استاد انصاریان مطرح کرد؛

خبرهایی را که در فضای مجازی می‌بینید بلافاصله قبول نکنید

خبرهایی را که در فضای مجازی می‌بینید بلافاصله قبول نکنید

شیخ حسین انصاریان گفت: در حال حاضر در کشور هر روز صدها خبر یا می‌شنویم یا در تلفن‌های همراه و سایر وسایل الکترونیکی می‌بینیم، خبرهایی را که می‌بینید بلافاصله قبول نکنید.

به گزارش خبرنگار مهر، استاد حسین انصاریان در نخستین جلسه سخنرانی خود در حسینه مکتب الزهراء(س) مشهد، اظهار کرد: امیرالمؤمنین(ع) در بخش اولِ یکی از خطبه‌های نهج‌البلاغه می‌فرمایند: کسی که بهشت را پیش رو دارد و دوزخ را روبروی خود دارد، پایان راهی که در دنیا طی می‌کند، یا بهشت است یا دوزخ و مقصد سومی وجود ندارد؛ عقیده‌مند به بهشت و جهنم برای انجام کارهای مثبت می‌کوشد و برای ترک کارهای حرام به خودش زحمت و رنج می‌دهد.

چه کسی اولین بار بهشت و جهنم را مطرح کرد؟

وی درباره اینکه بهشت و جهنم از چه زمانی مطرح شده است، گفت: منابع ما یعنی قرآن و روایات اهل‌بیت(ع) شروع سخن‌ گفتن از بهشت و جهنم را با شروع بیان دین هماهنگ می‌دانند؛ یعنی زمانی که پروردگار مهربان عالم، دین را به‌عنوان طرح یک زندگی پاک و سالم ارائه کرده، در همان زمان هم روی‌آوردندگان به دین را روی‌آورندگان به بهشت شمرده و پشت‌کنندگان به دین را حرکت‌کنندگان به‌سوی جهنم دانسته است. خدا بوده که مسئله بهشت و جهنم را برای اولین‌بار مطرح کرده و بعد از پروردگار، 124 هزار پیغمبر از این دو محل نام برده‌اند و در کنار انبیاء، 114 کتاب آسمانی - که آخرینش قرآن مجید است - از بهشت و جهنم در صدها آیه نام برده‌اند؛ بعد از پیغمبر اسلام(ص) و بعد از نزول قرآن هم، دوازده امام معصوم(ع)، صادق، راستگو، بی‌نظر و خیرخواه، از بهشت و جهنم نام برده‌اند. از نظر عقلی نمی‌ توان گفت که خبر خدا، 114 کتاب، 124 هزار پیغمبر و دوازده امام از بهشت و جهنم دروغ است؛ برای یک دروغ که این‌ همه راستگو، بی‌نظر و خیرخواه، سرمایه‌گذاری نمی‌کنند.

هیچ گاه علتی برای دروغ‌گفتن راستگویان عالم پیدا نمی‌کنیم

استاد انصاریان ادامه داد: دروغ‌گفتن بر پروردگار عالم همه جا و نسبت به همه چیز محال است، وجود مقدس خدا بر بهشت و جهنم آگاه است و با برپاکردن قیامت، بهشت و جهنم هم ظهور می‌کند و آشکار می‌شود. دروغ گفتن این سه منبع مقدس و آگاه در مورد وجود بهشت و جهنم محال است چرا که کسی دروغ می گوید که سودی از دروغ گفتن عاید او شود، مثلاً شخصی دروغ می گوید تا رأی قاضی را منحرف کند و پرونده را به سود خود تمام کند؛ یا دروغ می گوید تا طرف مقابل را برای کاری که نکرده‌، قانع کند، اما پروردگار عالم، انبیاء و ائمه طاهرین(ع) با کدام ‌یک از این موارد روبرو بودند!؟ ما باید فکر کنیم که دروغگو چرا می‌خواهد دروغ بگوید و آیا علت دروغ در وجود مقدس پروردگار، انبیاء، 114 کتاب و دوازده امام(ع) موجود است!؟ تا قیامت هم زنده باشیم، بچرخیم و بگردیم، علتی برای دروغ‌گفتن راستگویان عالم پیدا نمی‌کنیم.

وی به حضور و وجود نمونه های برتر در تاریخ اسلام اشاره و اظهار کرد: زمانی مردم یمن به پیغمبر(ص) نامه نوشتند یا نماینده ای فرستادند و از پیامبر(ص) مبلغ دین خواستند، آنان نوشتند: یا رسول‌ الله، ما علاقه داریم که دین خدا را بفهمیم؛ شما برای ما عالمیوارد به دین، بفرستید. پیغمبر اسلام هم قبول کردند و شخصی را به نام معاذ ‌بن‌ جبل انتخاب کردند و به او فرمودند: به یمن برو و مردم را با این مقداری که از قرآن، دین و معارف الهی یاد گرفته‌ای، آشنا کن.

