به گزارش خبرنگار مهر، برگزاری نمایشگاه نوشتافزار ایرانی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با هدف ذائقهشناسی مخاطب، عرضه تولیدات داخلی با کیفیت و محصولات استرلیزه شده از اتفاقات موثر در اشاعه فرهنگ بومی از طریق کالاهای داخلی به نسل امروز است.
با توجه به اینکه تکنولوژی دائما در حال بهروز شدن است و هر روز محصول جدیدی از کالاهای لوکس با برندهای خارجی به بازار عرضه میشود و چشمان بچهها به دنبال تبلتهای گوناگون، رنگبهرنگ و کالاهای پُر زرق و برق در عصر هوشمند هستند و به نوعی در تقابل با عناصر سنتی قرار گرفتهاند، تولید نوشتافزار امری سخت، غیرقابلپیشبینی و قابل تامل شده است که با عرضه دقیق و بهجای آن ذائقه مخاطب نسل جدید شکل میگیرد.
البته تولیدکنندگان صنایع فرهنگی در حوزه نوشتافزار با نیازسنجی مناسب قصد در پُر کردن خلا و گسست میان تولیدات داخلی و بومی با محصولات خارجی هستند تا بتوانند در دنیای تکنولوژی، تبلیغات گسترده و هدفمند، ترویج فرهنگی قدرتمند و لوازمالتحریرهای هوشمند راهی برای فرهنگ بومی خود باز کنند.
حضور ۱۰۰ تولیدکننده نوشتافزار در نمایشگاه «ایران ساخت» نشان از موفقیت تولیدات داخلی لوازمالتحریر دارد. تولید نوشتافزار که شاید مواد اولیه آن به سختی در دسترس تولیدکنندگان قرار میگیرد و اگر هم قرار بگیرد، نبود دستگاههای پیشرفته با فناوری بهروز، ساخت محصولات را دشوار میکند، اما میبینیم تولیدکنندگان داخلی با هدف فرهنگسازی و ترویج محصولات ایرانی دست به تولیدات قابل ملاحظهای هر چند دیر اما مفید زدهاند.
تولیدکنندگان؛ محصولات را نه برای ذائقه مردم، بلکه برای مسئولان دولتی تولید میکنند
«مهدی یوسفوندی» از تولیدکنندگان مجموعه نوشتافزار «آفتاب»، حضور غرفه «آفتاب» در نمایشگاه را برای فروش محصولات و کسب درآمد نمیداند و میگوید: «هدف ما برای حضور در نمایشگاه، والاتر از کسب درآمد و فروش بالا است، ما به دنبال هدف غایی(جنبه فرهنگی و ترویجی) و بازخورد مخاطبانمان هستیم تا با تعامل دوسویه از سلایق و ذائقه آنان باخبر شویم. زیرا معتقدیم که باید ساختار ذهنی کودکان و نوجوانان را به عنوان مصرفکننده بشناسیم تا بتوانیم با عرضه محصولات مناسب، فرهنگسازی درستی را شکل بدهیم. البته با ارائه و عرضه محصولات هم میتوانیم نوع سلیقهها را تغییر بدیم و به آنان بگوییم محصولات ایرانی از لحاظ زیباییشناسی، کیفیت و استرلیزه بودن نسبت به محصولات خارجی هیچگونه کم و کاستی ندارند. ما در نمایشگاه امسال میبینیم که نسبت بهسالهای گذشته از هر نوع سلیقهای مخاطب داریم و این موفقیت بزرگی است.»
او با اشاره به تاثیر فرهنگی کلان با عرضه محصولات متفاوت و گوناگون و ترویج آنها بیان میکند: «ما در دنیا دو سبک نگاه به صنایع فرهنگی داریم، یکی سبک «دیزنی» و دیگری سبک «مارول». مارول در شروع کارش به تولید داستان مصور، در تیراژ بالا مشغول شد که «مرد عنکبوتی»، «مرد آمریکایی»، «زن نامریی» و... از محصولات این کمپانی است که فرهنگ امریکایی را ترویج میکند. کمپانی «دیزنی» هم به همین شکل است کاراکترهایی که این دو کمپانی خلق میکنند مشابه آن در دنیا وجود ندارد. ما اصلا نمیتوانیم از آنها تقلید کنیم، اگر به تقلید بود ژاپنیها تقلید میکردند یا فرانسه که مهد تصویرگری در دنیاست به تقلید از «دیزنی» میپرداخت، «دیزنی»، «دیزنی» است زیرا برنامهریزی آن به قدری خاص طراحی میشود که تقریبا غیرقابل کپی کردن هستند. زیرا در این کمپانی تیم قدرتمند داوری وجود دارد که از نخبگان دنیا تشکیل شدهاند آنان از بین هزاران طرح، بهترین نمونه را انتخاب میکنند و از آن نمونه میلیونها مدل را به بازار عرضه میکنند که همزمان انیمیشن آن ساخته میشود، قراردادهای تجاری بسته میشود، قبل از اینکه انیمیشن تولید شود، اکسسوری آن در بازار عرضه شده است، قبل از عرضه محصولاتاش، بیشترین بودجهاش را صرف تبلیغات میکند به خاطر همین میشود کمپانی «دیزنی».
