به گزارش خبرنگار مهر، نشر و پژوهش فرزان روز ششمین چاپ کتاب «وجدان بیدار: (کاستلیو و کالون) تسامح یا تعصب» اثر مشهور اشتفان تسوایگ، نویسنده و پژوهشگر آلمانی را با ترجمهای از سیروس آرین پور را با شمارگان ۶۰۰ نسخه، ۲۵۶ صفحه و بهای ۴۵ هزار تومان منتشر کرد. ترجمه دیگری از این کتاب با عنوان «کالون و قیام کاستلیون» نیز منتشر شده است.
کتاب شامل ۹ فصل با عناوینی به این شرح است: «در به قدرت رسیدن کالون»، «آداب ایمان»، «کاستلیو پا پیش میگذارد»، «ماجرای سروه»، «سروه به قتل میرسد»، «مانیفست مداراگری»، «وجدان در برابر قهر قد میافرازد»، «قهر وجدان را از پا در میآورد» و «قطبها به هم میرسند».
ژان کالون متلکم فرانسوی در قرن شانزدهم به عنوان یکی از بنیادگرایانی که ادعای اصلاح طلبی مذهبی داشتند، مطرح است. از او به همراه مارتین لوتر به عنوان دو اصلاحگر کلیسا و بزرگان و موسسان مذهب پروتستان یاد میشود. او به دعوت شهروندان سوئیس به این سرزمین سفر کرد و اختیار همه چیز مردم این دیار را در دست گرفت. او در شهر بال سوئیس کتاب «مبادی دین مسیحی» را منتشر کرد. با حضور او در سوئیس شهر ژنو مرکز و پایتخت آیین پروتستان شد و هدف او این بود که ژنو را به صورت کشوری دربیاورد که حکومتش در دست اولیای دین باشد که به این هدف هم رسید.
سوئیسی که فریب ندای اصلاحطلبی کالون را خورده بودند، با قدرت پیدا کردن او چنان جهنمی را در پیش خود دیدند که در طول تاریخ سابقه نداشت. او با بازخوانی فقهی خود از مسیحیت ستمهای بسیاری را بر مردم روا داشت و راه هرگونه مدارای مذهبی را بست و چنان حکومت رعب و وحشتی را تشکیل داد که مثال زدنی بود. جزای کوچکترین گناهی (آزاد اندیشی هم گناه به حساب میآمد) در نظام فقهی کالون اعدام و سوختن بوسیله آتش بود. کار به جای رسید که سوئیسیها خود او را اخراج کردند.
به دلیل آنکه نظام برساخته توسط کالون متکی به شخص خود او بود، پس از اخراجش بوسیله مردم، هرج و مرج شدیدی پیش آمد و سوئیسیها اشتباه تاریخی بزرگی را مرتکب شده و کالون را دوباره به سرزمین خود بازگرداندند. کالون اینبار دست بسیار بازتری در حکومت پیدا کرد و با کینهای که از مردم سوئیس به دلیل اخراج کوتاه مدت و هتک حرمتش پیدا کرده بود، دوران سیاهتری را نسبت به دوره نخست حکومت خود پدید آورد.
در این نوبت دادگاههای تفتیش عقاید حتی به شدتی بیش از دادگاههای کاتولیکی، محاکمههای مذهبی که رای همه آنها بی چون و چرا سوزاندن متهم در آتش بود، جنبش کتابسوزان (به شهادت کتابهای تاریخ حتی کتابسوزان نازیهای آلمان در قرن جدید هم به پای آن نمیرسید) نفی هرگونه شادی، آزاداندیشی و حتی نفی موسیقی، بسیار گستردهتر از قبل اجرا شد.
صاحب هرگونه صدای مخالفی به دادگاههای تفتیش عقاید فرستاده شده و پس از آن در آتش سوخته میشد. از دوره فرمانروایی کالون به دورهای که مذهب هیچگونه گفتوگویی به معنای واقعی کلمه، را نمیپذیرفت یاد میکنند. این در صورتی بود که در جهان اسلام در دورههای متعدد خود آزاداندیشی حاکم بود و کمتر دورهای را میتوان یافت که کسی به جرم آزاداندیشی محاکمه شده باشد. حتی ملحدان نیز در تاریخ تمدن اسلام آزادانه عقیده خود را مطرح میکردند. گفتوگوهای ائمه معصومین (ع) با صاحبان تفکرات متفاوت خواندنی است.
در نظام مذهبی که کالون پایه گذاری کرد زورگویی و کشتار امری رایج بود و بسیاری از مردم با تهدید به اخراج و نفی بلد به نوشتن اعترافنامه مجبور میشدند. کالون از عموم مردم میخواست که به ایمان مذهبی، آنطور که او میپسندد، گردن نهند بدین ترتیب نظامی سخت و خشن و یک دیکتاتوری تمام عیار مذهبی در شهر ژنو برقرار کرد. در این نظام همه متهم بودند و هر لحظه ممکن بود که درب منزل به صدا درآمده و یکی از اعضای گروه تفتیش عقاید کالون برای بازدید سرزده وارد خانه شود. این کارگزاران نه تنها از مردم امور شرعی را میپرسیدند تا بدانند که مردم آنها را بلدند یا خیر؟ که حتی درباره کوچکترین جزییات زندگی معمولی نیز دخالت میکردند از نوع پوشش و لباس گرفته تا نوع مو و زینت. حتی آنها به کتابخانههای مردم نیز سرک کشیده و کافی بود تا یک کتابی به زعم خود مخالف را پیدا کنند تا هم کتاب و هم صاحب آن خانه را در آتش بسوزانند.
در این دوره است که سباستین کاستلیو که یک طلبه رشته الهیات که اسپانیاییالاصل است و معتقد به آزاداندیشی و گفتوگو، رسالت خود را بر قیام فکری بر علیه کالون میگذارد. قدرت کلام و منش وارسته کاستلیو باعث میشود تا پیروانی پیدا کند و همین زنگ خطری است برای کالون. به همین دلیل به فرمان دین بازداشت و محاکمه میشود. کالون در حین محاکمه بازهم به فرمان دین و با توجیهی شرعی حکم به شکنجه کاستلیو میکند.
اشتفان تسوایگ، نویسنده، شاعر، روزنامه نگار و پژوهشگر از جریان حکومت کالون و قیام کاستلو، روایتی داستان گونه در کتاب «وجدان بیدار» به دست میدهد که بسیار خواندنی است. تسوایگ در رشته فلسفه در دانشگاه وین تحصیل کرد و در سال ۱۹۰۴ مدرک دکتری خود در فلسفه را با نگارش پایان نامهای در موضوع فلسفه هیپولیت تن گرفت. شهرت او بیشتر به خاطر نگارش بیوگرافیها و رمانهای تاریخی است. از میان دیگر آثار مشهور او در ایران نیز ترجمه شده میتوان به رمان «شطرنج باز» اشاره کرد. در این رمان نیز او مانند «وجدان بیدار» نبودن فضا و قدرت گفتوگو به معنای واقعی کلمه در میان انسانها را شرح میکند. تسوایگ همچنین از شاگردان فروید بود.
سباستین کاستلیو که تا قبل از نگارش کتاب تسوایگ، حتی نزد روشنفکران اروپایی ناشناخته بود، در بیست و پنج سالگی دل به کار اصلاح دینی میسپارد و چون این امر زندگی او را در فرانسه به خطر میاندازد، ناچار به مهاجرت میشود و به استراسبورگ میرود و همت خود را صرف ترجمه مجدد عهد عتیق و جدید میکند تا ابهامات را در دین از میان ببرد. سپس ناشری در ژنو ابراز تمایل میکند که ترجمه کاستیلو را منتشر کند؛ ولی دستگاه کالون که در این ایام در اوج قدرت است، مانع از انتشار کتاب کاستلیو میشود و کاستلیو برای اعتراض به این سانسور و رفع آن به ملاقات کالون میرود.
از اینجای داستان به بعد است که تضاد و ستیز میان دو قهرمان داستان یعنی کاستیلو و کالون برجسته میشود و با اتهامات و استدلالهای یکی علیه دیگری ادامه مییابد. از فصل چهارم کتاب، میکائیل سروه وارد داستان میشود و نوشتههای کفرآمیز او؛ وی را در نظر کالون و حامیانش کافری مطرود جلوه میدهد. به گونهای که کمر به قتلش میبندند و بعد از محاکمهای فرمایشی او را در آتش میسوزانند. این اقدام ژان کالون به اعتراض شدیداللحن کاستیلو میانجامد و به مبارزات او علیه نظام دیکتاتوری مذهبی کالون جانی تازه میدهد و…
بدین ترتیب این کتاب، زندگی سه شخصیت یعنی جان کالون، سباستین کاستلیو و میکائل سروه را به یکدیگر پیوند میدهد و روندِ داستان حول این سه شخصیت پیش میرود. نکته جالب در این جریان، جستجوی هدفمند تسوایگ در زوایای تاریخ قرون وسطی و پیدا کردن این ماجرای هولناک و عبرتآموز است، ماجرایی که برای جهانیان ناشنیده و ناشناخته بود.
در مقدمه این ترجمه متن نامه توماس مان نویسنده سرشناس آلمانی و صاحب رمانهایی چون «کوه جادو»، «خاندان بودن بروک»، «تونیو کروگر» و… خطاب به اشتفان تسوایگ ترجمه و منتشر شده است. توماس مان که پس از مطالعه کتاب «وجدان بیدار» بسیار ذوق شده بود درباره آن به تسوایگ نوشت: آقای اشتفان تسوایگ ارجمند و عزیزم، این چنین مشتاقانه، و این چنین یکسره مسحور موضوع و مجذوب ساخت و پرداخت آن؛ مدّتها بود مثل این کاستیلوی کتاب شما، کتابی نخوانده بودم. غوغایی است این کتاب. تکان دهندهاست و شوربرانگیز، گرد هم آورندهٔ همه چیزهای دوست داشتنی و نفرت انگیز روزگار ماست در نمودگاری تاریخی، که به ما میآموزاند: مسئله پیوسته همانی است که همیشه تاریخ بودهاست. این هم غم انگیز است و هم تسلّابخش. من از کاستلیو هیچ نمیدانستم، براستی از آشنایی با وی خوشوقتم و با او دوست تازهای برای خود در اعماق تاریخ یافتهام. این دوستی را مدیون کتاب شما هستم و خود شما. تشکر مرا بپذیرید. با درود و آرزوی نیکبختی از سوی خود و خانوادهام. توماس مان ۳۰ مه ۱۹۳۶»
آرش دادگر، مدرس، کارگردان و بازیگر برجسته تئاتر ایران با اقتباس از این کتاب، نمایشی را با عنوان «کالون و قیام کاستلیون» به روی صحنه برد که با استقبال بسیار مخاطبان نیز مواجه شد. این نمایش در سه نوبت در سالهای مختلفی در دهه ۸۰ و ۹۰ به روی صحنه رفت و در آن بازیگرانی چون عمار عاشوری، یعقوب صباحی، کامبیز امینی، آرش دادگر، حسام منظور، مهران امام بخش، مریم راسخ و… به ایفای نقش پرداختند.
نظر شما