۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶، ۱۵:۱۶

یادداشت؛

فرهنگ انتظار؛ آینده‌شناسی مومنانه در ساحت معنویت و پیشرفت

فرهنگ انتظار؛ آینده‌شناسی مومنانه در ساحت معنویت و پیشرفت

تفکر و اندیشیدن به این موضوع که منجی عادلی خواهد آمد و باورمندان را یاری خواهد نمود، اثرات مثبتی در اعمال و اندیشه انسان های خداباور می گذارد و آدمی را ناظر بر کردار و تفکرات خود می کند.

به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمدحسین مختاری رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی و استاد سطوح عالی حوزه و دانشگاه به مناسبت نیمه شعبان یادداشتی را منتشر کرده که در ادامه آن را می خوانید.

قرنهای متمادی است که بشر وامانده از عدالت و آزادی، شوق باز آمدن یا آمدن منجی موعود را در سر می‌پروراند. اگر چه افق نگاه آزادی خواهان در سراسر دنیا، گونه های مختلفی به انتظار بخشیده است، اما این واژه در معنای عام خود یکی از مشترکات پیروان ادیان الهی به شمار می رود.

مفهوم انتظار موعود منجی(عج) عالم بشریت ، راهبردی کلیدی در تاریخ بشری محسوب می شود که منشأ آن را باید  در تمام ادیان و نیز اعصار تاریخ  بشر جستجو نمود، لذا آرزوی ظهور یک مصلح جهانی، صرف نظر از نوع نگرش به آن و چگونگی ترسیم و پردازش آن، یک ایده فراگیر درهمه مکاتب و ادیان، به ویژه در مکتب و آئین اسلام است؛ چون انتظار دنیایی ‏بهتر و امید به آینده‏ای روشن‏تر در پرتو انقلاب جهانی منجی موعود و مصلح‏ جهانی، یک اندیشه و عقیده فراگیر است، بنابراین انتظار از جمله وجوه مشترک بیشتر مکاتب و از نظر تاریخی از ریشه دارترین حرکت ها در تمام ادیان به شمار می رود.

این امر، علاوه بر این که از جمله مهمترین تعالیم دینی کتب آسمانی، مانند تورات، انجیل و قرآن کریم به حساب می آید، از اموری است که به سرنوشت بشریت و تکامل انسان هم ارتباط دارد. سالیان درازی است که آرزوی موعود جهانی، در دلهای خداپرستان وجود داشته است و این آرزو نه تنها در میان ادیان توحیدی بزرگ سابقه دارد بلکه آثار آن را درکتب یونان قدیم، افسانه های میترا، کتب قدیم چینیان، عقاید هندیان و نظایر آن نیز می توان یافت. بنابراین فلسفه انتظار، دمیدن روح امیدواری، پایداری، آزادی و عدالت در سرتاسر جهان است.       

تفکر و اندیشیدن به این موضوع که منجی عادلی خواهد آمد و باورمندان را یاری خواهد نمود، اثرات مثبت و خوبی در اعمال و اندیشه انسانهای خداباور می گذارد و آدمی را ناظر بر کردار و تفکرات خود می کند.

در این بین تبیین مفهوم انتظار در جامعه اسلامی، راهبردی حیاتی برای احیاء جامعه آرمانی مهدوی در جوامع اسلامی و دیگر جوامع بشری است، لیکن ضعف مفرط متولیان فرهنگی در انتقال مبانی فکری مهدویت به آحاد مردم علیرغم صرف هزینه های کلان و هنگفت، در عمل فعالیت های موازی وگزارش محوری برخی نهاد های فرهنگی را موجب شده است که در نهایت به عدم تبیین فرهنگ انتظار در جامعه و نهاد خانواده منتهی شده است.

سستی و کاهلی برخی از متولیان امور دینی کشور که با ورود برخی عناصر غیر متخصص در امر دین عجین شده است، شتاب زدگی و تعجیل در ظهور، ملاقات گرایی و برداشتهای انحرافی  از فرهنگ انتظار را موجب شده است به نحوی که انتظار موجود با فرهنگ انتظار در سیره ائمه اطهار(ع) هیچ گونه همخوانی ندارد.

همچنین عوام گرایی در مفهوم انتظار و تقلیل آن به برگزاری سطحی جشنهای نیمه شعبان و نیز فقدان تولید ات فاخر آموزه های مهدوی در سیستم آموزشی کشور، چیستی مفهوم انتظار را در هاله ای از ابهام قرار داده است.

از سوی دیگر ترویج انتظار سکولار در امر دین و نگاه حدأقلی و سکون و بی تحرکی در صیانت از اسلام ناب و حتی ترویج قبح و زشتی  به سبک انجمن منحله حجتیه با هدف ظهور! و ترویج ناامیدی و ناتوانی با تکیه بر رفع همه مشکلات خرد و کلان جامعه اسلامی منوط به ظهور حضرت مهدی(عج)، فقدان تبیین صحیح مفهوم انتظار را در جامعه اسلامی بیش از پیش آشکار می کند.

 حال آنکه مفهوم انتظار بر مبنای «والعاقبه للمتّقین» امیدواری را در وجود انسان احیاء ساخته و آینده نگری درخشان و غیر نهیلیستی را در جامعه نهادینه می سازد، لذا ساختار اصلی تحرک و امید و پویایی جامعه را باید در فرهنگ انتظار جستجو نمود.

از جمله چالش های فراروی جوامع غربی تبیین آینده و پیشرفت بدون معنویت گرایی است که با عقلانیت جهنمی و ابزاری «ماکس وبر» بروز و ظهور یافت که در نهایت به  روزمرگی ، زندگی ماشینی و افسردگی  منتهی شد،از سوی دیگر ترویج  آینده نگری به سبک زندگی غربی، جوامع بشری را نیز با مخاطرات جدی ازجمله افسردگی مواجه ساخت که جامعه اسلامی نیز از آن آسیبها بی بهره نبوده است. از این رو افزایش افسردگی در نظام اسلامی معلول پیامدهای سبک زندگی غربی است که از فقدان آینده شناسی ایمانی نشأت می گیرد.

حال آنکه جامعه انتظار محور نه تنها دچار بی هنجاری نمی شود بلکه امید اجتماعی آن جامعه در بالاترین حد ممکن قرار می گیرد و برخلاف جوامع غربی که پیشرفت به همراه دل مردگی است لیکن فرهنگ انتظار و فرایند ظهور نوعی امید اجتماعی به جامعه تزریق می کند که پیوند پیشرفت و معنویت را با یکدیگر توأم می سازد؛ همچنان که در «دعای عهد» به آن اشاره شده است: «اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ، وَ أَحْیِ بِهِ عِبادَکَ؛ ای خدا شهر و دیارت را به وجود او معمور ساز و بندگانت را به واسطه ی او زنده ساز«.

لذا فرایند ظهور و اصل انتظار آینده را می سازد و انفعال را در مواجهه با مشکلات از جامعه اسلامی دور می سازد، لذا شکوه جشن نیمه شعبان در نوع خود دست رد به نهیلیسم غربی است که آینده و پیشرفت را بدون معنویت تعریف کرده است، حال آنکه معنازایی جشنهای نیمه شعبان، افسردگی، بی معنایی و تکرار را بر نمی تابد، بلکه مفهوم انتظار، جزئی پایدار و اساسی  در گفتمان اسلامی است که از طریق آینده شناسی مومنانه به مثابه سرمایه ای فرهنگی اجتماعی در چارچوب فرهنگ و هویت اسلامی ایرانی عمل کرده و مقدمه سازی حقیقی اصل ظهور منجی موعود(عج) را تسهیل می سازد.

کد خبر 3977537

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha