به گزارش خبرنگار مهر، پس از حرف و حدیثهایی که روز سهشنبه دوم ۱۳۹۸ درباره ساخت سریال یا فیلمی سینمایی درباره شمس تبریزی منتشر شد، رضا بابایی، مولوی پژوه، مدرس حوزه و دانشگاه و نویسنده کتاب «مولوی و قرآن» یادداشتی را در کانال تلگرامی خود با نام «از ملت عشق تا مست عشق» منتشر کرد. به باور این مولوی شناس که سالها دروس شرح و تفسیر مثنوی داشته، اکنون مولانائیسم بدل به یک صنعت فرهنگ سودآور شده و مشتریان بسیاری در جهان داشته و دارد و آنچه تلوزیون و سینمای ایران تا امروز با مولوی و شمس کرده است، هیچ دشمنی با آن دو نکرده است. این یادداشت را در ذیل بخوانید:
«گویا سینمای ایران و ترکیه تصمیم گرفتهاند محصولی مشترک به نام «مست عشق» دربارۀ شمس تبریزی و مولوی به کارگردانی حسن فتحی و بازی دو هنرپیشۀ سرشناس ایرانی بسازند. گروهی از طلاب حوزههای علمیۀ قم نامهای به مراجع تقلید نوشته و خواستار مخالفت آنان با ساخت این فیلم سینمایی شدهاند. تا امروز دو تن از مراجع قم، به نامۀ طلاب جواب داده و ساخت فیلمی دربارۀ شمس و مولانا را ترویج تصوف و خلاف اسلام و مکتب اهل بیت(ع) خواندهاند.
من به نویسندگان نامه و مراجع محترم تقلید اطمینان میدهم که قصد سازندگان این فیلم، نه ترویج تصوف است و نه ارائۀ شناختی درست و پرمعنا از مولوی و شمس و نه هیچ انگیزۀ دینی یا فرهنگی دیگر. پیشتر همین کارگردان سریالی به نام «روشنتر از خاموشی» دربارۀ زندگی ملاصدرا ساخته بود که دیدن آن اعصاب فولادین میخواست؛ چون به طرزی ناشیانه میکوشید که از ملاصدرا چهرهای انقلابی و منتقد حکومت صفوی بسازد! چرا؟ چون از نظر صداوسیما [وسازندگان این آثار] همۀ چهرههای مبرز تاریخ ایران، باید چهرهای مبارز و ضد سلطنت داشته باشند. آن سریال نه ترویج فلسفه و عرفان بود و نه خدمت به تاریخ ملی ایرانیان.
آنچه تهیهکنندگان فیلم «مست عشق» را نیز به سرمایهگذاری در این پروژه واداشته است، سودآوری آن است. صنعت مولانائیسم در ترکیه و ایران و بلکه در جهان، مشتریان بیشماری یافته و نمونۀ آن، فروش باورنکردنی کتاب «ملت عشق» نوشتۀ خانم الیف شافاک در ایران و ترکیه است. شاید چاپ و فروش هیچ کتابی را در ایران و ترکیه نتوان با این اثر مقایسه کرد؛ بهویژه از آن رو که این کتاب از هیچ گونه حمایت سازمانی و دولتی برخوردار نبود؛ برخلاف برخی کتابهای پرشمارگان که همه یا اکثر نسخههای آن با بودجههای دولتی توزیع شدهاند. «ملت عشق» چنان توفیقی در ترکیه و ایران یافت که سازندگان «مست عشق» را هم به طمع انداخته است. انتخاب عنوان «مست عشق» نیز خواسته یا ناخواسته برای استفاده از برند «ملت عشق» است.
اگر طلاب و مراجع حوزه میخواهند فیلمهایی همچون مست عشق ساخته نشود یا کتابهایی همچون ملت عشق، چنین مقبول نیفتد، باید جلو سودآوری این گونه تولیدهای هنری را بگیرند که آن نیز با فتوا و برخوردهای حکومتی ممکن نیست. منطق بازار چنان قوی و صبور است که سرانجام هر منطق دیگری را مغلوب میکند.
من اگر جای طلاب قم و مراجع تقلید بودم، از خبر ساخت فیلم «مست عشق» خوشحال هم میشدم؛ زیرا آنچه تلوزیون و سینمای ایران تا امروز با مولوی و شمس کرده است، هیچ دشمنی با آن دو نکرده است. بیشتر تولیدهای سینمایی یا تلویزیونی دربارۀ مولوی و شمس در ایران و ترکیه، یا انگیزۀ تجاری داشتهاند یا برای سوءاستفاده از محبوبیت آن دو بوده است. مخالفان مولوی و شمس، اگر میخواهند جلو هر گونه تولید هنری و غیر هنری را دربارۀ آن دو بگیرند، نخست باید فکری به حال محبوبیت جهانی شمس و مولانا و سودآوری آن دو برای صنعت سینما و فیلمسازی بکنند، که آن نیز ممکن نیست. مولوی و شمس، چنان جایگاهی در میان دینداران معاصر و فرهیختگان یافتهاند که با هیچ فتوایی از میدان بهدر نمیروند.
خبر ساخت سینمایی «مست عشق»، دوستداران مولوی و شمس را نباید خوشحال کند؛ هم به دلیل جنس و ترکیب سازندگان تجارتپیشۀ فیلم و هم از آن رو که آموزهها و شخصیت مولوی و شمس، به گونهای نیست که به کار عامۀ مردم بیاید. مثنوی و دیوان غزلیات و مقالات شمس، از نوع گلستان سعدی یا قابوسنامه نیست که مردم را به مراجعۀ مستقیم به آنها دعوت کنیم.
زین سبب من تیغ کردم در غلاف
تا که کژخوانی نخواند برخلاف»
نظر شما