به گزارش خبرگزاری مهر، پنجمین جلسه از سلسله نشست های «گفتمان ضرب اصول» با موضوع نقد و بررسی جشنواره موسیقی فجر دوشنبه ۱۳ اردیبهشت با سخنان مانی جعفرزاده و امیرعباس ستایشگر به عنوان منتقد، رضا مهدوی کارشناس مجری برنامه و برخی از اهالی موسیقی چون هوشنگ کامکار و کیوان ساکت در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
مدیر جشنواره سی و یکم نیامد
رضا مهدوی کارشناس مجری این نشست در ابتدا ضمن اشاره به فعالیتهای «گفتمان ضرب اصول» در سال گذشته گفت: تقریباً از یک سال قبل برگزاری سلسله جلسات گفتمان ضرب اصول آغاز شد؛ گفتمانی که بنا داشته و دارد فضای آزادانه گفتگو در میان اهالی موسیقی را فراهم کند. همانطور که از ابتدای تشکیل این جلسات تأکید کردیم «گفتمان ضرب اصول» بدون وابستگی به هیچ گروه و یا جناحی کار خود را آغاز کرده و دنبال میکند.
وی افزود: اگر مدیران و مسئولان یاد بگیرند که نقدها را بپذیرند بسیاری از مشکلات موسیقی در کشور ما قابل حل خواهد بود. متأسفانه به دلیل نبود پذیرش، نقد موسیقی در ایران تبدیل به یک غده چرکین شده است که هر روز شاهد اتفاقات عجیبی در آن هستیم. این نکته را هم باید عنوان کنم که «گفتمان ضرب اصول» تنها وظیفه طرح موضوع را به عهده دارد. بسیاری از اهالی موسیقی از ما میخواهند موضوعات را پیگیری کنیم و یا نامهنگاری انجام دهیم اما هدف اصلی ما فقط طرح موضوع است.
جشنواره موسیقی فجر برای هیچیک از مدیران پشتمیزنشین نیست
این موزیسین ادامه داد: ما انتظار داشتیم آقای نوربخش که مدیریت جشنواره قبل را برعهده داشت در این جلسه حضور داشته باشد. نشست نقد و برسی جشنواره هم بنا بود ۱۰ روز بعد از این رویداد موسیقایی در دهه اول اسفند ماه۹۴ برگزار شود اما آقای نوربخش از ما خواست تا آماده شدن کامل اسنادشان، این جلسه را به عقب بیندازیم و در فروردینماه برگزار کنیم اما در فروردینماه نیز حاضر به شرکت در این جلسه نشدند و از حدود ۱۰ روز قبل هم دیگر پاسخ تماسهای ما را ندادند. سال گذشته آقای ساسان فاطمی برای بررسی عملکرد خانه موسیقی گفت حاضر نیست که در کنار آقای نوربخش و اعضای هیات مدیره قرار بگیرn و ما برای پرهیز از هر گونه اتفاقی آن جلسات را از هم جدا کردیم. در آن زمان این حرکت با واکنش ها و اعتراض های آقای نوربخش روبرو شد اما ایشان در این مقطع زمانی خودش به ما می گوید این کسانی که شما به عنوان منتقد دعوت کرده اید مغرض هستند و من کنار آنها قرار نمی گیرم. این شبیه به همان رفتار است. به خاطر همین است که امروز طرف مقابل که باید در این جلسه حضور داشته باشد و از عملکردش دفاع کند غایب است.
مهدوی ادامه داد: امروز بیش از ۳۰ سال از زمان برگزاری اولین دوره جشنواره موسیقی فجر می گذرد و ما باید جنبههای مختلف آن را بررسی کنیم. جشنواره موسیقی فجر از سال ۱۳۶۴ برگزار شده که اتفاقاً طی این سالها بزرگان موسیقی کشور هم در آن حضور داشتهاند. سؤالات زیادی در خصوص این دوره از جشنواره قابل طرح است؛ سؤالاتی چون اینکه آیا معاونت هنری چنین ریسکی را خواهد کرد که در سال بعد هم مانند دوره سی و یکم جشنواره همه اختیارات را به یک نفر بسپارد یا خیر؟ اما نکتهای که به جرأت میتوان گفت این است که جشنواره موسیقی فجر برای هیچیک از مدیران پشتمیز نشین نیست بلکه متعلق به اهالی موسیقی است و همه خانواده موسیقی حق دارند که در آن شرکت کنند. در ایام برگزاری این دوره جشنواره و روزهای پس از آن در بسیاری از محافل شنیده می شد که می گفتند جشنواره موسیقی فجر در واقع یک میهمانی خانوادگی بزرگ شده است و طیف گستردهای از جوانان موسیقی کشور که باید در جشنواره حضور پیدا میکردند غایب بودند. همچنان باید قبول کرد جامعه ما نقدپذیر نیست، ما حرف از اتاق شیشهای میزنیم و سر بزنگاه هم پاسخگو نیستیم این نکته قابل تاملی است.
جشنوارهای که دبیر داشته چطور برایش مدیر انتخاب میشود
امیرعباس ستایشگر منتقد و مسئول بخش «نسلی دیگر» چند دوره جشنواره موسیقی فجر در بخش دیگری از این نشست گفت: سوالات بسیار زیادی درباره جشنواره موسیقی فجر وجود داشت که من از آقای نوربخش به عنوان برادر بزرگترم انتظار داشتم بتوانم این سئوالات را بپرسم که متاسفانه در این جلسه امکانش نیست. اما امیدوارم پس از انتشار مطالب این نشست پاسخی به مسائل مطرح شده داده شود.
وی در ادامه این نشست ضمن اشاره به انتخاب حسن ریاحی به عنوان دبیر جشنواره گفت: در اختتامیه دوره سیام، جناب ریاحی به عنوان دبیر دوره بعد معرفی شدند و این یک روال همیشگی بوده است، اما شش ماه پس از این اتفاق معاونت امور هنری وزارت ارشاد به ناگاه حکم آقای نوربخش به عنوان مدیر جشنواره را میزند. جشنوارهای که دبیر داشته چطور شش ماه مانده به آغاز جشنواره برایش مدیر انتخاب میشود ضمن اینکه در تمامی ادوار گذشته جشنواره، مدیرکل دفتر موسیقی ریاست جشنواره را برعهده داشته است.
نه تنها بزرگان را نیاوردیم که جوانهای موسیقیمان را هم نابود کردیم
وی افزود: بیخبری جناب ریاحی از این انتصاب آنجایی محرز شد که ایشان در همان روزها طی مصاحبهای اعلام کردند که اطلاعی در این باره ندارد و طی روزهای آینده مسائل را بازگو خواهند کرد. جدا از این اتفاقات، فعالیتهای جشنواره سی و یکم در واقع با تخریب دورههای قبل این رویداد توسط مدیر جشنواره آغاز شد. او اعلام کرد جشنواره موسیقی فجر کمیته امداد نیست و بخشهای نسلی دیگر، استعدادهای درخشان و بخش رقابتی جشنواره برای امداد مالی میآمدند. این گفته ها برای من بسیار جالب بود و سوال مهمی در ذهنم نقش بسته است. آن سوال این است که آیا از این به بعد هر مدیری که به جشنواره میآید اختیاراتی در این حد دارد که هر بخشی را خواست حذف بکند و حتی لوگوی جشنواره را تغییر بدهد؟ آیا هر مدیری که میآید باید براساس یک آییننامه مصوب عمل بکند یا خیر؟
ستایشگر ادامه داد: چرا ما شفاف نیستیم. گفته بودند ما بزرگان را به جشنواره میآوریم بزرگان موسیقی ما مگر امثال شجریان، علیزاده، کلهر، ناظری و طلایی نیستند؟ همین موضوع بیانگر این است که نتوانستند بزرگان را به جشنواره بیاورند. جشنواره موسیقی فجر جای کسب درآمد نیست و این نوع نگاه برای یک جشنواره ملی که با بیت المال برگزار می شود اشتباه است. وظیفه جشنواره موسیقی فجر الگوسازی است و با آن نمیتوان تجارت کرد. ما به راحتی در این دوره از جشنواره نه تنها بزرگان را نیاوردیم بلکه جوانهای موسیقیمان را هم نابود کردیم. به گفته مدیر محترم جشنواره قرار بود همین جوان هایی که از جشنواره حذف می شوند در جشنواره موسیقی جوان شرکت داده شوند که این اتفاق هم نیفتاد و ما رسما شاهد نابودی تنها فرصت ممکن جوان های سراسر این مملکت بودیم.
