به گزارش خبرنگار مهر، دو رمان «خاک آدم پوش» و «کاجها وارونهاند» به تازگی به عنوان کتابهای سوم و چهارم مجموعه «رمان ژانر» به تازگی توسط انتشارات هیلا منتشر و راهی بازار نشر شده اند.
پیش از این، دو کتاب رمانهای «مرد دیوانه» و «جمجمه جوان» به قلم محمدحسن شهسواری و لاله زارع به عنوان کتابهای اول و دوم این مجموعه چاپ شدند. کتابهای مجموعه رمان ژانر قرار است احیاکننده ژانرهای فراموش شده رمان فارسی باشند و تریلر، ترسناک، فانتزی، جنایی و علمی_ تخیلی خواهند بود.
«خاک آدم پوش» به قلم ضحی کاظمیو در ژانر فانتزی نوشته شده است. به تعبیر شهسواری دبیر این مجموعه، رمان کاظمیگرچه در زیرژانر خیال پردازی حماسی نوشته شده، وفاداری کاملی به آن ندارد، زیرا کمابیش اشاره میشود که حوادث رمان در بیشتر از ۳ هزار سال پیش و در دوره دوم حکومت عیلامیان اتفاق میافتد.
کاظمیدر رمان پیش رو سعی کرده با تحقیقات خود، فضای نیمه تاریخی نیمه فانتزی اثر خود را برای مخاطب باورپذیر کند. او همچنین از برخی خصایص حماسه و ویژگیهای تراژدی در کنار هم استفاده کرده است؛ یعنی هم سفر قهرمانی ایثارگر را نشان میدهد و هم به سقوط و تقدیر اشاره میکند.
در قسمتی از این رمان میخوانیم:
سر و صدای زیادی از بیرون اسطبل به گوش میرسد. صدای پرتاب تیر، فریاد شاتنها و بچهها، صدای شمشیرها که در هوا میچرخند، صدای جیغها و نالههای مذبوحانه، صدای دویدن، صدای افتادن، صدای باز و بسته شدن درها و باز دویدن، صدای تیر و شمشیر و جیغ و زمین افتادن. نیکاش لای در اسطبل را باز میکند. از وحشت عقب میرود. بهتر است همان جا بماند و خودش را مخفی کند. سربازانی که به روستا حمله کرده اند هیچ کس را زنده نمیگذارند. آنی هی چه؟ نکند سراغ او بروند! نه. مخفی شدن دیوانگی است، باید خودش را به آنی هی برساند. با صدای ضربههای محکمیکه به در و دیوار اسطبل وارد میشود به سمت کاهها میشتابد. آنها را کنار میزند تا به کف کثیف و خاکی اسطبل میرسد. خودش را جمع میکند و با تلی از کاه خود را میپوشاند. سه سرباز با زور در اسطبل را میشکنند و وارد آن میشوند. دور و بر را نگاه میکنند. کسی را نمیبینند. نیکاش نفس در سینه حبس کرده و سعی میکند لرزشی را که از ترس به جانش افتاده مهار کند.
این کتاب با ۲۷۸ صفحه، شمارگان ۹۹۰ نسخه و قیمت ۱۷ هزار تومان چاپ شده است.
کتاب چهارم مجموعه رمان ژانر هم، رمان «کاجها وارونه اند» نوشته سامان نورایی است که در ژانر تریلر جا میگیرد.
این کتاب، یک رمان تریلر روان شناسانه است که بیشتر از آن که بر سوال «قاتل کیست؟» تمرکز داشته باشد، هدف خود را بر نمایش «چگونگی» و «چرایی» قتل میگذارد. چگونگی قتل را نویسنده با استفاده از وجه تریلر ژانر و از طریق پس و پیش کردن زمان وقایع و ایجاد تعلیق از این راه، مدیریت کرده است. اما عمده تمرکز او بر چرایی قتل است.
سامان نورایی در این کتاب که اولین اثر چاپ شده از اوست، از امکانات ژانر گوتیک هم استفاده کرده است. او ماجرا را به زمان گذشته (انگلستان درگیر در جنگ جهانی دوم) برده و از سوی دیگر بخش اصلی ماجرای داستانش، مانند همه آثار گوتیک در مکانی غریب و تک افتاده رخ میدهد. این مکان در «کاجها وارونه اند» عمارت آقای ویلارد است.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
فردای آن روز ابرهای تیره باز هم مهمان آسمان بودند و قطرههای پراکنده باران همچنان گاه و بیگاه از آسمان فرو میافتادند. مسیری را که باید از مهمانسرا تا عمارت با پای پیاده طی میکرد، به سبب رگبار نیمه شب پر از گل و لای بود. حواسش را حسابی جمع کرد تا آرام قدم بردارد و تکههای کوچک گل شلوار تازه اش را کثیف نکند. قدمهایش کوتاه تر از حد معمول شده بود و همین به نحو چشمگیری از سرعتش میکاست. سرانجام با اندکی تاخیر به ساختمان سنگی عمارت رسید و مقابل در آهنی اش ایستاد، اما بلافاصله توجهش به منظره غریبی جلب شد. از آن سوی میلههای زنگ زده فلورا را دید که با کلاهی توری بر سر و عینک پهن آفتابی بر صورت کنار مسیر شنی ایستاده است، در حالی که دهها کلاغ با پرهای چرب و نیمه خیس بالای درختان باغ یا روی زمین به دورش جمع شده بودند.
این کتاب هم با ۳۰۳ صفحه، شمارگان ۹۹۰ نسخه و قیمت ۱۸ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما