به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی فروشگاه مرکزی شهر کتاب، نشست معرفی کتاب «برگ اضافی» نوشته منصور ضابطیان با حضور نویسنده و علاقهمندان کتاب و کتابخوانی عصر دیروز جمعه ۲۲ خرداد در محل کافه کتاب شهر کتاب مرکزی برگزار شد.
ضابطيان در پاسخ به اين سوال كه چرا نام كتابهای او با غذاهای متعدد همراه است، گفت: خلاف آن چه به نظر می رسد، آدم شكمويی هستم و غذا خوردن را دوست دارم به علاوه، بخشی از تجربه سفر، با غذا خوردن همراه است و مارك و پلو و برگ اضافی، هر دو، كنايهای هم به سفر رفتن دارد و هم به غذا. برگ در كتاب برگ اضافی، هم به غذای محبوب ايرانی ها اشاره دارد و هم به برگه كاغذ و نوشتن سفرنامه.
وي همچنين درباره سفر داخلی و خارجی گفت: من از هر فرصتی برای سفر استفاده می كنم ولی سفرهای داخلی بيشتر جنبه كاری دارد و معمولاً برای تهيه گزارش يا برنامه يا ديدار با مخاطبان به سفرهای داخلی می روم. ما معمولاً سراغ چيزهايی ميرويم كه نداريمشان و از آنجاكه به دلايل مختلف اقتصادي و اجتماعی، مردم شادی نيستيم، می خواستم در سفرنامههايی كه می نويسم نشان دهم كه شاد بودن كار خيلی سختی نيست و بايد به دنبال بهانههايی برای شادی باشيم.
سفر برای ما ايرانی ها يك كالای تجملاتی است
ضابطيان در پاسخ به اين سوال كه سفر رفتن سخت است يا نه، گفت: ما بايد بپذيريم كه سفر يك ضرورت است و اين، ربطی به داخل يا خارج از كشور ندارد بلكه منظور، مفهوم سفر است. متاسفانه ما در ايران به اين موضوع به عنوان يك كالای تجملاتی نگاه می كنيم و بر اين باوريم كه وقتی همه چيزمان آماده بود و هيچ مشكلی مالی ای نداشتيم، بعد می توانيم سفر كنيم در حالی كه در ديگر كشورهای دنيا اين طور نيست و هر جوانی با يك كوله پشتی به مسافرت می رود. بنابراين مهم اين است كه همه ما با هر ديدگاه و وضعيت مالی ای كه داريم، سفر كنيم.
مجری برنامه رادیو هفت ادامه داد: بخشي از ترس ما برای سفر رفتن به جبر جغرافيايی برمی گردد و بخش ديگر ترسمان، به دليل اين است كه شناخت درستی از آدمها نداريم و فكر می كنيم كه پای مان را كه از ايران بيرون بگذاريم، جيبمان را می زنند يا آزارمان می دهند، در حالی كه اينطور نيست و يكی از اهداف من از نوشتن كتابهايم اين بوده كه اين ترسها را از مردم دور كنم تا همه از پيلهای كه به دور خود تنيدهايم، جدا شويم.
اين نويسنده درباره سفرنامه خواندن و نوشتن نيز گفت: هيچ وقت سفرنامههای معروفی مثل سفرنامه ناصرخسرو يا سفرنامههای مستشرقين را به طور كامل مطالعه نكردهام. به علاوه سفرنامههای معاصر خوبی هم برای خواندن نداريم و بيشتر آنها كسالتبار هستند اما تصور ميكنم اگر سفرنامههايی با رعايت زبان و نگارش مناسب نوشته شود، رغبت به خواندن اين نوع نوشتار بيشتر ميشود. تجربه چاپ و انتشار كتابهاي مارك و پلو، مارك و دوپلو و برگ اضافي هم اين موضوع را تاييد می كند. حتی اگر كتاب برگ اضافی را مطالعه كنيد، متوجه می شويد كه ريتم اين كتاب تندتر شده است چون احساس كردم جامعه استتوسخوان امروز حوصله خواندن يك بخش ۲۰ صفحهای را درباره يك كشور ندارد.
مردم دنيا مهربانتر از ما هستند
ضابطيان درباره رفتار با توريستها در ايران و ساير كشورهای دنيا نيز گفت: واقعيت اين است كه مردم دنيا خيلی مهربانتر و ميهماننوازتر از ما هستند. به غير از اينكه ما در برخورد با توريستهای خارجی، هيجانزده می شويم و می خواهيم به آنها كمك كنيم، در خيلی از موارد، بين توريستها تفاوت قائل می شويم و رفتارمان با آن ها متفاوت می شود. در واقع ما به هماناندازه كه مردم مهماننوازی هستيم، به همان ميزان هم سعی می كنيم گوش توريستها را ببريم.
وی افزود: درحقيقت من تنها در سه كشور از ميان كشورهايی كه به آنها سفر كردهام، ديدهام كه مردمشان، عصبانی اند و به توريستها كمك نمی كنند در باقی كشورهای دنيا اين امر پذيرفته شده كه بايد از توريست حمايت و به او كمك كرد، به خصوص در كشورهايی كه اقتصادشان بر پايه توريسم قرار گرفته است.
ضابطيان در پايان اين مراسم، بخشهايی از تازهترين كتابش را برای حضار روخوانی كرده و سپس كتابهايش را برای حضار امضا كرد.
نظر شما