او در پاسخ به این سوال که چرا از روزی که فهمیدهایم جبهه، جبهه فرهنگی است، الگویمان شده محصولات «دیزنی» و دیگر کمپانیهای غربی، میگوید: «نمیدانم که چه اصراری است شبیه آنها شویم. ببینید در دنیا انیمیشن صنعتی دولتی بود زیرا هزینه آن به درآمدش نمیارزید، پس خروجی اصلی انیمیشن آن به پیوستهای فرهنگی مرتبط شد. به عنوان مثال شرکت «مارول» ۳ سری انیمیشن «مرد عنکبوتی» را میسازد که قبل از آن بیش از ۱۰۰ نمونه کمیکاستریپاش را به بازار عرضه کرده است پس سرچشمه موفقیت آنان به این شکل است. اما در ایران انیمیشنهای پُرهزینه ساخته میشود که کیفیت بالایی ندارند و در شخصیتپردازی ضعیف هستند در نتیجه شکست میخورد.»
از مدیر مجموعه «آفتاب» میپرسم با توجه به مثالهایی که از «دیزنی» و «مارول» زدید، آنها فارغ از ابعاد تجاری و صنعتی به وجوه فرهنگی و تربیتی آثار و محصولاتشان فکر میکنند و با این تولیدات ایدههای علمی و تخصصیشان را با مباحث فرهنگی و تربیتی همخوان میکنند آیا در بخش تولیدات صنایع فرهنگی در ایران، اتاق فکری شامل روانشناسان، جامعهشناسان و مختصصان تربیت تشکیل شده است تا این انطباق را صورت دهد، یوسفوندی جواب میدهد: «خیر تشکیل ندادهایم، اگر هم تشکیل شده نتیجهبخش نبوده است. زیرا تشکیلدهندگان این اتاق فکر کسانی بودند که از این وادی کسب و کار، سررشتهای نداشتهاند. چرا مانگ ژاپنی و انیمیشنهای آنها معروف میشوند یا چرا صنعت انیمیشن امریکایی میتواند بازار را به دست بگیرد، دلیل آن این است که این بخشها دولتی نیستند و وابسته به «بازار» پیشرفت میکنند. زمانی که صنعتی دولتی نباشد، با تکیه به نخبگان توانایی پیشرفت و موفق شدن را دارد.
به گفته «یوسفوندی»، متاسفانه تولیدکنندگان ما محصولی را برای مردم و ذائقه آنان تولید نمیکنند بلکه برای ارگاندولتی تولید میکنند. رسالت نخبگان فرهنگی و تربیتی، فرهنگسازی است و اگر بخواهند به دنبال ارتقای فرهنگی باشند باید تفکرات دولتی خود را کنار بگذارند زمانی که این اتفاق رخ داد، در اتاق فکرش مجوعهای از اشخاص نخبه اعم از رفتارشناس، جامعهشناس، متخصص فلسفه برای کودکان که «فبک» را میشناسند و تاریخشناس در کنار هم جمع میکند تا سطح محصولات فرهنگیاش را ارتقا دهد.»
او ادامه میدهد: «تولیدکنندگان صنایع فرهنگی به دنبال این هستند سدی به نام ممیزیها را بردارند و کاری کنند که از سوی دولت پذیرفته شوند تا بودجه دولتی بگیرند بدون شک این روش کار کردن با شکست مواجه میشود. نزدیک به ۸۰ سال است که فرهنگ غربی در کشور ما نفوذ کرده و ما ۵ ، ۶ سال است شروع به تولیدات داخلی کردهایم. خیلی دیر به سمت تولیدات داخلی رفتهایم با توجه به اینکه امروزه مدارس هوشمند با تبلت به دانشآموزان آموزش میدهند، مسلما نمیتوانیم با رویدادها بجنگیم اما میتوانیم قسمتی از سبد محصولات ایرانی را داشته باشیم. پیش بینی من این است که تا سال ۹۹ در صنایع فرهنگی ۱۰درصد سهم بازار را بگیریم. اگر بتوانیم بازار را در دست بگیریم و کاراکترهای فرهنگیمان را بسازیم قطعا توانستهایم بر روی فرهنگسازیمان تفکر کنیم و به شکل درستی آن را در جامعه بسط دهیم.»
به دنبال خلق ایدههای جدید/ تشکیل اتاق فکر غیرقابل استفاده و ضعیف
«داعی»، مدیر مجموعه «گلیاپوچ» درباره فرهنگسازی مناسب و قابل اجرا در حوزه نوشتافزار همراه با تولید داخلی و طراحیهای نوین میگوید: نزدیک به ۵ سال است که این احساس نیاز از سوی مصرفکننده ایجاد شد که تمایلی به خرید محصولات ایرانی دارند. از همینرو، افرادی دغدغهمند فارغ از بحثهای اقتصادی تصمیم گرفتند در زمینه لوازمالتحریر تولید داخلی داشته باشند و هر سال میبینیم که این تولیدات با کیفیت مناسبتر به مصرفکنندهها عرضه میشود.»
