۲۶ آبان ۱۳۹۴، ۹:۰۹

با کاروان حسینی تا اربعین

چه کسی این سر را به خون رنگین کرد؟

چه کسی این سر را به خون رنگین کرد؟

در روزشمار وقایع حسینی به روزی می رسیم که دخترکی از میان کاروان در کاخ یزید ناله می کند و با سر بریده امام درد دل می کرد و می گفت که چه کسی این سر را به خون رنگین کرده است.

خبرگزاری مهر- گروه هنر: مجتبی فرآورده نویسنده و کارگردان سینما با سلسله یادداشت هایی که از روز هفتم ذیحجه شروع شده و تا اربعین حسینی ادامه دارد، روزشمار وقایع کاروان حسینی در این ایام را روایت می‌کند و امروز پنجم صفر، پنجاه و هشتمین یادداشت وی را می‌خوانید:

پنجم صفر

«ماه می تابید بر ویرانه های باب الصغیر،

و سایه های بلند باروها گسترده بود بر زمین،

باب الصغیر ماتم سرا بود و جغد بر دیوار نشسته بود و می نالید.

دخترک پریشان بود، افسرده و غمگین می گریست،

زنان همه گِرد آمدند به دلداری،

زینب و فاطمه و سکینه و رباب، رمله و هانیه و ام وهب.

دخترک بی تاب و بی قرار،

محبوب خود را می خواند،

گریه می کرد و به فغان می نالید،

عاقبت مراقبان کاروان، کلافه شدند، طاقت از کف بدادند و رفتند،

لحظه ای گذشت، برگشتند، با طَبقی با درپوش.

طَبق را مقابل دخترک گذاشتند و باز رفتند.

دخترک ناله کنان، گریه سر داد و بهانه می گرفت،

به امید، سر پوش طَبق را برداشت،

سر خونینِ در طَبق، پُر فروغ تابید،

دخترک ناله از ته دل کشید و به فغان آمد،

گفت: چه کسی این سر را، به خون رنگین کرد؟

این رگ را، چه کسی جُراَت کرد که بُرید؟

چه کسی ما را، به یتیمی و تنهایی نشاند؟

ما به چه کس بعد تو دل بندیم؟

پی هم به آه و اشک می نالید،

غم تنهایی را به سوز دل از سَر می پُرسید،

آنقدر گفت و نوحه خواند و مویه سر داد، تا در و دیوار با او هم ناله شدند،

سر فرود آورد و لبان سر را بوسید،

دخترک صیحه ای زد و جان داد.»

کد خبر 2969088

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha