خبرگزاری مهر- گروه هنر: دوبله، بازیگری سینما، تلویزیون و تئاتر از جمله فعالیت هایی است که تورج نصر در طول عمر کاری خود انجام داده اما نام او بیش از همه با دوبله گره خورده است؛ اگرچه که وقتی دبستانی بوده است آرزو داشته هنرپیشه بشود و اصلا این رویا را معلم دوره دبستان در سرش انداخته است.
تشویق های معلم تورج یا داوود شعبانی نصر باعث می شود که در دبستان کارهای نمایشی تولید کند و در دبیرستان هم مسئولیت گروه تئاتر مدرسه را به عهده بگیرد. البته در همین سال ها همراه با دوست خود فریبرز لاچینی به فضای موسیقی وارد می شود و اتفاقا موفق هم عمل می کند به گونه ای که خودش تعریف می کند «لاچینی در این سال ها هر بار مرا دید دعوایم کرد که چرا موسیقی را رها کردم.»
با همه موفقیت های تورج نصر در تئاتر و موسیقی او اما یک روز به منزل یکی از آشنایان خود یعنی محمود نوربخش دوبلور نقش مارلون براندو در «پدرخوانده» می رود و به تعبیر خودش دنیایش دگرگونی پیدا می کند و از آن روز تا دو سال بعدش اصرار می کند که نوربخش او را وارد عرصه دوبله کند.
تورج نصر دوبلور فیلم و سریال هایی همچون «جیمبو»، «یوگی و دوستان»، «ای کیوسان»، «سال های دور از خانه» و ... در یکی از روزهای قبل از سال با وجود اینکه در فصل پرکاری به سر می برد اما پذیرفت و مهمان خبرگزاری مهر شد تا از سال های خاطره انگیز خود بگوید.
نصر در قسمت اول این گفتگو از فعالیت های روزهای پر کار قبل از نوروز و دوبله های پرشتاب فیلم و سریال ها گفت و اینکه اگر کارگردان این آثار دوبله پرشتاب و بی کیفیت آنها را ببینند احتمالا خودکشی خواهند کرد و با شوخی ادامه داد که برای حفظ و نگهداری از صدایش برای دوبله تاکنون حدود ۱۸ هکتار شلغم مصرف کرده است.
وی در ادامه به خاطرات خود در سال های نوجوانی و جوانی که به تئاتر مشغول بوده است و علاقه اش به دوبله که در ابتدا تا دو سال باید در انتهای یک سالن می ایستاده است و به کار دوبلورها نگاه می کرده، اشاره کرد.
نصر همچنین از خاطرات کار تئاتر با خسرو شکیبایی صحبت و بیان کرد که خدود دو سال با او و مادرش در یک منزل زندگی می کردند.
قسمت اول این گفتگو را می خوانید:
* روزهای آخر سال چگونه گذشت چون می دانم آن روزها درگیر دوبله فیلم و سریال های نوروزی بودید.
- بله متاسفانه کمتر مدیریتی در دوبله فیلم های عید وجود دارد و این فیلم ها باید با شتاب فراوانی دوبله شوند. گاهی فیلم های خوب و اسکاری را هم برای دوبله انتخاب می کنند و ما مجبور می شویم که این آثار را هم یک روزه دوبله کنیم.
*این نوع دوبله سطح کیفی فیلم ها را کاهش نمی دهد؟
- مطمئنا کاهش می دهد. بسیاری از فیلم ها قبل از نوروز با شتاب و عجله و بدون کیفیت دوبله می شوند که اگر خود کارگردان آن را ببیند احتمالا خودکشی می کند و می گوید این فیلم من نیست. به این دلیل که فیلم ها برای اینکه مناسب پخش از تلویزیون شوند تغییر می کنند و دیالوگ ها نیز عوض می شود. معمولا هم دوبله این فیلم ها را با چنین شتابی، گوینده هایی قبول می کنند که از درجه پایین تری نسبت به دوبلورهای پیشکسوت برخوردارند.
*گوینده های حرفه ای معمولا بیان می کنند که با این سرعت و با کیفیت پایین، فیلم ها را برای دوبله نمی پذیرند.
- غیر از این اینکه قبول نمی کنند وقت گوینده های خوب هم در این ایام پر است. به طور مثال ما در سطح افرادی چون منوچهر والی زاده، حسین عرفانی و... گوینده خوب نداریم و اگر بخواهیم فیلم کمدی یا انیمیشن دوبله کنیم با مشکل مواجهیم اگرچه در این چند سال حدود ۱۲۰ گوینده به ما اضافه شده اند که بیشتر آنها به شکل سفارشی و از طریق دفاتر مختلف وارد عرصه دوبله شدند.
به هرحال از آنجایی که ما با صبوری کردن تربیت شده ایم و کار دوبله را یاد گرفته ایم برای ما با شتاب کار کردن سخت است. ضمن اینکه دوبله های شب عید برای عده ای اصلا اهمیتی ندارد چون می دانند مردم در ایام نوروز کمتر می توانند پای تلویزیون بنشینند و فیلم تماشا کنند. به همین دلیل تنها می خواهند که فیلم ها دوبله شود تا پولی که برای این آثار گذاشته شده هزینه شود.
*و این شتاب باعث شده که این روزها فصل داغ کار شما باشد.
- در واقع اسفندماه فصل داغ کار ماست که در عین حال سرد هم هست، هیچ لذتی از کار نمی بریم و تنها فیلم ها را به فارسی برمی گردانیم. به طور مثال زمانی که من ساعت ۹ صبح وارد سازمان صدا و سیما می شوم و تا شب باید در چندین سالن به دوبله فیلم بپردازم، در این شرایط دیگر انرژی و خلاقیتی در ما باقی نمی ماند که بخواهم روی نقشم کار کنم و به آن حس بدهم و شخصیت پردازی داشته باشم. مخصوصا کارهای انیمیشن که دوبله آنها بسیار سخت است؛ برخلاف آنچه که معمولا فکر می کنند دوبله این آثار بسیار راحت تر است.
اهمیت دوبله انیمیشن تا آنجاست که در آمریکا و هالیوود چهره های ستاره بازیگری برای دوبله آثار انیمیشن دستمزدی بالاتر از دستمزد بازیگری خود دریافت می کنند اما اینجا درست برعکس است و به انیمیشن در حد یک کارتون که برای بچه هاست نگاه می شود. روزهای آخر سال تا ساعت ۱۰ و یا ۱۱ شب در استودیو مشغول به دوبله آثار بودیم و تقریبا می توان گفت که سه شیفت کار می کردیم.
*در چنین شرایطی صدایتان آسیب نمی بیند و یا خسته نمی شود؟
- طبیعتا آسیب می بیند. فکر کنم حدود ۱۸ هکتار شلغم مصرف کردم و انواع و اقسام شربت های سینه را خریداری کرده ام تا بتوانم صدای خود را حفظ کنم. در این جور مواقع هم همه فقط نسخه صادر می کنند که با خوردن شربت، شلغم یا فلان نوشیدنی صدایتان خوب می شود.
*از گویندگان جوان در این ایام کمتر استفاده شده است.
- به هرحال بعضی از فیلم ها آثار مطرحی هستند و تنها گوینده های قدیمی می توانند آنها را دوبله کنند. البته از گوینده های جوان هم استفاده می شود اما در بسیاری از موارد کار جوانان از کیفیت خوبی برخوردار نیست. من نمی خواهم تاثیر کار آنها را از بین ببرم اما دوبله و گویندگی با این شیوه که پیش می رود بعد از ما ماندگار نخواهد بود. درصورتی که حرفه دوبله باید به شکل صحیحی پیش برود تا این حرفه ماندگار شود.
من بارها در جلساتی که داشته ایم، بیان کرده ام که انتخاب گویندگان تنها باید از طرف انجمن گویندگان انجام شود و نه از طرف آموزشگاه های مختلف و استودیوهای زیرزمینی که با نوعی سودجویی و کلاهبرداری از بسیاری از جوانان هزینه های گزافی می گیرند و به آنها وعده حضور در حرفه دوبله را می دهند. من با بعضی از جوان ها که از طریق این آموزشگاه ها وارد حرفه دوبله شده اند برخورد داشته ام و راهنمایی شان کرده ام چون ما بهتر می دانیم که در این حرفه به چه صداهایی نیازمند هستیم و چه صداهایی ماندگار هستند. در حال حاضر ما نتوانستیم به جای بسیاری از گویندگان خوبمان که از دنیا رفته اند و یا به خارج از کشور مهاجرت کرده اند گوینده ای جایگزین کنیم و این در حوزه دوبله یک معضل بزرگ است.
*چندی پیش شبکه اچ دی فیلم «انجمن شاعران مرده» را نمایش داد که در آن جلال مقامی به جای رابین ویلیامز صحبت می کند و به جز او باقی گویندگان جوان بودند و فکر می کنم دوبله فیلم جز صدای جلال مقامی ویژگی دیگری نداشت.
- متاسفانه جلال مقامی به دلیل سکته ای که مدتی پیش داشت هنوز باید استراحت کند و در حال حاضر مشکل گویش دارد. ما دیگر چه کسی را می توانیم جایگزین او کنیم. باید بتوان استعدادهای جدیدی را به عرصه دوبله وارد کرد و من نمی گویم که هیچ استعدادی در این حوزه وجود ندارد. اتفاقا همان قدر که این استعداد در ما وجود داشت در جوانان این نسل هم وجود دارد اما این ظرفیت ها باید پرورش پیدا کند.
من حتی معتقد هستم جوانان این دوره ضریب هوشی بسیار بالاتری هم دارند اما مساله ای که وجود دارد این است که این جوانان از استعداد، هوش و پتانسیل های خود استفاده نمی کنند و بعد از اینکه مدتی در این حرفه مشغول به کار شدند، عادت می کنند و دیگر این توانمندی را در خود نمی بینند که وارد حرفه دیگری شوند. ممکن است حتی درجا بزنند اما باز هم در این حرفه باقی می مانند.
با این حال من بارها گفته ام که هر کس در هر حرفه ای که کار می کند باید نوعی جای پا از خود باقی بگذارد یعنی هر کسی که نام او را می شنود فعالیت و هنر او برایش پدیدار شود. اگر در دوبله تنها به یک برگرداندن صرف اقدام شود سودی ندارد.
*از حضور جوانان گفتید خود شما چگونه وارد عرصه های هنری شدید؟ تا آنجا که می دانم تقریبا تئاتر و دوبله را همزمان پیگیری کردید.
- من از ۱۸ سالگی کار هنر را شروع کردم البته در دبستان هم برای همکلاسی های خود تئاتر اجرا می کردم و در آن زمان به دلیل اینکه پسر بسیار شیطان و شلوغی بودم در این زمینه ها فعال بودم. خاطرم هست که یک معلم موسیقی در هفته ساعاتی را به مدرسه می آمد و برایمان موسیقی تدریس می کرد. او مرا بسیار تشویق می کرد که به حوزه سینما و یا تئاتر وارد شوم. من آن زمان حدودا در کلاس سوم و یا چهارم ابتدایی بودم. در سال های بعد در دبیرستان هم تمام کارهای هنری برعهده من بود. در دوره ای با خسرو شکیبایی و هادی اسلامی و چند تن از هنرمندان خوب کشور برای اجرای تئاتر به شهرستان رفتیم و من کار حرفه ای خود را از آن زمان شروع کردم.
*درباره اثر متقابل تئاتر و دوبله بر یکدیگر نظرتان چیست؟
- تئاتر و دوبله رابطه بسیار مستقیمی یا یکدیگر دارند چون در گویندگی به گویش صحیح نیاز است و تئاتر این امکان را برای بازیگر فراهم می کند که بتواند به این گویش دست پیدا کند. زمانی که شما تئاتر بازی می کنید باید درست صحبت کرده و کلمات را به شکل صحیح ادا کنید. فراز و فرود تن صدا گویش شما را می سازد و حتی تئاتر غیر از گویندگی در سینما هم تاثیر زیادی دارد و ما می بینیم که بسیاری از بازیگران سینمایی بعد از دوره ای کار کردن در تئاتر وارد سینما می شوند.
*چرا تئاتر را ادامه ندادید؟
- البته غیر از تئاتر من مدتی را هم با فریبرز لاچینی موسیقی کار کردم. او آن زمان ارگ می نواخت و ما با یکدیگر بسیار صمیمی شده بودیم. او به تدریج وارد انجمنی شد که در حوزه کودک کار می کرد و لاچینی هم در حوزه موسیقی کودک فعالیت کرد. من هم مدتی با او همکاری داشتیم و درامز می زدم. این همکاری بعدها قطع شد و او هنوز هم وقتی مرا می بیند با من دعوا می کند که چرا حوزه موسیقی را رها کردم!
در آن دوران یک روز به صورت اتفاقی یکی از آشنایان ما یعنی محمود نوربخش که در فیلم «پدرخوانده» به جای شخصیت مارلون براندو گویندگی می کرد باعث شد که من وارد دوبله شوم. او گوینده ای بسیار عالی بود و در نقش هنرپیشه های مشهوری نقش می گفت. در نقش افرادی چون ادواردجی رابینسون گویندگی می کرد و همچنین در فیلم های ایرانی هم به جای افرادی همچون جمشید مشایخی و محمدتقی کهنمویی صحبت کرده بود.
شاید باورتان نشود روزی من به خانه او رفتم و زمانی که او صحبت می کرد من محو شنیدن صدای او شده بودم. آن روز به او گفتم که می خواهم وارد کار دوبله شوم او مخالفت کرد و دلیلش هم این بود که این کار وقتم را می گیرد. نوربخش اجازه نمی داد که من وارد این حرفه شوم با این حال من برای ورود به عرصه دوبله دو سال دوندگی کردم.
او از من می خواست در موسیقی و تئاتر که موفق تر هستم باقی بمانم چون به هر حال دوبله انرژی و زمان زیادی می برد و آنقدر شما در این کار جذب می شوید که حتی متوجه گذر زمان هم نخواهید شد. حتی من به بعضی از جوان هایی که هم اکنون می خواهند وارد این عرصه شوند می گویم که مواظب زمان خود در این حرفه باشند چون به یک باره چشم باز خواهند کرد و می بینند که سن آنها به ۴۰ و یا ۵۰ سال رسیده است.
از طرف دیگر در این حرفه شما در یک محیط بسته هستید که صبح به استودیو می آیید و شب از آن خارج می شوید و شاید این کار تنوع چندانی نداشته باشد البته آن زمان که من کار دوبله را انتخاب کردم دهه طلایی دوبله بود و حتی هنرهای دیگر هم به نوعی وارد مرحله جدید و نوعی دگرگونی شده بودند.
در آن زمان ما با کمپانی های بسیار معروف مثل کلمبیا پیکچرز، یونایتد آرتیست و ... قرارداد می بستیم و فیلم های بسیار خوبی وارد ایران می شد و همزمان با اکران این فیلم ها در کشورهای آمریکایی و اروپایی آنها در ایران هم دوبله می شدند. در آن مقطع انیمیشن های بسیار معروفی هم از والت دیسنی مثل «یوگی و دوستان»، «وودی وودی پیکر» کار کردم و جذب این عرصه شدم.
*آن زمان با کدام استادان کار خود را شروع کردید؟
- من استادان بسیاری در حوزه دوبله داشتم که به عنوان نمونه می توانم از زنده یاد مقبلی، چنگیز جلیلوند، ابوالحسن تهامی، خسرو خسروشاهی، سعید مظفری و... یاد کنم. بهترین آنها علی کسمایی بود که من کار خود را با او شروع کردم. او دیسیپلین خاصی داشت و افرادی که تربیت می کرد بدون استثنا تعلیم دیده وی بودند و گوینده های بسیار خوبی می شدند. خسروشاهی، مظفری و بسیاری از دوبلورهای حرفه ای از این افراد هستند و ما توسط فردی مثل کسمایی گویندگی را آموختیم آن هم به این شکل که دو سال اول را سراپا برای تماشا و شنیدن دوبله آثار می ایستادیم و بعد از شش ماه شاید تنها یک یا دو خط به ما داده می شد و همان را هم با ترس و لرز بسیاری می خواندیم. در آن زمان چون فیلم ها به صورت آپارات بود اگر ما اشتباه می کردیم فیلم را باید نگه می داشتند. بنابراین ما باید سعی می کردیم که دیالوگ را به درست ترین شکل ممکن بیان کنیم.
*آن دو سالی که می گویید می ایستادید و تنها نگاه می کردید با چه انگیزه ای ادامه دادید؟
- همانطور که گفتم به دلیل عشق و علاقه ما به این کار بود. در دوبله اگر شما عاشق نباشید به هیچ وجه نمی توانید موفق شوید چون پول خوبی در این حرفه وجود ندارد. به عنوان مثال من برای کار خود دستمزدی در حدود ۹۰ هزار تومان می گیرم و این برای پنجاه سال سابقه هزینه بسیار کمی است.
*به هر حال شما در تئاتر هم موفقیت هایی داشته اید و حتی تیم کاری موفقی با فردی همچون خسرو شکیبایی راه انداخته اید.
- بله، من نمی خواهم از خود تعریف کنم اما در آن زمان موفقیت زیادی در تئاتر داشتیم البته خسرو شکیبایی کار خود را از دوبله شروع کرد. زمانی در سال ۵۲ که ما در دوبله نسبت به دستمزدهای خود اعتصاب کرده بودیم عده ای از جمله خسرو شکیبایی اعتصاب ما را شکستند. این عده از تئاتر آمده بودند و شروع به کار کردند و خسرو مدتی در کار دوبله باقی ماند اما در این عرصه موفقیت چندانی کسب نکرد.
ما با هم بسیار صمیمی بودیم و حتی مدتی من و او و مادرش با هم زندگی می کردیم با این حال او در تئاتر بسیار موفق تر بود. بعد از اینکه با تانیا جوهری ازدواج کرد وارد اداره تئاتر شد و تئاتر را به شکل حرفه ای دنبال کرد و دوبله را کنار گذاشت. همانطور که گفتم در این حوزه چندان موفق نبود اما او در بازیگری بی نظیر بود.
*در حوزه های کاری با یکدیگر بحث و مشورت هم داشتید؟
- همیشه با هم صحبت هایی درباره دوبله و تئاتر داشتیم او همیشه از من می خواست که من هم در تئاتر بمانم و با هم تئاتر کار کنیم، چند نمایشنامه هم با هم در شهرستان ها اجرا کردیم که سرپرست ما در آن زمان منوچهر فرید بود و خسرو شکیبایی خودش را به خوبی در این نمایش ها نشان داد.
ادامه دارد...
نظر شما