به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی شهر کتاب مرکزی، مراسم شب یلدا، دوشنبه شب ۳۰ آذر با حضور و داستان خوانی سروش صحت در فروشگاه مرکزی شهر کتاب برگزار شد.
این فیلمنامه و داستان نویس در ابتدا با بیان اینکه ۵۰ شب یلدا را تجربه کرده، درباره کتاب و کتابخوانی گفت: کتابهایی بودهاند که شروع به خواندنشان کردهام ولی آنها را تا پایان نخواندهام، مثل خشم و هیاهوی فاکنر که البته میخواهم دوباره بخوانمش.
صحت سپس داستانی به نام «گالیله» را خواند و گفت: این داستان در شماره یک مجله روایت منتشر شده و قرار بود هر نویسنده درباره قهرمان زندگیاش بنویسد.
وی در پاسخ به این سوال که دوست دارید چه کسی در اطرافتان که فوت شده، در شب یلدا که یک دقیقه بلندتر از دیگر شبهاست، دوباره به دنیا برگردد، گفت: به نظرم یک دقیقه ارزش ندارد کسی را آزار بدهم و او را به دنیا برگردانم؛ البته اگر می شد کسی را سالی یک دقیقه به دنیا برگرداند، خوب می شد اما یک بار آن هم برای یک دقیقه بیفایده است.
این نویسنده در بخش دیگری از سخنانش گفت: میدانم عادت بدی است اما بعد از اینکه قصههایم را مینویسم، حوصله دوباره خواندن آنها را ندارم به همین دلیل هم از ایمان صفایی که با هم فیلمنامه می نویسیم، میخواهم که درباره داستانهایم نظر بدهد. البته هر شب، اتفاقاتی را که برایم در طول روز رخ داده، قبل از خواب مرور می کنم، این کار به نظرم این حسن را دارد که خودمان و اشتباهاتمان را تصحیح کنیم و البته کمی هم غصه میخوریم به خصوص که به شکل اشتباهی فکر میکنیم گذشتهها بهتر از حالا بوده در حالی که به نظر من زندگی، همیشه همینطور بوده است.
صحت در این مراسم داستان دیگری را با عنوان بانجی جامپینگ خواند که قبلا در بهاریه مجله فیلم منتشر شده بود. او همچنین درباره کارهای تلویزیونی تازه گفت: فیلمنامه یک سریال را نوشتهام با عنوان «لیسانسهها» که قرار است کار فیلمبرداری آن قبل از عید آغاز شود و درباره سه پسر است که مدرک لیسانس خود را گرفتهاند و دچار مشکل می شوند.
این نویسنده در جواب اینکه ممکن است لیسانسهها اعتراض کنند، گفت: احتمالش وجود دارد و باید نام سریال را تغییر دهیم چون دوره سختی را می گذرانیم و با هیچکس نمیتوان شوخی کرد؛ نه با شهرها، نه با اسمها نه با شغلها چون همه اعتراض می کنند و آن را توهین به خودشان قلمداد می کنند.
وی در ادامه گفت: نتیجه این می شود که نویسنده باید درباه آدمهایی بنویسد که نه اسم دارند، نه شغل، نه قومیت و نه هویت. حتی به نظرم با همین هم نمی شود شوخی کرد چون بالاخره شخصیت اصلی، جنسیت و سن دارد ولی اگر با آقایان شوخی کنیم، به ستون خانواده اهانت کردهایم و اگر با زنان شوخی کنیم، به خانمها توهین کردهایم، بچهها هم که گلهای زندگی اند و اصلاً نباید با آنها شوخی کرد!
در پایان این مراسم، صحت غزلی از دیوان حافظ را به عنوان فال برای حضار خواند.
نظر شما