۲۱ بهمن ۱۳۹۸، ۱۲:۴۷

در یک‌کتاب جدید بررسی شد؛

نقش مسجد هدایت در پیروزی اراده مستضعفین

نقش مسجد هدایت در پیروزی اراده مستضعفین

کتاب «یک روایت معتبر درباره مسجد هدایت» به‌تازگی منتشر شده که به حضور آیت‌الله طالقانی در مسجد هدایت و مبارزات انقلابی مردم ایران علیه رژیم پهلوی اختصاص دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، انتشارات به‌نشر در ادامه انتشار مجموعه «یک روایت معتبر»، کتاب «یک روایت معتبر درباره مسجد هدایت» نوشته حسین یحیوی را با شمارگان هزار نسخه، ۸۸ صفحه و بهای ۱۲ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر کرد. ناظر علمی این مجموعه محمد حسن روزی طلب است.

قدمت مسجد هدایت به دوران قاجار باز می‌گردد و این‌بنا، مقبره تنی چند از چهره‌های مشهور سیاسی دوران قاجار از خاندان هدایت است. خاندان هدایت در حوزه فرهنگ نیز چهره‌های مشهوری دارد. با این اوصاف شهرت آن به این میراثش نیست.

حکایت مسجد هدایت به روایت نویسنده حسین یحیوی حکایت غریبی بود: «این مسجد نزدیک چهارراه استانبول بود. جایی که لاله‌زار و استانبول به هم می‌رسیدند. درِ مسجد تو کوچه پارک باز می‌شد و کوچه بن‌بست بود و انتهایش یک سینما... صاحب سینما دل خوشی از مسجد هدایت نداشت. مشتری‌های سینما با رونق گرفتن مسجد کم شدند. هرچه برنامه‌های مسجد بیشتر طرفدار پیدا می‌کرد، صاحب سینما هم فیلم‌های مستهجن‌تری نمایش می‌داد... عرق فروشی و کاباره هم تا دلت بخواهد پیدا می‌شد.»

شهرت مسجد هدایت به حضور مرحوم آیت‌الله سید محمود علایی طالقانی است. این مبارز خستگی ناپذیر با حضور در این مسجدِ موجود در محله کاباره‌ها و عرق فروشی‌ها کاری کرد کارستان، چرا که پس از این حضور بود که مسجد هدایت بدل به یکی از پایگاه‌های اصلی مبارزات انقلابی مردم ایران بر علیه رژیم مرتجع پهلوی شد. با توجه به نقش آیت الله طالقانی و این مسجد ضرورت داشت که در کتابی با زبانی ساده تاریخ آن در مبارزات انقلابی مردم ایران، به جامعه امروز معرفی شود. گسترش تفکر انقلابی در میان غیر حوزوی‌ها و ترویج متجددانه نگاه اسلام به سیاست بویژه در میان دانشجویان از جمله برکات حضور آیت‌الله طالقانی در مسجد هدایت است.

آیت‌الله طالقانی مبارزی کهنه‌کار بود و از دوران رضاخان حرکت‌های اعتراضی خود را شروع کرد. او از متفکران قرآنی و از جمله نواندیشان دینی بود که با تفسیرهای به روز و عصری خود از کلام الله مجید، طرحی نو در اسلام سیاسی درانداخت. آیت الله طالقانی در بزنگاه‌های مختلف با شجاعت هرچه تمامتر به مقابله تئوریک و عملی با رژیم مرتجع پهلوی پرداخت و بارها نیز دستگیر زندانی و تبعید شد. آیت الله طالقانی بیدادگاه‌های رژیم پهلوی نیز مدام از خود دفاع ایدئولوژیک بر مبنای اصول اسلام کرد و چه در زندان و چه در بیرون از زندان پشت و پناه محکمی برای مبارزان بود. شیوه مبارزاتی که او که بسیار شبیه امام خمینی (ره) بود، باعث شد تا از جانب ایشان لقب ابوذر زمان را بگیرد.

 تلاش‌ها و مبارزات آیت‌الله طالقانی به‌عنوان یک روحانی سیاسی شیعه، صرفا به مبارزه با رژیم پهلوی محدود نبود. زمانی‌که در جامعه بحث‌های سوسیالیستی مطرح می‌شد و طیف‌های مختلفی به کمونیسم گرایش پیدا کرده بودند، این‌روحانی مجاهد، کتاب «مالکیت در اسلام» را نوشت و بعد عدالت اجتماعی در قرآن را مطرح کرد و گفت که اقتصاد نباید در سیطره عده‌ای خاص باشد و باید در پرتوی عدالت اجتماعی به افراد عادی نیز رسیدگی شود و حق و حقوقی به آنها تعلق گیرد.

نگاه جهانی آیت‌الله طالقانی در مبارزه علیه مستکبران

آیت‌الله طالقانی در مبارزه خود علیه مستکبران و رژیم پهلوی (به عنوان عامل استعمار در یکی از مهم‌ترین کشورهای مسلمان) محدود به مرزها نبود. افق دید او در قدم اول جغرافیای جهان اسلام و در مرحله بعد تمامی مستضعفان عالم را در بر می‌گرفت. در کتاب «یک روایت معتبر درباره مسجد هدایت» به درستی به این افق دید اشاره شده است. در کتاب خاطره‌ای از محمدمهدی جعفری نوشته شده است: «شبی از مسجد هدایت تا خانه با آقای طالقانی بودیم. حرف از جنگ ویتنام شد. آقای طالقانی گفت: «به خدا قسم اگر وضع مزاجی‌ام اجازه می‌داد با همین سن و گرفتاری‌های خانوادگی به کمک ویتنامی‌ها می‌رفتم و با آمریکایی‌ها می‌جنگیدم.»

