به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی جلد اول کتاب مردمی «ایثار» با عنوان «ایثار و مردم» که حدود 7500 نفر از اقشار مختلف مردم، مولفین آن بودهاند عصر روز یکشنبه (17 خرداد ماه) با حضور جمعی از کارشناسان و همچنین علاقهمندان این قبیل آثار در محل سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب در تهران برگزار شد.
راضیه تجار داستاننویس و یکی از کسانی که در تدوین این مجموعه با «خانه فرهنگ ایثار و مقاومت» همکاری داشته است، در سخنانی در این برنامه گفت: روزی که از خانه فرهنگ ایثار و مقاومت با من تماس گرفته شد تا در جلسهای شرکت کنم، نمیدانستم این جلسه نقطه شروعی است برای رسیدن به یک دریا. من در آن نخستین نشست متوجه شدم که قرار است خمیرمایهای با عشق، گل و گلاب، ورز داده شود تا بشود کتابی مردمی با بنمایهای از ایثار و این همان دریایی بود که مقرر بود به آن برسیم.
وی افزود: اینکه در بیست و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، میان آن همه غرفه و کتاب، غرفهای باشد با چند میز و صندلی و در آن از مردمان خواسته شود تا بذر ایدهای چون نخستین کتاب مردمی جهان با موضوع ایثار را فی البداهه دستمایه قرار داده و چند سطری درباره آن بنویسند، فکر جالبی بود. جالبتر اینکه برای این دست تمنا، پاسخی شایسته بود. چشیدن گرمای دستانی بسیار، نورافشانی قلمهای به حرکت درآمده، آتشبازی واژگانی چند و در نهایت آنچه که روی کاغذ نشست، نه خاکستر که گرمای کلام بود.
این داستاننویس با بیان اینکه مردم به این ندا خوب پاسخ دادهاند، ادامه داد: نشستن، وقت گذاشتن، قلم به دست گرفتن، اندیشیدن و در قالب خاطره، شعر، داستان و نقاشی، نظر خود را بیان کردن، حرکتی بود که از جانب مردم سر زد و در نهایت این دعوت منتج به یک دله شدن جمعی شد و مفهوم ایثار در پایههای مختلف رودی شد تا خواب دریا شدن را تعبیر کند.
تجار گفت: سهم من از این دریا دو کارتن پر و پیمان بود؛ شرکتکنندگان برای بیان دریافتهای خود، بیشتر قالب دلنوشته، خاطره، داستانک و یادداشت را انتخاب کرده بودند. من روزی که کارتنها را باز کردم، هر برگهای را که برداشتم، در آن تپش قلبی را دیدم و برای همین با همه قلبم، دستنوشتهها را خواندم؛ قرار نبود متنی دستکاری شود و یا واژهای کم و یا افزوده شود و باید به احترام مردمی که در این فراخوان بزرگ شرکت کرده بودند، هر آنچه را که بود، میپذیرفتیم و به دیده منت میگذاشتیم، حتی غلطهای املایی را. فقط کافی بود مفهوم ایثار را رسانده باشد.
این نویسنده با بیان اینکه آثاری از گردونه خارج شد که هیچگونه ارتباطی با موضوع پیشنهادی یعنی ایثار نداشت، تاکید کرد: مواجه شدن با هر اثر همراه با احترام و عشق بود، انگار تکهای از وجود نگارنده، همانگونه لطیف، شکننده، جاندار و پرتپش و قابل احترام را مقابل دیدگان داشته باشی و چنین شد که روزهایی چند از پی هم، پیوسته و ناپیوسته نوشتهها را خواندم و روی هم گذاشتم.
این داستاننویس همچنین گفت: آنچه باعث شگفتی من شد و آن را قابل بررسی بود، خط نویسندگان بود؛ چقدر متفاوت با هم! با چه پیچ و تاب و انحناهایی! با چه شکل ظاهری و چقدر گونهگون! اما از همه جالبتر دریافت دیدگاهها، نگرشها، ایدهها، عقیدهها، احساسات، عواطف، پیامها و بایدها و نبایدها در هر نوشته بود؛ نوشتههایی که یکی متعلق به استاد دانشگاهی بود و یکی مردی کارگر، گاه از پسرکی خردسال، گاه زنی کهنسال.
تجار تاکید کرد: هر کسی از ظن خود، یار شده بود. کسی گفته بود ایثار یعنی به احترام خستگی یک ظن از جا برخاستن و جای خود را به او دادن. دیگری گفته بود، اینکه حرکت نفسگیر ترکش را در سینه جانباز همسایهات حس کنی، با ایثار مواجه میشوی و آن دیگری نوشته بود: گفتم ایثار در دست تو بود اما اکنون زیر پاهایت چرا؟ گفت: بهشت را زمین گذاشتم تا تو را بردارم و یا آن یکی که نوشته بود، کوتاه، موجز، نفسگیر. ایثار مساوی انسان.
وی اضافه کرد: من گزیده این آثار را به خانه فرهنگ ایثار و مقاومت ارائه کردم در حالی که دستانم بوی گل و گلاب گرفته بود و اینک این نخستین کتاب مردمی در ایران با قلم مردم و برای مردم پدید آمده است؛ کتابی که میتواند همچنان روایتگران بسیاری داشته باشد. مسلماً اینها رودهایی است که به دریا ختم خواهند شد؛ دریایی که تنها یک ترجیعبند خواهد داشت؛ ایثار، ایثار و باز هم ایثار.
نظر شما