۱۳ شهریور ۱۳۹۶، ۸:۰۱

یک پژوهشگر حوزه علوم قرآنی تشریح کرد:

روش‌شناسی تفسیر «نظام القرآن و تأویل القرآن بالفرقانِ» فراهی

روش‌شناسی تفسیر «نظام القرآن و تأویل القرآن بالفرقانِ» فراهی

عبدالحمید فراهی از برجسته ترین افرادی است که نظریه «نظام قرآن» را به عنوان روشی تازه در تفسیر قرآن پی ­ریزی کرده است. از نظر او، قرآن دارای معانی بسیاری است که برطبق نظام مختلف آمده است.

خبرگزاری مهر، گروه دین اندیشه_ نسرین دمیرچی: عبدالحمید فراهی، نگارنده تفسیر «نظام القرآن و تأویل القرآن بالفرقان» از برجسته ترین افرادی است که نظریه «نظام قرآن» را به عنوان روشی تازه در تفسیر قرآن پی­ ریزی کرده است. فراهی معتقد است که هر متنی طبعاً به طور مستقیم یا غیرمستقیم نظارتی بر واقعیات فرهنگی و اجتماعی زمانه خویش دارد. در مورد متن وحیانی نیز این نکته وجود دارد که به وجهی ناظر به حوادث و واقعیات فرهنگی اجتماعی عصر نزول است؛ زیرا به غرض هدایت و ارشاد و تربیت الهی مخاطبان نازل شده است؛ بنابراین چون قرآن در بین اعراب و در فضای آن زمان نازل شده، از استعمالات و اسلوب رایج بین آنان در قرآن استفاده شده است تا برای آنان قابل فهم باشد.

در خصوص روش‌شناسی تفسیر او با سیده زینب حسینی، پژوهشگر حوزه  علوم قرآنی و تفسیر به گفتگو نشستیم.

*عبدالحمید فراهی کیست؟ چه آثاری دارد؟

عبدالحمید بن عبدالکریم بن قربان بن تاج علی فراهی انصاری، معروف به حمیدالدین و ابی احمد، در صبح روز چهارشنبه ششم جمادی الثانی سال ۱۲۸۰ قمری در خانواده­  ای علمی در روستای فریها - یکی از بزرگ­ترین روستاهای هند- به دنیا آمد. در ۱۰ سالگی قرآن را حفظ کرد. طی مدت ۹ ماه زبان فارسی را آموخت به گونه ­ای که دیوان شعری به زبان فارسی دارد. سپس به آموختن زبان عربی روی آورد و به اندازه ­ای در این زبان تبحر یافت که کتاب جمهرة البلاغه را در رد عبدالقاهر جرجانی نگاشت. پس از آنکه در این دو زبان استاد شد، زبان انگلیسی را در دانشگاه علیگره آموخت و رساله ­ای در رد عقیده نصاری درباب شفاعت و کفاره به زبان انگلیسی تألیف کرد. سپس در همان دانشکده، زبان عبری را از مستشرق یهودی به نام جوزف هوروفیتس آموخت. این زبان بسیار برای او کارآمد بود و در مقایسه تطبیقی میان قرآن و تورات و همچنین در نوشتن ردیه علیه یهود و نصاری در برخی مسائل از آن استفاده کرد. برای نمونه در کتاب «الرای الصحیح فیمن هو الذبیح» ، سیزده دلیل تورات مبنی بر اینکه ذبیح اسحاق است را رد کرده است.

فراهی در علم قرآن تبحر داشت، معاصران او را ترجمان قرآن نامیده بودند. رشیدرضا درباره او می ­گوید: «او راه نوینی را در اسلوب تفسیری بنا نهاده و فهم موثری از قرآن دارد.»

فراهی فلسفه جدید را در دانشگاه علیکره نزد مستشرق معروف توماس آرنولد فراگرفت و برای آموختن علوم نقلی و عقلی به شهر لکنؤ سفر کرد. او در علم قرآن تبحر داشت. معاصران او را ترجمان قرآن نامیده بودند. رشیدرضا درباره او می ­گوید: «او راه نوینی را در اسلوب تفسیری بنا نهاده و فهم موثری از قرآن دارد.» فراهی درحال تلاوت قرآن در نوزدهم جمادی الثانی سال ۱۳۴۹ قمری در شهر مثورا در شمال هند درگذشت.

