۳ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۴۴

گفتگوی مهر با فعال سینمایی ایتالیا-۱

واقعیت ایران را با سینما نشان دهید/ رسانه‌ها ما را می‌ترسانند

واقعیت ایران را با سینما نشان دهید/ رسانه‌ها ما را می‌ترسانند

مدیر فستیوال «سالنتو» ایتالیا که قصد دارد برنامه‌ای ویژه برای سینمای ایران تدارک ببیند در سفر به ایران با چهره‌ای متفاوت از کشورمان نسبت به آنچه در اخبار خوانده و دیده بوده، مواجه شده است.

خبرگزاری مهر-گروه هنر: لوئیچی کامپونیلی مدیر فستیوال سینمایی «سالنتو» ایتالیا که شناخت خوبی هم از سینمای ایران دارد چندی پیش به دعوت عباس رافعی و فرید میرخانی دو فیلمساز ایرانی در کشورمان حاضر شد تا ضمن آشنایی بیشتر با ایران و هنر ایرانی با حضور در خبرگزاری مهر به تعدادی از پرسش های ما درباره سابقه ورودش به عرصه هنر و سینما، شناختش از سینمای ایران و دیدگاه وی درباره قضاوت های جهانی نسبت به فیلم ها و سینماگران ایرانی پاسخ بگوید.

یکی از مهم ترین مباحثی که در این نشست مطرح شد این بود که جشنواره های خارجی با چه نگاهی فیلم های ایرانی را انتخاب کرده و بدانها جایزه می دهند و آیا اینکه گفته می شود رویدادهای سینمایی بیشتر به دنبال جایزه دادن به فیلم هایی هستند که تصویری سیاه و تلخ از جوامع شرقی نشان می دهند از نظر وی درست است یا خیر.

با ما در بخش نخست این میزگرد همراه می شوید:

* ضمن تشکر از شما برای حضور در این نشست، خوب است بحث را با آشنایی بیشتر با سوابق هنری و سینمایی شما شروع کنیم و اینکه چطور شد اقدام به راه اندازی جشنواره ای سینمایی کردید.

عباس رافعی: آقای لوئیچی کامپونیلی از برگزارکنندگان جشنواره‌های متعدد است و برگزاری جشنواره ای سینمایی در لس‌آنجلس به مدت طولانی، هنگ‌کنگ، جشنواره سالنتو در جنوب ایتالیا و انتخاب فیلم‌های معتبر از گوشه و کنار جهان از تخصص‌های او است. حال این هنرمند قصد دارد تا سینمای ایران را بهتر و بیشتر بشناسد و آن را در دنیا نیز معرفی کند. هدف او معرفی فیلم‌های خوبی است که مهجور مانده‌اند، مثل فیلم‌های دفاع مقدس که کمتر کسی آنها را در جشنواره های جهانی معرفی کرده است. خیلی‌ها فکر می‌کنند بسیاری از فیلم‌های ما راهی برای بیرون رفتن از کشور ندارند؛ در حالی که این موضوع دقیقا در حوزه شناخت آقای کامپونیلی است و ما هم به همین دلیل از وی خواهش کردیم این ارتباط ادامه و گسترش یابد و در اولین قدم از سینماگران بزرگ ایتالیا و به طور مشخص از جوزپه تورناتوره کارگردان «سینما پارادیزو» دعوت شده تا به ایران بیاید و ورک شاپی برگزار کند که پیگیری های این امر انجام خواهد گرفت.

لوئیچی کامپونیلی: من از رشته عکاسی می‌آیم و در مقطعی برای عکاسی از هنرمندان راهی لس‌آنجلس شدم و سال‌ها آنجا زندگی و از بازیگرها عکاسی می‌کردم. در واقع سازمان خبری من در ایتالیا مرا به لس‌آنجلس فرستاد تا برای مجله عکاسی کنم. بعد از سال‌ها زندگی در لس‌آنجلس ارتباط زیادی با هنرمندان پیدا کردم و فیلمسازان و بازیگران زیادی را دیدم و از آنجا که لس‌آنجلس پایتخت صنعت فیلم است با فستیوال‌های زیادی که آنجا برگزار می‌شد از نزدیک آشنا شدم. در آن سال ها هیچ فستیوال ایتالیایی در لس آنجلس نبود و به همین منظور صحبت درباره پروژه‌های مختلف را از دهه ۱۹۷۰ شروع کردم و برای آشنایی با شیوه برگزاری جشنواره ها به فستیوال‌های سراسر دنیا رفتم و سرانجام در سال ۱۹۹۷ کار برگزاری فستیوال سینمایی در لس‌آنجلس را آغاز کردم.

گرچه این جشنواره ابتدا در لس آنجلس راه اندازی شد ولی آنچه خیلی برایم اهمیت داشت انتقال این جشنواره به ایتالیا و نمایش فیلم‌های آمریکایی در ایتالیا و مخصوصا در جنوب آن بود؛ چون خودم هم اهل جنوب ایتالیا هستم. در آن مقطع با یک فیلمساز آمریکایی در جنوب ایتالیا همکاری کردم و تصمیم گرفتم فستیوال فیلم راه اندازی کنم؛ فستیوالی که فقط آن منطقه را تبلیغ و معرفی کند. در نهایت سال ۲۰۰۴ کار را به طور جدی شروع کردم و اولین فستیوال بین‌المللی فیلم «سالنتو» را راه انداختم تا سینمای ناشناخته ایتالیا را به مردم آمریکا بشناسانم و سینمای ملی کشورم را هر چه بیشتر معرفی کنم چون به اعتقاد من جشنواره‌ها وسیله‌ای هستند که مردم و فرهنگ‌ها را به هم نزدیک می‌کنند. من بر این باورم که سینما قوی‌ترین ابزار برای متحد کردن مردم است. من می خواستم مردم دیگر کشورها فرهنگ و نحوه زندگی متفاوت ما را ببینند و در عین حال تلاش کردم که فیلم‌های آمریکایی که بودجه ساخت بالایی داشتند به مخاطبان سالنتویی معرفی کنم و آنها را با فیلم‌های متفاوت آشنا کنم.

محل برگزاری اولین دوره فستیوال ما یک شهر کوچک با ۱۸ هزار نفر جمعیت در جنوب سالنتو بود ولی این جشنواره به مرور موفق شد آدم‌های زیادی را هم از همه جای ایتالیا و هم از کشورهای دیگر جلب کند و به زعم من این افراد به این دلیل به جشنواره می آیند که فرمول انتخاب فیلم‌ها خاص بود و بعد وسیع بین‌المللی داشت و چون هر سال پانورامایی از فیلم‌های بین‌المللی داشتیم این موضوع برای مخاطبان ما جالب بود.

ما در حال حاضر فیلم‌های بلند، کوتاه و مستند را نشان می‌دهیم و هر سال بر یک بخش خاص تمرکز داریم مثلا امسال پانورامای سینمای هنگ‌کنگ موضوع ما است. بعد از ۹ سال که از برگزاری این فستیوال می گذرد حال تصمیم گرفته ام انتخاب‌های متنوع تری بکنم و در سراسر دنیا تور بگذارم و فیلم‌های منتخب را نشان بدهم.

رافعی: در همین زمینه امسال قصد دارند ۵ فیلم ایرانی برای این تور جهانی انتخاب کنند و در بخشی به نام «ایران» نمایش دهند.

کامپونیلی: ما این تور را از سال ۲۰۱۰ از لندن شروع کردیم و فیلم‌های خاص را نمایش دادیم که خیلی هم موفق بود. بعد از لندن به نیویورک رفتیم و تا امروز کلی شهرهای دیگر را گشته ایم. هدف ما این بوده که به کشورهای دیگر نشان دهیم که در دنیای سینما چه اتفاقی می‌افتد و همه‌ سینما بلاک‌باستر نیست. این فرمول خیلی موفق بوده و در همین مدت کشورهای مختلف خواسته‌اند تا میزبان فستیوال و این تور سینمایی شوند.

هدف دوم تور ما این است که فیلمسازان جوان را متحد کنیم که آموزش ببینند. تجربه برگزاری جشنواره در آن شهر کوچک ایتالیایی باعث شد خیلی از سینمادوستان دور هم جمع شوند و درباره سینما و تکنولوژی صحبت کنند و ما توانستیم از این میان، روش های جدیدی برای توزیع و نشان دادن فیلم ایجاد کنیم و از آنجا که سیستم توزیع فعلی فیلم ها بیشتر در خدمت فیلم های بلاک‌باستر است ما به دنبال الگویی رفتیم تا دیگر فیلم ها هم بتوانند سیستم توزیع بهتری در جهان پیدا کنند.

ما وقتی برنامه ای ویژه یک کشور برگزار می کنیم فقط درباره سینما حرف نمی زنیم و در طول سه الی چهار روز مثلا درباره ایران از فیلم گرفته تا موزیک و غذا برنامه داریم چون همه اینها جزیی از زندگی است که در سینما منعکس می‌شود. البته ما با هماهنگی با سفارت ها و مراکز فرهنگی این بخش‌های جانبی را اضافه می‌کنیم تا مخاطبان ببینند چه اتفاقی در زندگی مردم دیگر کشورها می‌افتد و در عین حال ببینیم که مثلا مردم دیگر کشورها چه می‌خورند و چه گوش می‌کنند. با این کار مردم با مزه کشوری که نشان می‌دهیم آشنا می‌شوند.

فکر می‌کنم با این راه برای نشان دادن یک کشور، بقیه می‌توانند درک کنند که باید به فرهنگ‌های دیگر احترام بگذارند. در غیر این ‌صورت آن کشور را فقط از اخباری که از آن می‌شوند، می‌شناسند و متاسفانه اخباری که می‌بینیم همیشه درست نیست. در مورد سینمای ایران این شانس را داریم که تعدادی از فیلم ها را در فستیوال ها ببینیم ولی توزیع کردن جامع فیلم‌ها سخت است چون ممکن است مخاطب کم باشد یا فیلم فقط مدت کوتاهی پخش شود. کاری که ما در جشنواره «سالنتو» و تور آن سعی می‌کنیم انجام دهیم این است که کمی تفاوت‌ها را نشان بدهیم و مردم و مخاطب عمومی فیلم ها را ببینند نه مخاطب خاص و سعی کنیم نگاه مردم عام را تغییر دهیم.

* چطور شد که به سینمای ایران علاقمند شده و سراغ آن رفتید؟

کامپونیلی: بعد از اینکه فیلم‌هایی از ایران را ثبت نام کردم تا در جشنواره نمایش دهیم این موضوع به ذهنم رسید که به ایران بیایم تا با فیلمسازی ایرانی بیشتر آشنا شوم و حتی بتوانیم روزهای بیشتری را برای شناخت سینمای ایران در جشنواره اختصاص بدهیم.

راستش را بخواهید قبل از اینکه با سینمای ایران آشنا شوم هیچ ایده‌ای درباره کشورتان نداشتم و بیشتر شناختم ناشی از آن چه در تلویزیون و اخبار دیده بودم، بود اما وقتی فیلم‌های ایرانی برای جشنواره ثبت نام کردند به این نتیجه رسیدم که بیایم و از نزدیک این کشور را ببینم و با فیلمسازان آن آشنا شوم و ببینم، می‌توانیم با هم جشنواره‌ای ترتیب دهیم چون متوجه شدم آن تصویری که در سینمای ایران است با چیزی که اخبار اروپایی نشان می‌دهند بسیار متفاوت است.

قبل از دیدن سینمای ایران که اصلا تصویری از ایران نداشتم و فقط شناختم را از اخبار اروپایی می گرفتم و بعد من با دنیای جدیدی آشنا ‌شدم و وقتی به ایران آمدم خیلی خیلی شگفت زده شدم. وقتی آمدم ایران از چیزی که الان می‌بینم به شدت شوکه و متعجب شدم چون فکر می‌کردم فضا خیلی بسته باشد ولی اینطور نبود. 

* می توانید مثال بزنید که چه ذهنیتی داشتید، چه فکر می کردید و با حضور در ایران با چه فرهنگی آشنا شدید و تفاوت‌ها چه بود؟

کامپونیلی: قبلا فکر می کردم مدل زندگی شما خیلی خشک است اما واقعیت این است که مردم شما به مردم سالنتو نزدیکند، چون خیلی گرم و خوش‌آمدگو هستند و برخورد خیلی مهربانی با مهمانان دارند. اگر بخواهید مثال می‌زنم می توانم بگویم وقتی در هواپیما داشتم در اینترنت پیشنهادهایی مبنی بر این که وقتی به ایران رفتی آنجا چه کار بکن، چه‌ کار نکن می خواندم به مطالبی از این دست برخوردم که با خانم‌ها صحبت نکن، از مساجد دور بمان و... وقتی رسیدم به اینجا کمی می‌ترسیدم و می‌خواستم ببینم آن حرف‌ها حقیقت دارد یا نه. نمی‌توانستم به خاطر حرف‌هایی که شنیده بودم در چشمان مردم نگاه کنم. ولی حقیقت کاملا فرق دارد و مردم همه خیلی خونگرم هستند و من از دیدن واقعیت ایران خیلی شگفت‌زده شدم.

رافعی: من او را به امامزاده صالح بردم و با مجوز عکاسی کرد و از معماری‌ این فضا بسیار خوشش آمد. یا مثلا وقتی رانندگی خانم‌ها را دید تعجب کرد زیرا فکر می‌کرد اینجا مثل عربستان است.  

کامپونیلی: بعد از اینکه رییس جمهوری شما به ایتالیا رفت و در بازدید از موزه مجسمه‌هایی را که آنجا بود، پوشاندند در اخبار ایتالیا مطالب زیادی علیه وزیر ایتالیا مطرح شد و من هم  با آن کار موافق آن نبودم، اما وقتی اینجا آمدم متوجه شدم آن مسایل به سیاست مرتبط است.

مردم ایتالیا هم خیلی خونگرم و بامزه هستند و مثل مردم شما به جوک و لطیفه علاقه دارند. به نظرم آدم‌های کشور شما زیبا و خونگرم هستند و علاقه داشتم از آنها عکاسی کنم ولی اول می‌ترسیدم و می‌پرسیدم می‌توانم عکس بگیرم زیرا نمی‌خواستم به کسی بی‌احترامی کرده باشم چون نمی‌دانستم هنجارها چطور است. به نظرم اهمیت فیلم و سینما برای کشوری مثل ایران همین است که به بیرون از کشورتان نشان می دهد زندگی واقعی در ایران چگونه است. در واقع آن خط قرمزها که خارج روی آن تاکید می‌شود، همه را نگران می‌کند و هدف سینمای ایران باید این باشد که همه زیبایی‌ها زندگی واقعی مردم را به دنیا نشان دهد.

* چقدر این هدف و وظیفه‌ای که برای سینمای ایران قائل هستید توسط فیلم‌های ایرانی محقق شده و آیا به نظر شما سینماگران ایرانی در این زمینه خوب عمل کرده اند و یا قافیه را به رسانه‌های جهانی باخته اند؟

کامپونیلی: وقتی یک فیلم عاشقانه بسازی حتی اگر مدل ایرانی آن نسبت به سوئدی متفاوت باشد ولی باز هم یک مفهوم جهانشمول مطرح شده است. کارگردان وقتی سعی کند داستان خود را به درستی روایت کند موفق شده است چون در حوزه مسایل انسانی دیگر مرزی وجود ندارد و این مسایل در دایره ایران و مخاطبان ایرانی محدود نمی شود چون جهانی است. از نظر من بعضی از فیلم‌های ایرانی جهانی هستند، بیشتر فیلم‌های ایرانی درباره زنان و قدرت آن‌ها صحبت می‌کنند و این می تواند به خارجی‌ها دیدی متفاوت بدهد. به خاطر تمام سختی‌ها شخصیت‌ها قوی‌تر می‌شوند و شخصیتی که فیلم ایرانی نشان می‌دهد زنی است که می‌تواند از خانواده حمایت کند. این بهترین راه برای معرفی زن ایرانی و کودک ایرانی است؛ چون از زندگی می‌آید و موقعیت‌های متفاوت و مشکلاتی که دارند و راه مقابله با آن و قدرت مردم و زن را نشان می‌دهد. این واقعیت انسانی است که در دل این فیلم‌هاست.

از سوی دیگر بعضی از موضوع ها هستند که ممکن است خیلی بسته باشند مثلا اگر  یک فیلم ایتالیایی منحصرا درباره یک حمله تروریستی چند سال پیش باشد چون موضوع آن سیاسی است لزوما برای مردمی خارج از همان جعرافیا اهمیت ندارد ولی اگر داستان درباره موضوع‌هایی مثل عشق و زندگی باشد، چون کاملا جنبه جهانی دارد با همه مردم جهان حرف می‌زند و می‌تواند موفق تر باشد.

ادامه دارد...

کد خبر 3743390

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha