به گزارش خبرنگار مهر، مطلب پیش رو گزارشی از وضعیت مسلمانان قزاقستان است که به همت غلامحسین علی محمدی، کارشناس فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی آماده شده و در اختیار خبرنگار مهر قرار گرفته است؛
تاریخچه ورود اسلام به قزاقستان به سده ۸ میلادی بر می گردد. در دوره حکومت عباسیان و حکومت تانگ در کشور چین، اسلام از آندلس رو به آسیای میانه و ترکستان گسترش یافت. در سده ۱۹ میلادی، اسلام در قزاقستان رشد چشم گیری کرد. تزارهای روس تصور کردند با قبول اسلام از طرف قبیلهها ی این کشور، آنها به هم نزدیک شده و تمدن واحدی ایجاد می شود؛ لذا روس ها در پذیرش اسلام از سوی قزاق ها و دیگر قبائل سختگیری نکردند. ولی برخلاف تصور روسها، نفوذ اسلام باعث شد مردم قزاق روحیه ظلم ستیزی پیدا کنند و باعث شد قزاقها بر ضد ظلم و ستم روس ها شورش کنند. روس ها که متوجه قدرت سیاسی مسلمانان بین قزاق ها شدند برای ساخت مساجد و فعالیت های دینی سخت گیری کردند.
امروزه بیشتر مردم قزاق سنی و حنفی هستند. ۶۰ درصد جمعیت این کشور را قزاق و ۱۰ درصد را اقوام ازبک؛ تاتارها و اویغورها تشکیل داداند که آنان نیز حنفی هستند. پس از سال ۱۹۹۱ و استقلال قزاقستان، اسلام خواهی در این کشور گسترش یافت به طوری که تشکل های دینی زیادی شکل کرفت و بیش از ۴۰۰ مسجد ساخته شد.
قالب شیعیان بیشتر در شهرهای مرکه، چیمکند، کوردای، اطراف آلماتی و آکتا ساکن اند و اهل جمهوری آذربایجان و استان های آذربایجان شرقی و غربی ایران هستند و برخی منابع جمعیت شیعیان قزاقستان را که به طور عموم آذری زبان هستند، ۳۰ هزار نفر و برخی دیگر تا یکصد هزار نفر نیز اعلام کردهاند که به واسطه سیاستهای استالینی در زمان شوروی به طور اجبار به کشور قزاقستان تبعید شدند. شیعیان این منطقه مساجد و حسینیه هایی برای اقامه نماز و برگزاری مراسم ها از جمله عزاداری ماه محرم و ماه رمضان و اعیاد قربان و فطر و غدیر دارند .
براساس منابع تاریخی دین اسلام و نفوذ فرهنگ اسلامی که از نیمه دوم قرن هفتم شروع شد و چندین سده به طول انجامید به طور موثری از طریق سرزمین خراسان تا نقاط دور دست دشت قبچاق گسترش یافت. اکنون قزاقستان به عنوان یکی از کانونهای قدیمی «تصوف» در آسیای مرکزی شناخته میشود و بنا به نظر کارشناسان طریقت عرفانی یسویه و فرقه صوفیه نقشبندیه در حیات معنوی قزاق ها حضوری برجسته دارد.
در سال ۱۹۹۱ بعد از فروپاشی شوروی و تشکیل جمهوری قزاقستان، رئیس جمهور قزاقستان، نور سلطان نظربایف ابتدا از حمایت اسلام خودداری کرد، اما مدتی نگذشت که موضع آشکاری در طرفداری از اسلام اتخاذ کرد که نمونه آن فرمان وی برای ساخت مسجد جدیدی در شهر آلماتی بود. او در مصاحبه ای گفت ما مسلمان سنی مذهبیم و می بایست پیرو آن باشیم. همچنین نظربایف در مصاحبه ای دیگر این جمله را بیان کرد: «ما نباید فراموش کنیم که ما مردم مسلمان هستیم و من معتقدم روابط ما با دولتهای عرب به زودی رشد کرده و بهبود خواهد یافت و دیگر زمان جدایی طولانی ما از دنیای اسلام به پایان رسیده است. اما در پشت این بیانات، واقعیات دیگری نهفته بود، واقعیاتی که با گذر زمان نشان داد آنچه برای سیاستمداران قزاق مهم و در اولویت بوده منافع ملی و شکل گیری هویت ملی آنان است نه هویت و ایدئولوژی اسلامی .
به همین دلیل امروزه بسیاری از روشنفکران محلی معتقدند که رابطه قزاقها با اسلام متناقض و نامتناجس است و اسلام تا کنون در گوشت و خون قزاقها نفوذ نکرده است. آنان در خصوص شخص رئیس جمهور بر این باورند که، نظربایف استاد مصالحه است. او همواره از واقعیت سیاسی با خونسردی استقبال کرده و در این باره می گوید: «می کوشم از دشمنان دوستان نزدیک بسازم». نظربایف نسبت به سایر روسای جمهوری آسیای مرکزی در مقابله با تهدیدات اسلام گرایی کمتر ابراز نگرانی می کند. خیلی از تحلیلگران در سالهای بعد از استقلال، بر اساس مشاهدات سطحی خود در تعامل قزاقستان با دنیای اسلام، بر این باور بودند که اسلام در قزاقستان بعد از دوران شوروی نقش اساسی و هویت دهنده دارد، اما واقعیت این است که تمامی اقدامات رئیس جمهور نظربایف، در راستای «منافع ملی» کشورش صورت گرفت. امروزه در قزاقستان بهدلیل نارسایی آگاهیبخشی لازم مذهبی، مردم اسلام را از طریق جریانهای مختلف انحرافی مذهبی، از جمله سلفی ها فرا میگیرند، چون قبل از آن تقریباً هیچ نوع اطلاعی در مورد اسلام و مذهب خود نداشتند و تحت نفوذ و باورهای این جریانها قرار میگیرند.
کمیته امنیت ملی قزاقستان در سال ۲۰۰۳، مرکزی به نام «مرکز مبارزه با تروریسم» را ایجاد کرد که هدف آن مبارزه با اسلام گرایی افراطی بود. این مرکز در سال ۲۰۰۶، ۳۰ نفر اعضای حزب التحریر را بازداشت کرد. در آوریل سال ۲۰۰۷، ۱۶ نفر از سلفی های افراطی را که در حال برنامه ریزی برای حمله به نیروهای نظامی و امنیتی بودند، دستگیر شدند. در فوریه ۲۰۰۸، ۵ نفر از سلفی جهادی را که رهبر آنها در سوریه دوره های لازم را دیده بود، دستگیر شدند. درسپتامبر ۲۰۰۹، محاکم قضایی دولت قزاقستان، ۶ نفر از تروریستهای افراطی سلفی را به زندانهای بین ۱۲-۱۷ سال محکوم کرد. جرم آنها برنامه ریزی برای اقدامات تروریستی علیه شرکتهای نفتی و اتباع خارجی فعال در قزاقستان بود. دولت قزاقستان در اواخر سال ۲۰۰۹ گزارشی ارائه داد که در آن آمده بود: دستگاههای امنیتی این کشور از ۴ حمله تروریستی در سال ۲۰۰۴ و سه حمله تروریستی در سال ۲۰۰۹، که توسط گروههای تندرو اسلامی برنامه ریزی شده بود، جلوگیری کردند.
در نیمه سال ۲۰۱۱، اصحاب رسانه قزاقستان خبر دادند در استان «جامبول» این کشور ۳۶۰ دانشآموز، پیرو جریان سلفی هستند. این نتیجه هنگامی مشخص شد که در یک نظرسنجی، نوجوانان معلمان قزاقستان تعلق خود را در زمینه اعتقادات مذهبی خویش اعلام کردند و حتی معلوم شد تعدادی از مدارس نیز از پیروان سلفی ها بوده و دانشآموزان را به تبعیت از باورهای این جریان تشویق میکردند.
طبق اعلام دادستانی «آلماتی» در سالهای اخیر، سلفیها در این استان اقدام به تشدید فعالیت کردهاند. در قزاقستان تعداد پیروان سلفیت به چندین هزار نفر میرسد، نگرانی نهادهای انتظامی و امنیتی قزاقستان بیشتر از ناحیه آن عده از پیروان جریان سلفی هست که به اقدامات تروریستی دست میزنند از سال ۲۰۱۳ سلفی های جهادی قرقیزی و قزاقی، تجار و بازرگانان را با تهدید بهپرداخت «مالیات برای جهاد علیه سوریه» وادار میکنند. در این دو کشور، گروههای جناییای فعال شدهاند که در صورت باج ندادن برای «جهاد»، اعضای خانوادههای تجار و پولداران را گروگان میگیرند.آنچه که اسلام و گروههای اسلامی را در قزاقستان زنده و پویا نگه داشت، متوسل شدن و حمایت شعارهای آنها از قشر پایین و ستمدیده این جامعه بود و این امر باعث شد اکثر طرفداران گروههای اسلامی از قشر و طبقات پایین جامعه باشند .
ممنوعیت حجاب در مدارس قزاقستان
در ۱۹ اکتبر ۲۰۱۷، سه وزارت خانه قزاقستان همزمان ممنوع شدن حجاب را در موسسات علمی کشور اعلام کردند. معاون وزیر آموزش و پرورش قزاقستان این موضوع را در جلسه ویژه ای در شهر آستانه اعلام کرد. وزارت علوم و تحقیقات، وزارت امور مذهبی شهروندان و وزارت دادگستری، موضوع لباس فرم یکسان را برای دانش آموزان بررسی کرد. در خصوص نگرانی والدین دانش آموزان از نقص لباس فرم مشترک دانش آموزان با حجاب در برخی موسسات آموزشی، این تصمیم گرفته شد. وزارت علوم و تحقیقات قزاقستان اعلام کرد، اجازه تبلیغ مستقیم و غیر مستقیم هیچ مذهبی در مدارس عادی داده نمی شود.
قزاقستان از نظر تاریخی قسمتی از جهان اسلام است، با وجود اینکه در سالهای اخیر، بیشتر بر ایدئولوژی توسعه اوراسیایی کشور و دور شدن از تصویر یکی از کشورهای آسیای مرکزی متمرکز شده است.
در چارچوب چند شاخهای بودن سیاست خارجی قزاقستان برای سالهای ۲۰۱۴-۲۰۲۰، همکاری با کشورهای مختلف جهان اسلام نیز یکی از جهتگیریهای مهم سیاست خارجی قزاقها است. به خصوص که ژوئن سال ۲۰۱۱ در شهر «آستانه» سیوهشتمین جلسه شورای وزرای خارجه سازمان همکاریهای اسلامی برگزار شد.
در عین حال، همکاری قزاقستان با بازیگران فعال جهان اسلام مانند ترکیه، ایران و عربستان سعودی، با توجه به اینکه در حال حاضر رقابتی فعال بین این ۳ مرکز ثقل ژئوپلتیک وجود دارد، بسیار مورد توجه است، تا آنجا که به عربستان سعودی مربوط میشود، قزاقستان با دولت عربستان روابط سیاسی و اقتصادی بسیار طولانی و قوی داشته است. در دهه ۹۰ عربستان سعودی به طور فعال در پروژههای زیربنایی مختلف در قزاقستان سرمایهگذاری کرده است.
گرچه، در مقایسه با سایر کشورها، حجم معاملات تجاری قزاقستان با عربستان سعودی کمتر بوده اما در سال گذشته به حدود ۲۷۰ میلیون دلار رسیده است. به خصوص سال ۲۰۱۵ اعلام شد قزاقستان و عربستان سعودی قصد دارند بانکی اسلامی و همچنین صندوقی برای تأمین بودجه پروژههای مشترک ایجاد کنند .علاوه بر این، رئیسجمهور قزاقستان، سرمایه گذاران عربستان را به شرکت در دومین خصوصیسازی داراییهای دولتی و اجرای پروژه زیربنایی «نورلی ژول» که با پروژه «کمربند اقتصادی جاده ابریشم» چین ادغام شد، دعوت کرد. نمایندگان ج.ا.ایران، بر خلاف عربستان سعودی، در اجلاسهای «آستانه» برای حل و فصل مناقشه سوریه شرکت کردند.
همچنین سال ۲۰۱۴ «حسن روحانی» رئیس جمهور ایران به قزاقستان سفر کرد و در آوریل ۲۰۱۵ جلسه ای بین رئیس جمهور قزاقستان با وزیر امور خارجه ایران برگزار و در آن اعلام شد، قزاقها، ایرانیها را شریک سیاسی و اقتصادی نزدیک که روابط با آن همواره در حال توسعه بوده می دانند. به گفته نظربایف، ایران برای جمهوری قزاقستان، شریکی مهم در کشورهای جهان اسلام و همسایه ای امن در منطقه خزر است.«آنکارا» نیز سالهای اخیر تصمیم گرفت به طور فعال به احیای پروژه همگرایی در حوزه فرهنگی-انسانی بپردازد.
ترکیه با سرعت به دنبال اتحاد جهان ترک زبان است و به موازات آن برای تقویت و تثبیت نقش یکی از مراکز اسلامی برای خود تلاش می کند، اگر چه برای قزاقستان روابط برابر با ترکها مهم است.
کلام آخر اینکه به نظر میرسد با توجه به پتانسیل موجود در دو طرف یکی از موانع جدی در مسیر توسعه بین ج.ا.ایران و کشور قزاقستان در زمینه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و دینی، نبود شناخت متقابل است. همچنین علاوه بر همکاریهای مذکور می توان از این پتانسیل موجود در زمینه مبارزه با تروریسم و افراط گرای که هم اکنون منطقه آسیای مرکزی را تهدیدی می کند استفاده کرد. این مهم محقق نمی شود مگر با شناخت متقابل.
نظر شما