به گزارش خبرگزاری مهر، نخستین جلسه از میز نقد «عصر تجربه» در ساعات پایانی نخستین روز مهرماه در تئاتر مستقل تهران برگزار شد. در این جلسه که با حضور جمعی از مخاطبان نمایش «به زبان خواب» برگزار میشد، امید طاهری، سیدحسین رسولی و احسان زیورعالم تازهترین ساخته سما موسوی را در بوته نقد قرار دادند.
امید طاهری در نقد نمایش «به زبان خواب» با اشاره به وجود مقولاتی چون تجربهگرایی در تئاتر و تئاتر تجربی آنها را محصول زیست ما در اجتماع دانست و گفت: در جوامع همگرا، تجربه کردن تفاوت بزرگی دارد با جوامع واگرا. واگرایی در جوامع منتهی می شود به چند پاره شدن جامعه. هر گروه، دسته و طبقه از افراد، در حلقه هم مسلکان خود، جهان و شیوه زیستی خود را می سازند که لزوما به شیوه زیستی، آرمانها، طرز فکرها و تلقیهای دستههای دیگر در تقابل قرار میگیرد.
طاهری با اشاره به اینکه تئاتر مستند یک شیوه تولیدی و محصول زیست و شرایط اجتماعی است، بیان کرد: این شیوه تکنیکها و بنیان نظری دارد. دستاندازی در تکنیکهای تئاتر مستند شدنی تر، راحتتر و پذیرفتنیتر از دستاندازی در مبانی نظری آن است. به هر حال تفاوت وجود دارد بین تئاتر تاریخی، قصهپرداز و متخیل و چیزی که از آن با عنوان تئاتر مستند یاد میکنیم. این اصول بنیانی به راحتی قابل تغییر و دفُرمه کردن نیستند مگر اینکه ما با یک برهان نظری، بر ضد آن یا در تکمیل آن، ایدهای را طرح کنیم.
طاهری با بیان اینکه در تئاتر مستند قرار نیست از طریق چیزی جز چیدمان دادههای عینی و مستند، معنا یابد، اظهار کرد: شباهت نزدیکی هست بین این روش و تدوین روشنفکرانه آیزنشتاین. در این شیوه از تدوین مخاطب از ترکیب نمای a و نمای b نمای c را در ذهن خود میسازد. در نمایش «به زبان خواب»، سما موسوی با کنار هم قرار دادن هرتا مولر و سیمین دانشور، نمای a و b را برای ما تدوین میکند. تا اینجا ما کاملاً با الگوهای تئاتر مستند مواجه هستیم اما آنجا که من باید نمای c را در ذهن خودم بسازم، نمایش هجم بالایی از تابلوهای راهنما را در چیدمانی مهندسی شده، در مولفه های اثر، مقابل من قرار می دهد که شکل گیری نمای c بیش از آنکه به اختیار من باشد، به میل نمایش است.
وی افزود: این آن نقطهای است که «به زبان خواب» از بنیانهای نظری تئاتر مستند فاصله میگیرد چرا که برای مهندسی ایجاد نمای c در ذهن مخاطب، مجبور میشود فقط آن بخشهایی از زندگی سیمین دانشور را روی صحنه عینیت ببخشد که در راستای هدف و تخیل نویسنده و کارگردان اثر است. همین میشود که ما اساساً روی صحنه سیمین دانشور را نمیبینیم. ما داریم جلال آلاحمد را میبینیم. گویا سیمین به تمامی ذوب در جلال است. این در حالی است که سیمین جهان مستقل خود را داشته و رمانی به قدرت «سووشون» محصول همان جهان مستقل است اگر چه یوسف سووشون، جلال آلاحمد باشد.
این گفته طاهری با مخالفت سما موسوی همراه بود و تأکید کرد که تمام گفتههای شخصیت سیمین نمایش براساس مستندات و محصول ۲ سال تحقیق کتابخانهای است. او افزود که انتخاب این بخش از زندگی سیمین نیز برایش اهمیت بسزایی داشته است چون قصد داشته مفهوم وفاداری این رماننویس شهیر را برجسته کند.
طاهری در همین باره یادآور شد: انتخاب سما موسوی از ابتدا یک نقطه عزیمت از تئاتر مستند را با خود حمل میکند. اینکه جهان پر از جلال (بخوانید جهان استحاله یافته در جنس مذکر) را در کنار جهان مستقلِ هرتا مولر قرار دهد تا این تفکر مستبدانه در شرایط کنونی جامعه ما که بخشی از دختران و زنان طبقه متوسط، پرچم استقلال و بینیازی از هر که جز خود را برداشتهاند، از این چیدمان استنباط شود. خصوصاً با تاکیدی بر آخرین تصویر نمایش آنجا که هرتا مولر جایزه نوبل را دریافت میکند و منِ مخاطب ایرانی به این میاندیشم که چرا سیمین نوبل نگرفت.
این نگاه امید طاهری مورد تأیید سید حسین رسولی نیز قرار گرفت و او نیز بر این باور بود که نمایش بارقههایی از فمنیسم را در خود دارد. این منتقد در مقدمه حرفهایش به سراغ تعریف نقد رفت و گفت: واژه نقد مانند دیگر واژگان معانی صریح و ضمنی متفاوتی دارد که نسبت به تفکرات طبقه حاکم و تفکرات رادیکال شکلهای مختلفی به خود گرفته است. نقد را امری بحرانی و رادیکال میدانم زیرا این واژه در زبان یونان باستان و زبانهای غربی هر ۲ معنی مذکور را با خود به همراه دارد. در واقع، امروز منتقد کسی است که مفاهیم و مناسبات تولید هنر را بحرانی میکند و ما باید در برابر نمایش «به زبان خواب» هم این رویه را در پیش بگیریم و از محاظفهکاری دوری جوییم.در نمایش سما موسوی اساسا شخصیتها به خصوص شخصیت سیمین دانشور فاقد کنش است در حالی که زندگی پرفراز و نشیب او مملو از رویدادهای سیاسی است. همانطور که هرتا مولر از کنشهای سیاسی اش میگوید و روی صحنه به شدت فعال است اما دانشور در رابطهاش با جلال میماند و این نوعی انفعال میآفریند.
رسولی در نقد نمایش سما موسوی بیان کرد: پرسشهای اساسی این است که چرا باید شاهد اجراهایی باشیم که در آن تودههای مردم حذف هستند و نخبگان راوی هستند؟ چرا باید کاراکترهای مرده به منظور اجرا برگزیده شوند؟ چرا باید از وضعیت بحرانی گذشته حرف بزنیم؟ چرا «امر روزمره» و پروبلمهای مردم فعلی از اجراها حذف شده است؟ چرا «تئاترهای تجربهگرا» به سوی «فرمالیسم» رفتهاند؟ نمایش فیلم برندهشدن جایزه نوبل توسط هرتا مولر در نمایش «به زبان خواب» چه سودی برای مخاطب امروز تئاتر ایران دارد؟ چرا «کنش دراماتیک» یا «کنش ضد دراماتیک» در چنین نمایشهایی شکل نمیگیرد و مدام حرف میشنویم؟ الگوی اجرایی و میزانسنهای اخته و خنثی سما موسوی، زنانی پشت پرده را نشان میدهد که به جلوی صحنه میآیند و مدام از خودشان تعریف میکنند. این نوع از تئاتر مستند چه سودی دارد؟ رابطه این شکل از مستندها با آثار «سینما حقیقت»، «سینما چشم» و «سینما مشت» ژیگاورتوف و حتی تئاتر سیاسی و مستند اروین پیسکاتور چیست؟ آیا اجرای موسوی مخاطب خاصی را هدف گرفته است؟ که جواب این پرسش بله است. طبقهای نخبه و الیت و روشنفکرنما هدف کارگردان هستند که در گذشته سیر میکنند.
البته این منتقد در بیان نکات مثبت اجرای «به زبان خواب» نیز عنوان کرد: هرتا مولر و سیمین دانشور هر ۲ مبارز علیه طبقه و افکار طبقه حاکم بودند. نکته مثبت دیگر حضور امید است. در این اجرا شاهد امید به تغییر زندگی و رسیدن به بزرگترین جایزه ادبی دنیا و خلق اولین رمان ایرانی توسط یک زن هستیم که میتواند تاثیر مثبتی روی مخاطب داشته باشد.
احسان زیورعالم، دیگر منتقد این جلسه به مفهوم تئاتر مستند پرداخت و بیان کرد که متأسفانه در ایران تئاتر مستند آن گونه که نیاز بوده مورد بحث و مجادله قرار نگرفته است و منابع آموزشی درباره تئاتر مستند بسیار اندک است و اساسا آنچه در این سالها به عنوان تئاتر مستند روی صحنه آمده، محصول برداشتهای هنرمند از مفاهیم پراکنده تئاتر مستند بوده است.
وی درباره نمایش «به زبان خواب» گفت: در نمایش سما موسوی اساسا شخصیتها به خصوص شخصیت سیمین دانشور فاقد کنش است و نمیدانیم کشمکش او با چیست. در حالی که زندگی پرفراز و نشیب او مملو از رویدادهای سیاسی است. همانطور که هرتا مولر از کنشهای سیاسی اش میگوید و روی صحنه به شدت فعال است اما دانشور در رابطهاش با جلال میماند و این نوعی انفعال میآفریند. مشخص نیست کشمکش او در چیست.
وی افزود: به نظر نمایش واجد آن وجه فمنیستی نیست. زمانی که به شبهای گوته اشاره میشود و برای معرفی سیمین دانشور از یادگار جلال آلاحمد استفاده میشود، میبینیم نمایش نیز در همین وجه میماند و تمایلی ندارد دانشور را جدا از جلال ببیند. هر چند اگر انتخاب من بود همان سخنرانی شب گوته را بازسازی میکردم چرا که هیچ تصویری از آن نیست و برای بسیاری ناآشناست اما زندگینامه دانشور برای بسیاری آشناست و نمایش فکت جدیدی ارائه نمیدهد. برای همین است که ماجرای هرتا مولر جذابیت بیشتری دارد.
سما موسوی در برابر نقدها با اشاره به اینکه پایاننامه کارشناسی ارشدش در باب تئاتر مستند بوده است، این نمایش را محصول تعاملاتش با مونا احمدی دانست و درباره ریشههای تئاتر مستند در ایران گفت: به نظرم نخستین گامهای تئاتر مستند در ایران را امیررضا کوهستانی در نمایش «کوارتت» برداشته است و بعدها نمایشهایی چون «ویران» پدید آمدند.
این کارگردان درباره انتخاب ۲ شخصیت مدنظرش تأکید کرد: شرایط زیستی مشترک این ۲ نویسنده و تقابلشان با سیاهترین روزهای تاریخ بسیار مهم بوده است و قصد داشتم رابطه رفتاری این ۲ نویسنده را به نمایش بگذارم.
موسوی همچنین درباره نمایش خود اذعان کرد که به واسطه بازبینیها بخشهایی از نمایش دستخوش تغییر شده است. او در پاسخ به تقدم و تأخر شخصیتها توضیحاتی داد و گفت این نمایش قرار است در آلمان نیز روی صحنه برود.
میزهای نقد «عصر تجربه» قرار است به صورت مداوم در تئاتر مستقل تهران برگزار شود.
نظر شما