همچنین اشاره شده وقتی مبارزات ضداستعماری مردم الجزایر، پس از سال‌ها فراز و نشیب منجر به سقوط حکومت استعماری فرانسه در الجزایر شد، در مسجد هدایت جشنی به این مناسبت برگزار شد و آیت‌الله طالقانی و دیگران درباره آن بسیار صحبت کردند.

حمایت‌های عملی آیت‌الله طالقانی از مردم فلسطین

آیت‌الله طالقانی همچنین از نخستین علما و سخنوران ایران بود که با صراحت هرچه تمامتر سخنرانی‌ها و خطبه‌های آتشینی را بر علیه رژیم صهیونیستی و آژانس یهود ایراد و ضرورت پیگیری حقوق ملت مظلوم فلسطین را مطرح کرد.

در این‌کتاب همچنین از نخستین اقدام عملی ایرانیان در حمایت از مردم فلسطین در سال ۴۸ با محوریت مسجد هدایت و شخص آیت‌الله طالقانی یاد شده است. در روز عید فطر آن سال جمعیت زیادی برای اقامه نماز به مسجد هدایت آمده بودند. موقع نماز در رکعت دوم و دعای قنوت سوم وقتی آیت الله طالقانی به عبارت «للمسلمین عیدا» رسید حالش منقلب شد. بلافاصله شخص دیگری که در کنار آیت الله طالقانی بود دنباله نماز را گرفت و به پایان رساند. پس از نماز مرحوم آیت الله طالقانی برای خطبه‌ها بلند شد.

او به‌جای شمشیر، به عصایش تکیه داده بود. تفسیر آیه ۲۱۴ سوره بقره محتوای خطبه بود. پس از آن آیت الله طالقانی خطبه بیست و هفتم نهج البلاغه را خواند که مربوط به هجوم سربازان معاویه به شهر انبار. او با بهره گرفتن از این خطبه به مساله فلسطین رسید و فطریه‌اش را کنار محراب گذاشت و گفت که «من فطریه‌ام را برای کمک به فلسطینی‌ها می‌دهم و از همه می‌خواهم فطریه‌ خود را برای کمک به آنها بدهند.»

ولوله‌ای در مسجد افتاد و آیت الله طالقانی و مهندس بازرگان فطریه‌ها را جمع آوری کردند. به پول آن زمان مبلغ قابل توجهی جمع آوری شد. هرچند که این مساله مورد اعتراض برخی علمای سنتی حوزه‌ها قرار گرفت. آیت الله طالقانی سال‌های بعد نیز از هیچ تلاشی برای بیان مظلومیت ملت فلسطین کوتاهی نکرد. روایت حمایت آیت‌الله طالقانی از فلسطین از بخش‌های درخشان این کتاب است.

ماجرای ملاقات بهرام آرام و وحید افراخته با آیت‌الله طالقانی

یکی دیگر از بخش‌های مهم این کتاب تحلیل نسبت آیت‌الله طالقانی با اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران، با زبانی ساده است. تعدادی از اعضای این سازمان در دوره پیش از تعیین مواضع ایدئولوژیک به مسجد هدایت آمده و از تفسیرهای اجتماعی آیت الله طالقانی بهره می‌بردند. آیت‌الله طالقانی زمانی که این سازمان تغییر ایدئولوژیک نداده بود از آنها حمایت می‌کرد. پس از اعلامیه سازمان مبنی بر پذیرش مارکسیسم به عنوان ایدئولوژی مبارزه، آیت‌الله طالقانی دست از حمایت از آنها برداشت و البته تلاش بسیاری کرد تا جلوی این مسیر انحرافی را بگیرد.

در کتاب همچنین، به ماجرای ملاقات بهرام آرام و وحید افراخته از سران وقت سازمان مجاهدین خلق با آیت الله طالقانی اشاره شده است. در این ملاقات آیت‌الله طالقانی با توجه به آرم و مرامنامه این سازمان در بدو تولدش به طیف جدید رهبری آن اعتراض کرد که به چه حقی این تغییر ایدئولوژیک و پذیرش مارکسیسم را انجام داده‌اند؟ یک وجه اعتراض آیت‌الله طالقانی به این مساله بازمی‌گشت که سازمان در حلقه اولیه سرانش (از جمله محمد حنیف نژاد) با توجه به ماهیت اسلامی‌شان از وجوهات شرعی و کمک‌های مبارزان مسلمان استفاده کرده بودند.

افراخته و آرام در پاسخ، آیت‌الله طالقانی را تهدید به ترور کردند. آنها گفتند که این مبارز کهنه‌کار را ترور کرده و ماجرا را به گردن رژیم پهلوی می‌اندازند و بعد از آیت‌الله طالقانی با عنوان شهید بهره برداری تبلیغاتی به نفع سازمان می‌کنند. البته پس از مدتی افراخته دستگیر شد و این توطئه سازمان هیچگاه رنگ اجرا به خود نگرفت. البته نویسنده می‌توانست با مراجعه به متون و اسناد مختلف روایت کامل‌تری از این دیدار را ارائه کند.

کد خبر 4848495

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha