به گزارش خبرگزاری مهر، اولین جلسه از سلسله نشستهای «بررسی شبهات انسجام درونی قرآن کریم» با حضور دکتر حجت الاسلام و المسلمین دکتر دولابی عضو هیئت علمی دانشگاه، استاد فلسفه و علوم اسلامی در سالن جلسات دانشگاه برگزار شد.
این استاد علوم اسلامی در ابتدا با اشاره به اینکه کتاب مقدس قرآن در واقع سند حقانیت اسلام است، گفت: همه پیامبران معجزههایی داشتند و برای اینکه نشان بدهند راست میگویند و این سخنان را از جانب خداوند متعال آوردهاند کاری میکردند که بشر از انجام آن عاجز باشد، و به این وسیله نشان میدادند که با منبع علم و قدرتی مافوق علم و قدرتهای دیگر مرتبط هستند و او این قدرت را به آنها اعطا کرده است. کما اینکه خداوند این علم یعنی وحی را به آنها اعطا کرده، علم و قدرتی که برای وحی (علم) و معجزه (قدرت) لازمه نشان میدهند که با یک منبع لایزال قدرت و علم مرتبط هستند.
دولابی افزود: هر پیامبری آمد و رفت، معجزاتش دیده شد اما چون بنا نبود هیچ پیغمبری دینش دین جاودانه و همیشگی باشد، و بنا بود بعد از آن پیامبر دیگری بیاید و دین جدیدی را بیاورد و معجزه او هم یک معجزه عادی بود، مردم در زمان حیات آن پیغمبر آن معجزه را میدیدند اما بعد از اینکه آن پیغمبر از دنیا میرفت دیگر هیچ کس آن معجزه را نمیدید بلکه فقط باید از پیشینیان خود میشنید.
وی با بیان اینکه اما در مورد اسلام چون بنا بر این بود که این دین همیشگی باشد، خداوند علاوه بر آن معجزات عادی و معمولی که به همه پیامبران داد، یک معجزه جاویدان به پیغمبر اسلام داد، بیان داشت: این معجزه دیگر با رحلت حضرت محمد(ص) تعطیل نشد و هنوز باقی است و آن معجزه قرآن است. بنابراین امروز که هزار و چند صد سال از رحلت پیغمبر(ص) میگذرد ما هنوز اگر بخواهیم تحقیق کنیم راجع به حقانیت ایشان میتوانیم به آن چیزی که به عنوان معجزه در بین ما باقی گذاشتهاند مراجعه کنیم و از طریق پی بردن به اعجاز قرآن میتوانیم به حقانیت اسلام پی ببریم، این راهی است که خداوند برای همه بشریت در طول تاریخ قرار داده و باقی گذاشته است.
این عضو هیأت علمی دانشگاه مذاهب اسلامی با طرح این سوال که چطور میشود فهمید قرآن معجزه است، گفت: باید به آن چیزی که تحت عنوان وجوه اعجاز قرآن مطرح میشود بپردازیم. یکی از وجوه اعجاز قرآن به عنوان مثال میگویند فصاحت و بلاغت قرآن است. یعنی قرآن به گونهای سخن گفته، که مثل آن سخن توسط هیچ انسانی نگفته شده است و نه بعد از آن گفته خواهد شد و عملا هم هنوز گفته نشده است.
دکتر دولابی خاطرنشان کرد:خود قرآن هم به معجزه بودنش تأکید دارد، آیاتی که تحت عنوان آیات تحدّی میشناسیم، همین اعجاز قرآن را بیان میکند به علاوه اینکه یک خبر غیبی هم میدهد. خبر میدهد که تا قیام قیامت مانند قرآن نخواهد آمد. بنابر این آیات تحدّی از این جهت که خبراز آینده دارد هم، معجزه است که خبر از آینده میدهد و بعد از ۱۴۰۰ سال میبینیم که این خبر تاکنون درست بوده و بدون شک از این به بعد هم درست خواهد بود.
وی مشهورترین جنبه اعجاز قرآن کریم، را جنبه فصاحت و بلاغت آن عنوان کرد و گفت: اولین چیزی که مشاهده میشود و انسان با کمترین دانش و کمترین مقدار تأمل میتواند پی به آن وجه ببرد همان فصاحت و بلاغت قرآن است.
این استاد فلسفه و معارف اسلامی با بیان این که وجه اعجاز دیگر قرآن، اثر گذاری عمیق آن است، تصریح کرد: اثر گذاری معنوی قرآن به عنوان کلام الهی در وجود انسانها خود یک وجه اعجاز آن است به طوری که خواندن قرآن حتی برای کسانی که به قصد مقابله با قرآن میآیند، خیلی از اوقات آنچنان اثری میگذارد که این افراد از کار خودشان پشیمان میِشوند، بنابراین همگان بر اثر گذاری شدید و عمیق قرآن اذعان میکنند.
حجتالاسلام دولابی خبرهای غیبی از گذشته را از دیگر وجوه اعجاز قرآن کریم برشمرد و افزود: جنبه خبرهای غیبی از عصر نزول قرآن، مثل آیات ابتدایی سوره روم الم (۱) غلبت الروم (۲) که به زودی روم بر ایران پیروز خواهد شد درعین حال که روم شسکت سختی خورده بود و زمانهای گذشته مثل زمان حال نبود، که ارتباطات قوی و سرعت رشد علم زیاد باشد و بتوانند نیروی خود را بازسازی کنند و برگردند، پیروزی را به دست آورند و قرآن خبر از این پیروزی میدهد که به زودی این پیروزی حاصل میشود و اینگونه هم شد.
وی ادامه داد: یا آیاتی که در سوره "مسد" نازل شد و مفهومش این بود که ابولهب مطمئنا تا آخر عمر ایمان نخواهد آورد. خیلیها وقتی پیامبراکرم (ص) مکه بودند ایشان را اذیت میکردند، یکی از آنها ابولهب بود، دیگرانی هم بودند ولی قرآن به عنوان مثال نفرمود، ابوسفیان ایمان نخواهد آورد. نفرمود ((تبت یدا ابی سفیان)) بلکه فرمود: ((تبت یدا ابی لهب)) خود این مطلب حکایت گر این است که ابی لهب آدمی است که دیگر تا آخر عمرش ایمان نخواهد آورد همچنین همسسر او هم ایمان نخواهد آورد.
این عضو هیأت علمی دانشگاه مذاهب اسلامی بیان داشت: شاید کار سختی نبود که ابولهب حتی ادعای ایمان ظاهری کند، یعنی وقتی ابولهب ادعای ایمان ظاهری میکرد، سوره مسد باطل میشود و حرف خدا میِشکند و دروغ درمیآید و علم خدا جهل میشود. یعنی او میتوانست حتی ظاهرا ادعای ایمان کند ولی نکرد و این خودش یکی از معجزات قرآن است که چطور قطعی بیان میکند که این مرد و یا آن زن تا آخر عمرشان ایمان نخواهند آورد در حالی که خاندان ابوسفیان، بزرگان مکه و سردمداران مبارزه با رسول خدا(ص) هم بودند. در زمان پیش از هجرت، قرآن این آیه را در مورد آنها نگفت اما در مورد ابولهب گفت و این خبر از زمان رسول خدا (ص) بود.
دکتر دولابی با اشاره به وجه دیگری از اعجاز قرآن که اخیرا بیشتر به آن پرداخته میشود، اعجاز علمی قرآن است، تصریح کرد: مطالبی که در زمان رسول خدا(ص) علم بشر به آن نرسیده بود اما بعدها رسید و آن وجه اعجاز انسجام درونی خود قرآن است که اتفاقا در خود قرآن کریم به آن وجه اعجاز اشاره شده است.
وی افزود: ساختار قرآن طوری است که هیچ بخشی از آن با هیچ بخش دیگر به تعبیرخود قرآن در اختلاف نیست. به طوریکه در سوره مبارکه نساء آیه ۸۲ این وجه اعجاز را معرفی میفرماید: «أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلاَفًا کَثِیرًا» چرا آن کسانی که در قرآن شک و تردید دارند، نمیشینند راجع به قرآن تدبر کنند؟ بنشینند تکلیف خودشان را با قرآن تعیین کنند، یا بطلان قرآن را پیدا کنند و نشان بدهند که باطل است، یا اگر میبینند حق است تکلیف خودشان را با قرآن معین کنند و ایمان بیاورند. خداوند متعال میفرماید چرا تدبر نمیکنند؟ ((ولو کان من عند غیر الله)) اگر قرآن از جانب غیر الله تعالی بود جز از جانب الله تعالی از جانب کس دیگری بود، مثلا از جانب خود حضرت محمد (ص) یا از جانب جنیّانی بود که به پیغمبر آموختند یا از جانب بشر بود.
این استاد علوم اسلامی با اشاره به این که این آیه کریمه به اصطلاح منطقی به صورت یک قضیه شرطیه بیان شده است، گفت: ((لو کان من عند الله)) (شرط) ((لوجدوا فیه اختلافا کثیرا)) (جواب آن) یک قیاسهایی هم در منطق داریم که به آنها میگویند قیاس استثنائی، قیاس استثنائی یکی از دو مقدمهاش یک قضیه شرطیه است و مقدمه دوم یا اثبات مقدم است یا نفی تالی، از همین استدلال خداوند استفاده کرده و می فرماید: اگر از جانب غیر الله بود در آن اختلافات پیدا میشد لکن اختلافات پیدا نمیشود پس از جانب غیر الله نیست از جانب خود الله است. قیاس استثنائی است که با نفی تالی نفی مقدم نتیجه شد.
نظر شما