به گزارش خبرگزاری مهر، المانیتور در تحلیلی به قلم «بروس ریدل» می نویسد: اکثریت پاکستانیها همچنان از موضع عدم مداخله در این منازعه پشتیبانی میکنند و حتی با صراحتی بیسابقه از پادشاهی عربستان و متحدان این کشور در خلیج فارس انتقاد میکنند.
نواز شریف، نخست وزیر پاکستان، به همراه فرمانده ارشد ارتش این کشور به منظور انجام رایزنی دیگری درباره درخواست ریاض برای پشتیبانی نظامی پاکستان از عملیات نظامی علیه حوثیهای یمن، هفته گذشته به عربستان سعودی سفر کردند. شریف پس از پایان سفر گفت که درخواستهای خاصی از او نشده است، اما او بر تعهد کشورش برای دفاع از پادشاهی سعودی در صورتی که مورد حمله واقع شود، تاکید دوباره کرده است. اما رهبری پاکستان هیچگونه کمک نظامی ملموسی پیشنهاد نکرده است.
شهناز شریف، برادر نخست وزیر، نیز در تلاش برای قوت قلب دادن به رهبران کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس به طور جداگانه از عربستان دیدار کرده است، اما او نیز نتوانسته است از تنش در روابط فی مابین که در پی خودداری پاکستان از حمایت نظامی از عملیات طوفان کوبنده ایجاد شده است، بکاهد. دولت نواز شریف به طور واضح از نه گفتن به کشورهای حاشیه خلیج فارس که وامدار آنان است، ناراحت است اما مخالفتهای شدید داخلی با مشارکت پاکستان در این جنگ، عملا امکان اتخاذ هرگونه تصمیم دیگری را از شریف سلب کرده است.
مفسران پاکستانی هم از نقشی که عربستان سعودی در چهل سال گذشته در حمایت از جنبشهای اسلامی افراطی در پاکستان ایفا کرده است آزرده خاطر هستند. این مفسران، بخش عمدهای از خشونتهای فرقهای بین سنیها و شیعهها در پاکستان را به پول سعودیها ربط میدهند. تا پیش از آغاز مداخله نظامی عربستان در یمن، این گونه از تفسیرها در پاکستان به ندرت دیده میشد، اما جنگ یمن به لفاظیهای ضد سعودی که اغلب نیز زبانی طنزآمیز دارند در مطبوعات پاکستانی دامن زد.از تصمیم پارلمان پاکستان مبنی بر بیطرف ماندن در جنگ یمن که به اتفاق آرا تصویب شد، به طور گستردهای در داخل کشور قدردانی شد. برای مثال پرویز هودبوی، استاد برجسته فیزیک، سرمقالهای با عنوان «بگذارید سعودی غضبناک شود» نوشت و از دولت نواز شریف برای رد «امریه دیکتاتور گونه شورای همکاری خلیج فارس» و نه گفتن به «یک پادشاه کهنسال تحریک شده و شاهزادگان عصبانی» ستایش کرد. نویسنده در این مقاله به پاکستانیها اطمینان میدهد که کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نمیتوانند کارگران مهمان پاکستانی را از کشورهای خود اخراج کنند یا «کشورهای نفتی خود را برای لحظهای در فشار بگذارند.»
هودبوی در این مقاله، همچنین موضوع را به طور مستقیم به تبانی هستهای بالقوه بین عربستان و پاکستان پیوند میزند، موضوعی که به طور معمول در رسانهها به آن پرداخته نمیشود. این فیزیکدان هستهای به سعودیها یادآوری میکند که «هیچ فروشنده هستهای دیگری در دسترس نیست» و اینکه در مقابله با تهدید ایران، «پاکستان تنها کشوری است که میتواند در کوتاه مدت به طور بالقوه سلاحهای هستهای و یا چتر هستهای محافظتی به عربستان سعودی ارائه کند.» نتیجه گیری نویسنده مقاله این است که پاکستان نباید هرگز به پادشاهی عربستان بمب بدهد.
دیگر مفسران پاکستانی هم از نقشی که عربستان سعودی در چهل سال گذشته در حمایت از جنبشهای اسلامی افراطی در پاکستان ایفا کرده است آزرده خاطر هستند. این مفسران، بخش عمدهای از خشونتهای فرقهای بین سنیها و شیعهها در پاکستان را به پول سعودیها ربط میدهند. تا پیش از آغاز مداخله نظامی عربستان در یمن، این گونه از تفسیرها در پاکستان به ندرت دیده میشد، اما جنگ یمن به لفاظیهای ضد سعودی که اغلب نیز زبانی طنزآمیز دارند در مطبوعات پاکستانی دامن زد.
چین نیز در این درام نقش بازی کرده است. رئیس جمهور چین، شی جینپینگ، در ماه گذشته از اسلام آباد دیدن کرد و قول داد کشورش در چند مرحله، ٤٦ میلیارد دلار در پاکستان سرمایهگذاری جدید انجام دهد. سرمایهگذاری که به ساختن یک کریدور اقتصادی منجر خواهد شد و غرب چین را از طریق پاکستان به خلیج فارس مرتبط خواهد کرد. چین، بندر گوادر در بلوچستان پاکستان را توسعه داده و به بندری پیشرفته بدل خواهد کرد تا در چارچوب یک استراتژی بلند پروازانه همچون یک قطب اقتصادی منطقهای با بندر دوبی یا دوحه رقابت کند.
البته پاکستان چالشهای امنیتی خاص خود را هم دارد. برادران شریف به شی جینپینگ قول دادهاند که پاکستان یک بخش ویژه جدید در ارتش پاکستان برای حفاظت از کارگران و مهندسان چینی شاغل در پاکستان ایجاد کنند.
پاکستانیها تضمینهای لازم را از چینیها دریافت کردهاند که سیاست بیطرفی آنها در یمن اتحاد آنها با پکن را به هیچ وجه تضعیف نخواهد کرد. با استناد به اطلاعاتی که از طرف پاکستانی نشت کرده است، چینیها قاطعانه اعلام کردهاند که آنها رویکرد عدم مداخله پاکستان در جنگ نیابتی در یمن را درک میکنند. گفته میشود که شی جینپینگ به نواز شریف گفته است که اگر روابط پاکستان با عربستان سعودی و امارات متحده عربی دچار مشکل شود، چین جانب پاکستان را خواهد گرفت.«بخش امنیتی ویژه» ده هزار سرباز و درجه دار را شامل میشود و توسط یک ژنرال دو ستاره فرماندهی میشود. نیمی از نیروهای این بخش ویژه هم از کماندوهای خبره پاکستان، «گروه سرویسهای مخصوص»، تامین میشود و البته این نیروی ویژه جدید از پشتیبانی هوایی خاص خود هم بهره خواهد برد. این نیرو البته تنها وظیفه محافظت از چینیهای شاغل در پاکستان را بر عهده خواهد داشت و برای جنگ راه انداختن در یمن از آن استفاده نمیشوند.
پاکستانیها تضمینهای لازم را از چینیها دریافت کردهاند که سیاست بیطرفی آنها در یمن اتحاد آنها با پکن را به هیچ وجه تضعیف نخواهد کرد. با استناد به اطلاعاتی که از طرف پاکستانی نشت کرده است، چینیها قاطعانه اعلام کردهاند که آنها رویکرد عدم مداخله پاکستان در جنگ نیابتی در یمن را درک میکنند. گفته میشود که شی جینپینگ به نواز شریف گفته است که اگر روابط پاکستان با عربستان سعودی و امارات متحده عربی دچار مشکل شود، چین جانب پاکستان را خواهد گرفت.
البته برخی افراد و گروهها در پاکستان، جانب عربستان سعودی و خواستههای آن را گرفتهاند. از پر سر و صدا ترین این گروها میتوان به شاخه سیاسی گروه تروریستی لشکر طیبه (جماعت الدعوه) اشاره کرد که بدنامیش ناشی از حمله به بمبئی هندوستان در ماه نوامبر سال ٢٠٠٨ است. رهبر این گروه، حافظ سعید، از دولت پاکستان خواسته است تا نیروهای نظامی خود را برای حفاظت از امکان مقدس مسلمانان در مکه و مدینه در مقابل آنچه او حمله حوثیها خوانده، به عربستان اعزام کند. او که ائتلافی از گروههای سنی را برای دفاع از امکان مقدس در خطر تشکیل داده است، ادعا میکند اسرائیل و امریکا از حوثیها برای به خطر انداختن اماکن مقدس در مکه و مدینه بهره برداری میکنند.
در اوایل ماه مارس هم، حافظ سعید مدعی شده بود «توطئه یهودی» عامل دامن زدن به شورش حوثیها در یمن است. لشکر طیبه که با کمکهای مالی که از پادشاهی سعودی میرسد رشد کرده است، بدون شک این تبلیغات و شعارها را راهی برای محبوب کردن خودش در کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارس میبیند. لشکر طیبه البته ارتباطات نزدیکی با سرویس اطلاعاتی پاکستان ،آیاسآی، هم دارد که به نوبه خود روابط بسیار نزدیکی با همتای سعودی خود دارد.
نبرد برای حمایت پاکستان از عملیات عربستان در یمن، وجود درجهای از دشمنی با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس را در دومین کشور مسلمان جهان آشکار کرده است که تا پیش از این به این روشنی دیده نشده بود. با توجه به سرمایهگذاری عظیمی که ریاض و ابوظبی در طول دههها معاشرت با پاکستان و سیاستمداران آن، در این کشور انجام دادهاند، این وضعیت ممکن است موجب برخی بررسیهای جدی در احساسات و انگیزههای واقعی طرفین این رابطه شود.
---------
بروس ریدل مدیر «پروژه اطلاعات» موسسه بروکینگز آمریکا است. آخرین کتاب او «پرهیز از نبرد نهایی: روابط چالشبرانگیز آمریکا و هند و پاکستان» نام دارد.
نظر شما