خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ؛ منصور تیرگر، رئیس مرکز پژوهشهای اتحادیه پوشاک تهران است او در سال ۹۷ طرحی را با درخواست شورای عالی انقلاب فرهنگی در مرکز پژوهش اتحادیه پوشاک ترتیب داده به نام «سازوکار و سامانه مد و پوشاک کشور» که با بررسی رویدادها و ساختار کشورهای معتبر در حوزه مدولباس آن را تدوین و تنظیم کرده است. او معتقد است، اتفاقی که بهعنوان گسست از نهادها و متولیان با مردم در حوزه مدولباس یاد میشود کاملا درست و بجا است زیرا فرآیند و چرخه درست و متناسب در این حوزه وجود ندارد. تا تا زمانی که این فرآیند و ذائقهسازی تثبیت نشود این گسستی مردم و مسئولان و متولیان روزبهروز بیشتر خواهد شد. خبرگزاری مهر درباره سازوکارها در حوزه مد و لباس، گسست ایجاد شده و بهتولید انبوه نرسیدن طرحها جشنوارهها و نمایشگاه و تمایل نداشتن تولیدکنندهها در تولید محصولات، با منصور تیرگر، رئیس مرکز پژوهشهای اتحادیه پوشاک تهران گفتوگو کرده است که در ادامه میآید:
با توجه به اینکه نهادها و سازمانهای متولی در امور فرهنگی در حال انجام پروژهها، برنامهها، کنگرهها و فرهنگسازی هستند اما دیده میشود که با دغدغههای سوژههای طبقه متوسط شهری در کشور همخوانی ندارد و سوژههای اجتماعی به دنبال دغدغههای فرهنگی و ارزشی خاص خودشان هستند و در اینجا گسستی ایجاد شده است از همینرو میبینیم که الگوهای ارائه شده از سوی برخی نهادها و سازمانها از سوی مردم قابل تایید و تبعیت نیست یا تاثیر عینی آن الگوها را شاهد نیستیم، دیدگاه شما درباره این پیشفرض چیست؟
ما در سال ۹۷ طرحی را با درخواست شورای عالی انقلاب فرهنگی در مرکز پژوهش اتحادیه پوشاک درآوردیم به نام «سازوکار و سامانه مد و پوشاک کشور» و کشورهایی که در حوزه مد و لباس در دنیای مد تاثیرگذار هستند همانند امریکا، ایتالیا، انگلستان و فرانسه ساختارهایشان را تحلیل کردیم و سامانه و چرخهای که در سامانه و فعالیتها آنها وجود داشت را بررسی کردیم، محتوای مشترک را استخراج کردیم و ساختاری را پیشنهاد دادیم که برخاسته از فرهنگ ایرانی باشد. اتفاقی که شما به عنوان گسست از آن نام بردید کاملا درست است حالا اینکه چرا این اتفاق رخ داده به این خاطر که ما چرخه و فرآیند متناسبی را نداریم که جایگزین کنیم به این معنی که امروز فروشنده پوشاک نمیداند خاستگاه مخاطباش چیست! زیرا اصولا «مخاطبسازی» ذائقه مخاطب را که در سامانهای کنترل کند، نداریم تا ذائقهسازی صورت بگیرد و تولیدکننده هم در جهت آن ذائقهسازی محصولی را تولید کند.
چرا در کشور ما مقاومت وجود دارد؟ به این خاطر که برای آن به خوبی ذائقهسازی نکردیم. مخاطب ما در اختیار رسانههای جریانساز غربی قرار گرفته است
ما در حال حاضر مسئله عفاف و حجاب را در کشور داریم که پروسهای است هم محتوای فرهنگی در آن وجود دارد و هم محتوای مذهبی. اگر بررسی کنیم در تمدن ۳ هزار ساله هم مسئله عفاف و حجاب فارغ از تعلقات مذهبی وجود داشته است در نتیجه مغایرتی با مسئله فرهنگی و مذهبی ما ندارد اما چرا در کشور ما مقاومت وجود دارد؟ به این خاطر که برای آن به خوبی ذائقهسازی نکردیم. مخاطب ما در اختیار رسانههای جریانساز غربی قرار گرفته است و بیشتر فروشندهها بهراحتی کالاهای غربی را در اختیارشان میگذارد، به طور مصداقی کشور ترکیه که سریالهای چندین قسمتی در زمان خیلی طولانی به خورد مخاطب ایرانی میدهد و امروزه این سریالها برای مخاطبان بسیار جذابیت دارد از همین رو آنها محصولاتشان را در ذهن مخاطبان نهادینه میکند، با وارد شدن آن کالاها و محصولات مردم هم آنها را میخرند. خب حالا دولت ما چه برنامهای داشته است؟ رسانهها چه تدابیری اندیشیدهاند؟
مسلما وقتی متولیان امر و مسئولان سازمانها و نهادهای این حوزه خوراک درست و مناسبی را در اختیار مخاطبان قرار ندهند مردم به آن سمت سوق پیدا میکنند!
دقیقا، این مسئله نیاز به یک پروسه، چرخه و فرآیندی دارد که این چرخه باید توسط افراد متخصص اسنادش تهیه و تنظیم شود و مکانیزم کاملی برای چرخه مد و پوشاک پیشنهاد داده شود که البته ما به عنوان مرکز پژوهشهای اتحادیه پوشاک این طرح را ارائه دادیم که طرح برتر در سازمان صنعت، معدن و تجارت شناخته شد. البته با راستیآزمایی این طرح به بار خواهد نشست. البته این را هم بگویم باید جریان مد را در بالا دستی مشخص کنیم، برنامهریزی کنیم و سرمایهگذاری داشته باشیم تا تولیدکننده به سمت آن حرکت کند و مصرف کننده هم به این سمت و سو کشش پیدا کند. باید بگویم که در حوزه مد و لباس فرآینده ذائقهسازی در دولت وجود ندارد و ذائقه مخاطب توسط عوامل بیگانه شکل میگیرد. امروزه تصور کنید اماکن یا تعزیرات در سطح عرضه میخواهند به صورت سلبی با این امر مواجه شوند در حالیکه میبینیم آنها بهصورت زیرزمینی به فعالیتشان ادامه میدهند و محصولات را در اختیار مردم قرار میدهند، بنابراین این مسیر درستی نیست که با آنها برخورد شوند و بهصورت پنهانی کار کنند اتفاقا باید این گروهها جذب و به نحو درستی ساماندهی شوند.
چگونه ساماندهی شوند؟
ببینید! تولیدکننده متاثر از فروش است، هر جایی که فروش وجود داشته باشد به آن سمت حرکت میکند اگر خلاف این جهت حرکت کند فروش آن فلج خواهد شد، در آنصورت سازوکار دولتی باید به دنبال این باشد که مسیر تولید را با مسیر ذائقه مردم تطبیق دهد در حالیکه امروزه این تطبیق صورت گرفته، اما مشکل اصلی در سیاستگذاریها است که سیاستگذاری ما باید در جهتی باشد که ذائقهسازی انجام دهد اما برایش هیچگونه سرمایهگذاری صورت نگرفته است. زمانیکه عوامل انتظامی با ناهنجاریهای پوشاک مواجه میشوند برای اینکه دارای موجز و کوتاه برای آن پیدا کنند در سطح عرضه با آن برخورد میکنند ولی برخورد در سطح عرضه باعث میشود نظام کنترلیشان دقیقتر میشود! چرا؟ زیرا در سطح عرضه فعالیتشان را ادامه میدهند. در حالیکه اشکال کار فرماندهی شدن ذائقه مردم از دیگر عوامل است و این شکل ساماندهی ذائقهسازی باید به عنوان فرآیند قدرتمند در کشور ایجاد شود البته این فرآیند بسیار طولانی است که ما نظاماتاش را استخراج کردیم و شناختیم ولی دولت باید سرمایه فرهنگی مناسبی را در اختیار این مسئله قرار دهد. البته اگر این فرآیند ذائقهسازی تشکیل شود، درآمدزایی خوبی هم در پس خود دارد و این امر باعث میشود مردم دیگر خودباختگی نسبت به کالای خارجی نداشته باشند. تا زمانی که این فرآیند تثبیت نشود این گسستی که شما از مردم و مسئولان و متولیان طرح کردید روزبهروز بیشتر خواهد شد.
فعالیتهای فرهنگی و سازوکارهای برنامهریزی شده در برگزاری جشنوارهها، همایش، نمایشگاه میتواند به مسیری متمایل شود که به نوعی معرف مناسبی در زمینه انتخاب پوشش و انواع مد و لباس باشد؟ آیا چنین اتفاقی افتاده است؟ به عنوان مثال نمایشگاههایی که برگزار میشود وعده تولید انبوه طرحهای آن نمایشگاه در زمان برپایی آن داده میشود اما بعد از گذشت روزها و ماهها میبینیم که نه تنها به تولید انبوه نرسیدهاند بلکه دیگر فراموش شدهاند و سال جدید به دنبال برگزاری دوره بعدی نمایشگاه هستند! همانند جشنوارههای معروفی همچون فجر و عاشورایی... اگر هم از مسئولان سوال شود که چرا به تولید انبوه نرسیده میگویند تولیدکنندهها بودجه ندارند! آیا در واقعیت بودجه ندارند یا تمایلی برای تولید وجود ندارد؟
مسلما یک آفتی وجود دارد، که فرهنگ و خواسته مردم در مدت یک ماه، پوشاک عاشورایی را میطلبد، زیرا واقعه عاشورا نماد مشکی دارد و با توجه به اینکه در این بخش تهاجم فرهنگی صورت گرفته است که توسط کشورهایی چین و... اشغال میشود. میتوانم به جرئت بگویم که فروشی که در ایام عاشورا در حوزه پوشاک است اگر بیشتر از فروش شب عید نباشد کمتر هم نیست. با توجه به اینکه ما نمادهای غربی و فراماسونری را در لباسهای مشکی دیدیم انگیزهای برا ما ایجاد شد که جشنواره نمایشگاه عاشورایی را برپا کنیم تا در این زمینه بتوانیم از ورود لباسهای مشکی نامناسب جلوگیری کنیم. البته ما به دنبال این هستیم که چرخه اقتصادی را هم کنار این موضوع بیاوریم تا صنعت هم درگیر شود. ما به افرادی سفارش نقش تصویرهایی را دادیم تا موضوعاتی مرتبط را طراحی کنند و از بوستان گفتگو هم درخواست کردیم به صورت سمبلیک نقش تصویرها را در اختیار تولیدکنندهها قرار دهند تا بتوانند به سمت تولید حرکت کنند اما از آنجایی که تولیدکنندهها یک ماه قبل از ماه محرم محصولاتشان را در بازار عرضه میکنند نتوانستیم محصولات نمایشگاه عاشورایی در بازار ارائه کنیم زیرا از آنجایی که این سازوکار عمیق و قدیمی نبود و بیشتر تلاش کردیم که همگرایی میان طراحان و تولیدکنندهها ایجاد کنیم نتوانستیم هنوز به خوبی در عرضه و تولید موفق عمل کنیم. امیدوارم که بتوانیم با تکمیل فرآیند در این راه پیشرفت داشتیم و پرچم را بالا ببریم. البته تمام مسئولان، رسانه، دولت و تولیدکنندهها در این راه باید ما را یاری کنند.
تولیدکننده متاثر از فروش است، هر جایی که فروش وجود داشته باشد به آن سمت حرکت میکند اگر خلاف این جهت حرکت کند فروش آن فلج خواهد شد، در آنصورت سازوکار دولتی باید به دنبال این باشد که مسیر تولید را با مسیر ذائقه مردم تطبیق دهد
البته آقای تیرگر، بنده به عنوان مثال نمایشگاه عاشورایی را بیان کردم که محصولاتش به تولید انبوه نرسیده است در دیگر جشنوارههایی که در حوزه مدولباس برگزار شده این اتفاق رخ داده است و ندیدهایم مردم با آن طرحها ارتباط برقرار کنند یا اصلا آن جشنوارهها را به کل نمیشناسند حتی جشنواره بینالمللی مدولباس فجر که بهعنوان رویداد بزرگ در کشور برگزار میشود حتی جامعهشناسان در سطح جامعه که به نوعی به دنبال سوژههای اجتماعی و رصد آن هستند از این رویداد اطلاع ندارند!
بله شما کاملا درست میگویید. زیرا حمایتی از این جشنوارهها صورت نگرفته است. ساختار کوچکی برای آن تعریف کردند که هر سال برگزار میشود باید این نوع جشنوارهها حمایت شوند و اطلاعرسانی درستی داشته باشند تا در جامعه جا بیفتد. در این رویدادها یکسری طراح و مزوندار و موسسات مدولباس را ساماندهی و جمع کردند در نتیجه صنعت باید از یافته این طراحان استفاده کند و دولت باید سازوکار آن را ایجاد کند. اگر میگوییم که این جشنوارهها متاسفانه کارکرد نداشته به این خاطر است که حمایت و اطلاعرسانی درست نداشته است و گزارش کامل از این جشنواره در اختیار مردم قرار نگرفته و در این حوزه با تمام پهنای باند حرکت نکردهاند تمام رخداد این معضلات هم از تصمیمات آنی ناشی میشود و سرمایهگذاری درستی صورت نمیگیرد در نهایت این سازوکاری که از آن بیان کردم ایجاد نشود آن گسست بیشتر میشود. پس با وجود سازوکار درست از سوی دولت میتوان این مسیر را پیش برد البته نیازی هم نیست که دولت ریالی در این حوزه سرمایهگذاری کند فقط بتواند جذب سرمایه صنعت را در این قضیه ایجاد کند این چرخه بهراه میافتد. دولت باید ناظر باشد که این چرخه دچار انحراف نشود و در جهت خاستگاه عفاف و حجاب و قوانین مرتبط با آن پیش رود.
نظر شما