به گزارش خبرنگار مهر، کیوان مهرگان متولد ۱۳۵۸ اسلام آباد غرب در استان کرمانشاه است. وی که سابقهای چندین ساله در روزنامهنگاری دارد تاکنون چهار مجموعه شعر منتشر کرده و امسال هم با مستند «قابها» در دهمین جشنواره سینما حقیقت حضور دارد.
این مستندساز در گفتگو با خبرنگار مهر از دلایلی که باعث شد سراغ ساخت این مستند برود صحبت کرد و توضیح داد: بعد از تمام شدن جنگ میل بچههای شهرستانی برای حضور در دانشگاههای شهرهای بزرگ بسیار زیاد شد. سالهای اول دهه ۷۰ بسیاری از جوانان همشهریام به دانشگاههای مهم کشور مثل تهران، اصفهان و شیراز راه پیدا کرده بودند. آن زمان من نوجوان بودم اما به واسطه علاقهای که به کتاب و مباحث سیاسی و فرهنگی داشتم با دانشجویانی که به تهران رفت و آمد داشتند، ارتباط و تماسم بیشتر از بچههای همسن و سالم بود.
وی ادامه داد: در آن زمان یکی از بچههای محل ما، دانشگاه تهران قبول شده بود و وقتی او برای تعطیلات عید یا پایان ترم برمیگشت ما کوچکترها مشتاق شنیدن حرفهای او از تهران و خاطراتش از دانشگاه تهران بودیم. در همان زمان او برای ما از دفتر کار دکتر صادق زیبا کلام تعریف کرد و همان موقع این اسم برای من جذاب شد و اینکه چطور نام خانوادگی کسی «زیباکلام» است؟ این دوست در ادامه از داخل دفتر کار این استاد هم تعریف میکرد که روی یکی از دیوارهایش دو قاب قرار گرفته؛ یکی نقاشی یک گربه و دیگری تصویر نلسون ماندلا. از همان زمان این دو قاب دیوار اتاق استاد زیباکلام در گوشه ذهن من ماند.
مهرگان با اشاره به اینکه سالها بعد وارد حرفه روزنامهنگاری شده است، اظهار کرد: در این دوره ارتباط من با دکتر صادق زیباکلام به واسطه حضورم در روزنامههای اعتماد و روزگار بیشتر شد، اما قرارهای مصاحبه ما بیشتر تلفنی یا در منزل دکتر بود و موفق نشده بودم دفتر کارشان را ببینم. سال ۹۰ به دلیل شرایط اجتماعی، بیکار شده بودم که بیکاری درکنار دلتنگی برای کسانی که یک روز با آنها مصاحبه میگرفتم مرا به این تصمیم رساند که گاهی با کسانی که رابطه صمیمانهای داشتم دیداری تازه کنم برای همین با دکتر زیباکلام تماس گرفتم و در دفتر کارشان در دانشگاه تهران قرار گذاشتیم.
این روزنامهنگار ادامه داد: وقتی وارد اتاق شدم انبوه قابها از یک طرف و تضاد برخی قابها از طرف دیگر این پرسش را برایم ایجاد کرد که ماجرای آنها چیست که همین پرسش شروع ساخت مستند درباره این قابهای روی دیوار شد.
وقتی وارد اتاق شدم انبوه قابها از یک طرف و تضاد برخی قابها از طرف دیگر این پرسش را برایم ایجاد کرد که ماجرای آنها چیست که همین پرسش شروع ساخت مستند درباره این قابهای روی دیوار شدمستند «قابها» سال ۹۰ ساخته و تدوین میشود، اما فرصت اکران را به دلایل مختلف بدست نمیآورد. مهرگان در اینباره توضیح داد: وقتی این فیلم ساخته شد، نه امکان اکران داشت و نه من به اکرانش فکر میکردم اما امسال شرایط بسیار متفاوت شده بود و «قابها» شرایط عمومی برای حضور در جشنواره «سینما حقیقت» را داشت. با اینحال وقتی بعد از پنج سال فیلم را میدیدم، متوجه شدم که هم من و هم بسیاری از شرایط تغییر کرده است بنابراین با نگاه جدیدی قصه تازهای نوشتم و با کمک دوستانم مجددا آن را مونتاژ کردم.
این مستندساز با تاکید بر اینکه ساختار فیلمش نسبت به اثر قبلی تغییری نکرده است، بیان کرد: «قابها» داستان دارد و از یک نقطه شروع و در نقطهای پایان مییابد، فرم اثر مونولوگگویی است و در آن پرسشهای یک استاد علوم سیاسی از تاریخ سیاسی رسمی کشور را میبینیم. او پیشفرضهای مخاطب درباره اتفاقات تاریخی را به چالش میکشد، سوالهای تازهای برای مخاطب به وجود میآورد و همچنین فیلم روایتی انتقادی و پرسشبرانگیز از تاریخ معاصر دارد.
وی در پاسخ به این پرسش که کدام بُرهه تاریخی در فیلم به نظرش مهمتر بوده است، تاکید کرد: وقتی به یکصد سال گذشته تاریخ ایران نگاه میکنیم همواره درشرایط حساس کنونی بودهایم. هر نسلی برای خود شرایط حساس کنونی دارد؛ زمان جنگ، انقلاب، نهضت ملی، جنگ جهانی دوم، مشروطه و ... شرایط حساس کنونی دوران خود بودهاند و به نظرم تازمانیکه در خاورمیانه زندگی میکنیم همیشه در شرایط حساس کنونی هستیم، همین حالا و در سال ۹۵ هم شرایط حساس است. هیچ بخشی از تاریخ ایران را نمیتوان بخش مهم تری نسبت به دیگر بخشها دانست و حتی نمیتوان گفت کدام دوره مهم نبوده و کمتر مورد توجه قرار دارد.
این مستندساز مهمترین بحث فیلم «قابها» را طرح یک پرسش توصیف کرد و گفت: حرف اصلی مستند «قابها» این پرسش است که چرا باید تاریخ معاصر خودمان را بشناسیم؟
حرف اصلی مستند «قابها» این پرسش است که چرا باید تاریخ معاصر خودمان را بشناسیم؟وی افزود: در منطقه پر آشوب خاورمیانه که هر روزه اتفاقهای زیادی میافتد، این ایرانیها هستند که با همه مشکلاتی که در داخل دارند، پر غرور و سربلند و رشید ایستادهاند و مانند قلهای مرتفع در آسیا زندگی میکنند. ما همیشه امید داشتهایم و برای تقویت این امید ملی و پر رنگتر کردن آن آگاهی بر تاریخ معاصر یکی از پارامترهای مهم است.
این مستندساز علت اقبال سینماگران به تاریخ را در همین نکته میداند که میتوان از دل کامیابیها و ناکامیهای تاریخی امید را مانند گوهری استخراج کرد و به مخاطبان مستند «قابها» هم میگوید با امید داخل سینما شوند که امیدوار است ناامید خارج نشوند.
مستند «قابها» ۲۹ دقیقه است و به بخش مسابقه دهمین جشنواره «سینما حقیقت» راه پیدا کرده است، مهرگان درباره اکران این اثر خاطر نشان کرد: پیش از اینکه مستند را به جشنواره بدهم برای اکران در گروه «هنر و تجربه» پذیرفته شده بود، اما تصمیم گرفتم برای اکران دست نگهدارم چون هنوز مخاطبان زیادی فیلم را ندیدهاند و نمیدانم چقدر با آن ارتباط برقرار میکنند. منتظر هستم تا بازخورد اصلی را از مخاطبانی که در پردیس چارسو به تماشای فیلم مینشینند، بگیرم.
وی در پایان با بیان اینکه به جایزه گرفتن فکر نمیکند، عنوان کرد: اینکه بگویم به جایزه فکر نمیکنم دروغ گفتهام، اما برای من مساله حضور در جشنوراه با دیگر فیلمسازان فرق دارد. نخست آنکه من بیشتر از چند ماه نیست که از یک مشکل رها شدهام. رهایی از تبعات آن گرفتاری، بزرگترین پیروزی برای من است و تا همین جا با توجه به شرایطم من پیروزمندترین فیلمساز جشنواره امسال هستم؛ اگر فیلم نامزد شود و حتی جایزه ببرد که دیگر پیروزی در پیروزی میشود، اما اگر فقط اکرانهای موفقی داشته باشم هم جایزهام را گرفتهام.
نظر شما