۱۸ بهمن ۱۳۹۴، ۱۰:۲۷

فیلم فجر ۳۴ در آینه مهر

کابوسی که کسی باورش ندارد/ با هر بار دیدن «فصل هرس» ۱ نفر می‌میرد

کابوسی که کسی باورش ندارد/ با هر بار دیدن «فصل هرس» ۱ نفر می‌میرد

کارگردان «فصل هرس» با اشاره به موضوع این مستند بیان کرد که این اثر باعث شده است دردهای بیماران سرطانی را ببیند و براساس تحقیقات در هر ۷۰ دقیقه یک نفر به دلیل سرطان از دنیا می رود.

به گزارش خبرنگار مهر، مستند «فصل هرس» ساخته لقمان خالدی و محصول حوزه هنری است که امروز یکشنبه ۱۸ بهمن در بخش «سینما حقیقت» سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر ساعت ۱۴:۳۰ در برج میلاد برای اهالی رسانه به نمایش درمی آید.

بیوگرافی کارگردان

لقمان خالدی متولد ۱۳۵۷ کرمانشاه است که فعالیت ابتدایی خود را در حوزه فیلمسازی از از انجمن سینمای جوان کرمانشاه آغاز کرد. از آثار وی می‌توان به فیلم کوتاه «فوکوس»، مستندهای «و من مسافرم»، «خصوصی»، «مشترک مورد نظر»، «کمی بالاتر»، «نسا» و... اشاره کرد.

مستند «کمی بالاتر» در بیست و دومین دوره فستیوال «فید مارسی» موفق به دریافت جایزه اصلی شد.

فصل هرس

«فصل هرس» به تهیه کنندگی مهدی شامحمدی ساخته شده است و نشان فیروزه جشنواره «سینما حقیقت» را در نهمین دوره از این جشنواره دریافت کرد. کارگردان در این مستند سراغ فردی به نام قاسم تک دهقان می رود که حدود ۱۱ سال است در پی کشف داروی درمان سرطان است و می خواهد داروی خود را ثبت کند اما نمی تواند به هرکسی اطمینان داشته باشد. او نگران است چون می ترسد فرمول دارویی اش لو برود و در پروسه حضورش در این مستند از ظرفیت های دوربین کارگردان کمک می گیرد تا بتواند بر نگرانی های خود غلبه کند.

عوامل تولید این فیلم مستند عبارتند از نویسنده، تدوینگر و كارگردان: لقمان خالدی، تصویربردار: بهروز بادروج، صدابردار: تامی ایل‌بیگی، موسیقی: حبیب خزایی‌فر، صداگذار: حبیب آرمان، محقق: هدی ارشد ریاحی و لقمان خالدی، تهیه‌كننده: مهدی شامحمدی.

یادداشت تهیه کننده

مهدی شامحمدی با یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده، نوشته است: «مهرماه سال نود و سه در خلال تولید یک مجموعه کوتاه و نیمه بلند مستند سوژه ای از میان همه تحقیقات چشمم را گرفت. قصه دو خطی سوژه مرا سخت درگیر خودش کرده بود. سوژه را کنار گذاشته و مابقی مجموعه را تولید کردم. چه در مقام تهیه کننده و چه در بعضی از قسمت ها در مقام کارگردان، خیلی وقت ها وسوسه شدم که خودم سراغ آن سوژه بروم. قاسم تک دهقان مهندس داروسازی که باغدار پسته و مدعی اختراع داروی درمانگری برای اغلب سرطان ها بود. مدتی گذشت. قرار همکاری با لقمان خالدی داشتم. زمانی که سوژه اصلی لقمان پشت او را خالی کرد، بسیار تلاش کرد تا سوژه اجتماعی دیگری را جایگزین آن قبلی کند اما قسمت چیز دیگری بود. اولین تصمیم من به عنوان یک تهیه کننده این بود که این سوژه را به اهلش واگذار کنم. چند فیلم از لقمان دیده بودم. به خصوص «کمی بالاتر». همیشه فکر می کردم چطور ممکن است اینقدر به عالم درونی سوژه نزدیک شد؟! و امانت دار قصه زندگی او شد؟ به طوریکه از دیدن قصه این فیلم چنان تحت تاثیر قرار بگیری که نگاه امروزت با فردای زندگیت کاملا متفاوت بشود.

کار شروع شد... در خلال تولید این فیلم تمام تلاشم را کردم که به عنوان تهیه کننده پشت و پناه گروهم باشم. از انتخاب عوامل تا حمایت های مختلف برای رسیدن به هدفی که در پی آن بودم. همه گروه جوان بودند و در عین حال با تجربه. در مسیر تولید این فیلم همه توانمان این بود که به مطلوب ترین فیلم ممکن از این سوژه برسیم. چیزی نگذشت که متوجه شدم من و لقمان یک هدف داریم و آن انتقال مفهومی بود که از زندگی قاسم تک دهقان می توانست روی مخاطب ما تاثیری بگذارد که آرزوی هر مستندسازی در سینمای مستند است و این نتیجه یک سال کار بی وقفه گروه «فصل هرس» شد. با دیدن نسخه نهایی فیلم در جشنواره «سینما حقیقت» و عکس العمل تماشاگران بعد از تماشای فیلم خستگی از تن من درآمد. امیدوارم برای تمام دوستانی که این فیلم را ندیده اند نیز چنین بشود.»

یادداشت کارگردان

لقمان خالدی نیز یادداشتی را در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده و در آن نوشته است: ««فصل هرس» برای من تجربه ای بود که دردهای بیماران سرطانی را در بی کلوزآپ ترین حالتش ببینیم دردی که خودم با آن نا آشنا نبودم. کابوسی که هیچ خانواده ای باور نمی کند واقعی باشد و می خواهد به سریع ترین حالت ممکنه از این کابوس بیرون بیاید سرطانی که این روزها صدایش را نزدیک تر از هر صدایی در بین خانواده ها می شنویم و باور کردنش سخت است که در هر ۷۰ دقیقه سرطان یک نفر از یک خانواده را با خود می برد. یعنی در هر بار دیدن فیلم «فصل هرس» یک آدم می میرد و این مرگ ها به آمار تبدیل می شود و در فهرست های وزارت خانه ای به اعداد تبدیل می شوند و شاید روزی به موضوع مطالعاتی برای جامعه شناس ها و هیچکس نمی گوید مادری مرد و خانواده ای بی مادر شد. هیچ کس نمی گوید پدری مرد و خانواده ای بی یاور شد و این خانواده ها بعد از مرگ عزیزانشان خسته تر از این هستند که کاری بکنند و فریادی بزنند که چرا اینقدر سرطان یورش گرانه به عزیزمان حمله کرد و کسی نبود همراهمان باشد.

فقط می خواهند راهی برای فراموشی این درد پیدا کنند. «فصل هرس» برای من بیشتر از اینکه زندگی آقای تک دهقان باشد فریادی بود که چرا ما هر ۷۰ دقیقه عزیزی از دست می دهیم که فقط به آمارها اضافه می شود و کسی کاری برای این عزیزان انجام نمی دهد «فصل هرس» بهانه ای بود برای هرس کردن بی توجهی یک جامعه به آدم هایی که هیچ وقت دیده نشده اند، سرطان اصلی دیده نشدن این دردهاست قاسم تک دهقان بهانه ای است. شاید تنها قالبی که می شد برای این فیلم پیدا کنم مستند بود چرا که فقط در یک فیلم مستند است که وقتی کسی جلوی دوربین می میرد تماشاچی فارغ از هر ترفند سینمایی با اطمینان می گوید مرد و واقعی بود و خانواده ای بی مادر شد و یا خانواده ای بی پدر، فاصله تماشاچی با مرگ فقط یک دوربین است باید این مرگ ها و این دردها به لخت ترین حالت ممکن نشان داده شود که شاید اتفاقی بیفتد. مطمئن هستم تنها دوربین فیلم مستند بود که به من این امکان را می داد تجربه ای اینقدر بی کلوزآپ از درد آدمها را نشان بدهم که شاید کاری اتفاق بیفتد. البته مطمئنم که می دانید منظور از نشان دادن درد برای ایجاد نا امیدی نیست و گرنه هر مریضی که برای پزشکش در مورد دردهایش حرف می زند محکوم بود به ایجاد نا امیدی در واقع نشان دادن درد برای تشخیص آن است که راهی برای درمانش پیدا کرد چرا که اگر درد را به واقعی ترین شکلش توصیف نکنید پزشک در تشخیص و درمان آن ناتوان خواهد بود و عجیب دوربین مستند چنین واقعیتی را به تو هدیه می دهد که باور کنیم که باید کاری صورت گیرد.»

کد خبر 3043706

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha