خبرگزاری مهر- گروه هنر-عطیه موذن: شاید یکی از سختی های برنامه های گفتگومحور تلویزیونی در حوزه سیاسی- اجتماعی انتخاب و دعوت از مهمانان برای حضور در استودیو باشد؛ مهمانانی که نه تنها به حوزه مورد بحث مسلط باشند بلکه طیف های مختلفی از افکار و آرا را نمایندگی کنند. چنین جهت گیری در دعوت از مهمان یکی از رویکردهای مهم چنین برنامه هایی است تا رسانه بتواند در وهله اول مخاطب خود را جذب کرده و سپس با این گفتگوی چند نفره خوراک مورد نظر را برای وی مهیا کند.
برنامه «۱۸۰ درجه» با سردبیری سیدمرتضی فاطمی و کارگردانی فواد صفاریان پور یکی از این برنامه ها بود که سعی کرد با دعوت از مهمانانی که ۱۸۰ درجه در آرا و دیدگاه ها با یکدیگر تفاوت داشتند خوراک رسانه ای متفاوتی را برای قشر گسترده ای از مخاطبانش فراهم و آنها را ساعتی با خود همراه کند.
سیدمرتضی فاطمی سردبیر و مجری «۱۸۰ درجه» و امید مهدی نژاد طنزپرداز و دیگر مجری این برنامه به همراه اکبر نبوی منتقد و فعال عرصه مطبوعات با پایان سری اول این برنامه به خبرگزاری مهر آمدند تا درباره ضرورت چنین برنامه هایی گفتگو کنند و از طرفی از نقاط قوت و ضعف این برنامه گفتگومحور سخن بگویند.
در قسمت اول این نشست درباره اجرا در برنامه های گفتگومحور سخن گفته شد و اینکه مجری تا چه حد می تواند در بحث و نزاع مداخله داشته باشد. قسمت دوم این گفتگو نیز به حضور مهدی نژاد به عنوان طنزپرداز و همچنین تم مورد نظر در این برنامه اشاره شد. سردبیر «۱۸۰ درجه» نیز در بخشی به رضایت دو طیف شرکت کننده در برنامه اشاره کرد که هر دو احساس پیروزی داشته اند.
قسمت سوم این نشست نیز مروبط به نحوه دعوت و حضور مهمانان و کارشناسان در برنامه بود و اینکه چه جسارتی لازم است تا بتوان همه فشارها و حاشیه های ناشی از حضور افراد مختلف را در چنین برنامه هایی مدیریت کرد.
قسمت پایانی این نشست را در زیر می خوانید:
یکی از مشکلاتمان در دعوت از بعضی از مهمانان این بود که بعضی از آنها شأن خود را اجل از رسانه میدانستند و فکر می کردند جایگاهی دارند که با آمدن به رسانه ملی به آن مشروعیت می دهند *یکی از مسائل مهم در برنامههای گفتگومحور که حتی میتواند در روند موفقیت آنها نقش اساسی ایفا کند، مهمانان هستند. یکی از نکاتی که درباره چهره های دعوت شده در این برنامه شنیدم این بود که لیستی چند ۱۰ نفره از کارشناسان و چهره ها ارائه میشد و در نهایت چند نفر تأیید میشدند. میتوانید درباره پروسه دعوت از مهمانان توضیح دهید.
سیدمرتضی فاطمی: سختی حضور مهمانان مختلف در برنامه به دلیل ساختار متفاوت آن بود. اگر قرار بود ما یک برنامه با یک مهمان داشته باشیم و من و مهدینژاد هم مجری آن باشیم و بعد به طور مثال از آقای نبوی بخواهیم در این برنامه شرکت کند، فکر نمیکنم مشکلی بوجود میآمد چون او با استفاده از ظرفیت های رسانه حرفهای خود را بیان میکرد اما اگر از مهمانان بخواهید به محفلی بیایند که میتواند مثل یک میدان مسابقه باشد و حریف قویتر و شناخته شدهتر باشد شرایط پیچیده می شود. ما در این شرایط از تمام توان رسانه ای خود بهره گرفتیم تا بتوانیم از چهره های مختلفی به تناسب موضوعات دعوت کنیم اما کار بسیار سخت بود. آقای نبوی ابتدای بحث بیان کرد که دایره ارتباطات در کار رسانهای بسیار مهم است. خود من، مهدینژاد و دیگر اعضای تیم ما دایره گستردهای از ارتباطات داشتیم اما مسأله این است که رسانه خطوط قرمز پیچیده و تعریف نشده دارد. ما لیستی از افرادی را ارائه میکردیم و میدیدیم که نمی توانیم آنها را دعوت کنیم. به هر حال رسانه ده ها فیلتر دارد و وقتی شما اولی را رد میکنید، وارد فیلترهای دوم و سوم و... میشوید که باید هماهنگیهای بسیاری را برای رفع آنها فراهم کرد. این پازلی است که متغیرهای بسیاری دارد و آنگونه که به راحتی در خروجی یک برنامه دیده میشود، نبود. حتی شاید برای حضور بعضی از مهمانان برنامه چند هفته پیگیری میکردیم تا به سرانجام برسد. در بعضی از برنامهها هم مجبور بودیم سطح انتظار خود را پایین بیاوریم.
اصل اول این قبیل برنامه ها همین است که مهمانان به درستی انتخاب شوند و به درستی مقابل یکدیگر قرار بگیرند. در برنامههایی که مهمان به درستی انتخاب میشد ما دیگر نیازی به مجری، تماشاگر، کارگردان تلویزیونی و... نداشتیم و برنامه به خوبی پیش میرفت.
یکی از مشکلاتمان در دعوت از بعضی از مهمانان این بود که بعضی از آنها شأن خود را اجل از رسانه میدانستند و فکر می کردند جایگاهی دارند که با آمدن به رسانه ملی به آن مشروعیت می دهند و در واقع شانی ماورایی برای خود متصور هستند.
امید مهدی نژاد: البته حرفشان می تواند قابل توجیه باشد.
عده ای حاضر هستند به رسانه ملی بیایند اما می خواهند خودشان متکلم وحده باشند و حاضر به برقراری دیالوگ نیستندفاطمی: من قبول دارم که رسانه در موقعیت هایی بد عمل کرده است و این افراد به این ترتیب به چنین نتیجه گیری هایی می رسند اما این همه ماجرا نیست. مشکل دیگر هم این است که عده ای حاضر هستند به رسانه ملی بیایند اما می خواهند خودشان متکلم وحده باشند و حاضر به برقراری دیالوگ نیستند. عده ای هم هستند که به رسانه می آیند و علاقه به گفتگو هم دارند اما می خواهند خودشان برنده گفتگو باشند و تاکید می کنند که چه کسی در مقابلشان باشد یا نباشد. البته میان این همه عده ای هم هستند که همیشه آماده هستند که برای گفتگو در یک برنامه حاضر شوند که خدا را شکر ما کمتر سراغ افرادی رفتیم که همیشه قابل دسترس هستند.
*احتمال داشت به دلایل ممیزی و یا دیگر مسائل به گزینه های اجباری برسید؟
فاطمی: لیست اولیه ما افراد درجه یک بودند و ما ممکن بود تا حدی از سطح سلیقه خود پایین بیاییم اما اگر هم مجبور بودیم افراد را تا سطح پایین تغییر دهیم کلا موضوع برنامه را عوض می کردیم. سه اصل در یک برنامه موضوع محور وجود دارد که سیدامیر سیاح در یادداشتی درباره برنامه «۱۸۰ درجه» از آن یاد کرده است و شامل مثلث «میم» مجری، موضوع و مهمان می شود و این را باید گفت که قطعا اگر ما نقص هایی در حوزه مجری و اجرا داشتیم درباره موضوع و مهمان سطح خود را تقلیل ندادیم، ما سعی کردیم این دو را با قوت و قدرت حفظ کنیم که ضعف های دیگر پوشانده شود.
*چقدر فشار خود رسانه ای ها باعث شد ایده آل های خود را تغییر دهید؟ چون برنامه غیر از رسانه ملی زیر تیغ رسانه های جمعی نیز قرار داشت و حضور بعضی از مهمانان بازتاب های مختلفی را به همراه داشت.
فاطمی: رسانه محدودیت های زیادی دارد، محدودیت هایی که همیشه از طرف خود مدیران آن نیست بلکه زمانی هم مشکلاتی از بیرون دست و پای شما را می بندد و گاهی در برابر این فشارها کم می آورید. اینها مسائلی فرارسانه ای است و حتی ممکن است آنقدر فشار بیاورند که یک برنامه متوقف شود. به طور مثال گاهی نهادهایی بیرون از رسانه تهدید می کنند که اگر برنامه یک بار دیگر سراغ فلان سوژه برود یا فلان مهمان را بیاورد به لیست سیاه برنامههای تلویزیونی می رود و این به جسارت مدیران رسانه ای باز می گردد که چه واکنشی در برابر این فشارها داشته باشد. جسارتی که گمشده اصلی رسانه های ماست، ما هر جا جسارت مدیران را داشته ایم اتفاقات خوبی رخ داده است و حتی درباره برخی از برنامه ها شاهد بوده ایم که مردم در ساعت پخش آنها ماهواره ها را کنار گذاشته اند. اگر ما جسارت به خرج دهیم من به یقین می گویم که هیچ کس سراغ ماهواره نمی رود. بخشی هم همانطور که گفتم به مدیر ارشد رسانه ربطی ندارد چون نهادهای موازی به شدت فشار می آورند.
به جرأت می گویم که برای ساخت چنین برنامه هایی یک نفر باید به عنوان مدیر حواشی وجود داشته باشد*چقدر می طلبد که شما به عنوان برنامه ساز با این نهادها تعامل کنید یا انرژی خود را صرف کنید تا رایزنی هایی برای برگرداندن نظر آنها داشته باشید؟
فاطمی: من به جرأت می گویم که برای ساخت چنین برنامه هایی یک نفر باید به عنوان «مدیر حواشی» وجود داشته باشد. به طور مثال هر یک مهمان که تغییر می کند موضوع برنامه را هم باید متناسب با مهمان بعدی تغییر دهید و مشکل عمده ما این بود که گاهی بعضی از مهمانان شب برنامه حضورشان را کنسل می کردند. یک مشکلی هم که خود ما داشتیم این بود که به تناسب این تغییرات گاهی لازم بود مجری مسلط به همان حوزه مربوطه را داشته باشیم و نکته ای که دوست داشتم آقای نبوی درباره اش بگویند این بود که چنین برنامه هایی نباید یک مجری داشته باشد.
اکبر نبوی: اتفاقا این یکی از مسائلی بود که من به آن نقد داشتم که چرا مجری همیشه ثابت است.
فاطمی: من بعضی از موضوعات مثل آوینی، داعش و... را دوست داشتم و خودم سال ها روی آنها کار کرده ام اما موضوعی مثل بانکداری اسلامی حوزه ای است که شناخت دارم اما تخصص نسبت به آن را ندارم. البته ان شاءالله در سری دوم برنامه با تمهیداتی این مشکل را برطرف کرده ایم.
نبوی: بله بسیاری از موضوعات این برنامه نیاز به کارشناس/ همکار مجری داشت در حالی که وجود نداشت. به طور مثال من زمانی برنامه «سایه روشن» را داشتم که در بسیاری از موضوعات خودم آنها را کارشناسی می کردم آن زمان با احمد مسجد جامعی، محمدمهدی حیدریان و محمد بهشتی گفتگو کردم اما زمانی که می خواستم درباره هویت معماری تهران گفتگو کنم هم احمدی نژاد را که شهردار تهران بود دعوت کردم و هم از دکتر ذکاوتی خواستم به عنوان کارشناس حضور داشته باشد.
*چه لزومی داشت که برنامه از این پراکندگی و گستردگی در موضوعات بهره بگیرد و به طور مثال روی بعضی از سوژه های چالشی در حوزه های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی تمرکز نداشته باشد؟
فاطمی: ما این برنامه را مجله محور تعریف کردیم و یک مجله هم حوزه های مختلف سیاسی اجتماعی، ورزشی، هنری و... را شامل می شود. البته دست و پای خود را نبسته بودیم اما اتفاقا ما برنامه ای در رسانه ملی نداشتیم که به موضوعات مختلف ورود کرده، یک پرونده را باز کند یا ببندد. ما هر هفته پرونده ای را برجسته می کردیم که فقط به شکل یک گفتگو پیش نمی رفت بلکه ما بخش هایی از جمله گفتگو های بین المللی، مستند، طنز و... داشتیم و سعی می کردیم این تنوع را در بخش های مختلف داشته باشیم. درنهایت من این پراکندگی موضوعات را حسن برنامه می دانم نه ایراد آن.
سال ۷۷ گفتگوی مفصلی با مرحوم فردین داشتم که بازتاب های مختلفی داشت و از دوست صمیمی من احمد توکلی که تماس گرفت و از من درباره چرایی این کار پرسید تا دیگر افراد من را بازخواست کردند*فکر می کنم یکی از مسایل و معضلات برای چنین برنامه هایی تلقی افراد خارج از دایره این برنامه است که شاید حتی موضوعات اجتماعی مورد نظر شما را هم سیاسی تلقی می کردند و با این برداشت گاهی واکنش های تندی را نشان می دادند.
نبوی: بیرون از چنین برنامه هایی عده ای مساله اصلی شان این است که درباره بعضی مسائل اصلا نباید حرف زد و یا با بعضی افراد اصلا نباید صحبت کرد. من در سال ۷۷ گفتگوی مفصلی با مرحوم فردین داشتم که بازتاب های مختلفی داشت و از دوست صمیمی من احمد توکلی که تماس گرفت و از من درباره چرایی این کار پرسید تا دیگر افراد من را بازخواست کردند. احمدآقا آن مصاحبه را نخوانده بود و من به او گفتم اول آن را بخواند و بعد درباره آن صحبت کنیم اما او معتقد بود که اصل این اقدام اشتباه بوده است حتی چند روز بعد با من تماس گرفت و گفت خیلی گفتگوی خوبی بود اما تو نباید این کار را انجام می دادی. نقطه مقابل او لطفیان فرمانده وقت نیروی انتظامی بود که با من تماس گرفت و بیان کرد که گفتگوی مرا با فردین خوانده است و از نظر او بسیار خوب بود و حتی پیشنهاد داد که اگر بتوانم با گوگوش نیز چنین گفتگویی داشته باشم خیلی خوب است و البته من هم می خواستم با گوگوش با همان جهت گیری که داشتم گفتگو کنم. با این حال برخی به من حمله کردند و حتی نشریه ای که در آن روزگار خود را نماینده مطلق حزب اللهی ها می دانست به من ناسزا گفت. بسیاری هم از جمله مسعود ده نمکی در نشریه «شلمچه» و یا ابراهیم اصغرزاده ناسزا گفتند. اینها در حالی بود که گفتگوی من با فردین با این تیتر بود که «فردین: سینمای پیش از انقلاب مثل علف هرز بود» و کاش آدم ها تنها به این تیتر توجه می کردند و اینکه فردین در مقام گوینده این سخن است.
فاطمی: نکته اینجاست که افراد به سخن و عقیده خود ایمان ندارند و اگر باور داشتند از دیالوگ برقرار کردن با هیچ کس نمی ترسیدند. امام صادق(ع) در مسجد و خانه خدا با ابن ابی العوجای دهری و منکر خدا هم مناظره می کردند اما دوستان ما از کسی که کمی سلیقه سیاسی او فرق می کند، می ترسند و از او هیولایی می سازند که نمی توانند به او نزدیک شوند و گفتگو کنند. در صورتی که این طرز تفکر آسیب بزرگی در یک رسانه است و اگر فرد از منطق و عقیده خود نترسد باید پای بحث بیاید.
متاسفانه در عمل همه ما جمهوری اسلامی را کوچک و توسری خور می دانیم، باید باور کنیم که جمهوری اسلامی خیلی بزرگ است و حدود ۳۷ سال است که با قدرت های بزرگ جهانی کشتی گرفته و مطلقا ضربه فنی نشده است*چقدر این آسیب ها از طرف دوستان و همفکران شما و کسانی که فکر می کنید باید حامی شما باشند باعث می شود که راهتان را کج کنید.
فاطمی: آقای نبوی در ۱۰ سال پیش را با اکنون مقایسه کنید و به جواب خود می رسید. او دیگر نبوی ۱۰ سال گذشته نیست و من هم لاجرم تغییر می کنم. البته مساله اینجاست که وقتی من و مدیران شبکه ها، رسانه ها، خبرگزاری ها و... با یکدیگر صحبت می کنیم همه یک زبان هستیم اما نمی دانم چرا همه از یک پدیده نانوشته ای به نام نبود گفتگو می ترسند.
نبوی: مشکل این است که متاسفانه در عمل همه ما جمهوری اسلامی را کوچک و توسری خور می دانیم، باید باور کنیم که جمهوری اسلامی خیلی بزرگ است و حدود ۳۷ سال است که با قدرت های بزرگ جهانی کشتی گرفته و مطلقا ضربه فنی نشده است، گاهی اوقات با امتیازهایی باخته است اما چندین بار ضربه فنی کرده و بارها هم با امتیاز برده است. با چنین تصوری نباید ترسید که اگر کسی سخن و دیدگاه اش را بیان می کند، می تواند بنیان های جمهوری اسلامی را به چالش بکشد. کسانی که از بیان دیدگاه ها واهمه دارند، افرادی کوچک اند با دنیایی حقیر و متاسفانه کوچکی خود را به جمهوری اسلامی نسبت می دهند.
*درصورتیکه ما در این برنامه افرادی را میبینیم که شاید سالهاست در رسانه ملی حضور نداشتهاند اما گفتگوهایشان در برنامه هیچ مشکل و چالشی هم ایجاد نمیکند و اتفاقا می تواند در جهت برقرار کردن یک دیالوگ و یا حتی جذب مخاطب به رسانه ای که ادعا می کند ملی است مفید و موثر باشد.
فاطمی: من از برنامه خودمان مثال نمیزنم اما هوشنگ گلمکانی به برنامه «هفت» رفت و مشکلی هم بوجود نیامد. اتفاقاً اگر در آن ساعت بیبیسی بهترین برنامه سینمایی را پخش میکرد، من باز هم «هفت» را انتخاب میکردم. داستان رسانه و طراحی برنامه چندان چیز پیچیده و سختی نیست. تنها کمی باید دست برنامهساز را باز گذاشت وگرنه نیازی نیست اقدامات پیچیده ای انجام دهید. مگر اکنون شبکه نسیم چه کار ویژهای انجام میدهد تنها توانسته فضا را بهتر مدیریت کند و محدودیتهای کمتری اعمال کند.
*با توجه به اینکه فؤاد صفاریان پور کارگردانی این برنامه را بر عهده داشت و کارگردانی برنامههای موفق بسیاری را هم در کارنامه خود دارد، میخواهم کمی هم از کارگردانی در ساختار این برنامه بگویید و نحوه همفکری که با وی داشتید.
فاطمی: او یک حسن بزرگ دارد که ذهن منسجم اوست. به طور مثال ما از روز اول با کوهی از ایدهها، افکار و طراحی ها مواجه بودم که به طور نامنظم و پراکندهای در ذهنمان جریان داشتند و نقش اصلی صفاریان پور نظم دادن به این ایده ها و کارگردانی هنری بخشهای برنامه بود. او نقش پررنگی داشت و کارگردانی او در استودیو بسیار بینقص بود و اگر هم مسألهای وجود داشت به امکانات استودیو و مشکلات آن برمیگشت. خیلی سخت است که در استودیو ۳۶۰ درجه در ۲۰۰ تا ۳۰۰ متر کار تولید و کارگردانی کنید و یکی از سختی ها به حضور تماشاگران بازمی گردد که اتفاقا فؤاد صفاریان پور هنرمندانه می توانست به نوعی آرامش را به تیم و حتی تماشاگران داخل استودیو منتقل کند.
نبوی: البته من دلیل حضور تماشاگر را در استودیو متوجه نمی شوم و فکر می کنم این حضور باید تعریف شده باشد. در هر پیام رسانهای اگر قواعد درام رعایت نشود، دچار آسیب میشود. اگر من در یک فیلم سینمایی یک گل میگذارم باید دلیل داشته باشد. زمانی قرار است معنایی را ارائه کنم و زمانی به دلیل تناسب و زیبایی باشد. در چنین برنامههایی هم باید دید وجود تماشاگر چه عملکردی دارد. ما در برنامه تلویزیونی در حوزه محتوا و فرم حق نداریم از مردم به عنوان پر کننده صحنه استفاده کنیم. این کار توهین به کرامت انسانی است مگر آنکه حضور تماشگر در استودیو کارکردی دراماتیک داشته باشد.
فاطمی: من با شما هم عقیده هستم و خیلی دفاع نمیکنم. البته ویژگی حضور مخاطب در استودیو این است که به استودیو و برنامه نوعی ابهت می دهد و از طرفی هم شبکه اجتماعی که در برنامه راه اندازی شده بود دلیل دیگری برای حضور این افراد بود که از این نگاه به تعبیر شما توهین آمیز می کاهد.
نبوی: با این مبنا باید گاهی پروژکتور روی مخاطب هم میرفت و ما واکنش های مختلف و حتی متضاد آنها را نسبت به سخن مهمانان می دیدیم.
برنامه ما کمتر از یک درصد سانسور داشت که بالاخره به اقتضائات شبکه افق مربوط می شد*یکی از سؤالهایی هم که بعد از پخش برنامه های تولیدی با چنین گفتگوهای چالشی بوجود می آید این است که برنامه تا چه حد دچار ممیزی و سانسور میشود؟
فاطمی: به جرات می گویم برنامه ما کمتر از یک درصد سانسور داشت که بالاخره به اقتضائات شبکه افق مربوط می شد. خود ما هم شاید بعد از ضبط، قسمت هایی را درمی آوردیم که بیشتر به این دلیل بود که ریتم برنامه را تند کنیم و چیزی را سانسور نکردیم. ما فقط یک برنامه داشتیم که اصلا مجوز پخش نگرفت که منوچهر محمدی صحبتهایی درباره دیدار با رهبر معظم انقلاب، فیلم «مارمولک» و ... دارد و ناصر هاشمزاده، علی معلم و یک کارگردان روحانی، دیگر مهمانان ما هستند. این برنامه درباره روحانیت و سینما بود که با تصمیم مدیران پخش نشد و ما هم از آن تبعیت کردیم علیرغم اینکه خیلی ناراحت شدیم چون برنامه بسیار خوبی شده بود.
مهدینژاد: من هم الان فکر میکنم خیلی آسیب روحی خوردم چون طنز من هم در آنجا بسیار خوب بود و حیف شد.
*یکی از برنامههای شما هم درباره دینداری در عصر مدرن بود که یک روحانی به نام عبدالله حسینی درباره موضوع مورد نظر صحبت می کرد و در جایی وقتی به مقوله امر به معروف و نهی از منکر می رسد یکباره بحث او قطع و کات می شود درحالیکه مخاطب منتظر شنیدن ادامه کلام اوست.
فاطمی: این برنامه مباحث پیچیدهای داشت و شاید تنها برنامهای بود که ممیزیها در آن بیشتر بود ولی با در نظر گرفتن یک میانگین کلی نسبت به باقی برنامه های تلویزیونی، ممیزی ها به یک درصد هم نمی رسد، این حقیقت رو از من بپذیرید.
نبوی: اصل بحث شما در این برنامه مورد مسأله است چون چنین موضوعاتی به یک پشتوانه مطالعاتی عمیق نیاز دارد و در یک برنامه تلویزیونی نمی توان به آنها پرداخت.
این برنامه به سهم خود مجموعهای از خاکریزها و تابوهایی را که دیگران سعی میکردند به نام امنیت ملی و مصالح ملی مطرح کنند، کنار زد و گفت این مسائل مصلحتهای شخصی بعضی افراد است و ربطی به امنیت و مصلحت ملی ندارد*با همه مشکلاتی که چنین برنامه هایی با آنها دست به گریبان هستند فکر می کنید سهم «۱۸۰ درجه» در تغذیه فکری مناسب مخاطبانش و تغییر دیدگاه ها چه بود؟
نبوی: کار در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران به دلایلی با مشکلات و سختی های بسیاری همراه است: اول به دلیل حاکمیت سلایق مختلف و تضادهای میان این سلایق و دوم به دلیل فشارپذیری رسانه از گروههای صاحب قدرت بیرونی اعم از سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و حتی بخشی از نهادهای دینی بسیار زیاد است. خود من هم برنامهسازی کرده ام و برنامهسازی در تلویزیون آن هم با این ساختار که قرار نیست خنثی باشد و میخواهد گاهی سوزن بزند و گاهی فریاد بکشد کار فوقالعاده دشواری است. مثل راه رفتن روی طناب باریکی است که زیر آن دره ای عمیق است و اگر غفلت کنید سقوط کردهاید. با توجه به این مسائل من به عوامل این برنامه خدا قوت میگویم و انصافاً به نظر من هنر کرده اند. این برنامه به سهم خود مجموعهای از خاکریزها و تابوهایی را که دیگران سعی میکردند به نام امنیت ملی و مصالح ملی مطرح کنند، کنار زد و گفت این مسائل مصلحتهای شخصی بعضی افراد است و ربطی به امنیت و مصلحت ملی ندارد.
*در قسمت اول همین برنامه شما یکی از دلایلی را که مانع شکل گیری مناظره و گفتگوهای چالشی در جامعه است مدیران ترسو در کشور دانستید. چه پیشنهادی برای مدیران رسانه ملی دارید که اجازه دهند ساخت چنین برنامههایی با قوت بیشتری ادامه یابد؟
نبوی: من چندی پیش به یکی از مدیران ارشد سازمان نکتهای را عرض کردم و آن را تکرار میکنم. من به او گفتم اگر خدای ناکرده این کشور صدمات جدی ببیند در ادامه بقا و حیات آن سهم اصلی را کسانی دارند که در رسانه تصویری کشور فعالیت میکنند. اگر بنا باشد کشور از مجموعهای از بحرانها و تنگناها رها شود و مسیر تعالی و پیشرفت را با سرعت زیاد در پیش بگیرد، نقش اول را مدیران رسانه ملی دارند. نقش اصلی بقا و حیات در هر کشوری را رسانه تصویری و تلویزیون آن کشور دارد. سازمان صداوسیما و کلا رسانه ها اکنون از کاخ ریاست جمهوری هم مهمتر است و هر یک از مدیران شبکهها نقشی مثل یک رئیسجمهور دارند.
*آقای مهدی نژاد شما چه بازتاب هایی از مخاطبان و اطرافیان خود نسبت به برنامه داشتید؟
مهدینژاد: من اگر بخواهم از منظر مخاطب نگاه کنم با توجه به نقدهایی که از بیرون شنیدیم، عمده اشکالات برنامه درباره شکل و فرم آن است و عمده تمجیدها نسبت به محتوا، رویکرد و نگاه آن است. بنابراین فکر میکنم این برنامه میتواند با یک باز تعریف ساختاری به یک اثر بهتری تبدیل شود.
*فکر میکنید طنز تا چه حد میتواند زهر ترس و نگرانی حاشیههای چنین برنامههایی را کاهش دهد؟
مهدینژاد: قطعاً اگر طنز در ساختار مناسب طبق گفتههای آقای نبوی قرار بگیرد، تأثیر لازم را دارد. ما طنز مکتوب را داریم که در قالب یادداشت و... تأثیرگذار است و زمانی که قرار است وارد یک برنامه تلویزیونی شود باید جایگاه خود را پیدا کند. در چنین صورتی یکی از ویژگیهای طنازی، تلطیف کردن سوژه و مسائل است که ممکن است گاهی افراطی شود و موضوع را لوث کند و گاهی هم اتفاقاً آن را قابل تحمل میکند. بنابراین اگر به درستی تعریف شود در ساختار برنامه نقش خوبی را دارد.
آخر آخرش این برنامهها تعطیل میشوند و ما هم باید برویم پی کارمان*شما در بخشی از برنامه گفتگوهایی با مهمان داشتید و در پایان همه این گفتگوها سوالی را می پرسیدید که می خواهم از خود شما بپرسم و آن، این بود که «آخرش چه می شود» به نظر شما پایان ساخت چنین برنامه هایی چه خواهد بود؟
مهدینژاد: آخر آخرش این برنامهها تعطیل میشوند و ما هم باید برویم پی کارمان.(با خنده)
*جناب فاطمی شما به عنوان یک روزنامه نگار، سردبیری این برنامه را بر عهده گرفتید. این سابقه روزنامه نگاری چقدر به ساخت برنامه های این چنینی کمک می کند؟
فاطمی: اگر برنامهسازی را یک دو صد متر در نظر بگیریم کسی که پیشینه روزنامهنگاری دارد حتماً از ۵۰ متر دوم کارش را آغاز میکند ضمن اینکه تیم ما همه رسانهای بودند و این خبر را هم بدهم که سری دوم قرار است نقش روزنامهنگاران و اهالی رسانه پررنگتر باشد. من امیدوارم در سری بعد بتوانیم ضعفها را کاهش دهیم و نقدهایی را که آقای نبوی و دیگر دوستان بیان کردند را برطرف کنیم. با این حال مخاطبان بدانند که توقع ما خیلی بیشتر از این بود و امیدواریم از همه ظرفیت خود استفاده کنیم و در سری بعد اتفاق بهتری را رقم بزنیم.
مهدینژاد: شاید هم در سری بعد بتوانیم به نقطه نظر ۳۶۰ درجه ای بین چهره ها و کارشناسان برسیم.
فاطمی: البته در آن زمان دیگر اختلاف عقیده ای باقی نمی ماند و همه نظر واحد و یک سو دارند!
نظر شما