۷ اردیبهشت ۱۳۹۸، ۸:۳۵

توسط انتشارات کتاب جمکران؛

«نخل و نارنج» با چاپ بیست و یکم به نمایشگاه کتاب آمد

«نخل و نارنج» با چاپ بیست و یکم به نمایشگاه کتاب آمد

چاپ بیست و یکم رمان «نخل و نارنج» نوشته وحید یامین‌پور توسط انتشارات کتاب جمکران در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شد.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «نخل و نارنج» نوشته وحید یامین‌پور که درباره زندگی شیخ مرتضی انصاری از علمای بزرگ شیعه است و چاپ اولش بهمن‌ماه ۹۷ توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر شد، به‌تازگی با نسخه‌های چاپ بیست و یکمش توسط این ناشر در سی‌ودومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران عرضه شده است.

این کتاب با شمارگان هزارتایی چاپ شده و ۳ چاپ اولش پیش‌فروش شدند. 

تاریخ جنگ‌های ایران و روس، حضور انگلستان، امپراتوری عثمانی و … از جمله موضوعاتی هستند که نویسنده در این رمان، به جز زندگی شیخ انصاری و تاریخ علمای شیعه به آن‌ها پرداخته است. زمان معاصر شیخ مرتضی انصاری، در دوره قاجار بوده است.

نویسنده در صفحه اول کتاب، پیش از شروع متن داستان آورده است: «نخل و نارنج» روایت شور و شوق شیخ اعظم، خاتم‌الفقها و المجتهدین، مرتضی انصاری است که همچنان به‌عنوان نگین درخشان علم و تقوا ستایش می‌شود. آنچه می‌خوانید، داستانی است که هرچند به قلم خیال نگاشته شده است، کوشش شده بر اسناد و واقعیت‌های تاریخی استوار باشد.

رمان «نخل و نارنج» در ۳۰ فصل نوشته شده است.

در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم:

بازار نجف از هفت شاخه به حرم منتهی می‌شد و آن راهی که مرتضی می‌آمد از سمت شرق و در مقابل ایوان طلا به حرم می‌رسید. چند نفر با لباس‌های بلند عربی در حال بازگشت از نماز جماعت ظهر و عصر بودند. از اقامه نماز چیزی نگذشته بود و هنوز خادمان حرم درها را نبسته بودند. مرتضی نعلینش را بیرون حرم از پا درآورد و به سمت درگار چوبی رفت. نعلینی که به زردی می‌زد فرسوده‌تر از آن بود که کسی را به طمع بیندازد. درگاه را بوسید و گونه راستش را روی زمین گذاشت که ناگهان موجی از دلتنگی آمیخته با اشتیاق توفید و چشم‌ها را به اشک نشاند. دربرابر ایوان طلا ایستاد تا اذن دخول بخواند، ولی پیش از آن دوست داشت بار دیگر تمام زوایای حرم را با دقت ببیند و به خاطر بسپارد.

حرم با طلاکاری‌های جدید شاه قاجار و ضریح نقره‌ای که چندی پیش نصب کرده بودند، به کلی با گذشته‌اش فرق کرده بود. دو گلدسته در اطراف ایوان به‌تازگی به دستور فتحعلی‌شاه طلاکاری شده بودند و شبستان اصلی حرم با زیلوهایی با نقش چهارگوش و لوزی را از جلوی ایوان تا کنار ضریح مفروش شده بود.

حرم خالی از زائر و نمازگزار بود و جز گفت‌وگوی مبهم خادمان در شبستان‌های اطراف صدایی شنیده نمی‌شد. مرتضی با قدم‌های کوتاه خود را به ضریح رساند؛ دست‌هایش را در پنجره‌های نقره‌ای آن گره کرد و پیشانی را بر آن تکیه داد. آن رؤیای ملکوتی را به یاد آورد و تمام وجودش از خاطره شنیدن صدای امیرالمومنین مشتعل شد.

چاپ بیست و یکم این کتاب با ۲۲۹ صفحه‌، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۵ هزار تومان منتشر شده است.

احتمال دارد مراسم جشن امضای چاپ بیست و دوم این کتاب طی روزهای آینده در غرفه انتشارات کتاب جمکران در نمایشگاه کتاب برگزار شود.

کد خبر 4600891

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha