۱۰ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۵۱

محمد میلانی مطرح کرد؛

بازخوانی رفتار دایره‌المعارف بزرگ اسلامی؛ به راستی مقصر کیست؟

بازخوانی رفتار دایره‌المعارف بزرگ اسلامی؛ به راستی مقصر کیست؟

یک پژوهشگر حوزه فلسفه که پیشتر در رابطه با مشکلات کنونی مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، پیشنهاد مناظره را به رئیس آن داده بود، در تازه‌ترین نقد خود، رفتار این مرکز را بازخوانی کرده است.

به گزارش خبرنگار مهر، «محمد میلانی» نویسنده و محقق حوزه فلسفه‌های مدرن که پیشتر در یادداشتی علت همه مشکلات موجود در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی را در نحوه مدیریت کلان این مرکز عنوان و پیشنهاد برگزاری مناظره با رئیس مرکز را مطرح کرده بود (اینجا) به تازگی در یادداشتی آنچه را «رفتار این مرکز» در این مدت نامیده، مورد بازخوانی قرار داده است. بخش‌هایی از این یادداشت در ادامه می‌آید:

پس از وقوع بحران در نحوه اداره مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی که منجر به قطع همکاری با تعداد کثیری از پرسنل اداری، محققین و نویسندگان آن مرکز شریف درست در ابتدای سال جاری شد، اگرچه پس از پی‌بردن مدیر محترم مرکز به اشتباهی اینچنین بزرگ، نابخردانه و زودهنگام، متخصصان و پرسنل مورد نظر به سرکارهایشان بازگشتند - که به نوبه خود کار ارزشمندی باید آن را تلقی کرد - اما گویا پرده از حجم کثیری از مشکلات و ندانم‌کاری‌هایی برداشته شد که باورش برای بسیاری از اهل فضل و فرهیختگان جامعه فکری و فرهنگی کشور سخت خواهد بود.

مجموعه‌ای که مایه فخر و مباهات ایرانیان در عالم اسلام و حتی دنیا بوده؛ اگر اینچنین دیگر به پیش برود و در واقع به مسیر اصلی خود نیافتد، به جرأت می‌توان گفت آفت و نقصانی حادث می‌شود که جبرانش بی‌هیچ اغراقی میسر نخواهد شد. در مدت زمان وقوع این مشکلات و آسیب‌ها مشخص شد که دایره‌المعارف بزرگ اسلامی از بُعد اجرایی و مدیریتی - و نه علمی و تحقیقاتی - به معنای تام کلمه دارای چنان مشکلات زیر ساختی و اساسی بوده و هست که نبود بودجه و کسرمالی تنها می‌تواند تعدادی از مشکلات این مجموعه باشد.

عملکرد زودهنگام و بدون درنظر گرفتن جوانب اصلی از سوی مدیر مرکز در اخراج معاون پژوهشی، مصاحبه رسانه‌ای به ظاهر آرام مدیر محترم مرکز که تحقق بارز ترانه نه چندان شریف «همه چی آرومه من چقدر خوشحالم» بود و اَنگ اسرائیلی و آمریکایی چسباندن به برخی از پرسشگران و اصحاب دلسوز رسانه و نگران شأن و مرتبت آن مجموعه باوقار (که به گفته و اطلاق امر رهبر معظم انقلاب، آتش به اختیارهای فرهنگی محسوب می‌شوند) که تنها دغدغه و دلنگرانیشان آینده ارزشمند و پرابهت آن دایره‌المعارف شریف است، تنها بخشی از آن ناسنجیده‌کاری‌ها و نامدیریتی‌هایی است که از قضا چنان نمودی پیدا کرد که شبکه‌های رسانه‌ای خودفروش ایرانی مستقر در بریتانیا و ایالات متحده نیز فرصت مغتنم دانستند تا در این جنجالی که به پا شده  باز خودنمایی کنند و  به آن بپردازند. رویدادی که مسبب اصلی، ‌ به وقتش می‌بایست پاسخگوی آن باشد. از این موارد که بگذریم به جرأت باید گفت که مشکلات کماکان پایدار است و سر این سامان شریف، به سامان نیامده است.

براین اساس بود که مدتی پیش اینجانب به سبب حل و فصل مشکلات موجود پیشنهاد مناظره در میان اهل علم و ادب آن مجموعه یعنی در یک سو مدیر محترم و در سویی دیگر چهره‌های ارزشمندی که مرکز دایره‌المعارف اسلامی بخشی از آبروی خود را مدیون تلاش‌های شبانه روزی این بزرگمردان است را طرح کردم. طرحی که در چند سایت خبری و از جمله در خبرگزاری مهر انعکاس یافت. تمام هم و غم بنده از طرح چنین امری بروز وضعیت چند صدایی بالاخص در کنار هم بود. چرا که وضعیت پیش آمده به هیچ طریق و عنوان به صلاح حال جامعه فکری و تحقیقی ایران نبوده و این مسئله اگر به همین سوی به پیش برود حالا نوبت دست درازی ناصحان دروغین به میان می‌آمد و می‌آید و... و. .

القصه بنای طرح مناظره از این روی بود. چه بسا چنان نجابت و شرافتی در طرفین مشاجره می‌دیدم و سراغ داشتم که نیک واقف بودم در صورت تحقق امر، در همان ساعات اولیه برخلاف قاعده مناظره و مباحثه، ‌بساط دوستی‌ ایام شباب چیده می‌شد چنانکه گویا مبنای قرار دیدار و دیدار و بازهم دیدار دوستان قدیمی بوده است. اما نشد! دستکم از سوی مدیریت مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی این اتفاق مبارک و میمون محقق نشد. حتی به سودای رفتن این حرف در بقچه بی‌اثر نصیحت و دلسوزی مخالفتی نیز عنوان نشد. طبیعی است اگر هرکسی باشد این ظن و گمان وجودش را اشغال می‌کند که پس علت این سرسازگاری نداشتن از چیست؟

کافی است که سخن به اطناب نکشم و تنها در مقام گزارشگر حقیقت برآیم و تنها بخشی  ناچیز از واقعیاتی را عنوان کنم که موجود است و می‌توان به آنها استناد داد. از انعکاس مطلب پیشین اینجانب در وبلاگ عقل افسرده و سپس به صورت خبر در برخی کانال‌های مجازی و خبری و نیز خبرگزاری مهر مدت چندان زیادی نمی‌گذرد. اما دستکم همین میزان از زمان آنقدری بود که واکنشی از سوی مدیریت کلان مرکز دایره‌المعارف صورت بگیرد. همانطور که اشاره کردم این سکوت و عدم واکنش در چنین مواقعی به مانند اتخاذ موضع تواضع یا عدم نقص در سامانه مدیریتی آن مرکز نمی‌تواند باشد. به تعبیر بهتر و البته بی‌شک نشان از نقص‌ها و حتی تخلفاتی دارد که اتخاذ سکوت بهترین و تنهاترین راه برای مهر برسر گذاردن این موارد است.

با این فرضیه برآن شدم تا گذر و نظری مجدد بر وضعیت و کارکرد دایره‌المعارف بزرگ اسلامی داشته باشم که ذکر موارد ذیل درواقع واضح‌ترین تخلفات و کارکردهای ناصحیح مدیریت کلان آن مجموعه است. از موارد وهم انگیز و غیراخلاقی مدیر مرکز نظیر ذکر نام ایشان در ابتدای جستجوی دانشنامه و نیز حتی نام خودشان به صورت اینترنتی به عنوان نویسنده دایره‌المعارف بزرگ اسلامی که دقیقاً از سوی مسئول یا نویسنده مدخل ایشان در ویکیپدیا یا دایره‌المعارف اینترنتی قابل تصحیح است و باید برای توقف طوفان خنده‌ها این اتفاق مهم هرچه زودتر رخ دهد؛ بنده هم جهت رفع خستگی خوانندگان محترم بیان کردم - تعدد تخلفات طبق اسنادی که یافتم تا حد و اندازه‌ای هستند که بار دیگر ضعف شدید در مدیریت مرکز را برجسته کند و از سوی دیگر نشان از وجود آینده‌ای ابهام آمیز از برای تضمین فعالیت صحیح آن مرکز شود.

از این‌ها که بگذریم صرفاً در مرحله اول به ذکر چند نمونه از این پنهان‌کاریها و عدم بیان حقایق موجود اشاره می‌کنم. امید آن دارم که سر آن سامان چنان به سامان شود که دیگر نیازی به نشان دادن ضعف‌های مدیریتی و اجرایی آن مرکز شریف نباشد.

نکته اول:

کسانی که از ابتدای سالجاری چون بنده نگران و دلواپس وقایع مرکزه دایره‌المعارف بزرگ اسلامی را پیگیر بوده‌اند در شکوائیه و گلایه نویسی‌های پرسنل پردرد آن مرکز شریف مدام با این بحث مواجه شده‌اند که جناب آقای کاظم موسوی بجنوردی به کررات و دفعات در حضور پرسنل و اعضای محترم هیأت علمی به ظاهر سخن از مالکیت شخصی مرکز کرده و گفته است که این مکان را خشت به شخت بدون کمک و دریافت هزینه از دولت ساخته‌ام. همچنین در دو نامه و دستنوشته از پرسنل آن مرکز حتی عنوان شده بود که ذکور خلف ایشان با چه لحنی و به کدام بزرگوار از مفاخر کشور گفته بودند که: «هرچه داری و دارید از صدفه سری و پدر و ما دارید».

بگذریم.

برای نشان دادن کذب این گفتار عنوان شده هیچ‌گاه از سوی آن مرکز نه جوابیه‌ای صادر شد و نه بیان مطلبی شد. از این روی بسیاری از اصحاب رسانه تصور کردند که کتمان اسناد، سیرت و مسلک مدیریت مرکز شده است. از این روی برای آنکه این قائله ختم به خیر شود و اهل تحقیق بدانند، صرفاً به چهار سند منتشر شده در سایت مرکز پژوهش‌های مجلس ارجاع می‌دهم. در این اسناد کاملاً مشخص است که مبالغ کمکی اخذ شده توسط رییس محترم مرکز درنسبت زمانه خودش از قضا قابل توجه و راهگشا بوده است. این اسناد را به شمارگان ثبت شده ۱۱۸۴۶۲، ۱۱۸۸۵۸، ۱۱۳۸۶۳ و ۱۱۹۶۸۵ می‌توانید بدون هیچ محدودیتی در تارنمای http://rc.majlis.ir نظاره‌گر باشید. حال می‌توانید صرفاً نقل قول‌های بنده در مطالب پیشین که به نقل از مرحوم کیومرث صابری فومنی را فراموش کنید و بی‌اعتبار حتی تلقی کنید. اما اسنادی اینچنین را دیگر خود مختارید. طبیعی نیز خواهد بود که هیچ دفاعیه و یا حتی تأییدیه‌ای از سوی مدیریت مرکز شنیده نشود. اینگونه است که سخت‌ترین نگرانی‌ها کماکان پابرجا می‌مانند.

نکته دوم:

به راستی چه شده که اینچنین بی‌تعهد نسبت به مسایل اساسی نظر داریم و به غیر از مجوز حضور دادن به چنین کاسبانی، با ایجاد کسب و کارهای متعدد به نام مرکز دایره‌المعارف هنوز هم کاسه چه کنم چه کنم بر دست می‌گیریم و از نبود اعتبار مالی دم می‌زنیم درحالیکه شاخه‌های بی‌ثمر آن مرکز را هرس نمی‌کنیم. یکی دیگر از تخلفات که شاید تخلف قانونی و جزایی نتوان از آن نام برد، البته چون به تازگی طبق آخرین اطلاعات موجود مدیران مربوطه از آن مطلع شده‌اند؛ تعیین شرایط به اصطلاح آخر و عاقبتی این مرکز برمبنای اساسنامه می‌تواند باشد.

پیشتر از اصلاح اساسنامه مرکز یعنی به تاریخ ۱۹/۱۲/۱۳۸۳ بنابر آن بوده است که در صورت انحلال به هر دلیل ممکن تعیین و تکلیف از برای آینده مرکز، اموال غیر منقول و منقول آن بالجمله به درایت و مدیریت سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران سپرده شود. اما پس از این تاریخ و اصلاحیاتی که در اساسنامه صورت پذیرفت این بند تغییر یافت و بنا برآن شد که در جهت خدمات عمومی و فرهنگی و علمی آینده این مرکز برعهده اعضای هیأت امنا باشد. هیأت امنایی که بدون هیچ شک و شبهه‌ای اکثریت اعضای آن نسبت خانوادگی درجه اول باهم دارند از هم اکنون این مرکز را ملک و املاک خانوادگی خود قلمداد می‌کنند، چه تصمیمی برای آینده (خدا آن روز را نیاورد) خواهند گرفت.

جالب‌تر آنکه تا همین مدت نه چندان طولانی پیش بسیاری از کارهای مالی و اختصاص بودجه‌های بند ۱۷، کمک دولت به مراکز فرهنگی را کتابخانه ملی برای این مرکز انجام می‌داده و متولی شریف این امر ارزشمند می‌شده است و بالطبع به این امید نیز بوده که به هرحال این مرکز را جزو زیر مجموعه‌های احتمالی کتابخانه ملی و مرکز اسناد بداند. طبیعی هم هست. چون هیچ اطلاع یا نامه‌ای دال بر تغییر این بند اساس‌نامه به کتابخانه ملی اعلام نشده است. این مسئله گویا به تازگی برای مقامات دست‌اندرکاران و اجرایی کتابخانه ملی مکشوف شده است.خوشتر آنکه! مدیریت کلان کتابخانه ملی نیز ترجیح می‌دهند در مورد مسایل غیر مرتبط با جایگاه بسیاری از مقامات سیاسی و اجرایی کشور نظیر رفع حصر و امثالهم بانیان فتنه 88 که صرفاً و بدون هیچ چون و چرایی باید به مصلحت شخص مقام معظم رهبری تحقق یابد،‌ نظر بدهند و البته چند روز بعد نیز کذب و توهم گفته‌هایشان محقق می‌شود؛ ولی درباره موضوعی که پای آبروی فرهنگی و علمی یکی از بزرگترین مراکز فرهنگی کشور و عالم اسلام در میان است، سخن نگویند و این مساله مهم، همانطور که پیشتر هم مورد غفلت واقع شد، اکنون هم دستخوش فراموشی شود.

القصه این تنها دو مورد رویت شده از مجموعه چندین کتمان‌کاری و نگفتن واقعیت موجود و نیز وضعیت اکنونِ مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی است که به ظاهر و آنطور که از شواهد موجود برمی‌آید اسناد و مدارک دیگری نیز برهمین منوال موجود است. چراکه هنوز نگرانی‌ها وجود دارد و هیچ اطمینان خاطری نیز نه تنها از سوی مدیریت کلان مرکز به رونق آینده مرکز داده نشده بلکه سکوت مستدامی فعلاً اتخاذ شده است که با وجود چنین تخلفاتی پس البته بی‌حکمت نیست. در این میان از اقدامات ناسنجیده و ناپخته نیز کماکان نمونه‌هایی از سوی مدیر مرکز تحقق پیدا می‌کندکه برای نمونه نامه دکتر نصرالله پورجوادی در واکنش به انتصاب‌شان به سمت مدیرگروه فلسفه آن مرکز که نشان از تحقق اقدامات مهم و بزرگ به صورت تلفنی، تعجیلی و بی‌حساب و کتاب مدیر  محترم و یا طرح پرسشی مبنی بر چرایی عدم حضور منتخب دیگری از سوی ایشان در مرکز دایره‌المعارف نشان می‌دهد که چه تعجیل‌کاریها و متأسفانه باز چه ندانم‌کاری‌هایی کماکان در اداره مرکز وجود دارد.

سخن به درازا نرود. همانطور که پیشتر گفتم در این نوشته صرفاً به همین چند مورد بسنده می‌شود و صرفاً و صرفا در مقام بیانگر واقعیت موجود و بدون هیچ غرض امید از اعماق وجود دارم که این مرکز به وضعیت سابق خود بازگردد تا دیگر نیاز به انتشار سایر اسناد و مدارک یافته شده‌ای که نشان‌دهنده اقدامات عجیب و تأمل‌برانگیز مدیریت و گردانندگان اجرایی آن مرکز، نباشد. بازهم امیدوار سربرسجده دارم که چنین نشود و همچون گذشته بار دیگر پرافتخار از این مرکز شریف و مکتوبات و تحقیقات ارزشمندش در عالم اسلام و ایران فرهنگی نام ببریم.

کد خبر 4390618

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha