به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" دكتر مسعود گلستان حبيبي، عضو فرهنگستان هنر، در همايش بين المللي طبيعت در هنر شرق به تبيين جايگاه هنر و طبيعت در عرفان اسلامي پرداخت.
وي در آغاز سخنانش گفت: نزد عرفا و حكماي اسلامي، عالم ملك و طبيعت هر چند نازل ترين مرتبه از مراتب و حضرات وجود است و در انتهاي قوس نزول قرار دارداما به جهت آنكه عالم ماسواي حق و طبيعت بنا بر مرتبت خود، بهره و حصه اي از وجود حق دارد، نزد عرفا و از جمله هنرمندان داراي شأن و مرتبه مهمي است.
دكتر حبيبي در ادامه افزود: طبيعت مظهر تجلي جمال حق است. ذات حق به اعتبار جمال به صورت جميع اشياء تجلي مي كند و البته اين جمال را جلالي هست و آن قهاريت و احتجاب حق به جلال عزت و كبريايي است.
وي تصريح كرد: ذات حق به اعتبار مراتب، مقتضي صفات متعدد متقابل است و جامع اين صفات متقابل، صفات جماليه و جلاليه است. در باطن هر صفت جمالي، جلالي و در باطن هر صفت جلالي، جمالي مندرج است.
عضو فرهنگستان هنر با اشاره به اين مطلب كه صفات جمالي با ظهور و آشكارگي و صفات جلالي با خفا و مستوري مناسبت دارد گفت : از اين رو در ادب فارسي رخ و روي مه رويان به مناسبت ظهور با تجلي جمالي و زلف كه حجاب رخ ميشود، به جهت ستر و پوشش با تجلي جلالي تطبيق داده شده است.
دكتر حبيبي تاكيد كرد: از آنجا كه جمال، تجلي حق در صورت اكوان است با مقام تشبيه و جلال كه اختفاي ذات و مقام تعالي از كثرات است يا مقام تنزيه مناسبت دارد. حقيقت اسلام به دليل جامعيت و خاتميت نبي آن جمع بين جمال و جلال و تشبيه و تنزيه است، برخلاف تفكر تنزيهي شرق و تفكر تشبيهي غرب كه در يكي عالم و طبيعت محل اعتنا نيست و در ديگري مبنا و مدار مواجهه با عالم است، در تفكر و عرفان اسلامي،عالم و طبيعت به دليل حقيقت آينهداري واجد مقام شايستهاي است.
وي در پايان اظهار داشت: در اين مقام، ديگر طبيعت شأن ناسوتي صرف ندارد، بلكه محل "طبع" مهر و خاتم حق و مظهر و مجلاي ظهور الهي است. طبيعت در هنرهاي اسلامي به جهت جامعيت مقام آن، ديگر صرف صورت تشبيهي و ناسوتي ندارد، بلكه نشاني از وجه جلالي و تنزيهي نيز دارد كه صورت كامل آن در هنر تذهيب تجلي پيدا كرده است.
نظر شما