به گزارش خبرنگار مهر، نشر چشمه بهتازگی دو کتاب طنز را در مجموعه «جهان تازهدم» خود منتشر کرده که بهترتیب عناوین بیست و یکم و بیست و سوم این مجموعه هستند. یکی از کتابها به قلم ابراهیم رها و دیگری نوشته آیدین سیارسریع است.
«چرت و پرت» عنوان کتاب جدید علی میرمیرانی معروف به ابراهیم رها است. این کتاب سومین عنوان از مجموعه سهگانه «هردمبیل» این طنزنویس و دربردارنده ماجرای آقای معیریِ پیر به دختر جوانی بهنام صدف است. رها پیشتر در کتابهای «دریوری» و «پرتوپلا» ماجراهایی از خانواده معیری را روایت کرده و حالا در جلد سوم سهگانهاش، قصه دیگری را از این شخصیتها ارائه میکند.
این طنزنویس درباره سهگانه موردنظر میگوید: واقعیت این است که طرحی داشتم برای نگارش یک سهگانه، سه رمانِ بههمپیوسته که البته هرکدام بتواند جداگانه هم مورد استفاده مخاطب قرار بگیرند. کمی کار سختی بود. همینکه هم کارها متصل باشد هم اگر مخاطب فقط یکی از آنها را خرید و خواند، احساس غبن نکند ماجرا را دشوار میکرد. حین نگارش آن کارها قدری از صرافت افتادم و بخشی را که در طرح اولیهام برای «چرت و پرت» داشتم، خیلی مختصر و کوتاه و مجمل و جمعوجور (همه اینها با هم!) در لابهلا و البته اواخر کتاب «پرت و پلا» آوردم.
رها همچنین در مقدمه کوتاه کتاب «چرت و پرت» نوشته است: شخصاً بسیار راغبم رسماً در همین مقدمه کتاب اعلام کنم که سهگانه دریوری، پرتوپلا و چرتوپرت ادامه نخواهد داشت. اما چون پیشتر اعلام کردم و حریف ذهنم نشدم و ایضا چون نمیخواهم از یک سوراخ دوبار گزیده شوم، فعلاً ادای سکوت اختیار کردن را درمیآورم!
«چرت و پرت» در ۶ فصل نوشته شده و رها نگارش آن را پاییز سال ۹۷ به پایان رسانده است.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
«گشتاسبِ کاسیاس. در واقع گشتاسبِ معیری.» این جمله هم پاسخ سهراب بود که نشان میداد با ماجرا دارد کاملاً جدی برخورد میکند. معیریها هرطور بود حفظ ظاهر میکردند و در آنجا و آن مجلس، مقابل ظفری و اهلوعیالش ماجرا را ادامه ندادند. پس از لحظاتی هم مثل تماشاگرانی که در سینما بعد از پایان فیلم صندلیها را ترک میکنند، منزل مظفری را ترک کردند. هنگام خروج اما طهمورث طوری که بقیه نشنوند رو کرد به نرگس و گفت «بیخیال… کاش وسط این خوابت من و تو هم بودیم. کاش یه جایی از خوابت به من و تو هم مربوط بود. ما کجاییم این وسط نرگس؟» طهمورث آنقدر یلخی این سوال را پرسید که نرگس دانست اگر در این ماجراها یک نفر و فقط یک نفر به شرط وارث و… ربطی نداشته باشد طهمورث است. نوه ارشد مرحوم معیری، دختر مظفری را دوست داشت و فهمیدن این موضوع هوش و درک نمیخواست فقط دوتا چشم میخواست که البته نرگس داشت، خوابش را هم داشت!
معیریها با سرعت تمام به سوی غایلهای جدید، از منزل مظفری خارج شدند، طوری که بعضیهایشان حتی حواسشان نبود درست خداحافظی کنند!
این کتاب با ۸۵ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۴ هزار تومان منتشر شده است.
کتاب طنز دیگری که چشمه بهتازگی چاپ کرده، «چرتوپیا (تاریخ زوال یک اتوپیا به روایت سباستوس میکلانکوس)» نوشته آیدین سیارسریع است.
این داستان بلند یا رمان طنز هم ۱۲ فصل دارد که با این بخشها آغاز میشوند و البته دربرگیرنده تعدادی از این بخشها یا تاریخنگاریهای طنز هستند:
«صبح روز بیستم ماه جمهوری از سال ۲۴۱۹ موتالسقراطِ تاریخ چرتی»، «ظهر بیست و یکم ماه جمهوری از سال ۲۴۱۹ موتالسقراطِ تاریخ چرتی»، «صبح بیست و دوم ماه جمهوری از سال ۲۴۱۹ موتالسقراطِ چرتی»، «صبح بیست و سوم ماه جمهوری از سال ۲۴۱۹ موتالسقراطِ تاریخ چرتی»، «بیست و چهارم ماه جمهوری از سال ۲۴۱۹ موتالسقراطِ تاریخ چرتی / صبح زود»، «صبح بیست و پنجم ماه جمهوری از سال ۲۴۱۹ موتالسقراطِ تاریخ چرتی»، «صبح بیست و ششم ماه جمهوری از سال ۲۴۱۹ موتالسقراطِ تاریخ چرتی»، «بیست و هشتم ماه جمهوری از سال ۲۴۱۹ موتالسقراطِ تاریخ چرتی»، «بیست و نهم ماه جمهوری از سال ۲۴۱۹ موتالسقراطِ تاریخ چرتی»، «روز سیام ماه جمهوری از سال ۲۴۱۹ موتالسقراطِ تاریخ چرتی»، «صبح روز یکم ماه ضیافت از سال ۲۴۱۹ موتالسقراطِ تاریخ چرتی» و «روز سوم ماه ذات عدالت از سال ۲۴۲۰ موتالسقراطِ تاریخ چرتی-ژنو»
طرح این داستان طنز هم از این قرار است که پس از بحران اقتصادی یونان در سال ۲۰۰۹، چند فیلسوف در تلاشاند اتوپیای خودشان را بسازند؛ مدینه فاضلهای که قوانین افلاطون (فیلسوف نویسنده کتاب «جمهوری») در آن اجرا شود. این چند فیلسوف دنبال اتوپیا یا همان مدینه فاضلهای هستند که در آن فیلسوفها قدرت را به دست بگیرند و به حکومت دموکراسی پایان بدهند. خلاقیت نویسنده کتاب در ترکیب عنوان «چرت و پرت» با «اتوپیا» است که به واژه «چرتوپیا» منجر شده است.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
اعلیحضرت ادامه دادند «بسیار خب… شما ببینید ابتدا یک جمله از این آل پاچینو، که نمیدانیم کیست و لابد از فلاسفه رومی است، آورده و بعد با مهارت خاصی دست به تفسیر این جمله زده است.» سپس سعی کردند معانیِ بیشتری را از این کپشنِ مختصر انتزاع نمایند. «آل پاچینو میگوید یکجوری نپرسید که فقط دهانتان کثیف شود، بعد هلنجون میگوید مراقب دهانتان باشید شهروندان. خب این هم هرمنوتیک است، یعنی فهمِ عمیق از نیت مولف، و هم یکجور آگاهسازی است. آگاهسازی هم که وظیفه اصلیِ یک روشنفکرِ فیلسوف است.»
دیوجانس پرسید «اعلیحضرت این آگاهسازی در چه زمینه است؟»
گذالفنونِ کبیر گفت «چهطور از درک این مسئله عاجزی دیوجانس؟ کاملاً روشن است. در زمینه بهداشتِ دهان و دندان.»
جناب دیوس، وزیر جنگ، کمی در صندلیشان جابهجا شدند و گفتند «ولی اعلیحضرت هنوز ایراد اصلی بر جای خود باقی است.»
گذالفنون کبیر کمی ابرویشان را در هم کردند و گفتند «چه ایرادی؟»
دیوس گفت «اینکه ایشان بهعنوان متخصصِ هرمنوتیک از درک مولف واقعی اثر ناتوان است.»
گذالفنونِ کبیر گفتند «چهطور؟»
دیوس گفت «اعلیحضرت این جملات را نویسنده فیلمنامه مینویسد نه آلپاچینو.»
این کتاب هم با ۱۰۹ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۷ هزار تومان به چاپ رسیده است.
نظر شما