به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه داستان «ملاقات با خانم دوبلور» به عنوان چهل و هشتمین کتاب مجموعه داستان از «ادبیات امروز» نشر افق به تازگی به چاپ رسیده است. درونمایه داستان های این کتاب، مساله عشق، روابط عاطفی، درام های خانوادگی و مضامین اجتماعی است.
نویسنده این داستان ها، با کند و کاو در لایه های عمیق از ذهن شخصیت ها، جنبه های خاصی از درونیات را به تصویر می کشد و از هر پدیده ای، داستان مدرن خود را روایت می کند.
کتاب «ملاقات با خانم دوبلور» ۱۰ داستان کوتاه را با نام های «برج ها با آپارتمان ها فرق ندارند»، «تو از دکترها متنفری»، «ملاقات با خانم دوبلور»، «بومرنگ»، «لطفا در این مکان آشغال نریزید»، «میخ فولادی»، «قصه هندوانه در شبی تابستانی»، «مثل سیب»، «خواب آخر» و «دشت بهشت» را شامل می شود.
در قسمتی از داستان «لطفا در این مکان آشغال نریزید» از این کتاب می خوانیم:
گربه پیچ و تابی به بدنش داد و خمیازه کشید. با رخوت عرض دیوار را طی کرد. به نوک سبیل هاش زل زد و چست و چالاک از روی در فلزی حیاط عبور کرد. دمش را جمع کرد و خزید سمت هره پنجره. به پنجره که رسید، خودش را چسباند به شیشه و تنش را کش داد.
زیبا، خوابالو و با موهای پریشان، پشت میز آشپزخانه نشسته بود و سیب زمینی های خیس و پوست کنده را با چاقو خلال می کرد. سرش را که بلند کرد، نگاهش با نگاه گربه گل باقالی پشت شیشه تلاقی کرد. زیبا کمی خیره ماند، بعد از جاش بلند شد و به سرعت از آشپزخانه بیرون رفت. گربه از لای پنجره نگاهی به آشپزخانه انداخت. بوی مرغ پخته گیجش کرد. دسته تی که بر ملاجش خورد، به خودش آمد.
- بیا پایین... بیا ببین چه آشی برات پختم...
گربه، مستاصل، خودش را لب دیوار جمع کرد و مرنو کشید.
- بیا پایین...
ضربه ای دیگر به ملاج گربه زد که زبان بسته چهارچنگولی پهن شد روی کاشی های کف حیاط. ضربه سوم در راه بود که حیوان فرار کرد سمت گاراژ تاریک و خزید زیر ۲۰۶ قرمز زیبا.
این کتاب با ۱۳۶ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۷۰ هزار ریال منتشر شده است.
نظر شما