به گزارش خبرگزاری مهر، همزمان با فرا رسیدن ایّام ولادت سرور آزادگان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) مرکز اسلامی هامبورگ صحنه حضور جمع کثیری از مسلمانان و دوستداران اهل البیت (ع) با ملّیت های مختلف بود که به مناسبت این میلاد خجسته در کنار هم به شادی و سرور پرداختند.
این جشن با شکوه که در روز پنجشنبه ۱۹ آپریل ۲۰۱۸ برگزار گردید، شامل برنامه های متنوعی از جمله: قرائت دعای کمیل ، تلاوت قرآن، شعرخوانی، پخش کلیپ تصویری، سخنرانی به زبان آلمانی و فارسی و مسابقه کتبی بود.
در این مراسم آیت الله رمضانی، امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ ضمن تبریک میلاد امام حسین (ع) به شرح مختصری از زندگی آن حضرت پرداخته و افزود: حضرت امام حسین (ع) در سوم شعبان سال چهارم هجری به دنیا آمد و نام آن حضرت را پیامبر (ص) به اذن الهی «حسین» گذاشتند. القاب فراوانی برای آن حضرت ذکر شده است که هر کدام اشاره به کمالات وجودی آن حضرت دارد. از جمله: رشید، طیب، وفی، زکی، سعید، سیدا شباب اهل الجنه و سید الشهداء. همچنین کنیه های متعددی از جمله: ابوالائمه، السبط الثانی، الامام الثالث، التائب المرضات الله، مبارک و اباعبدالله برای آن حضرت ذکر شده است.
در بین آیات نازل شده سه آیه به طور خاص در رابطه با اهل البیت (ع) و شخصیت امام حسین (ع) می باشد.
۱. آیه تطهیر ( سوره احزاب آیه ۳۳) ۲. آیه مباهله ( سوره آل عمران آیه ۶۱) ۳. آیه اطعام ( سوره انسان آیه ۸ )
امام حسین (ع) در حدود سن ۷ سالگی جد بزرگوارش پیامبر (ص) و نیز مادرش حضرت فاطمه (س) را از دست داد و در حدود سن ۳۷ سالگی پدرش امیر المؤمنین (ع) به شهادت رسید. امام زمان آن حضرت ابتدا پیامبر اکرم (ص) و بعد از رحلت آن حضرت، حضرت امام علی (ع) و بعد از شهادت پدر، امام حسن (ع) بودند و آن حضرت همواره مطیع و فرمانبردار امام زمان خویش بود. آن حضرت در سن ۴۷ سالگی به امامت رسیدند و حدود ۱۰ سال امامت جامعه را بر عهده داشتند و در سن ۵۷ سالگی در واقعه کربلا به شهادت رسیدند.
رئیس اتحادیه اروپایی علما و تئولوگ های شیعه در بخش دیگری از سخنان خویش به دو هجرت بزرگ تاریخ اسلام اشاره نموده و افزود: دو هجرت بزرگ در تاریح اسلام رخ داده است که یکی در تاسیس اسلام نقش داشته است و دیگر در بقای اسلام. هر دو هجرت به صورت مخفیانه انجام شده و نیز هر دو پس از توطئه قتل صورت پذیرفته است. اوّلی هجرت پیامبر اکرم (ص) از مکه به مدینه بود که پس از توطئه مشرکان به قتل پیامبر (ص) صورت گرفت و دومی هجرت حضرت امام حسین (ع) از مدینه به مکه و سپس به کربلا بود که بر اساس این توطئه بود که می خواستند از امام حسین (ع) بیعت بگیرند.
وی در ادامه به سه وظیفه مهم امام اشاره نموده و اظهار داشت: امام سه وظیفه مهم و اساسی دارد: ۱. تبیین و تفسیر آیات الهی ۲. پاسداری از احکام الهی ۳. تربیت نفوس مستعدّه .
یکی از وظایف مهم امام تفسیر و تبیین آیات الهی است که این سمت بعد از پیامبر به امام سپرده شده است. لذا امام حسین (ع) همواره پاسخگوی سوالات بودند حتی پاسخ دشمنان را نیز با طمانیه می دادند. روزی نافع بن ارزق رهبر فرقه «ازارقه خوارج» درباره خداشناسی سؤالاتی از آن حضرت پرسید. امام حسین علیه السلام چنان پاسخ های محکم و مناسبی دادند که ابن ارزق از شگفتی و شعف گریست و سپس گفت: «چه نیکو پاسخ دادی!» امام حسین علیه السلام به او فرمودند: «به من رسیده است که تو به من و پدر و برادرم نسبت کفر می دهی». ابن ارزق گفت: «یا حسین، اگر این ناسزا از من صادر شده است، به خدا سوگند اکنون اعتراف می کنم که به یقین شما چراغ اسلام و ستارگان احکام خداوندید. یعنی مردم باید از انوار علوم و معارف شما روشنی بجویند و در تاریکی های نادانی به ستاره های وجود شما هدایت شوند.
یکی دیگر از وظایف امام تربیت نفوس مستعده است لذا امام حسین (ع) هر جا که شرایط را مناسب می دید در صدد تربیت بود. یکی از برخوردهای تربیتی امام حسین (ع) در مدینه با عصام بن مصطلق شامی بود. مردم شام در اثر تبلیغات سوء معاویه علیه امیرالمؤمنین علی (ع) نسبت به حضرت و فرزندانش , عداوت خاصی پیدا کرده بودند. عـصام می گوید: وارد مدینه شدم و چون نگاهم به امام حسین (ع) افتاد,حسن سیرت و اخلاق حمیده آن بزرگوار مرا به حسادت واداشت که آن بغض و کینه درونی خود را نسبت به او وپدرش , ظاهر کنم , لذا به حضورش رسیدم و گفتم تـو فرزند ابو تراب هستی ؟ فرمود: بلی، پس آنچه توانستم به او و پدرش دشنام دادم امـا حضرت نگاه محبت آمیزی به من نمود و آیه شریفه : (خذالعفو)را قرائت فرمود که اشاره به مکارم اخلاق پیامبر(ص ) است که بدی را با بدی مکافات نکند و از امور جاهلانه اعراض نماید. آنگاه فرمود: ازخداوند برای خود و تو استغفار می کنم . عـصـام مـی گـوید: از کرده خود پشیمان شدم و با این برخورد حضرت آنچنان زمین بر من تنگ شد که دوست داشتم به زمـیـن فرو بروم سپس آهسته از محضرش خارج شدم که متوجه من نشوند و از آن به بعد در روی زمین کسی به اندازه او و پدرش مورد علاقه من نبود.
در سیره امام حسین علیه السلام خدمت رسانی به هر کسی به اندازه معرفت اوست . شخصی به حضور ایشان آمد و عرض کرد: «ای پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله، من خون بهایی را عهده دار شده ام اما در پرداخت آن ناتوانم . آن حضرت به او فرمودند: «ای برادر! من سه سؤال از تو می کنم; اگر یکی را پاسخ دادی یک دوم بدهی ات را می پردازم و اگر دو تا را جواب گفتی دو سوم و اگر همه را صحیح پاسخ دادی تمام بدهی ات را خواهم پرداخت.
مرد گفت: «ای فرزند رسول الله! آیا شخصی مثل شما - که از خاندان علم و شرف و فضیلت هستید - از کسی مثل من سؤال می کند؟ امام حسین علیه السلام فرمود: «بلی، از جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود: المعروف بقدر المعرفة، نیکی [و خدمت به دیگران] به قدر معرفت [آنها] ست.«
مرد گفت: «در این صورت هر چه می خواهید بپرسید. امام حسین (ع) سوال کردند: بهترین کارها کدام است؟
گفت: ایمان به خدا. راه نجات از هلاکت چیست؟ اعتماد و توکل بر خدا. زیور حقیقی انسان چیست؟ علم و دانشی که با حلم و بردباری توام باشد. اگر نبود؟ ثروتی که با بذل و مروت توام باشد. اگر نبود؟ فقری که با استقامت همراه باشد. اگر نبود؟ در این صورت بهتر است بلایی از آسمان آمده، چنین فردی را نابود کند. در اینجا امام حسین علیه السلام لبخندی زدند و مبلغ هزار دینار به وی عطا کردند .
آنچه که امروزه ما پیروان آن امام همام لازم است مورد توجه قرار دهیم، توجه دقیق به وظائف ما نسبت به امام زمان ما است که باید معرفت، محبت و اطاعت نسبت به آن حضرت را به بهترین صورت مورد توجه قرار دهیم.
نظر شما