مالک اشتر در میان جمعیت کرهٔ زمین هم ‌وزن ندارد

استاد انصاریان به چهره های تربیت شده اسلام در یمن اشاره و تصریح کرد: مردم یمن در پذیرش دین یک جامعه کم‌نظیری بودند؛کمیل ‌بن ‌زیاد نخعی کسی بود که دعای کمیل را اولین‌بار از امیرالمؤمنین(ع) نقل کرد و به نام خودش ثبت شده است. کمیل از حضرت تقاضا کرد و امیرالمؤمنین(ع) نیز شمرده ‌شمرده در روز جمعه این دعا را برای او خواند و کمیل هم آن را نوشت و پخش کرد؛ عابس‌ بن ‌شبیب شاکری، یکی از بالاترین چهره‌های ایمان و یکی از 72 تن اصحاب سید الشهدا و از یمنی‌هاست؛ اویس قرن از یمنی‌هاست و از همه این تعداد بالاتر مالک‌ اشتر نخعی است. مالک اصالتاً اهل یمن بود. امیرالمؤمنین(ع) دو جمله دربارهٔ مالک دارد که کوه، طاقت این دو جمله را ندارد و واقعاً شگفت آور است که بعضی از بندگان پروردگار، خودشان را در معرفت و در عمل به کجا رساندند؛ در حال حاضر اگر خدا مالک را از عالم برزخ به دنیا بیاورد و به او بگوید: مالک یکسال برو و در این کرهٔ زمین بمان و بین مردم باش؛ مالک همچنان در بین هفت‌ میلیارد جمعیت کرهٔ زمین هم ‌وزن ندارد؛ در اهل ایمان، در شیعه، در آخوند، در عالم، در مرجع تقلید، در بازاری خیلی متدین، هم‌وزن ندارد به دلیل اینکه وقتی خبر شهادت او را به امیرالمؤمنین(ع) دادند، حضرت بلافاصله به مسجد کوفه آمدند و به منبر رفتند و درباره مالک سخنرانی کردند که در نهج البلاغه موجود است. سید رضی این سخنرانی را نقل کرده است، در یکی از این جملات امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «مالک تا روز قیامت مادری را سراغ ندارم که مانند تو را بزاید» انسان از خودش خجالت‌زده می‌شود که ما در قرنِ وسایل الکترونیکی زندگی می‌کنیم و خیلی راحت به رشته‌های مختلف علمی دسترسی داریم، در دل تمدن بار آمده‌ایم؛ اما در این ‌زمینه چقدر پس‌ افتاده هستیم.  

به امام اقتدا نکردن باعث هلاکت و دوزخی‌ شدن می شود

وی با بیان اینکه امامان انسان های برتر در عقل و علم هستند و به همین دلیل علم آنها نسبت به آینده و گذشته فراگیر است، اظهار کرد: اگر امیرالمومنین(ع) به عنوان امام، از آینده خبر نداشته باشد و نداند که تا روز قیامت مانند مالک آفریده نمی شود، دیگر امام نخواهد بود. کلمهٔ امام در قرآن مجید است و خدا در سورهٔ انبیاء، امام نام‌گذاری کرده است: «جعلناهم ائمة مستقیماً؛ خود من اینان را به‌عنوان امام انتخاب کرده‌ام» امام هستند چون امتیازات کاملی داشتند، از جمله همین امتیاز علمی که دانش شان به گذشته و به آینده فراگیر بود. در نهج‌البلاغه نقل شده که امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «فاستنطقوه»، از قرآن بپرسید؛ اما قرآن که زبان ندارد تا جواب شما را بدهد، بیایید از من بپرسید - که من زبان قرآن هستم - در قرآن مجید «علی ان فیه علم ما یأتی»، دانش به آینده «والحدیث عن الماضی» و تمام اخبار گذشته وجود دارد؛ یعنی من که زبان قرآن هستم، از نظر علمی به تمام آینده و گذشته وصل هستم. لذا جلوافتادن از امام حرام است و بدین معناست که من خودم می‌دانم و به فکر خودم می‌رسد، من حق و باطل را تشخیص می‌دهم، یعنی من بالاتر از امام هستم؛ درحالی‌که این حرف یک "دروغ" است. البته عقب ‌افتادن از امام یعنی امام را رها کردن و به او اقتدا نکردن هم باز باعث هلاکت و دوزخی‌ شدن است.

وی گفت: اصول کافی بعد از قرآن مجید و نهج ‌البلاغه و صحیفه، از معتبرترین کتاب‌های ماست البته هر کتابی غیر از قرآن قابل نقد است؛ مثلاً در اصول کافی چند روایت هست که من خودم به این نتیجه رسیدم که نقل کلینی(ره) نیست، بلکه این روایات را در زمان‌هایی که کتاب‌ها خطی بود و یک عده‌ای می‌نوشتند و مزد می‌گرفتند، وارد این کتاب کرده‌اند؛ وگرنه ردهٔ علمی کلینی(ره) خیلی بالاتر از این است که بعضی از این روایات را خودش وارد کرده باشد؛ اما نود درصد روایات اصول کافی قابل اعتماد است. حدود شانزده‌ هزار روایت در دورهٔ کافی است و این روایت در جلد دوم است؛ در این روایت آمده، یک ‌نفر محضر مبارک امیرالمؤمنین(ع) می‌آید و به ایشان می‌گوید: «اُحبک»، من تو را دوست دارم. در کتاب شریف کافی است که حضرت چند لحظه‌ای سرشان را پایین انداختند، بعد سرشان را بلند کردند و فرمودند: یقیناً در دوستی من دروغ می‌گویی و تو ابداً من را دوست نداری!گفت: علی ‌جان، از کجا از قلب من خبر داری که من دروغ می‌گویم؟ باید از دل من خبر داشته باشی که من دوستت ندارم و به من بگویی دورغ می‌گویی؛ از کجا می‌گویی دروغ می‌گویم؟ حضرت فرمودند: من به قلبت کار ندارم و نیازی هم نبوده که از دلت بفهمم که من را دوست داری یا نداری؛ من همین چند لحظه‌ای که فکر کردم، تمام ارواح عاشقانم را از زمان آدم تا قیامت نگاه کردم، تو در بین آنها نبودی، پس دروغ می‌گویی! این علم، آگاهی و دانش امام است.

خبرها را بلافاصله قبول نکنید و درباره آنها تحقیق کنید

استاد انصاریان اظهار کرد: شاید اگر فردی به شما بگویند که دوستتان دارد، حرف خوبی باشد، اما دانشمندان می‌گویند «خبر یحتمل صدق و الکذب»، خبری که می‌شنوید، احتمال دهید که راست یا دروغ است؛ وقتی با دلیل برایتان ثابت شد خبر راست است، قبول کنید؛ اما وقتی ثابت شد، خبر دروغ است، رد کنید و گوش ندهید. در حال حاضر در کشور خودمان، هر روز صدها خبر یا می‌شنویم یا در تلفن‌های همراه و سایر وسایل الکترونیکی می‌بینیم، پروردگار عالم می‌فرماید: "سماعون للکذب" نباشید و به دروغ گوش ندهید. خبرهایی که می‌بینید را بلافاصله قبول نکنید و درباره آنها تحقیق کنید؛  اگر به راست بودن آنها رسیدید، بپذیرید وگرنه، قبول نکنید، نقل هم نکنید.  

سه ‌نفر کنار اعمالتان هستند و به کارکرد کنونی شما آگاهند

وی به وجود سه ناظر بر اعمال ما در دنیا اشاره و تصریح کرد: خداوند در سورهٔ توبه می‌فرماید: همواره سه ‌نفر کنار اعمالتان هستندو به کارکرد کنونی شما آگاه هستند، «فسیری الله عملکم» خدا، «فسیری الله عملکم و رسوله»، پیغمبر(ص) و «و المؤمنون» دوازده امام(ع).   

استاد انصاریان افزود: شاید فکر می‌کنید پروندهٔ قیامت یک جلد ضخیم با مثلاً پنج‌ هزار صفحه است که شماره‌بندی شده و تاریخ و روز زندگی و گناهی که مرتکب شدیم را از پانزده ‌سالگی در آن نوشته‌اند؛ اما چنین پرونده‌ای در قیامت نداریم و قرآن هم به این پرونده اشاره‌ای ندارد. «شهد علیهم سمعهم و ابصارهم و جلودهم»، چشمتان، گوشتان و پوستتان در قیامت به کل اعمالتان شهادت می‌دهند، چون همهٔ اعمالتان در گوش، چشم و پوست ضبط است. «نختم علی افواههم و تکلمنا ایدیهم و تشهد ارجلهم»، یک صفحهٔ پرونده دست و یک صفحه پا هست؛ یک پروندهٔ قیامت خودمان، یک پرونده‌ علم خدا، یک پرونده‌ علم پیغمبر(ص) و یک پرونده‌ علم ائمهٔ طاهرین(ع) است. کدام ‌یک می توانیم در قیامت گناهانمان را در کنار پروندهٔ وجودی خود، خدا، پیغمبر(ص) و ائمه(ع) انکار کنیم؟ چگونه می توانیم به چشم، گوش و پوست بگوییم ما گناهی نکردیم و دروغ می گویید!؟

استاد انصاریان نسبت به سخنان منبریان انتقادی کرد و گفت: نمی دانم چرا این نکات را دیگر گویندگان روی منبرها نمی گویند، بهتر است به جای هزینه‌کردن وقتِ مردم در مورد آمریکا و اسرائیل و این حزب و آن حزب و راست و چپ که تا به امروز هیچ سودی از این صحبت ها نبردیم بلکه ضرر هم کرده‌ایم، مردم را با کتاب خدا و روایات آشنا کنیم؛ مردم از این حرف‌ها خسته شده‌اند و این صحبت ها را پس می‌زنند؛  آنها را با مسائل الهی آشنا کنید؛ برای مردم از قرآن و روایات ترمز باطنی درست کنید؛ مردم را متوجه خدا کنید؛ دو چیز در این مملکت کاملاً گم شده است: یکی خدا و دیگری قیامت.

کد خبر 4035431

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha