به گزارش خبرنگار مهر، متن زیر مشروح جلسه بیست و هشتم درس خارج فرهنگ آیت الله محسن اراکی است که در ادامه می خوانید؛
مقدمه
فرهنگ یک نظام ارزشی است که همه فعّالیّتهای ارادی انسان را در برمیگیرد؛ مجموعهای از داوریهای ارزشیِ به هم پیوسته و متکامل درباره کلیه رفتارهای انسانیِ انسان که مجموعه ساختاری هماهنگ و واحدی را شکل میدهند.از سویی فرهنگ خاستگاه رفتارهای ارادی انسانیِ فردی و اجتماعی است و لذا هرگونه تغییر در رفتارهای فردی و اجتماعی، دگرگونی در نظام فرهنگی را میطلبد و نیز هرگونه تغییر در نظام فرهنگی، دگرگونی در شیوههای رفتار انسانی را به دنبال دارد به همین جهت بررسی این نظام اجتماعی از منظر فقه و معارف اهل بیت علیهم السلام ضروری به نظر میرسد. در این سلسله دروس آیت الله محسن اراکی که مکتب علمی نجف و قم را توأماً درک کرده است، به بررسی این مهم میپردازد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ الصَّلَاةُ عَلی سَیدِنَا مُحَمَّدٍ وَ عَلَی أَهْلِ بَیتِهِ الطَّیبِینَ الطّاهِرِین
بررسی ادله روائی حرمت ترویج رفتارهای نامشروع
بیان شد که ترویج رفتارهای نامشروع و آسیبزا که نوعی از بیان ترویجی است از مُحَرمات قطعیه شرعی است؛ یعنی یک رفتاری که به جامعه آسیب میزند، خود رفتار مُحرمی است، -حال یا مُحِرم است فی ذاته یا مُحِرم است به شکل اضرار به جامعه- و ترویج چنین رفتاری شرعاً حرام است که ادله قرآنی و روایی بسیاری دارد.
علاوه بر آیه: «إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» که شرح آن در جلسه قبل بیان شد، روایاتی نیز وارد شده است. البته بعضی از این روایات مصادیق اشاعه فاحشه را بیان میکنند و بعضی از روایات هم درباره کل اشاعه فاحشه است. روایت اول به این شکل است، مرحوم شیخ کلینی درکتاب کافی روایات میکند: «سَهْلُ بْنُ زِیَادٍ عَنْ یَحْیَی بْنِ الْمُبَارَکِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَیْلِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْأَوَّلِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ الرَّجُلُ مِنْ إِخْوَانِی یَبْلُغُنِی عَنْهُ الشَّیْءُ الَّذِی أَکْرَهُهُ فَأَسْأَلُهُ عَنْ ذَلِکَ فَیُنْکِرُ ذَلِکَ وَ قَدْ أَخْبَرَنِی عَنْهُ قَوْمٌ ثِقَاتٌ فَقَالَ لِی یَا مُحَمَّدُ کَذِّبْ سَمْعَکَ وَ بَصَرَکَ عَنْ أَخِیکَ فَإِنْ شَهِدَ عِنْدَکَ خَمْسُونَ قَسَامَةً وَ قَالَ لَکَ قَوْلًا فَصَدِّقْهُ وَ کَذِّبْهُمْ لَا تُذِیعَنَّ عَلَیْهِ شَیْئاً تَشِینُهُ بِهِ وَ تَهْدِمُ بِهِ مُرُوءَتَهُ فَتَکُونَ مِنَ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ فِی کِتَابِهِ إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ.»
به حضرت عرض میکند که از بعضی برادران مؤمن چیز بدی به گوش میرسم که یک کاری بدی کردهاند. از آنها سؤال میکنم که آیا چنین کاری کردهای اما او انکار میکند درحالیکه خبر این عمل زشت را کسانی به من دادهاند که همه ثقه هستند. قوم ثقات هم به این معناست که لااقل بینه هستند و از بینه کمتر نیستند؛ یعنی با اینکه بینه ثقه اینجا قائم است [او میگوید که انجام ندادهام.] حضرت چه میفرماید: نهتنها گوش خود را تکذیب کن و اگر هم دیدی و راهی بر حمل صحت بود هم حمل بر صحت کن. اگر پنجاه نفر قسم بخورند و بگویند که ما قسم میخوریم این شخص این کار زشت را انجام داده است، اما خودش گفت و الله من این کار را نکردهام، اگر خودش گفت او را تصدیق کن و همه این پنجاه نفر را تکذیب کن. شاهد حرف ما اینجاست: «لَا تُذِیعَنَّ عَلَیْهِ شَیْئاً تَشِینُهُ بِهِ» هیچ کاری، هیچ قولی، هیچ فعلی از او به این سو و آن سو پخش نکن. اگر پخشش موجب عیب و منقصتی در او میشود، اگر آبرویش را بریزد، اگر شأن او را در بین مردم پایین بیاورد [این کار را نکند و] چیزی که آبرویش را بریزد نگوید.
کسی که عمل زشتی را ترویج کند، مانند انجام دهنده آن است
روایت دیگر را هم مرحوم شیخ کلینی به سند صحیح از امام صادق(ع) روایت میکند. این روایت عام است و مخصوص به خصوص نقل و ذکر و اذاعه به عیوب به مؤمن نیست. امام صادق(ع) فرمود: «عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم مَنْ أَذَاعَ فَاحِشَةً کَانَ کَمُبْتَدِئِهَا وَ مَنْ عَیَّرَ مُؤْمِناً بِشَیْءٍ لَمْ یَمُتْ حَتَّی یَرْکَبَهُ.»
کسی که عمل زشتی را ترویج کند، مثل انجام دهنده آن عمل زشت است. خب چون عمل زشت، حرام است، لذا ترویج هم، حرام خواهد شد. این «کَانَ کَمُبْتَدِئِهَا» ظاهراً این تشبیه همان تشبیه به لحاظ حکم است؛ یعنی همانطوری که مبتدی این عمل مستحق عقاب است و فعل حرام انجام میدهد و مرتکب حرام میشود، اذاعه و اشاعه عمل هم همین حکم را دارد. کسی که ترویج و پخش کند فاحشهای؛ مثل کسی است که ابتداً این کار را خودش انجام داده است. این «کَانَ کَمُبْتَدِئِهَا» یک اشعاری دارد که این اذاعه منشأ انتشار این عمل میشود. آنوقت مبتدی این عمل کیست؟ اوست: «کَانَ کَمُبْتَدِئِهَا» اولین کسی که از او یاد میگیرد و این عمل را انجام میدهد. چگونه اولین کسی است که آن عمل را انجام میدهد با اینکه ممکن است خودش آن عمل را انجام ندهد و فقط اذاعه کند؟! یک عمل زشتی را کسی انجام داده است اما آن را در تلگرام یا در فضای مجازی بگذارد. خودش یک عملی که انجام نداده است اما وقتی او این عمل زشت را پخش کرد و مرتکب اول که این عمل را انجام داد؛ حکمش؛ حکم آنکسی است که این عمل را انجام داده است. خب این عام است؛ در هر فاحشهای در هر عمل زشتی، این روایت جاری است.
روایت دیگری باز به همین مضمون وارد شده است؛ مرحوم صدوق هم روایتی به همین مضمون از رسول اکرم(ص) روایت کرده است؛ روایت به این شکل است: «وَ رَوَاهُ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ مِثْلَهُ وَ بِإِسْنَادٍ تَقَدَّمَ فِی عِیَادَةِ الْمَرِیضِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم فِی حَدِیثٍ قَالَ: وَ مَنْ سَمِعَ فَاحِشَةً فَأَفْشَاهَا کَانَ کَمَنْ أَتَاهَا وَ مَنْ سَمِعَ خَیْراً فَأَفْشَاهُ کَانَ کَمَنْ عَمِلَهُ.» کسی که عمل زشتی را بشنود و آنچه را که شنیده است در بین جامعه پخش کند، حکمش همانند کسی است که آن عمل زشت را انجام داده است. «وَ مَنْ سَمِعَ خَیْراً فَأَفْشَاهُ کَانَ کَمَنْ عَمِلَهُ» این بخش دوم مطلوب بحث قبلی ماست که بحث ترویج عمل خیر است؛ کسی هم که عمل خیری را ترویج کند ثواب انجام آن عمل را به او خواهند داد.
ترویج عمل زشت در جامعه منجر به عادیسازی آن عمل می شود.
البته اینکه بخواهید یک گزارشی را به یک مسئول برای اصلاح بدهید، این مصداق بیان ترویجی نیست؛ بلکه این همان چیزی است که ما خلاف آن را میگوییم؛ اینکه بخواهید گزارش یک عمل بد را به جامعه بدهید مصداق اشاعه است.اینکه ترویج دهیم از آن حرفهایی است که شیاطین در گوش مردم میگویند. در حقیقت ترویج عمل زشتی در جامعه عادیسازی آن عمل زشت است و عمل زشت از قبح خود میافتد. وقتی پخش کردند فلان کَس آنقدر دزدید و به اینجا و آنجا و همهجا گفتند، آنوقت مسئول بانک دوم هم دزدید، فلانی دزدید؛ اینطوری میشود. یک کسی کار غلطی کرده است خب بگیرید اعدامش کنید -البته اگر حکم اعدام دارد-. پخش کردن یک کار بد در جامعه کار غلطی است. اینها اساس کارها و بحثهایی است که ما بیان میکنیم.
مسئول اصلی فساد اخلاقی در جامعه رسانهها هستند
اگر فقه فرهنگ در جامعه رواج داشت و اگر رسانههای ما به فقه فرهنگ عمل میکردند در حال حاضر اخلاق جامعه ما به شکل دیگری بود. جامعه ما، جامعه متدینی در تمام دنیا است و جامعهای دیندارتر از جامعه ما نیست. وقت حج که میشود همه به حج میروند، اگر وقت کربلا و مشهد میشود همه میروند. اینهایی که میروند چه کسانی هستند؟ همین مردم کوچه و بازار هستند بعد ما از اخلاقشان هم گله داریم، خب خودتان باعث شدهاید اخلاقشان بد میشود؛ مسئول اصلی فساد اخلاقی در جامعه رسانهها هستند و دلیل آن هم عدم پایبندی به فقه رسانه از گروه فقه فرهنگ است. اگر پایبند باشند، بدانند و بفهمند [این مشکلات به وجود نخواهد آمد]. اینکه در روایت آمده است: «الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَر» این تنها مختص به بازرگانی نیست، بلکه همه کارها به همین شکل است؛ آن عملی که میخواهید با آن زندگی کنید باید فقه آن را داشته باشید تا بتوانید به آن عمل کنید.
و صلی الله علی محمد و آله و سلم
نظر شما