خبرگزاری مهر- گروه فرهنگی: از سال ۲۰۰۰ میلادی به بعد و احساس نیاز برای با مراودات بینالمللی در صنعت نشر ایران، نیاز به تدوین و استفاده از شیوه و روشی واحد و مثمرثمر برای برقراری این رابطه نیز بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت.
اگر از تلاشهای مرحوم محمدعلی شعاعی برای سوق دادن ناشران ایرانی به منظور کشف بازارهای جهانی و جسارت حضور در این میدان بگذریم، برای اغنای این نیاز در کشور طی سالهای گذشته اقدام قابل توجه و تاثیر گذاری از سوی بدنه دولتی انجام نشده است.
بخش خصوصی اما با وجود تمامی اقدامات کجدار و مریز دولتها و حتی ناتوانی از به رسمیت شناخته شدن توسط نهادهای دولتی، توانست با ایجاد نهادهای فرهنگی با عنوان «آژانسهای ادبی»، گامهایی لرزان و تا اندازهای موفق در این زمینه بردارد و قدمی هر چند کوتاه برای معرفی آثاری از نشر ایران به جهان و نیز فراهم کردن بستر ورود استاندارد و بینالمللی آثار سایر ناشران جهانی به ایران (متفاوت از روش غیرقانونی مرسوم) بردارد.
بنگاه یا آژانس ادبی چیست؟
مهمترین مساله در مواجهه با فعالیت یک بنگاه یا آژانس ادبی، داشتن یک تعریف صحیح از فعالیت آن در اذهان اهالی فرهنگ و عموم مخاطبان است.
یک آژانس ادبی به طور مشخص نهاد یا موسسهای غیردولتی، فرهنگی و حقوقی متشکل از کارشناسان فرهنگی، ادبی، نشر و حقوقی است که رابطه حقوقی و مالی میان نویسنده و ناشر در داخل یک محدوده جغرافیایی و نیز میان دو کشور را برقرار میکند.
در دنیای امروز آژانسهای ادبی درباره فروش و استفاده از متن کتاب، تصاویر، جلد، حق ترجمه، حق انتشار توسط موسسات دیگر، حق اقتباس سینمایی و هر موضوعی که به نوعی به خالق اثر ارتباط داشته باشد، به نمایندگی از وی به بحث و تصمیم گیری میپردازند.
این مساله مستلزم گردآمدن مهارتهای حرفهای قابل توجهی در مجموعه این بنگاهها است. از جمله آنها میتوان به ابزارهای معرفی کتاب اعم از تهیه خلاصههای جذاب از کتاب، معرفی نویسندگان، درخواست از نویسندگان و روزنامهنگار صاحبنام برای مطالعه و نوشتن متنی کوتاه درباره کتاب، امکان حضور در نمایشگاههای بینالمللی کتاب و معرفی کتابهای مختلف، آشنایی با جدیدترین قواعد عقد قرار داد با نویسندگان و ناشران در عرصه جهانی و نیز توانایی برقراری ارتباط و اقناع ناشران مختلف بینالمللی برای خرید و فروش حق انتشار کتاب در کشورهای مختلف اشاره کرد.
بر همین اساس مهمترین نقشآژانسهای ادبی در یک کشور را میتوان بستر سازی برای معرفی تولیدات نشر یک کشور به سراسر جهان دانست.
کارنامه آژانسهای ادبی در ایران
شاید قدیمیترین بنگاه ادبی در ایران که متولی ترجمه و نشر کتاب در ایران بوده است را بتوان «بنگاه ترجمه و نشر کتاب» دانست که از سال ۱۳۳۳ در کشور تاسیس شد و البته بیشترین فعالیت آن نیز به ترجمه آثاری از ادبیات غرب در ایران متمرکز شد. پس از آن نیز موسسات دیگری به کار ترجمه روی آوردند. نکته قابل تامل در این زمینه فعالیت این موسسات ذیل «قانون تجارت» بود که بر اساس آن حقی برای صاحب اثر غیرایرانی به منظور ترجمه مدنظر قرار نمیگرفت.
در سالهای پس از انقلاب اسلامی نیز با وجود فعالیت متعدد بنگاههای نشر و با وجود اصلاح قوانین در تامین نیازهای مولفان و مترجمان، به دلیل تمایل نداشتن ایران برای عضویت در معاهده جهانی کپیرایت، وضعیت ترجمه به صورت یکسویه و بدون جلب رضایت صاحب اثر بود که تبعات منفی آن هنوز نیز گریبان نشر ایران در مجامع جهانی را رها نکرده است.
با این همه در سالهای دهه هشتاد ضرورتهای بسیاری برای معرفی فعالیتهای فرهنگی و تولیدات ادبی ایران در سایر کشورهای جهان دیده شد و همزمان بسترهایی برای حضور ایران در رویدادهای مهم نمایشگاهی در حوزه نشر و کتاب فراهم شد.
در این زمینه برخی از نهادهای فرهنگی که به طور مستقیم بودجه خود را از دولت دریافت میکردند مانند سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و یا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اقدام به ترجمه و انتشار و بازاریابی تولیدات خود در جهان کردند که هر دوی این تجربیات در مجموع چندان موفق و ایدهآل نبود.
در کنار این مساله برخی از موسسات خصوصی نشر نیز در صدد برقراری مراودات بینالمللی و پذیرش حق مولف در انتشار ترجمههایشان برآمدند. این مساله با وجود پایبند نبودن سایر ناشران به این موضوع و احتمال ضرر اقتصادی آنها به دلیل انتشار همزمان چند ترجمه، از سوی آنها به عنوان یک رویه پذیرفته شده و مورد اجرا قرار گرفت.
وضعیت فعلی آژانسهای ادبی در ایران
در ایران و تحت عنوان آژانس ادبی، موسساتی با عناوین «پل»، «کیا»، «نویسا»، «آریا» و «موسسه انتشارات علمی و فرهنگی» در سال ۷۹ اعلام موجودیت کردند و به فعالیت پرداختند که از این میان تنها آژانسهای ادبی «پل» و «کیا» توانستند تا به امروز به فعالیت خود ادامه دهند و باقی به دلایل متعددی از فعالیت بازماندند. در کنار این مساله در سالهای پس از آن برخی از موسسات بینالمللی نشر مانند «نحل» نیز فعالیتهایی را تحت عنوان آژانس ادبی انجام دادند اما خود را تنها با این نام به صورت انحصاری معرفی نکردند.
از دیگر آژانسهای ادبی ناکام در ایران میتوان به آژانس ادبی «غزال جوان» اشاره کرد که پس از چند سال فعالیت سال گذشته اعلام کرد امتیاز خود را برای فروش گذاشته و عملا فعالیت خود را تعطیل کرد.
آژانس ادبی «حوا» نیز پس از چند سال فعالیت به همین وضعیت مبدل شد. موسسه انتشارات «الهدی» نیز در زمان مدیریت حمیدرضا شاهآبادی آژانس ادبی «نوروز» را تاسیس کرد که پس از خروج وی از این موسسه به طور عملی فعالیتی انجام نداد.
نکته قابل توجه در این موضوع عدم امکان ثبت آژانسهای ادبی جدید در ایران در شرایط فعلی است و بر اساس این مساله این موسسات باید در دل یک موسسه فرهنگی و یا در قالب یک شرکت تجاری به فعالیت بپردازند.
آینده آژانسهای ادبی
آژانسهای ادبی اما در ایران طی شش سال گذشته به صورت رسمی اعلام وجود کردهاند هر چند که سابقه فعالیت بسیاری از آنها بیش از پانزده سال است. در واقع با مهیا شدن شرایطی برای اعلام حضور جدیتر این موسسات، آنها ترجیح دادند فعالیت خود را از موسسات انحصاری و خصوصی در حاشیه به بنگاههای فرهنگی تجاری در زمینه نشر تغییر داده و با این عنوان به رونق فعالیت در ایران بپردازند. آژانسهایی مانند «کیا»، «غزال جوان»، «حوا» و «پل زاییده» چنین شرایطی دارند.
با این همه مدیریت دولتی در عرصه فرهنگ طی سالهای گذشته تمایل چندانی برای حمایت از این دست فعالیتها نشان نداده و ترجیح خود را به انجام مسئولیت این آژانسها توسط بدنه دولت(در حد مقدور) قرار داده و در مقابل از حضور ناشران در برخی از نمایشگاههای دولتی حمایت کرد.
اجرای طرحهایی مانند «تاپ» و یا حمایت از ترجمه آثار ایرانی در خارج از کشور که در دنیا به «گرنت» مشهور است و نیز حمایت از حضور ناشرانی که بدون مراجعه به آژانسهای ادبی، خود مدیریت مراودات بینالمللی موسسه خود را بر عهده دارند، نیز در همین راستا در دستور کار قرار گرفت. حاصل این کار تعطیلی برخی از آژانسهای ادبی به دلیل نبود بستر حمایتی برای فعالیت و سرپا ماندن برخی دیگر تنها بر پایه توان و تخصص مدیران خود بود که تاکنون نیز ادامه داشته است.
خبرگزاری مهر در همین زمینه طی میزگردی به آسیبشناسی فعالیت این موسسات در کشور با حضور برخی از مدیران آنها پرداخته که مشروح این میزگرد در روزهای آتی منتشر خواهد شد.
نظر شما