او درباره علاقهمندی کودکان به کاراکترهای خاص انیمیشنی، کارتونهای تلویزیونی و اسباببازی اشاره میکند و ادامه میدهد: «در بخش تولید صنایع فرهنگی، ساختن و پرداختن به کاراکتر امری مهم و عنصری کاربردی است، میبینیم که کودکان به شخصیتهای همچون «باب اسفنجی»، «اسپایدرمن»، «بتمن»، «بنتن»، «فروزن»، «باربی»، «پاتریک» و... علاقه دارند و در ذهنشان تماما این عروسکها را مرور میکنند اما بسیار کم از کاراکتر ایرانی یاد میکنند باید شخصیتهای ایرانی را برای کودکان ملموس و باورپذیر کنیم تا اگر از آنان میپرسیم عروسک ایرانی نام ببرد، سریع در ذهنش نامهای همانند عروسکهای جنابخان و کلاهقرمزی نقش ببندد و آنها را به زبان بیاورد. متاسفانه در این حوزه ضعیف عمل کردیم.»
از «داعی» میپرسم، آیا تولیدکنندگان داخلی درصدد تشکیل اتاق فکری برای خلق شخصیتها بودهاند و او شاهد این امر بوده همانند کمپانیهای بزرگ، با اندیشه و حساب شده به زنجیره تولید انبوه فکر کنند، میگوید: «اتاق فکر تشکیل شده اما درست استفاده نشده است. محصولات انیمیشن «فیلشاه» تا حدی طرفداران و علاقهمندان زیادی دارد اما به شرطی طرحهای آن در بازار طرفدار دارد که سری دوم و سوم این انیمیشن ساخته شود، اکسسوری و اسباببازیهای آن در بازار عرضه شود تا این زنجیره ادامهدار باشد، آن زمان میتوانیم حرف از موفقیت بزنیم. ما در مجموعه «گلیا پوچ» به دنبال خلق کاراکترهای متفاوت با عنوان «دنیای عجیب» بودهایم که در نمایشگاه دفاتر آن موجود است و امیدواریم کتابهای داستان آن هم در نمایشگاه کتاب عرضه شود. این هم نوعی فرهنگسازی است که با خلاقیت موضوعی نو و تازهای را برای مخاطب پدید آوریم و به دنبال کاراکتر خاصی در جامعه نباشیم.»
تبلیغات موثر برای خرید جنس ایرانی
طرح محصولات نوشتافزار ایرانی پُر شده از محراب، کاشی، سنتی و قالی که نماد ایرانی را به مخاطب القا میکند البته در کنار این طرحها، طرح شهدا، مدافعان حرم و شخصیتهای انقلابی هم دیده میشود که به گفته یکی از فروشندگان مجموعه «دفتر تحریر ایام»، طرح شهدا از پُرفروشترین محصولات است و از هر قشری کودک و نوجوان طرفدار این نوع طرح هستند.
«محمدی»، فروشنده مجموعه «دفتر تحریر ایام» درباره نقد برخی از مصرفکنندگان نسبت به طرحهای مذهبی و انقلابی، میگوید: «با توجه به اینکه هر روز با مشتریان زیادی سروکار دارم، یکی از آنها نقدی در مورد طرحهای مذهبی داشت و میگفت: «ای کاش برای این نوع طرحها روی دفاتر، برچسب سنی وجود داشته باشد تا برخی مضامین مذهبی، برای کودکان دافعه ایجاد نکند.باید در آینده که در سن مناسب فکری و عقیدتی قرار گرفتهاند با شخصیتهای مذهبی و انقلابی آشنا شوند، البته نقد او بهجا و قابل تامل است اما من دیدهام که برخی از کودکان ۵ تا ۹ ساله، علاقهمند به عکس شهید آوینی شدند و به والدین خود اصرار کردهاند که دفتر را برایشان خریداری کنند.»
او ادامه میدهد: «معتقدم، یکسری اعتقادات مذهبی باید از سن کم به کودکان آموزش داده شود تا در ناخودآگاه آنان شکل بگیرد و در بزرگسالی به پرورش آن اعتقاد بپردازند. مسلما طراحی این نوع محصولات با موضوعات و مسائل مذهبی با فکر، تاملات و مطالعات گوناگونی همراه بوده و از فیلترهای زیادی عبور کرده است تا طرح شخصیتهای انقلابی و شهدا بر روی دفاتر قرار گیرد، همچنین استقبال از طرحها خوب بوده است.»
از این فروشنده درباره نوسانات قیمت نوشتافزار میپرسم که آیا بالا رفتن قیمتها تاثیری در فروش آنها گذاشته است یا خیر، جواب میدهد: «قیمتها نسبت به سال گذشته دو برابر شده است اما لوازمالتحریر نیاز روزانه مردم است و باید بخرند، بالا رفتن قیمتها در فروش تاثیر زیادی نداشته است حتی مشتریان از شهرستانهای دور برای خرید آمده بودند. البته تبلیغات هم از رکن مهم در خرید نوشتافزار ایرانی است و باید به بحث تبلیغات در حوزه صنایع فرهنگی بهای بیشتری داده شود.
نظر شما