خبرگزاری مهر، گروه استانها – بهنام عبداللهی: فیلم ائو (خانه) ساخته اصغر یوسفینژاد در جشنواره جهانی فیلم فجر با کسب سه جایزه «نتپک»، «سیمرغ سیمین بهترین فیلمنامه» و «سیمرغ زرین بهترین فیلم جشنواره»، توانست موفقیت بزرگی به دست آورده و مورد توجه منتقدین سینما و رسانهها قرار بگیرد.
این فیلم که به زبان ترکی است و تمام عوامل و بازیگران آن بومی تبریز و آذربایجان شرقی هستند، از فیلمنامه متفاوتی نیز برخوردار است که این در کنار بهکارگیری بازگیران تئاتری باعث شده منتقدان به این نتیجه برسند که ائو پیشنهادی جدید برای سینمای ایران است.
اصغر یوسفینژاد سازندهی فیلم ائو است که تنها یک اثر دیگر به نام «باران رویاها را نمیشوید» در کارنامه او دیده میشود. یوسفینژاد متولد سال ۱۳۴۸ در تهران است و از سال ۶۹ با ساخت فیلم هشت میلیمتری «سیاه و سفید» فعالیت خود را در عرصه سینما آغاز کرد. در کارنامه او چندین فیلم کوتاه و یک سریال مستند نیز دیده میشود. فیلم ائو اولین فیلم بزرگ محدثه حیرت، بازیگر اصلی این فیلم به شمار میرود.
در بخش اول میزگرد فیلم ائو که با حضور اصغر یوسفینژاد (کارگردان، تهیهکننده و نویسنده)، رامین ریاضی (بازیگر) و علیرضا فرشی (مدیر تولید) برگزار شد، سعی کردهایم به عوامل کلان و اصلی درخشش این فیلم در جشنواره جهانی فجر بپردازیم. مشروح گزارش این نشست را در ادامه میخوانید.
*با وجود اینکه منتقدان جدی سینما و نیز متخصصان این حوزه پس از موفقیت فیلم ائو درباره عوامل درخشش آن اظهار نظرهای بسیاری کردهاند، ولی بیشک عوامل فیلم ائو بهتر از هرکسی به یاد دارند که برای رسیدن به اوج کدام راه را انتخاب کرده بودند. اینطور است؟
علیرضا فرشی: من از جمله اولین نفرهایی بودم که فیلمنامه ائو را میخواند و از همان ابتدا میشد دریافت که با فیلمنامهای متقاوت رو به رو هستیم. فیلمنامهای بود که در آن هم میشد درام دید، هم اکیپ و هم... که در مجموع باعث شد من فکر کنم این فیلمنامه هرطور هم کار شود عالی از آب در میآید که خوشبختانه هم چنین شد.
از دیگر عوامل موفقیت ائو باید بگویم که آقای یوسفینژاد در قبال کارگردانی نیز بسیار متفاوت عمل کردند و این تفاوت را میشد در انتخاب بازیگران به صورت ملموسی دید. یوسفینژاد از اول میدانست میخواهد چکار بکند و کجا برود که در همین راستا عمل میکرد. انتخاب بازیگران حرفهای و تازهکارعرصه تئاتر به عبارتی سینکشدن فیلم با مجموعه هنرهای نمایشی از جمله اقدامات متفاوت کارگردان و نیز موفقیت فیلم بود.
در حین تولید فیلم، فضا آزاد بود برای اظهار و اعمال نظر. هر صحبتی میشد رویش فکر میشد و این نشانگر حرکتی صد در صد سینمایی بود. فیلم ائو هرچند فیلمی کاملا مستقل و بومی است ولی از طرفی دگر کاملا حرفهای است. فکر می کنم این سه عامل دلایل اصلی موفقیت فیلم ائو هستند که همه مدیون سالها تلاش آقای یوسفینژاد است که اکنون به پختگی کامل رسیده است.
*همانطور که اشاره شد، یکی از عوامل موفقیت ائو استفاده از بازیگران تئاتر عنوان میشود. اما استفاده از بازگیران تئاتر در سینما، برای خود بچههای تئاتر چه طعمی دارد؟ و اینکه چه مرزهایی میتوان بین بازیگری تئاتر و سینما قائل شد؟
رامین ریاضی: دو مطلب وجود دارد در اینباره که بابت یکی خوشحال هستم و بابت یکی ناراحت. در شهر و خطه ما بحث بیگانهپسندی وجود دارد. هروقت هنرمند یا هر فردی از پایتخت بیاید و اینجا کار کند ما قدر او را خوب میدانیم و امکانات خوبی در اختیارش میگذاریم ولی به فیلمسازان خودمان چون جلوی چشم هستند، ارزش زیادی نمیدهیم.
فیلم ائو باعث شد پایتختیها هم به این نتیجه برسند که چنین اتفاقات خوبی میتواند در شهرهای دیگر هم رخ بدهد. فیلم ائو با درایت و مدیریت و باور، یک اتفاق خوب ایجاد کرد به طوری که فیلمسازهای دیگر را هم به حرکت درآورد و امیدوار ساخت.
اینکه مرز بین بازیگری تئاتر و سینما دقیقا چه چیزهایی است، بحثی بس مفصل است که از حوصله جمع خارج است ولی باید گفت یکی از رموز موفقیت تئاتر تداوم حسی در آن است. یعنی بازیگر باید تلاش کند تداوم حسی را به دور از هرگونه تنش ذهنی در طول نمایش نگه دارد و اینکه همین موضوع در سینما نیز به کار گرفته شود، درایت کارگردان به شمار میآید. برای نشان دادن درایت که لازم نیست کارگردان همیشه بنری در دست بگیرد و بگوید من با درایت هستم!
کارگردان با حوصله تمام بازیگران را یاری میکرد و مهم این بود که فیلم برآیند خوبی داشته باشد و حالا احساس میکنم فیلم ائو هرکجا برود، بهترینها حقش خواهد بود.
*بیشتر هنرمندانی که در پایتخت زندگی نمیکنند، معمولا از اینکه نمیتوانند در شهر یا محل زندگی خود به دلیل نبود پتانسیلها و امکانات کافی پیشرفت و رشد کنند، گلایهمند هستند و همین موجب شد در مدتزمانی طولانی و در پی مهاجرت هنرمندان سراسر کشور، تهران مبنا و معیاری در این حوزهها تلقی شود. ائو چقدر توانست این فضای بیاعتمادی را از بین برده و هنرمندان را نسبت به پیشرفت در شهر و دیار خودشان امیدوار کند؟
اصغر یوسفینژاد: این بحث بیاعتمادی دو جنبه دارد. یکی مربوط میشود به خود فرد یا هنرمند که نسبت به تواناییهای خود بیاعتماد است و در مقابل این بیاعتمادی، ائو یا هر موفقیت دیگری نمیتواند بر او تاثیر بگذارد. فضای بیاعتمادی دیگر مربوط میشود به عموم مردم و فضای حاکم. شکستن فضای بیاعتمادی کاذبی که اکنون بر تبریز و آذربایجان شرقی و سایر شهرستانهای ایران حاکم است، جزو مسائلی است که برایم از ابتدا مهم بود و هرچند نمیتوان اکنون بطور کامل قضاوت کرد، ولی نشانههایی دیده میشود که ائو تا حدودی توانسته این فضا را از بین ببرد.
از سال ۸۲ که کارهای داستانی انجام دادهام، من اولین فردی بوم که در را به سوی بازیگران حرفهای تهران در تبریز و آذربایجان باز کردم تا در فیلمهای ما حضور یابند. برداشتهای اولیه این بود که من بازیگران خودمان را قبول ندارم؛ درحالی که من در قبال یک بازیگری که از تهران میآوردم، ۱۰بازیگر بومی استفاده میکردم و قصد داشتم آن فضا از بین برود و بازگیران بومی هم ببینند که میتوان در برابر بازگیر حرفهای تهران بازی کرد بدون هیچ مشکلی. قصد داشتم تا ببینند در بعضی جاها بازیگران ما بالاتر هستند و در بعضی جاها آنها، مهم هم این بود که مرزها تا حدودی از بین بروند و باهم باشیم و کار کنیم.
اما در مورد فیلم ائو، جایی که میخواستم جدیترین کارم را آغاز کنم بدون هیچ تردیدی به بازگیران بومی خودمان مراجعه کردم چون احساس کردم بچههای اینجا مرا بسنده میکنند.
ما باید با فیلمهایی چون ائو به این نتیجه برسیم که ما نیز جزوی از سینمای ایران هستیم. مشکلات و نقاط قوتی که سینمای ایران دارد، ما هم داریم. ممکن است از ۵ کارگردان تهران سطح بالاتری داشته باشیم و از ۴ کارگردان آنجا سطح پایینتر و این طبیعی است.ما باید با فیلمهایی چون ائو به این نتیجه برسیم که ما نیز جزوی از سینمای ایران هستیم. مشکلات و نقاط قوتی که سینمای ایران دارد، ما هم داریم. ممکن است از ۵ کارگردان تهران سطح بالاتری داشته باشیم و از ۴ کارگردان آنجا سطح پایینتر و این طبیعی است. بخشی از این مرزهای کاذب بیرونی و بخشی نیز خودساخته هستند ولی ائو تلاش کرد این مرزها را از بین ببرد. امید داریم همان امکانات و عواملی که ائو را در تبریز تولید کرد، بتواند فیلمهای موفق دیگری را نیز خلق کند.
فیلمسازان معتقد هستند ائو یک پیشنهاد جدید برای سینمای ایران است و اینهمه شهر و اینهمه هنرمند در سرتاسر ایران وجود دارند که میتوان با آنها به موفقیتهای بزرگ مشابهی دست یافت. اینکه فیلم رسمی شبکه ۳ سیما، آنا، اصلیترین فاز خود را اینجا ضبط کرد نشان از بازگشت اعتماد به نفس به این خطه را دارد.
*از دیگر مشکلاتی که معمولا فیلمسازهای شهرستانها با آن درگیر هستند و دست و پنجه نرم میکنند، نبود منابع مالی و اسپانسر است. علت اصلی اینکه اسپانسرها سراغ فیلمسازهای شهرستانی نمیآیند چیست و چگونه میتوان این معضل را حل کرد؟
فرشی: اسپانسر وقتی پا پیش میگذارد که از بازگشت سرمایه خود اطمینان داشته باشد و اطمینان زمانی به وجود میآید که یک فیلم برود جلو و راه را هموار کند. وقتی وضعیت را میدیدم، خود من هم اگر اسپانسر بودم نمیآمدم جلو. باید حرکتی رخ میداد و شرایطی به وجود میآمد تا موفقیت فیلم ثابت شود و سرمایهگذار اعتماد کند.
عمدتا اسپانسرها بازیگر ستاره میخواهند تا حداقل فیلمشان دیده شود و به رسانههای تصویری راه پیدا کند ولی اکنون سرمایهگذاران با استناد بر موفقیت فیلم ائو که فیلمی با ماهیتی کاملا مستقل است، میتوانند به فیلمها و فیلمسازان تبریزی اعتماد کنند و فیلمهای موفقی با پشتیبانی سرمایهگذارها تولید شود.
*طبیعتا بازیگر نیز از کارگردان انتظارهایی دارد. ائو چقدر توانست خواستهها و اهداف بازیگران را برآورده کند؟
ریاضی: هر هنرمند یا هرفردی که در یک حیطه مشخص شاغل است، طبیعتا انتظاراتی دارد. من به شخصه در عرصه سینما دوست ندارم کارگردانی کنم و به بازگیری بسنده میکنم. قطعا در کنار اینکه همه عوامل میخواستیم فیلم خوب از آب در بیاید، دوست داشتیم کار خودمان را هم به نحو احسن انجام دهیم.
فیلم فقط خود بازیگر نیست، بلکه انتقال اندیشه فیلم از کارگردان به بازگیر است که تلاش کردیم این اتفاقات تا حد قابل قبولی رخ بدهد. مهمترین چیز برای من از ائو تجربه بود؛ آن هم تجربهای خوب! چیزهای خوبی با ائو به دست آوردم و امیدوارم مخاطب نیز کار را دوست داشته باشد چون میزان نظر مخاطب است.
*همانطور که در ابتدای گفتگو هم اشاره شد، فیلمنامه خوب و متفاوت ائو از ارکان موفقیت این فیلم در جشنواره جهانی فیلم فجر به شمار میآید. این داستان چگونه به دنیا آمد و چگونه به تکامل رسید؟
یوسفینژاد: نمیدانم از کجا آمد! شاید در بعضی فیلمها بشود گفت که مشخصا موضوع داستان از کجا نشات گرفته ولی اکثر فیلمها داستانهایی دارند که در طی پروسهای طولانیمدت و به عنوان مجموعهای از زندگی و تجربیات فیلمساز به وجود میآید. خوشبختانه ما از موهبت فیلمساز بودن برخوردار هستیم و میتوانیم عقاید و افکاری که شاید سراغ هرکسی بیاید را در قالب فیلم ارائه کنیم.
داستان ائو خیلی زمان است که با من زندگی می کند: اینکه من چرا نمیتوانم خودم باشم؛ من برای خودم ماهیتی دارم ولی چرا دور و بریهایم اجازه نمیدهند من خودم باشم و مدام میخواهند کسی باشم که آنها میخواهند. این محور اصلی فیلم ائو و درد جامعه ماست.
فاصله گرفتن از اصل که درد بزرگ بشریت است، میتواند علمی باشد، مثلا اینکه یک روز میرویم کوچه و دختر همسایه را نمیشناسیم چون شکل و قیافهاش را آنطور که مردم دوست دارند درآورده است. همجنین میتواند ایدئولوژیک باشد. ما در ائو ریز به ریز به مصادیق این موضوعات پرداختهایم. اولین تصویر من از ائو جنازهای بود که دور و برش را ادمها گرفته بودند، این تصویر رفته رفته رشد یافت و تبدیل به یک موجود کامل شد.
ادامه دارد...
نظر شما