۱۹ اسفند ۱۳۸۴، ۱۶:۰۹

/ متن كامل پيام ويكتور هوگو راسكن باندا به مناسبت "روز جهاني تئاتر" /

هر روز را بايد روز جهاني تئاتر دانست / تئاتر بازتاب‌دهنده رنج دروني انسان است

هر روز را بايد روز جهاني تئاتر دانست / تئاتر بازتاب‌دهنده رنج دروني انسان است

خبرگزاري مهر ـ گروه فرهنگ و هنر : هر سال در آستانه روز جهاني تئاتر، يكي از بزرگترين هنرمندان عرصه نمايش پيامي را به نمايندگي از انستيتو بين‌المللي تئاتر ITI خطاب به تمام تئاتردوستان جهان مي‌نويسد كه اين مهم در سال 2006 به عهده ويكتور هوگو راسكن باندا، نمايشنامه‌نويس مكزيكي بود.

خبرگزاري "مهر" كه همواره در عرصه اطلاع‌رساني مسائل مربوط به ITI و پيام روز جهاني تئاتر پيشتاز بوده، امسال نيز اين پيام را براي استفاده جامعه تئاتري ايران و تمامي دوستداران هنر نمايش در اختيار علاقمندان مي‌گذارد. متن كامل پيام ويكتور هوگو راسكن باندا به مناسبت روز جهاني تئاتر به اين شرح است :

پرتو اميد

هر روز را بايد روز جهاني تئاتر دانست، چرا كه در 20 قرن اخير، شعله تئاتر همواره در گوشه و كنار دنيا برافروخته بوده است.

تئاتر هماره در معرض تهديد خاموشي بوده، به ويژه با ظهور سينما، تلويزيون و حالا ديگر رسانه‌هاي ديجيتال. تكنولوژي بر صحنه تئاتر تاخت و ابعاد انساني را از بين برد و تلاش شد تئاتري پلاستيكي به وجود آيد؛ نوعي نقاشي متحرك كه جانشين واژه و گفتار شد. نمايش‌ها بدون ديالوگ روي صحنه رفتند، بدون نور و بدون بازيگر و تنها با استفاده از عروسك‌هايي كه جلوه‌هاي متعدد بصري به وجودشان آورده بودند.

تكنولوژي تلاش كرد تئاتر را تبديل به نمايشي داراي چارچوب و بازار مكاره‌اي كم‌اهميت كند. اما حالا شاهد بازگشت بازيگران به مقابل تماشاگران هستيم. امروز ما شاهد بازگشت كلمات به روي صحنه هستيم.

تئاتر از وسايل ارتباط جمعي چشم پوشيده و محدوديت‌هاي طبيعي خود را شناخته است؛ دو موجودي كه رو در روي هم قرار دارند و با احساس، عاطفه، رؤيا و آروز با هم ارتباط برقرار مي‌كنند. هنر نمايشي از داستانگويي به نفع به بحث گذاشتن ايده‌ها صرف نظر مي‌كند.

تئاتر جنبش مي‌دهد، روشن مي‌كند، نگران مي‌سازد، به روح و روان سرزندگي مي‌بخشد، افشا مي‌كند، برمي‌انگيزاند و از قيد و بند هنري فراتر مي‌رود. اين گفتگويي است مشترك با جامعه. تئاتر نخستين هنري است كه با خلاء، سايه و سكوت مقابله مي‌كند تا موج واژگان و جنبش و نور و زندگي به پيش بتازد.

تئاتر موجودي زنده است كه خود را به هنگام خلق شدن نابود مي‌كند و هر بار هم از خاكستر خود برمي‌خيزد. اين گفتگويي است جادويي كه در آن همگان چيزي را مي‌دهند و مي‌گيرند كه دگرگون‌شان مي‌كند.

تئاتر بازتاب‌دهنده رنج دروني انسان و نشانگر شرايط بشري است. اين مخلوقات تئاتر نيستند كه از طريق تئاتر سخن مي‌گويند، بلكه سخن از آن مردمان جامعه و زمانه است.

تئاتر دشمنان آشكاري دارد، كمبود آموزش هنري در دوران كودكي كه مانع كشف تئاتر و لذت بردن از آن مي‌شود؛ فقري كه دنيا را تحت سيطره خود درآورده و مانع نزديكي مخاطبان به تئاتر مي‌شود و بي‌تفاوتي و قصور دولت‌ها كه بايد مبلغ تئاتر باشند.

خدا و انسان عادت به گفتگو با يكديگر روي صحنه داشتند. اما حالا اين انسان‌ها هستند كه با هم حرف مي‌زنند. بنابراين، تئاتر بايد بزرگتر و بهتر از خود زندگي باشد. تئاتر عملي از روي اعتقاد است كه ارزش خود را از گفتن واژگان هوشمندانه در دنيايي ديوانه مي‌گيرد. تئاتر نمايش ايمان دروني بشري است كه مسئول سرنوشت خود است.

بايد تئاتر را تجربه كنيم تا بدانيم چه بر ما مي‌گذرد، تا درد و رنجي را كه اطرافمان را فراگرفته انتقال دهيم، تا پرتو اميد را در هياهوي آشفتگي و كابوس زندگي روزانه‌مان بچشيم.

زنده باد مشاركت‌كنندگان در آئين تئاتر! زنده باد تئاتر!
کد خبر 301406

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha