حسین علایی کارشناس مسائل بین المللی در زمینه اهداف آمریکا از برپایی سامانه دفاع موشکی می گوید : تسلط نظامی برجهان جز عناصراصلی استراتژی امنیت ملی آمریکا در قرن 21 محسوب می شود و نیروهای نظامی آمریکا به عنوان یکی ازمولفه های اصلی و نقش آفرین در سیاست امنیت ملی باید پیشگام در این زمینه عمل کنند.
به گفته وی، برنامه ریزی آمریکا در قرن 21، بر اساس تبدیل شدن به قدرت مسلط جهانی استوار شده است. بعد از جنگ سرد و فروپاشی شوروی آمریکا تلاش زیادی می کند که نظام جهانی از نظام دو قطبی به نظام چند قطبی تبدیل نشود. بلکه نظام تک قطبی با محوریت آمریکا در راس هرم قدرت نظام مسلط جهانی باشد و آرایش نیروهای نظامی در جهان هم بر پایه این استراتژی صورت می گیرد .
استقرار سامانه دفاع موشکی صرفا برای مقابله با ایران نیست، بلکه بیشتر در جهت اهداف آمریکا در اروپای بزرگ طراحی شده است. |
"آمریکا دربرپایی سامانه دفاع موشکی درکشورهای اروپای شرقی دوهدف را دنبال می کند؛ تغییرحوزه استقرار نیروهای نظامی در برخی از نقاط جهان و استفاده از ابزارهای دفاعی غیر انسانی هدف نخست می باشد. کاهش نیروها از اروپا و افزایش آن در خاورمیانه و تغییر مرکز فرماندهی آمریکا از پایگاه دیگو گارسیا به قطر در این راستا قابل ارزیابی است."
پیوند کشورهای اروپای شرقی به غرب هدف دوم می باشد؛ استقرار واحدهای نظامی درکشورهای اروپای شرقی و همکاری با آمریکا سبب درگیری و ایجاد شکاف بین این کشورها و روسیه خواهد شد و وابستگی بیشتر را به اروپای غربی وآمریکا در پی خواهد داشت . علاوه بر اینها آمریکا یک هدف مقطعی کوتاه نیز در پس استقرار سامانه دفاع موشکی و در راستای استراتژی امنیت ملی پیدا کرده است ."
علایی در ادامه اشاره کرد : آمریکا یک موضوع حل نشده درخاورمیانه دارد و آن ایران است؛ چون اختلاف با ایران حل نشده و تهران دارای یک توان نظامی ملی است، آمریکایی ها مجبور شده اند بیش از پیش بینی قبلی نیروی نظامی در خاورمیانه مستقر کنند و از طرف دیگر دراستقرار سامانه دفاع موشکی در اروپای شرقی سیستم ها را به گونه ای تنظیم کنند که ایران را هم شامل شود و در برابر روسیه نیز که یک تهدید پویا به شمارمی رود؛ هر زمان که خواستند به عنوان ابزار دیپلماتیک از آن استفاده کنند و برپایی این سامانه را با بهانه قرار دادن ایران مشروع جلوه دهند.
مهدی سنایی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل روسیه درباره سامانه دفاع موشکی و واکنش روسیه گفت : پس از فروپاشی شوروی مقتضیات و ضروریاتی که در همکاری با روسیه وجود داشت مدام جمهوری های استقلال یافته را به سمت روسیه می کشاند . این موضوع با مرور سیاست کشورهای بلوک شرق سابق بیشتر نمایان می شود. سیاست روسیه دوره های متفاوتی را طی کرد. ابتدا سیاست درهای بازوخانه مشترک اروپایی که از زمان گورباچف شروع شده بود؛ در زمان یلتسین تشدید پیدا کرد. بعد روسیه یک سیاست واقع گرایانه را با روی کار آمدن پریماکف و سیاست میانه روی را در زمان پوتین اتخاذ کرد.
درجمهوری های سابق نیز کمابیش این روند اتفاق افتاد، ابتدا افراد متمایل به واگرایی از روسیه بر سر کار آمدند، اما سپس ضرورت ها و واقعیت های عینی که همکاری با روسیه را می طلبید، سبب شد در روابط با مسکو تجدید نظر کنند. در اروپای شرقی نیز کما بیش این روند حاکم بوده است .
رئیس موسسه مطالعاتی ایراس افزود : در برهه زمان کنونی آمریکا سعی دارد این منطقه پیرامون روسیه را که شامل خارج نزدیک، اروپای شرقی، قفقاز و آسیای مرکزی می شود؛برای همیشه از روسیه جدا کند. شاید بتوان گفت در مراحل مختلفی که آمریکا برای این کار طی کرد یک مرحله حمایت از انقلاب های رنگین و تغییر نظام ها بود .
استقرار سامانه دفاع موشکی در اروپای شرقی اقدامی دیگر برای مرزبندی و جدا کردن پیرامون روسیه از مسکو محسوب می شود به گونه ای که امکان وابستگی بیشتر به روسیه در آینده وجود نداشته باشد. سنایی تاکید کرد : طرح دفاع موشکی در اروپای شرقی نشان می دهد که از بین رقبا یا مخالفان کنونی آمریکا، روسیه نسبت به چین یا ایران یک تهدید بالفعل قلمداد می شود .
وی درباره رفتارهای داخلی مسکو گفت : بزرگترین مشکل روسیه در داخل مشکل هویتی است. در طول تاریخ به ویژه در قرن نوزده و بیست همواره این سوال مطرح بوده که آیا روسیه به دنبال موقعیت استراتژیک در جهان از طریق جایگاه برتر یافتن در اروپا باشد یا یک جایگاه بلند یافتن در آسیا یا آفریقا باشد. این تردید که روسیه به عنوان بخشی از اروپا عمل کند یا اینکه در کنار اروپا عرض اندام و درتحولات بین المللی ایفای نقش نماید سبب شده روسیه در سیاست خارجی، رفتارهای متفاوتی از خود بروز دهد .
مسکو استقرارسامانه دفاعی دراروپای شرقی را ایجاد مرزبندی بین اروپا و روسیه از طرف آمریکا و ادامه سیاست های خصمانه نسبت به روسیه می داند. از آنجا که روسیه قدرت مقابله با اجرایی شدن این سامانه دفاعی را ندارد به شکل عملگرایانه تلاش دارد اهداف این پروژه را از طریق همکاری با اروپا تغییر بدهد.
امیرعلی ابوالفتح از کارشناسان دیگر نشست، درباره اهداف آمریکا از پی گیری سپر دفاع موشکی با استناد بر پیش زمینه های تاریخی اینگونه طرح ها گفت : از جنگ دوم جهانی به بعد طرح های مختلفی از جمله زئوس ، چتر اتمی ، جنگ ستارگان مطرح گردید که به دلیل غیر اصولی بودن به اجرا در نیامدند .
در دهه نود دو مسئله، ایجاد دفاع ملی موشکی را ضروری کرد . به دنبال کاهش هزینه های نظامی در دوران ریاست جمهوری کلینتون اعتراض هایی از طرف نئوکان ها صورت گرفت و در نتیجه این انتقادها کمیته ای متشکل از دو حزب به ریاست دونالد رامسفلد جهت ایجاد دفاع ملی موشکی بوجود آمد. در بعد خارجی توانمندی موشکی کره شمالی زنگ های خطر را به وجود آورده بود .افزایش تهدید از جانب کره شمالی بهانه لازم را برای واشنگتن برای خروج از ABM فراهم نمود .
تسلط نظامی برجهان جزوعناصراصلی استراتژی امنیت ملی آمریکا درقرن 21 محسوب می شود ونیروهای نظامی آمریکا به عنوان یکی ازمولفه های اصلی و نقش آفرین در سیاست امنیت ملی باید پیشگام در این زمینه عمل کنند . |
منافع آمریکا درخاورمیانه واهداف درنظر گرفته شده در استراتژی امنیت ملی نیازمند گسترش این سامانه به خارج از چارچوب سرزمینی آمریکا بود. با افزایش یافتن توان موشکی ایران بهانه لازم برای استقرار این سامانه در اروپا فراهم شد. از آنجا که کشورهای اروپای غربی رویکرد انتقاد آمیزی در جنگ عراق داشتند مورد اعتماد آمریکا نبودند از همین رو کشورهای اروپای شرقی بهترین گزینه بودند."
وی درباره دوگانگی رفتارها در دستگاه سیاسی داخلی آمریکا گفت : کسانی که در عرصه استراتژیک کار می کنند معتقدند اصلی ترین پایه توازن استراتژیک بین دوقدرت اتمی پیمان منع تولید موشک ضد موشک باشد.زمانی که بوش به عنوان نماینده یکجانبه گرایان خواست از ای بی ام خارج شود؛ مورد اعتراض چند جانبه گرایان قرار گرفت. چند جانبه گرایان معتقد بودند که فضای پس از جنگ سرد نیاز به همکاری دارد. آنها خروج از ABM را خروج از تعهدات بین المللی می دانستند و آن را مستلزم عواقبی می دانستند . اعتراضات چند جانبه گرایان چندان کارساز نبود و در حال حاضر نیز برگشت به ای بی ام مطرح نیست، بلکه نظر چند جانبه گرایانه گرایش به همکاری برای مقابله با تهدیدات هست و ناتو را بهترین پل مشترک در این راه ارزیابی می کنند .
دکترخاکسار از دیگر حاضران در این نشست تخصصی نیزدرباره اهداف آمریکا از استقرار سامانه دفاعی در اروپای شرقی گفت : بحث سپر دفاع موشکی بیشتر یک اقدام دفاعی و بازدارنده هست و آمریکا در نگاه بین المللی برای همه کشورها برنامه دارد .
وی افزود که آمریکایی ها درباره اروپا دو نگرانی برای خود تعریف کرده اند. یک نگرانی آنکه نهادهای سیاسی و اقتصادی اروپا به رقیب جدی برای آمریکا تبدیل شوند. ارایه راهکاری که در آن کشورهای اروپایی به عنوان رقیب تلقی نگردند و در زمره کشورهای دوست قرار بگیرند در راس توجه آمریکا قرار دارد. "
خطر دوم آنکه احتمال قوت گیری دوباره روسیه و دخالت در امورکشورهای قفقازو آسیای میانه می رود ، از همین رو آمریکایی ها گسترش ناتو به این مناطق را برای رفع این نگرانی مورد توجه قرار داده اند."
خاکسارهمچنین اشاره کرد : استقرار سامانه دفاع موشکی صرفا برای مقابله با ایران نیست، بلکه بیشتر در جهت اهداف آمریکا در اروپای بزرگ طراحی شده است .
نظر شما