۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۱۴:۴۲

اسماعیل بنی‌اردلان:

تفکر توحیدی، نخستین شاخصه‌ زیباشناسی هنر ایرانی است

تفکر توحیدی، نخستین شاخصه‌ زیباشناسی هنر ایرانی است

اسماعیل بنی‌اردلان گفت:تفکر توحیدی نخستین شاخصه‌ زیباشناسی هنر ایرانی است به این معنا که ما در همه پدیده‌ها به دنبال یک معنای واحدیم که همانا وجود یار است.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی موسسه کتابخانه و موزه ملی ملک، موقوفه آستان قدس رضوی، دکتر اسماعیل بنی‌اردلان دانش‌آموخته حوزه‌های فلسفه و پژوهش هنر، در چهارمین نشست تخصصی هنر و زیبایی که در روز چهارشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۹۴ خورشیدی ساعت ۱۶ در بزرگ‌ترین موقوفه فرهنگی ایران برگزار شد، با بیان این مطلب افزود: هر بار سخن از زیبایی و هنر می‌شود باید میان این دو واژه تفاوتی قائل شد و ابتدا باید گفت زیبایی ممکن است طبیعی یا مصنوعی باشد.

وی با اشاره به مضمون‌های هنر و زیبایی که واضع اولیه آن افلاطون، فیلسوف شهیر یونانی است، افزود: ابتدا باید به این مقوله بپردازیم که فهم ایرانیان از زیبایی چه پیش چه پس از انقلاب پرداختن به مقوله است که از معرفت قابل تفکیک نیست. زیبایی در فهم ایرانی به ویژه ایرانی مسلمان، از اخلاق جدایی‌ناپذیر است و هر دو این واژگان به معرفت و هستی پایان می‌یابد.

بنی‌اردلان تصریح کرد: فردوسی هنگام سرایش شاهنامه، منظومه خود را با خرد آغاز می‌کند. خرد او با زیبایی مترادف است، همچنان که سعدی در دیوان خود به اخلاقیات می‌پردازد. این اخلاقیات همان زیبایی است که هستی‌شناسی را در پی دارد همچنان که عارفان به جای همه این واژگان یعنی زیبایی، اخلاق، معرفت و خرد از کلمه محبت استفاده می‌کنند. همچنان که اعتقاد دارند اگر فردی عاشق باشد دانا و زیبا بوده، در اخلاق نیز به عالی‌ترین مرتبه خود رسیده است.

این مدرس دانشگاه افزود: وقتی از عشق سخن می‌رود، صحبت از معرفت‌شناسی است. عشق، بر اصول معرفتی مقدم است هر چند که معرفت زیبایی‌شناسانه یونانیان که افلاطون سردمدار آن است با تلقی ایرانیان از زیبایی متفاوت است. هر چند ما یعنی چه یونانیان چه ایرانیان، از یک حقیقت صحبت می‌کنیم و آن وحدتی است که اساس تفکری هر دو ما به شمار می‌آید.

وی افزود: تفکر توحیدی نخستین شاخصه‌ زیباشناسی هنر ایرانی است به این معنا که در همه پدیده‌ها ما به دنبال یک معنای واحدیم که همانا وجود یار است؛ این معنا، تعبیر عامیانه ذات متعالی خداوند است. پس در این تفکر با نگرش یونانی تفاوت داریم؛ یونانیانی که زیباشناسی هنری آن‌ها بر چند خدایی قایل است.

بنی‌اردلان یادآور شد: تفاوت اصلی و اولیه چنین نگرشی در یک مثال ساده روشن می‌شود؛ این که همه ما طبیعت را دوست داریم، اما چرا دوست‌دار طبیعت‌ایم، پاسخ به این پرسش، وجه افتراق میان تفکر ما با تفکر یونانیان است.

این عضو هیات علمی دانشگاه افزود: یونانیان اشراف کافی به علوم ریاضی دارند، از این‌رو تفکر زیبایی‌شناسانه آن‌ها نسبت به طبیعت با تناسبات و متقارنات همراه می‌شود و به این دلیل است که وقتی یک اثر هنری می‌آفرینند، همچون یک مجسمه پیکرتراشی شده، تناسبات در آن اثر هنری را حتی بیشتر از خود سوژه رعایت می‌کنند. یونانیان این تفکر را از مصریان وام گرفتند.

بنی‌اردلان تاکید کرد: اما ایرانیان در بازنمایی زیبایی موجود در طبیعت به هیچ‌یک از مقولاتی همچون توازن، تقارن و تناسب قائل نیستند، به همین دلیل آنچه به وجود می‌آورند زایده برداشت ذهنی آن‌ها به شمار می‌آید به همین دلیل است وقتی با یک اثر هنری و مثلا سفالینه‌های ایران باستان روبه‌رو می‌شویم، به روشنی می‌بنیم آن‌ها هیچ شباهتی با ماهیت اصلی آنچه که از روی آن اثر هنری را به وجود آورده‌اند، ندارد.