در میان تألیفات چاپ شده فراهی، بیست و یک اثر به زبان عربی، چهار اثر به زبان فارسی، دو اثر به زبان اردو و یک اثر به زبان انگلیسی است. همچنین از وی تألیفات دست­نویسی وجود دارد که پنج تألیف در حیطه قرآن و علوم قرآنی و دوازده تألیف در حیطه موضوعات مختلف است. به عنوان نمونه از مهم­ترین آثار فراهی عبارتند از: الإمعان فی اقسام القرآن، مفردات القرآن، تفسیر نظام القرآن و تأویل القرآن بالفرقان، جمهره البلاغه (در نقد نظریه محاکات و رد دیدگاه جرجانی).

*چرا شناخت روش و رویکرد وی در تفسیر حائز اهمیت است؟

عبدالحمید فراهی از برجسته ترین افرادی است که نظریه «نظام قرآن» را به عنوان روشی تازه در تفسیر قرآن پی ­ریزی کرده است. از نظر فراهی، قرآن دارای معانی بسیاری است که برطبق نظام مختلف آمده است. نظم از نظر لغوی گردآوری و ضمیمه کردن چیزی به چیز دیگر است. نظام به هر نخی که مروارید و مثل آن را نظم می ­بخشد، گفته می ­شود.

عبدالحمید فراهی از برجسته ترین افرادی است که نظریه «نظام قرآن» را به عنوان روشی تازه در تفسیر قرآن پی ­ریزی کرده است

مراد از نظام در اصطلاح علمای علوم قرآن عبارت از ارتباط بعضی آیه ­های قرآن به بعضی دیگر است؛ به گونه ­ای که آیات مانند کلمه واحدی می­ شوند که دارای معانی هماهنگ می­ باشند.درباره‌ علت نام­گذاری این اثر به «نظام القرآن»، ضرورت دارد معنای نظام را از منظر فراهی تبیین کنیم.

به باور وی، مراد از نظام این است که سوره، یک واحد کامل بوده و جملات و آیات آن با هم هماهنگ باشند و در مرحله بعد با سوره قبل و سوره بعدش تناسب داشته باشد. اگر به همین ترتیب ادامه یابد، کل قرآن کلام واحدی می ­شود که با هم هماهنگ خواهند بود. زمانی که نظام در قرآن روشن شود، هر سوره صورت مشخصی می ­یابد که معانی آیات تحت عمود واحد به هم ربط خواهند یافت که دارای زیبایی و اتقان و وضوح می‌شوند.

*آیا به غیر از فراهی مفسر یا دانشمند علوم قرآنی دیگری نیز به مبحث نظام در قرآن پرداخته است؟

این نظریه در تفاسیری چون «البرهان فی علوم القرآن» و «الاتقان»  یافت می‌شود. اما نخستین مفسری که بر نظریه وحدت و انسجام سوره ‏های قرآن تأکید کرد، «اشرف علی تهانوی» بود. پس از او این دیدگاه که چگونه در هر سوره یک آیه با آیات قبل و بعد خود ارتباط می ‏یابد، در تفاسیری مانند «المنار» ، «فی ظلال القرآن» و «المیزان فی تفسیر القرآن» قابل ردیابی است. اما مفسر بزرگ شبه قاره هند، «عبدالحمید فراهی» دیدگاه تفسیری نظام یافته‌تر و جامع نگرتری نسبت به سایرین عرضه کرده است به‌طوری که موضوع نظام با نام او شناخته می‌شود.

*روش ایشان در تفسیر به چه شکل بوده است؟

در باور فراهی مآخذ خبری به اصل و امام و فرع و تبع تقسیم می­ شود. اصل و امام خود قرآن است و اولین چیزی که قرآن را تفسیر می­ کند، قرآن است. فرع و تبع چند قسمت است: یکی، احادیث نبوی و اقوال صحابه، به گونه ای که بهترین تفسیر نزد فراهی تفسیر توسط سنت نبی و اقوال صحابه است. دوم، شأن نزول است. فراهی مانند برخی از قرآن­ پژوهان معاصر شیعه همچون آیت الله معرفت، شأن نزول را سبب نزول آیه نمی­ داند. وی شأن و حال مردم در هنگام نزول آیه را شأن نزول می­ نامد.

فراهی مانند برخی از قرآن­ پژوهان معاصر شیعه همچون آیت الله معرفت، شأن نزول را سبب نزول آیه نمی­ داند. وی شأن و حال مردم در هنگام نزول آیه را شأن نزول می­ نامد

او می ­گوید شأن نزول حقیقت را درباره آیات روشن کرده و مفسر را به یقین می رساند، ابهامات موجود درباره آیه را برطرف ساخته و حکمت و جهت حکم را مشخص می نماید. سومین فرع، استعمالات لغت نزد اعراب می‌باشد.

فراهی معتقد است که هر متنی طبعاً به طور مستقیم یا غیرمستقیم نظارتی بر واقعیات فرهنگی و اجتماعی زمانه خویش دارد. در مورد متن وحیانی نیز این نکته وجود دارد که به وجهی ناظر به حوادث و واقعیات فرهنگی اجتماعی عصر نزول است؛ زیرا به غرض هدایت و ارشاد و تربیت الهی مخاطبان نازل شده است؛ بنابراین چون قرآن در بین اعراب و در فضای آن زمان نازل شده، از استعمالات و اسلوب رایج بین آنان در قرآن استفاده شده است تا برای آنان قابل فهم باشد.

چهارم، لغت و ریشه کلمه است. فراهی به مفردات و کلمات و ریشه آنها بسیار اهتمام دارد تا جایی که کتابی مجزا تحت عنوان «مفردات القرآن» نگاشته است و آن را به منزله مقدمه برای تفسیر خود می­ داند. کتب مقدس، پنجمین فرع هستند. به نظر فراهی، نزول قرآن بعد از کتب پیشین برای تکمیل ادیان گذشته و روشن ­سازی اختلافات پیروان آن ادیان بوده است. او کتابی دارد تحت عنوان «الاکلیل فی شرح الانجیل» که در آن به مقارنه بین انجیل و قرآن درباره مکان­های تاریخی که مسیحیان آنها را تحریف کرده ­اند، می ­پردازد.

*میزان بهره گیری فراهی از عقل و علوم عقلی در تفسیرش به چه میزان است؟

فراهی کتابی با عنوان «حجج قرآن» دارد که در آنجا بیان می­ دارد که یکی از علوم معروف و بهترین هدیه ­ای که خدا به انسان بخشیده است، علم حجت و بینات است که با آن اهل باطل را خوار می ­کنند. اما او منطق و فلسفه یونانیان را نقد می­ کند و علم دیگری به نام منطق اعلی را تأسیس می­ کند و اصولی را برای اقامه حجت بیان می­ کند و از قرآن برای آن دلیل می­ آورد.

وی برای عقل جایگاه ویژه ­ای در خلقت انسان قائل است و آن را اصل اولی برای احتجاج می ­داند، به شرط آن که از علم حق- یعنی علمی که از سوی خدا نازل شده- و عمل صالح پیروی کند. پس راه احتجاج در نزد او به کارگیری عقل، علم و عمل است.

*در انتها گرایش تفسیری فراهی چیست؟

با توجه به اینکه دانش شرح لغات در فراهی در اوج کمال است و همچنین اینکه وی با یک رویکرد موضوعی به معناشناسی کلمات از همه کاربردهای متنوع حقیقی و مجازی واژه ذیل یک عنوان بحث کرده است. در بیان معنای کلمات قرآن نیز به­ طور گسترده به فرهنگ عربی استناد کرده است. همچنین تلاش کرده است که برای هر واژه یک معنای اصلی و مرکزی معرفی کرده و دیگر معانی واژه را به آن برگرداند، می­ توان گرایش وی در«تفسیر نظام القرآن و تأویل القرآن بالفرقان» را یک گرایش ادبی دانست.

کد خبر 4070778

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha