که اتفاقا نگاه باز این سازمان سفارش دهنده کمک بسیار خوبی در آشتی دادن سینما با این قشر شد. البته در مسیر تولید این پروژه هم سختی های بسیاری وجود داشت که مهمترین آنها جلب اعتماد از سوژه ها بود.
* به عنوان آخرین سوال، فکر می کنید دلیل اعتماد نکردن به فیلمساز چیست؟
- در آموزه های حوزوی دیده نشدن گویا بیشتر ترویج می شود تا دیده شدن. این به عنوان یک اصل اساسی مطرح است برای همین اگر شما سراغ یک طلبه بروید و پیشنهاد ساخت فیلمی به او بدهید حتما کسی دیگر را به جای خودش معرفی میکند! اما از منظری دیگر واقعیت این است که بزرگترین مانع برای ساخت فیلم در این حوزه اتفاقا خود روحانیون نیستند بلکه اطرافیان مشاوره هایی براساس اطلاعات نادرست ارائه می دهند.
به جرات می گویم که روحانیت با سینما هیچ مشکلی ندارند منتها باید مشاورانی داشته باشند که به سینما اشراف داشته باشند.
نظر شما