رضا مهدوی نیز در خصوص مسائلی که پیرامون حضور حسن ریاحی در جشنواره موسیقی فجر مطرح شد، گفت: در سه روز اول جشنواره آقای ریاحی در سالن ها حضور پیدا نکردند و وقتی هم که آمدند طی مصاحبههایی که انجام شد منکر فعالیتهای دورههای گذشته که خودشان مسئول بودند، شدند. همه ما می دانیم آقای ریاحی به خاطر مناعت طبعی که دارند بسیاری از مواقع سکوت می کنند و با برخوردی هم که در این دوره با ایشان صورت گرفت در هر صورت سکوت کردند و وجه المصالحه شدند. به اعتقاد من شخصیت والایی مثل آقای ریاحی نباید وجهالمصالحه مدیریتی میشد اما متأسفانه ایشان هم در این رابطه هیچگاه شفاف صحبت نکردند.
اندیشه محفلی و دورهمی، تفکر رایج در گفتمان هنری و سیاسی کشور
مانی جعفرزاده نیز در این نشست گفت: من در مورد بخش داوری جشنواره صحبت می کنم و باید بگویم نوع اندیشه محفلی و دورهمی، اصولاً به یک تفکر رایج در گفتمان هنری و سیاسی کشور تبدیل شده است. این اتفاق را میتوان به وضوح در داوری جشنواره و نتایج آن دید. اولین سؤالی که در این خصوص مطرح میشود این است که اصولاً برگزاری داوری در جشنوارههای معتبر بر چه مبنایی است؟ جشنوارهها معمولاً در قسمت اجراها داوری میشوند و نه آلبومهای موسیقی که معمولاً هم تعداد داوران فستیوالها فرد است و معمولا از عدد ۷ هم تجاوز نمیکند که دلایلش را خواهم گفت.
این موسیقیدان و منتقد در ادامه عنوان کرد: البته جایزه دادن به آلبومها در طول یک سال فی نفسه اتفاق خوبی است. اما ما باید سازوکار داوری را ابتدا مشخص کنیم. یعنی ما باید مشخص کنیم آیا ما قصد داریم به سبک و سیاق داوران آثار را قضاوت کنیم یا میخواهیم به شکل آکادمیک و علمی آثار را بررسی کنیم. نمی شود چیزی بین این دو روش را در پیش گرفت.
ماجرای داوری ۴۵ ثانیه ای و حذف کانچلی در جایزه باربد
وی افزود: هیأت داوران این دوره مجموعاً ۸۲ نفر بودهاند که مسلماً رسیدن به یک منطق داوری بین ۸۲ نفر بسیار دشوار است. اما باید دید این آثار بر چه اساسی برای داوری انتخاب شدهاند. در اساسنامهای که در این خصوص جشنواره موسیقی فجر منتشر کرده آثار در سه مرحله داوری شدهاند. اول یک گروه کارشناسی متشکل از دانشجویان موسیقی، دوم کارشناسانی که به صورت اجمالی آثار را بررسی کردند و سوم گروهی که به صورت تخصصی به آثار امتیاز دادند. به غیر از این سه مورد هیچ توضیح دیگری درباره سازوکار داوری داده نشده است. اینکه گفته شده گروهی به صورت اجمالی آثار را بررسی کردند دقیقاً یعنی چه؟
این آهنگساز ادامه داد: اما نکته جالبتر این است که در بخشی از اساسنامه داوری عنوان شده بود که حداقل ۴۵ ثانیه از قطعات آلبوم باید شنیده شود. بگذاریم یک مثال در این ارتباط بزنیم؛ فرض کنید کانچلی که مهمترین آهنگساز زنده دنیا است یکی از آثار معروفش را به جشنواره ارسال کرده، اثری که در ۴۵ ثانیه اول آن فقط از یک سری نتهای کشیده استفاده شده است ولی اگر اثر کانچلی در جشنواره بررسی میشد در همان ابتدا حذف میشد چون در همان ۴۵ ثانیه اول داوران به این نتیجه می رسیدند این موسیقی متعلق به کسی است که اصطلاحا این کاره محسوب نمی شود.
با این شرایط دولت جشنواره به «موسیقی ما» بسپارد
جعفرزاده در ادامه با اشاره به بازه زمانی انتخاب شده برای آثار گفت: موضوع بعدی بازه زمانی انتخاب شده برای بررسی آثار است. آلبوم برگزیده این دوره در بازه زمانی ۲ سال گذشته منتشر شده بود و این سؤالبرانگیز است اما آقای نوربخش طی مصاحبهای در این باره این توضیح را میدهد که اگر میخواستیم بازه زمانی یک ساله را انتخاب کنیم آثار برای داوری به حدنصاب نمیرسید. این استدلال به شخصه برای من قابل پذیرش نیست. میتوان آثار کمتری را بررسی کرد اتفاقاً در همه جشنوارهها سازوکار داوری به گونهای تبیین میشود که آثار کمتری در مرحله نهایی پذیرفته شوند تا داوریها با دقت بیشتر و بهتر انجام شود.
وی گفت: آقای نوربخش در جایی عنوان کرده بودند که جشنواره موسیقی فجر جای موسیقی مظلوم نیست. با توجه به گروههایی که در جشنواره شرکت کردند میتوان گفت که منظور ایشان موسیقی جدی بوده است من هیچ خصومتی با آثار تجاری ندارم اما به اعتقاد من جشنواره کارش این است بخشی از موسیقی را وارد جشنواره کند که امکان رقابت با موسیقیهای تجاری را ندارد. اگر معیار و ارزش جشنواره موسیقی فجر فروش بلیت باشد که فلان خواننده لس آنجلسی به تنهایی بیشتر از همه شما می فروشد پس بهتر است به سراغ او بروید. باز هم تاکید می کنم من مشکلی با موسیقی تجاری ندارم ولی اصولا موسیقی تجاری نیازی به حمایت ندارد چرا که به راحتی مسیر خودش را طی می کند. در جشنواره های معتبر دنیا هم اصل بر ورود موسیقی های جدی است که در جامعه برای شنیده شدن نیاز به حمایت دارند.
رضا مهدوی در ادامه این نشست گفت: جشنواره موسیقی فجر به نوعی کپیبرداری از «جشن موسیقی ما» بود. دولت میتواند به راحتی جشنواره سال بعد را به سایت موسیقی ما واگذار کند چرا که همه چیز شبیه این جشن مستقل موسیقایی بود. بحث فرش قرمز هنرمندان و بخش مربوط به انتخاب آلبوم های برتر در این چند ساله توسط سایت موسیقی ما به شکل بهتری برگزار شده است. در واقع آن چیزهایی که به عنوان ایده نو و تازه در این دوره از جشنواره مطرح می شد اصلا ایده های نویی نبودند.
بینظمترین جشنواره موسیقی فجر طی ۳۰ سال گذشته برگزار شد
امیرعباس ستایشگر در ادامه این نشست گفت: جشنواره موسیقی فجر نکات مثبتی هم داشت اول اضافه شدن بخش راک به جشنواره بود که واقعا اتفاق خوبی محسوب می شود. مورد بعد هم برگزاری نشست خبری برای برخی از گروههای حاضر در جشنواره بود که من به شخصه از این فرصت به وجود آمده برای گروه ها بسیار خوشحال شدم، هر چند که این فرصت برای همه فراهم نشد. نکته مثبت دیگر هم تبلیغات شهری مناسب بود که تبلیغات جشنواره در سطح شهر دیده شد اما با وجود این نکات مثبت به اعتقاد من که از سال ۷۸ درگیر مستقیم جشنواره بودهام در این دوره بینظمترین جشنواره موسیقی فجر طی ۳۰ سال گذشته برگزار شد. در این دوره بین شش تا هفت بار جدول اجراها تغییر کرد و چند اجرا نیز لغو شد. مگر میشود ما برای جشنواره موسیقی فجر با گروهی قرارداد ببندیم و در دیماه هم آن را اعلام رسانهای گسترده بکنیم اما ۴۸ ساعت قبل از اجرا خبر لغو آن منتشر شود. شجاعت حسینخان، کاوه یغمایی و گروه تندر اجراهایی بودند که در این دوره از جشنواره لغو شدند. اجراهایی که اگر به ثمر مینشستند ۴۰۰ میلیون تومان پول به جشنواره میآورد. اجرای ژیوان گاسپاریان هم که قبل تر به آن شکل اعلام کردند از جشنواره حذف شد که البته مسائلی نیز در این زمینه وجود دارد.
وی افزود: اعلام شد که شجاعت حسینخان به خاطر ویزا نمیتواند بیاید. وقتی ما حضور یک هنرمند بینالمللی را رسانهای میکنیم و از نام او به شکلهای مختلف برای تبلیغات جشنواره استفاده میکنیم یعنی ویزای هنرمند آماده بوده، هتلش رزرو شده بود و تمامی شرایط برای حضور او در کشور فراهم بوده است. در ضمن حدود دو هفته قبل از جشنواره آقای نوربخش درباره بحث مصوبه کنگره آمریکا برای کسانی که به ایران سفر می کنند مصاحبه کرد و گفت که همه جوانب در نظر گرفته شده و مشکلی نیست. چطور هنرمندانی از پرتغال و ایتالیا و اسپانیا و دیگر کشورها می توانند به ایران بیایند و مشکلی برایشان پیش نمی آید اما در مورد شجاعت حسین خان اتفاق دیگری می افتد؟ چرا ما نباید شفاف سخن بگوییم؟
ستایشگر افزود: در مورد اجرای کاوه یغمایی نیز باید گفت که گروههای حاضر در جشنواره مدتها قبل از برگزاری این رویداد به حراست معاونت هنری ارجاع داده میشوند و شرایط حضور آنها در جشنواره به طور کامل بررسی میشود. با این شرایط چطور ۴۸ ساعت قبل از یک اجرا با لغو روبهرو میشویم؟
قرارداد سهراب پور ناظری و کامکارها را نشانمان دهید
ستایشگر همچنین عنوان کرد: چرا ما شفاف نیستیم، چرا اعلام نمیکنیم سهراب پورناظری برای حضور در جشنواره چقدر دریافت کرده است؟ من به عنوان کسی که سه دوره مسئول بخش نسلی دیگر جشنواره موسیقی فجر بودهام این را میگویم که دستمزد تمامی افراد حاضر در این بخش برابر با دستمزد آقای پورناظری نیست. من از جناب آقای نوربخش می خواهم تنها دو قرارداد را برای ما نشان بدهند؛ یکی قرارداد شخص سهراب پورناظری است و دیگر قرارداد گروه کامکارها.
این موزیسین و منتقد گفت: در مجموع ۶۹ گروه در جشنواره اجرا داشتهاند، در این میان ۱۸ گروه وابسته به خانه موسیقی بودهاند، ۲۷ گروه در دورههای قبل اجرا کردهاند، ۱۵ گروه در بخش بینالملل حضور داشته و ۹ گروه جدید هم امسال در جشنواره اجرا کردهاند. پس بر این اساس میتوان گفت که کار ویژهای انجام نشده است و فقط جریانهایی مثل بخش رقابتی و نسلی دیگر را حذف کردهاید.
دستمزدی که به ارکستر من دادند یک چهارم دستمزد آقای پورناظری است
کیوان ساکت که با ارکستر وزیری در جشنواره سیویکم موسیقی فجر حضور داشته نیز در این نشست گفت: ارکستر وزیری در جشنواره موسیقی فجر۵۰ نوازنده داشت که بسیاری از اساتید موسیقی کشورمان مانند استاد ظهیرالدینی در آن ساز می زنند و یکی از بزرگترین ارکسترهای خصوصی است که هیچ حامی مالی ندارد و به صورت مستقل کار خود را پیش میبرد. در این دوره از جشنواره از من برای اجرا دعوت شد در ابتدا ما با انجمن موسیقی قرارداد بستیم اما بعد عنوان کردند که باید یک قرارداد دیگر با نهادی دیگر امضا کنیم.
وی افزود: دستمزدی که به ارکستر من دادند حدودا معادل یک چهارم دستمزد آقای پورناظری بوده است. چرا ارکستر من باید حدودا یک چهارم آقای پورناظری و یک دهم ارکسترهای دیگر دستمزد بگیرد؟ ۲۵ میلیون تومان رقم قرارداد گروه وزیری برای اجرا در جشنواره بوده است که بعد از اعتراض من به آقای نوربخش ۵ میلیون تومان به آن اضافه شد و در نهایت هم ۴ میلیون بابت بیمه از مبلغ قرارداد ما کسر شد.
اگر ریگی در کفش مان نیست، چرا شفاف نیستیم؟
کیوان ساکت ادامه داد: اجرای اول ما خوشبختانه با استقبال روبهرو شد و من تصمیم گرفتم یک اجرای دیگر را در جشنواره داشته باشم که روز دوشنبه را به من اختصاص دادند اما بعداً با من تماس گرفتند و گفتند ما اینقدر پول نداریم و باید با ارکستر کوچکتری اجرا کنید و من هم قبول کردم. دوباره با من تماس گرفتند و گفتند که برای این اجرا باید یک رپرتوار جدید داشته باشید من دوباره قبول کردم. نیم ساعت بعد دوباره با من تماس گرفتند و گفتند که با ارکستر کاملاً سنتی اجرا کنید من مجدداً پذیرفتم اما در نهایت هم آن اجرا را به من ندادند. اگر ریگی در کفش ما نیست چرا شفاف نیستیم چرا با هنرمندی مثل من اینگونه برخورد میشود؟
وی درباره داوری آثار جشنواره موسیقی فجر گفت: من خودم یکی از داوران جشنواره بودهام و چون امضای خودم را میشناختم اثر خودم زیر دست خودم آمد و من هم زیر برگه داوری نوشتم که چون من داور هستم از نمره دادن به اثر خودم پرهیز میکنم.
مانی جعفرزاده در بخش دیگری از این نشست گفت: سئوال من اینجاست که چطور افرادی در هیات داوران قرار داده می شوند که اثرشان در بخش رقابتی شرکت داده شده و جایزه می گیرند یا احتمال دارد برگزیده شوند؟ من هیچ شکی به هیچ یک از داورانی که جایزه هم گرفتند وارد نمی کنم و می گویم چنین کاری به هیچ وجه منطقی نیست و هم به شخصیت جشنواره و هم به شخصیت داوران لطمه می زند.
جشنواره موسیقی فجر و آزمون و خطا در بلیت فروشی
امیرعباس ستایشگر نیز درباره بحث سایت های بلیت فروشی جشنواره گفت: ابتدا بخش بلیت فروشی جشنواره به ققنوس واگذار شد منتهی بعدا آقای نوربخش گفتند برای پرهیز از بحث انحصار و رانت در این بخش از سایت های حرفه ای استفاده خواهد شد. در نهایت سه سایت مسئول فروش بلیت شدند که دوتای آنها برای آزمون و خطا در چنین پروسه ای راه اندازی شده بودند و بعد از جشنواره هم تعطیل شدند.
وی همچنین با اشاره به انتخاب های سئوال برانگیز بخش آلبوم ها عنوان کرد: در بحث آلبوم ها یک جایزه به امین هنرمند به عنوان بهترین آهنگساز داده شد بعد دوباره جایزه بهترین آلبوم که می بایست به ناشر تعلق می گرفت به شهرداد روحانی که آهنگساز اثر بود داده شد.
مانی جعفرزاده نیز در این خصوص گفت: در این ماجرا آقای نوربخش از یک اصلی که در فضای سینما وجود دارد استفاده برعکس کرده اند. در سینما کسی که تمایل به ساخته شدن اثری دارد و می خواهد سرمایه گذاری نیز در این زمینه انجام بدهد به سراغ کسی می رود که کارت یا پروانه تهیه کنندگی دارد. اگر اثر مذکور در جشنواره ای برگزیده شود جایزه به صاحب کارت تهیه کنندگی اختصاص دارد و این اصل پذیرفته شده ای است.
شرط هوشنگ کامکار برای شرکت در جشنواره آینده
هوشنگ کامکار که در این نشست حضور داشت در بخشی از برنامه خطاب به حاضران گفت: من سال گذشته بارها شنیدم که جلسه ای با عنوان «گفتمان ضرب اصول» برگزار می شود و بالاخره امروز آمدم ببینم در این جلسه چه خبر است و چه اتفاقاتی دارد می افتد. الان خوشحالم که اینجا هستم و می بینم آن حرف های عجیب و غریبی که می زنند وجود ندارد و اتفاقا برنامه ای به این شکل هیچ ایرادی ندارد و اتفاقا خوب است چنین سوال هایی پاسخ داده شود.
سرپرست گروه کامکارها در پاسخ به سخنان کیوان ساکت گفت: دستمزد آدم ها را خودشان تعیین می کنند ایرادی که من به ساکت می گیرم این است که اگر به این دستمزد که به آن اعتراض دارند، نباید شرکت می کردند. قرارداد ما دوماه قبل از اجرا بسته شد و همه امضا کردیم. قبل از جشنواره اجرای دیگری هم داشتیم که به دلیل همین قرارداد چک ها آن اجرا را به آقای تفرشی پس دادیم و آن اجرا را کنسل کردیم. اگر سال دیگر هم به من پیشنهاد حضور در جشنواره را بدهند در صورت دریافت دستمزدی با یک برابر و نیم این قرارداد این دوره شرکت می کنیم؛ آن هم در صورتی که قبل از اجرا پرداخت شود.
در ادامه این نشست برخی دیگر از حاضران در سالن مطالب متعددی را در مورد جشنواره موسیقی فجر مطرح کردند.
نظر شما