به گزارش خبرنگار مهر، سمینار یک روزه جامعه شناسی راهپیمایی ۲۲ بهمن به همت پژوهشکده باقر العلوم(ع) سازمان تبلیغات اسلامی، در محل این پژوهشکده برگزار شد. این سمینار در قالب چهار نشست و در هر نشست با سخنرانی ۳ نفر از اساتید و نخبگان پیرامون تحلیل ماهیت، کارکردها و برداشتهای مختلف از راهپیماییهای انقلابی ایرانیان خصوصا راهپیمایی ۲۲ بهمن به ادامه یافت.
نشست سوم این همایش با عنوان «راهپيمايي؛ رویکرد مردم شناختی» و با حضور دکتر ناصر فکوهی، دکتر عبدالکریم خیامی و دکتر عبدالحسین کلانتری ادامه یافت. دکتر عبدالکریم خیامی با موضوع «راهپیمایی ۲۲ بهمن؛ بررسی تطبیقی چهار رویکرد تحلیلی» صحبتهای خود را آغاز کرد.
وی گفت: ما در این ۳۶ سال بسیار کم درباره موضوع راهپیمایی تفکرو گفتگو کردیم و به همین جهت من صرفاً سرفصلها و رویکردهایی را که می توانیم از طریق آنها راهپیمایی را تحلیل کنیم مطرح می کنم. این سرفصلها ممکن است رهیافت، رویکرد و یا حتی استعاره (معادل به مثابه) باشند. ضمناً پیشنهاد می کنم فعلا ترجیحی برای انتخاب یکی از این سرفصل ها برای تحلیل راهپیمایی نداشته باشیم چراکه فعلا از تجربه بسیار اندکی در این زمینه برخورداریم.
این پژوهشگر با ذکر این مقدمه اولین رویکرد را «رویکرد جامعه شناسان» در «جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی» و «جامعه شناسی انقلاب» برشمرد و در توضیح این رویکرد افزود: این رویکرد شاید قدیمی ترین رویکردی باشد که درباره این گونه گردهماییها نظریه پردازی کرده است. در این رویکرد گفته می شود که انقلابها متضمن عمل جمعی اند. «گوستاو لوبون» با نگاهی بدبینانه به این دست گردهمایی ها مدعی می شود افراد با غلبه احساسات بر عقلانیت در کنار هم جمع می شوند. بعدا «مکتب شیکاگو» در نقد این نگاه این دست تجمعها را منشأ نوآوریهایی نیز قلمداد می کند.
وی با بیان اینکه در این رویکرد می توان تظاهرات را یک ابزار قدرت تلقی کرد که مورد علاقه عالمان علم سیاست است، گفت: در این نگاه مطالعات فرمیک از اهمیت بسزایی برخوردار است. رویکرد دوم این است که راهپیمایی را به «مثابه یک آئین» ببینیم. «مطالعات فرهنگی» به طور خاص و برخی شاخه های جامعه شناسی و ارتباطات و همچنین مردم شناسی به این سر فصل نظر دارند. به تعبیر «رودنبولر» آیینها زندگی اجتماعی ما را علامتگذاری میکنند. در این دیدگاه جامعه به مثابه متنی قابل قرائت دیده می شود. ما برای خواندن متن نیازمند برخی علائم ایم که برای فهم و مطالعه فرهنگ یک جامعه آیینها همین علامتها هستند.
خیامی در ادامه سخنانش تصریح کرد: به تعبیر «امیل دورکیم» آیین ها ابزاری هستند که عقاید مشترک را بازسازی می کنند یا به تعبیر داگلاس آیینها امور را قاب بندی می کنند. در آیینها همه خاطرات برجسته سازی نمی شود، بلکه صرفا برخی از آنها قاب بندی می شود. آیینها در این نگاه مکانها، زمانها و مسیرهای مقدس از نامقدس را تفکیک می کنند. در نگاه «ترنر» آستانگی یکی از کارکردهای آیین است. «آستانگی» توضیح این نکته است که در آیینها ما از society به community گذار میکنیم. در حین برگزاری آیینها به جهت قرار گرفتن در کنار کسانی که همفکر ما هستند سلسله مراتب مرسوم کنار خواهد رفت و رابط عاطفی تر می شود.
وی در ادامه سخنانش اظهارداشت: در رویکرد سوم «راهپیمایی به مثابه رسانه» است. اگر بپذیرم که راهپیمایی به تنهایی یک رسانه است، باید به چند سؤال پاسخ دهیم. اولین سؤالها این است که: فرستنده کیست؟ گیرنده کیست؟ پیام چیست؟ البته سؤالات مهمتری نیز در میان است. از جمله اینکه آیا راهپیمایی یک رسانه سنتی است؟ اگر سنتی است نحوه مواجهه اش با رسانه های تعاملی مدرن باید چگونه باشد؟ با رسانه های مدرن یک سویه چه نسبتی برقرار می کند؟ تعاملش با دیگر رسانه های سنتی مانند منبر چگونه است؟ و یا سؤالات دیگری همچون اگر راهپیمایی رسانه است از نظریات موجود در علم ارتباطات درباره تحلیل این موضوع چگونه می توانیم استفاده کنیم؟
خیامی تصریح کرد: رویکرد آخر و چهارم، «رویکرد دینی» است. از جمله سؤالهایی که امکان طرح در این منظر را دارند این سوالها است که: عالمان دینی به راهپیمایی چطور نگاه میکنند؟ آیا مستمسکهایی برای فهم دینی راهپیمایی در اختیار داریم یا نه؟ آیا می شود از برخی آیات قرآنی، همچون آیات ۶۰ تا ۶۲ سوره مبارکه انفال و یا آیه ۱۲۰ سوره مبارکه توبه، در فهم راهپیمایی استفاده کرد؟ و در نهایت آیا ما از منظر دینی حجتی برای شرکت در راهپیمایی داریم یا نه؟
وی با تاکید به اینکه صرفا به ذکر برخی رویکردهایی که به نظرشان برای فهم و تحلیل راهپیمایی امکانات بیشتر فراهم می کنند اکتفا کرده اند، صحبتهای خود را به پایان رساند.
نظر شما