به گزارش خبرنگار مهر، غلامحسین ابراهیمی دینانی، عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران و چهره ماندگار فلسفه در برنامه معرفت که از شبکه چهار سیما پخش میشود، در تفسیر اشعاری از مولوی اظهار داشت: بهترین تعریف برای زیبایی، تناسب اندام است. زیبایی تناسب است، حالا تناسب به چه معناست و چرا تناسب زیباست؟ اینجاست که باید از عالم ظاهر به عالم معنی رفت. زیبایی یک امر معنوی است که در همه جا ظاهر میشود.
عضو انجمن حکمت و فلسفه ایران تصریح کرد: در ظاهر و باطن یک تضادی وجود دارد، ولی تضادشان طولی است، بالا و پایین معنوی است. تمام زیباییهای این عالم جلوهای از زیبایی مطلق است. عقل زیباست، با چشم سر نمیشود زیبایی عقل را دید، زیبایی عقل را با چشم عقل باید دید.
چهره ماندگار فلسفه افزود: ما در عالمی زندگی میکنیم که عالم تجربه گرایی است. یک تجربه در آزمایشگاه به دست میآید و یک تجربه در زندگی به دست میآید. حالا آیا همه آدمی در تجربه میکروسکوپی دیده میشود؟ اندیشههای آدمی را نمیشود در آزمایشگاه دید.
وی اظهار داشت: اولیای خدا دریچه زیبایی شان به روی هستی باز است. اولیای خدا جهان را زیبا میبینند. حالا معنی کجاست؟ عالم معنی کجاست؟ هر چیزی به اندازه خودش معنی دارد. تاریخ معنی دارد، آیا معنی هم تاریخ دارد؟
ابراهیمی دینانی گفت: چرا حیوانات سخن نمیگویند ولی انسان سخن میگوید؟ چون انسان معنی را می فهمد، موجودات دیگر معنی را نمیفهمند. حیوان با غریزه احتیاجاتش را برطرف میکند، ولی نمیتواند معنی را با غریزه منتقل کند. چیزهایی را با زبان میتوان گفت که با هیچ ابزار دیگری نمیتوان گفت. بهترین منتقل کننده عالم معنی زبان است و انسان به این دلیل زبان گشوده است که معنی را منتقل کند.
چهره ماندگار فلسفه افزود: در این عالم هیچ نعمتی بالاتر از سخن گفتن نیست. انسان با اینکه قدرت سخن گفتن دارد، ولی نمیتواند همه معانی را منتقل کند. یا زبان نمیتواند همه معانی را بگوید، یا شنونده قادر به درک آن نیست.
وی تصریح کرد: هر انسانی با معنی زنده است، ولی حقیقت معنی را به اندازه خودش درک میکند. در درون روان آدمی میدان هاست، شهر وجود انسان میدانهای زیادی دارد. هر میدانی یک ظرفیتی دارد، میدان گسترده است، انسان هم گسترده است. لایه اندر لایه است. لایههای وجود پنهان انسان بی کران است و عالم بیکرانه های معنی در هر لایهای به اندازه آن لایه هاست. در چشم به اندازه چشم، در گوش به اندازه گوش و...
چهره ماندگار فلسفه گفت: کل عالم یعقوب و یوسف است، معنی یوسف و یعقوب را میتوان گسترش داد. معنی فراق یوسف و یعقوب در هر انسانی هست. زیبایی یوسف در همه جای عالم هست و همه زیباییهای عالم جلوهای از زیباییهای حق است.
وی افزود: خاصیت عشق فراق است، عاشقی که فراق را تجربه نکرده باشد نمیتواند ادعای عشق کند. اگر کسی به زیبایی مطلق عشق بورزد، لازمه اش فراق است. رسیدن به مطلق آسان نیست، انسان مقید است، هستی مطلق یکی است، دو تا نیست. موجودات نمیتوانند مطلق باشند. مطلق بودن و هستی یعنی یکی بودن. موجودات عالم در فراق مطلق هستند.
ابراهیمی دینانی گفت: هر زیبایی جلوهای از زیبایی مطلق است. هر زیبایی هر چه زیاد باشد جلوهای از زیبایی مطلق است و رسیدن به مطلق محال است. پس اگر رسیدن به مطلق امکانپذیر نیست، فراق همیشه هست.
نظر شما