خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: قرآن کریم و پیامبر اسلام (ص) همواره بر علم اندوزی و تحقیق و پژوهش تاکید کرده اند. از سوی دیگر معارف دینی، گنجینه ای از معلومات ناب به ما می دهد که از آنها چنان که شایسته است بهره نمی بریم! بر کوهی از طلا و انباری از نسخه های حل نشسته ایم اما کمتر به سمت و سوی حل مشکل رفته ایم. حال آنکه باید از جامعه جلوتر باشیم و نه تنها با استمداد از قرآن و روایات نسخه های شفابخش برای معضلات جامعه، روند علمی و پژوهشی داشته باشیم، بلکه باید چند قدم هم جلوتر از جامعه حرکت کنیم.
در گفتگویی با حجت الاسلام علیرضا بشیری، محقق حوزه علوم اجتماعی و علوم دینی و نویسنده کتاب «اصول ارتباطات اجتماعی از دیدگاه اسلام»، به اهمیت پژوهش در اسلام پرداختیم که در ادامه می خوانید؛
*قرآن چه نگاهی به مسئله پژوهش دارد؟
در دین اسلام و به تبع آن معجزه جاوید پیامبر ختمی مرتبت که درود خداوند بر او و خاندان پاکش باد، اصالت هر آنچه مهم خوانده شده است، بر مبنای پژوهش استوار شده است. هنگامه تولد دین مبین اسلام در غار حرا آنچه خداوند به رسولش امر فرمود، خواندن بود. جبرئیل، فرشته وحی از طرف خداوند بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد و پس از بسم الله که شروع هر چیزی است فرمود اقرء. یعنی بخوان و خوانش مبنا و اساس هر پژوهشی است.
اساساً در قرآن کریم حتی پذیرش دین بدون تحقیق و پژوهش مورد قبول خداوند نیست. در قرآن کسانی را که دینی را پذیرفته اند صرفا به علت اینکه دین پدران و اجداد ایشان بوده است به شدت مورد سرزنش قرار می دهد
اساساً در قرآن کریم حتی پذیرش دین بدون تحقیق و پژوهش مورد قبول خداوند نیست. در قرآن کسانی را که دینی را پذیرفته اند صرفا به علت اینکه دین پدران و اجداد ایشان بوده است به شدت مورد سرزنش قرار می دهد و آنان را کورانی می داند که از دیدن واقعیت عاجز هستند و دعوت آنان به سوی حق و حقیقت را همچون بانگ بر چهارپایان می داند. (سوره مبارکه بقره آیات شریفه ۱۷۰ و ۱۷۱.)
از طرفی قرآن میان آنکه بهره ای از علم و دانش دارد و آنکه از دانش و علم بی بهره است تفاوت قائل است (سوره مبارکه زمر آیه شریفه ۹.) البته در همین آیه نشانه علم را دو چیز می داند؛ یکی عبودیت است و دومی پند پذیری؛ به عبارتی علم و عبودیت خداوند می بایست با هم باشند و گرنه این علم از منظر اسلام چندان دارای ارزش نیست و البته پندپذیری که خود از صفات انسان متواضع است نیز می بایست در فرد دارای علم هویدا باشد. (تفسیر نور؛ ذیل آیه ۹ سوره مبارکه زمر.)
دلیل دیگری که در قرآن کریم آن را دلیل بر ضرورت پژوهش معرفی می نماید، نیاز به پرهیز از ظن و گمان است. در آیه شریفه ۳۶ سوره مبارکه اسرا آمده است :«و لا تقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسئولا» یعنی از چیزی که به آن علم نداری [بلکه برگرفته از شنیده ها، ساده نگری ها، خیالات و اوهام است] پیروی مکن؛ زیرا گوش و چشم و دل [ که ابزار شناخت علم واقعی اند] مورد بازخواست اند.( ترجمه بر اساس ترجمان شیخ حسین انصاریان)
قرآن میان آنکه بهره ای از علم و دانش دارد و آنکه از دانش و علم بی بهره است تفاوت قائل است
البته پژوهش در دین اسلام همانند تمامی موضوعاتی که دین بدان توجه نموده است، اسلوب و شیوه خاص خود را دارد. در قرآن اولین عنصر در پژوهش تفکر است. بارها و بارها در قرآن کریم بشر چه صراحتا و چه به صورت غیر مستقیم به تفکر دعوت شده است. برای مثال آیه ۱۹۰ و ۱۹۱ سوره مبارکه آل عمران را ببینید:« ان فی خلق السموات والارض واختلاف اللیل و النهار لایات لاولی الالباب الذین یذکرون* الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموات والارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار» ( سوره مبارکه آل عمران آیات شریفه ۱۹۰ و ۱۹۱)معنای آیه اینچنین است:« یقینا در آفرینش آسمان ها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه هایی [بر توحید، ربوبیت و قدرت خدا] برای خردمندان است * آنان که همواره خدا را ایستاده و نشسته و به پهلو آرمیده یاد می کنند و پیوسته در آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند [و از عمق قلب همراه با زبان می گویند] پروردگارا! این [ جهان با عظمت] را بیهوده نیافریده ای ، تو از هر عیب و نقصی منزه و پاکی، پس ما را از عذاب آتش نگاه دار» در روایات نقل شده است که پیامبر صلی الله علیه و آله پس از نزول این آیات و دو آیه بعدی آن از طرف خداوند آنقدر شب را گریه نموده اند تا اینکه جلوی لباس ایشان و سجده گاه ایشان همگی مرطوب شده بود و زمانی که بلال حبشی علت را جویا می شود حضرت آیات ۱۹۰ تا ۱۹۴ سوره مبارکه آل عمران را قرائت می نمایند و می فرمایند وای بر کسی که این آیات را بخواند و فکر نکند.
نکته حائز اهمیت در این آیات این است که مهمترین تفکر در این آیات فکر کردن در مورد آفرینش است. دقت در راز و رمز آن، ظرافت آن و در نهایت خالق آن و در نهایت تأکید می نماید که تفکر در آفرینش موجب رستگاری همه نمی گردد بلکه نتیجه گیری در تفکر در مورد آفرینش نیازمند خردمندی است و تا خردمندی در انسان نهادینه نگردد، این تدبر و تفکر نیز منجر به نتیجه ای شگرف نمی گردد.
آیات قرآن مملو از تشویق انسان به تدبر و تفکر است و آیات بسیاری که به سوالات مومنان بسیار اهمیت داده شده است. در بیش از هزار و پانصد آیه، از موضوعاتی مانند علم، معرفت، تعقل، تذکّر، وتدبّر سخن به میان آمده است، حال اینکه کلّ آیات قرآن حدود ۶۴۰۰ آیه است که به جهت تطویل مصاحبه خواننده محترم را به تفاسیر مرتبط با این موضوع دعوت می نمایم.
*در سیره پیامبر اسلام(ص) چه رویکردی به امر تحقیق و پژوهش وجود دارد؟ لطفا با ذکر مصداق بفرمایید.
پیامبر گرامی اسلام(ص) همواره علم و عالم را مورد ستایش قرار می دادند، در جنگ بدر که اولین رویارویی مسلمانان و کفار مکه بود و با پیروزی مسلمانان همراه بود، دو نکته حائز اهمیت است. اول اینکه پیامبر گرامی اسلام چگونگی نبرد را به مشورت گذاشتند و نقشه نبرد را بر اساس خرد جمعی ترسیم نمودند و این خود رجحان و برتری تحقیق و پژوهش است. دومین نکته که در غزوه بدر در موضوع مورد بحث ما خودنمایی می کند این بود که پیامبر دستور دادند تا در صورتی که اسرا به ۱۰ تن از مسلمانان سواد بیاموزند می توانند آزاد شوند. در آن زمان که هسته اصلی حکومت اسلامی تازه شکل گرفته بود، چنین رفتاری از سوی پیامبر اسلام(ص) کاملاً نشان از جایگاه والای علم و تعلم و در پس آن تحقیق و پژوهش نزد دین مبین اسلام داشت.
احادیث و روایات بسیار زیادی نیز از پیامبر ختمی مرتبت(ص) در خصوص اهتمام به آموختن علم، ارزش والای دانش و دانشمند و همچنین تحقیق و پژوهش نقل شده است. از پیامبر اسلام نقل شده است که فرموده اند علما وارثان انبیا هستند و یا اینکه طلب علم بر هر مسلمانی واجب است و یا اینکه حضرت فرموده اند: علم را بجوئید گرچه در چین( محلی دور و در دستان مردمی غیر مسلمان) باشد.
از این دست روایات در کتب اربعه حدیث بسیار زیاد است و حضرت رسول به همراه ائمه معصومین علیهم صلوه الله اجمعین اهتمام بسیار ویژه ای به امر تحقیق و پژوهش و تدبر خصوصاً در مساله دین داشته اند.
*با توجه به مبانی قرآنی و نبوی که در امر پژوهش مطرح شده است، وضعیت جامعه مسلمان را چگونه ارزیابی می کنید؟
شاید بارها گفته شده و نوشته شده باشد که پس از اسلام و گسترش آن در سرزمین های پهناور ناگهان جهش بسیار عظیمی در وضعیت علمی بلادی که دیگر اسلامی خوانده می شد رخ داد. شرق دور درگیر حکومت ها و درگیری بر سر قدرت بود و غرب در سایه خرافاتی که با تحریف دین مسیح آبشخور مردمانش کرده بودند حق اظهار نظر علمی را از دانشمندانش گرفته بود. در این میان سرفصل هایی که پیامبر ختمی مرتبت اسلام صلی الله علیه و آله و سلم برای مسلمانان در زمینه های علمی ترسیم کرده بود، کم کم مسلمانان را به سمت و سوی علم و سپس تحقیق سوق داد و جلوه ای زیبا از اسلام را در سده های ابتدایی اسلام به نمایش گذاشت.
شاید نقطه عطف این ترقی بلاد اسلام و دورانی که خود غربیها از آن به دوران تاریکی یاد می کنند، جنگ های صلیبی بود. در جنگ های صلیبی که در آسیای صغیر، غرب آسیا و حتی شمال آفریقا گسترده شده بود و حدود ۲۰۰ سال نیز به طول انجامید و نه جنگ بیست و سی ساله بر مردمان آن زمان تحمیل نمود و با سقوط انطاکیه، طرابلس و عکا از دست مسیحیان و فرار ایشان از آنجا و به بردگی گرفته شدن بقیه پیروز نظامی جنگ به نام مسلمانان زده شد، اما حقیقت این است که این جنگ ها یک پیروز دیگر نیز داشت و آن پیروزی غرب در عرصه فرهنگی بود! چرا که در نتیجه این جنگ ها و تعامل ۲۰۰ ساله پیاده نظام اروپایی که مردمان عادی آن سرزمین را تشکیل می دادند به سرزمین مسلمانانی که تا قبل از این آن ها را کافر می خواندند و توسط قدیسان کلیسا از حشرو نشر با ایشان منع شده بودند، باعث شد تا با فرهنگ مترقی و باز مسلمانان آشنا گردند.
شوالیه ها عود و بربط با خود به سرزمین های خود می بردند. شکر و ادویه برایشان تازگی داشت. بهداشت و طرز لباس پوشیدن مسلمانان حتی برای قشر مرفه اروپاییان آن زمان تأثیر گذار بود. در کتبی که در همین زمینه نگاشته شده است حتی به عادت حمام نمودن سربازان پس از جنگ صلیبی و نفوذ این عادت در میان مردم اروپا نیز اشاره شده است. پارچه های زیبا، قالیچه های ایرانی، افزار موسیقی، عینک و از همه مهمتر دانش تمدن اسلامی و ورود اینها به اروپا باعث شد، تا این جنگ ها پیروز دیگری نیز داشته باشد و آن اروپا باشد که پیروز فرهنگی جنگ های ۹ گانه صلیبی بود.
ما در هیچ کجای دنیا شخصیتی مانند ابن سینا و ملاصدرا و فارابی نداریم اینها تکرار نشده اند اما سوال این است چرا دانشمندان ما راه یکدیگر را ادامه نداده اند و هر بزرگی که داریم خود مکتبی خاص خود دارد و روش اختصاصی برای خود. حال اینکه در غرب با تمام انتقادی که به محتوای علومش هست در زمینه شکل اینها در حال ادامه دادن راه یکدیگر هستند و مکاتب در حال تکمیل هم هستند
از آن زمان به بعد در یک تغییر عجیب حکومت های بلاد اسلامی به سمت و سوی خودکامگی رفتند و هرچه بیشتر و بیشتر بر سر قدرت با یکدیگر جنگیدند. عثمانی ها و ایرانیان تا زمان فروپاشی عثمانی دائماً بر سر مناطقی با یکدیگر درگیر بودند. اعراب هم چنین جدالی را چه داخلی و چه با دیگرانی که عجم می نامیدند به طور مداوم در تاریخ به یادگار گذاشته اند و هرآنچه می شد انجام دادند به غیر از آنکه بر طبل دانش و علم و آموختن بکوبند.
البته اینجانب به عنوان یک مخاطب تاریخ یک نقد دیگر هم بر روند تاریخ علمی مسلمانان دارم و آن همتاپروری است. اگر مداقه کنید ما در هیچ کجای دنیا شخصیتی مانند ابن سینا و ملاصدرا و فارابی نداریم اینها تکرار نشده اند اما سوال این است چرا دانشمندان ما راه یکدیگر را ادامه نداده اند و هر بزرگی که داریم خود مکتبی خاص خود دارد و روش اختصاصی برای خود.
حال اینکه در غرب با تمام انتقادی که به محتوای علومش هست در زمینه شکل اینها در حال ادامه دادن راه یکدیگر هستند و مکاتب در حال تکمیل هم هستند. ولی همین اتفاق در بلاد اسلامی نیفتاد و دو عاملی هم قبلا عرض کردم باعث شد تا فروغ این چراغ کم کم به افول تبدیل گردد و به عکس غرب آن را بدست گیرد.
*برای رسیدن به ایده آل اسلامی و قرآنی ،چه راهکاری در منابع اسلامی ارائه شده است؟
در احادیث و روایات اسلامی مدینه فاضله کاملاً ترسیم شده است. چارچوب ها مشخص شده است و وظیفه ها کاملاً واضح و بارز ارائه شده است. اسلام محمدی داعیه ای ابدی دارد و همانگونه که پیامبر ما خود را خاتم پیامبران معرفی نمود اسلام را نیز خاتم ادیان معرفی نمود و تمامی اجزای یک سیستم کامل و مدون را ارائه کرده و از جمله اینها سیستم پژوهش و تحقیق و علم و تعلم است.
منتها مشکل اینجاست که اولاً تلاش مجدانه ای برای بروزآوری احادیث و روایات شکل نگرفته است و تلاش هایی هم که شکل گرفته کامل و جامع و وافی نبوده است. بنده به عنوان یک طلبه عرض می کنم که بر کوهی از طلا و انباری از نسخه های حل مشکل نشسته ایم اما کمتر به سمت و سوی حل مشکل رفته ایم. حال آنکه بی تعارف می بایست از جامعه جلوتر باشیم و نه تنها با استمداد از قرآن و روایات نسخه های شفابخش برای معضلات جامعه، روند علمی و پژوهشی داشته باشیم بلکه می بایست چند قدم هم جلوتر از جامعه حرکت نماییم.
نظر شما