این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: دلیل چنین امری آن است که اساسا تفکر هنری ایرانی به ویژه در هنر پس از اسلام، به خود اثر ارتباطی ندارد، که، پدیدآورنده اثر، تنها به بهانه خلق اثر، در پی آن است مخاطب را متوجه چیزی دیگر بکند؛ موضوعی که در بطن و در عمق اثر هنری مشهود است و البته باید برای وصال به آن مولفه‌های هنری را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت. اما آن موضوع چیست؟ آن مطلوبی که خالق اثر هنری به دنبال آن است و قصد دارد مخاطب را نیز به وصال آن برساند، خداوند است که عین زیبایی مطلق به شمار می‌آید.

بنی‌اردلان ادامه داد: پس در خلق اثر هنری میان هنرمند یونانی به عنوان نماینده تفکر هنر غرب، با هنر ایرانی به عنوان نماینده هنر اشراقی تفاوتی وجود دارد، این که غربی‌ها به صورت، بیش از معنای موجود در هنر ارزش و اعتبار قایل‌اند و چنین می‌شود که برای هنرمند مسلمان ایرانی تناسبات اثر هنری چنین معنایی ندارد و به عنوان نمونه در خلق یک اثر نگارگری همه‌ قواعد هنری را برهم می‌زند. به طور مثال در این آثار اثری از پرسپکتیو نیست و تفاوتی نمی‌کند که سیمای اشخاصی که تصویر شده‌اند چه ملیتی داشته باشند. به طور مثال در نگارگری از داستان‌های شاهنامه می‌بینیم رستم به شکل یک فرد مغولی تصویر می‌شود.

وی گفت: در بحث معرفت‌شناسی هنری، موضوعی دیگری که مطرح می‌شود بحث وحدت وجود است، یعنی این که همه آنچه از خلق یک اثر هنری و جنبه زیبایی‌شناسانه آن قابل استفاده می‌شود آن است که ما را به حقیقت یک موجود واحد مطلق برساند؛ چیزی که شخصی به نام محی‌الدین از آن به حضرات خمسه یاد می‌کند و می‌گوید ما سه عالم داریم یک عالم واقعه، دوم عالم مثال یا برزخ و سوم عالم غیب که بیش‌ترین صحبت در زمینه خلق اثر هنری پیرامون عالم مثال یا عالم برزخ است؛ عالمی که از جسم و جوهر تهی است و در آن تنها تصویر مصورات و خیالات را پیدا می‌کند.

وی ادامه داد: سهروردی نیز به این عالم قائل است و می‌گوید همچنان که ما به خواب می‌رویم در خواب، شبیه عالم برزخ، روح و شکل مثالی ما در غالبی غیر مادی به سفر و مکاشفه می‌پردازد هرچند که ابن سینا به این قضیه معترض است، یعنی این که ما پس از مرگ وارد دنیایی می‌شویم که تنها مصورات در آن راه پیدا می‌کنند و هیچ خبری از جسم و جوهر نیست. این بینش در نگرش ابن سینا به ماهیت عوالم مطرود است.

بنی اردلان بیان کرد: سهروردی اما به این عالم قائل به صور معلقه است و آن را خیال منفصل می‌خواند و محی‌الدین در رسالات خود می‌گویند اتفاقا در خلق یک اثر هنری، هنرمند متصل به عالم صور معلقه یا خیال منفصل می‌شود و وقتی تصویری از آنچه در آن عالم می‌بیند را به آن ماهیتی مادی و قابل لمس می‌بخشد.

وی ادامه داد: چنین فلاسفه‌ای که به عرفان اشراقی اشراف دارند حتی معتقدند خانه کعبه‌ که هم اکنون در مکه مهد زیارت مسلمین جهان است روزگاری در عالم مثال به شکل خیالی منفصل وجود داشته و اکنون ماهیت حقیقی به دست پدید آورنده روی زمین پیدا کرده است.

بنی‌اردلان سخنرانی خود را اینگونه به پایان رساند: موضوعی دیگر از جمله ویژگی‌ هنری ایرانی است که آن را با هنر غربی متمایز می‌سازد و آن پدید آمدن موقعیت نمایشی در هنر ایرانی است یعنی به وجود آمدن شرایطی که توجه مخاطب به جزء‌جزء عناصر آن برانگیخته شود تا این عناصر نقش زبان انتقالی را برای مخاطب ایفا کند و او را به معنای ماوراء آنچه که نظاره‌گر آن‌ند سوق دهند. بر این اساس هنر ایرانی در قالب یک اثر تجسمی یا یک قطعه ادبی زبانی قصه‌گو دارد که مخاطب را در موقعیتی حساس قرار می‌دهد و این زبان به دور از هر نوع فلسفه‌بافی و تفکرِ صرفا خشک و عقلانی است.

سلسله نشست‌های تخصصی هنر و زیبایی، تکمیل‌کننده برنامه ویژه این گنجینه در حوزه زیبایی است که در کنار «نمایشگاه زیبایی» تشکیل می‌شود. نمایشگاه «زیبایی»، دربرگیرنده ۱۰ اثر گزیده کتابخانه و موزه ملی ملک است که از روز یک‌شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۴ خورشیدی گشایش یافته و تا پایان مهر ماه ادامه دارد. سلسله نشست‌های تخصصی هنر و زیبایی در کنار این نمایشگاه، زمینه را برای بررسی تخصصی پدیده «زیبایی» فراهم می‌آورد. تاکنون سه جلسه از مجموعه نشست‌های یادشده با حضور کارشناسان برجسته حوزه‌های هنر برگزار شده است.

کد خبر 2905031

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha