مهدی رضایی داستاننویس در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: پس از کتابهای «چه کسی از دیوانهها نمیترسد؟»، «آواز گوسفندها»، «روزگار فراموش شده»، «خطاهای نویسندگی و تجربیات نویسندگی»، ترجمه پنجمین کتابم که رمانی با عنوان «من بن لادن را کشتم» است، بهتازگی توسط انتشارات Supreme Century در آمریکا منتشر شده است.
وی افزود: داستان اینرمان درباره انتشار یک ویروس و کشتن بنلادن توسط نیروهای آمریکایی است. شخصیت اصلی این رمان یککماندوی ویژه صلح سازمان ملل است که با توجه به فسادهای موجود در اینسازمان، اصطلاحا خود را کنار میکشد و سر از یک گروه نظامی خصوصی در میآورد. در ادامه داستان، او داخل جریانهایی میشود که ناچارش میکنند به ایران آمده و از ایران دوباره به آمریکا برگردد. سپس باید برای انجام یک ماموریت مهم به شهر مکه برود و پس از آنهم، ماموریت کشتن بنلادن در پاکستان به او سپرده میشود.
اینداستاننویس در ادامه گفت: اینرمان سومین کتابی است که از من در خارج از کشور منتشر میشود و ترجمه فارسی به انگلیسیاش توسط ماندانا داورکیا انجام شده است. در اینرمان علاوه بر ماجرای کشتهشدن بنلادن، به مبحث انتشار ویروس توسط قدرتهای جهانی هم پرداختهام که امروز نیز گریبانگیر آن هستیم. تمام تلاشم در نوشتن اینکتاب، نقد فعالیتهای ضدانسانی سازمان ملل و حکومت آمریکا بوده و اتفاقات اخیر، مهر تاییدی بر تحقیقاتم در راستای نوشتن این رمان هستند.
در بخشی از اینرمان آمده است:
نماینده سؤال کرد: «بیست میلیارد دلار. این رقم کمی نیست. اما من و شاید همه ما میخواهیم بدانیم که چطور تضمین میکنید که محصول شما میتواند چنین مبلغی را با سود به ما برگرداند؟»
مجری گفت: «خب! سؤال خیلی خوبی کردید. من با یک جمع و ضرب ساده برای شما توضیح میدهم. این محصول پانصد سیسی، میتواند در وهله اول پنجاه هزار نفر را آلوده کند و با توجه به روابط انسانها در شهرهای بزرگ و شلوغ، میتواند در عرض شش ساعت به دویست و پنجاه هزار نفر برسد و در عرض یک روز، به یک میلیون برسد. در روز دوم سه میلیون. روز چهارم شش میلیون و همینطور حساب کنید که در طی یک ماه چقدر؟ خیلی از ویروسها در هر جایی جدای از بدن انسان، شاید چند ساعتی زنده باشند. اما این ویروس چهل و هشت ساعت خارج از بدن انسان هم زنده است و در بدن انسانها میتواند تا شش ماه زنده باشد و قابل انتقال. با یک حساب تصاعدی، شما حداقل یک میلیارد انسان را میتوانید در یک ماه آلوده کنید. حالا این رقم را ضرب در صد دلار کنید که مردم برای درمان خودشان باید دارویش را از شما بخرند.»
نماینده دیگری پرسید: «اگر چنین درآمد هنگفتی دارد چرا خود سازنده این کار را نمیکند که پولش را به جیب بزند؟»
و در این زمان بود که همه نمایندگان انگار با هم گفتند: «اوووو»
دقیقاً سوالی پرسیده شده بود که سؤال من هم بود. اگر چنین چیزی ساخته شده و چنین درآمدی داشت، چرا باید در اختیار خریدار قرار میگرفت و همه درآمد هنگفتش به جیب خریدار میرفت.
جوکر چهار انگشتش را روی دهان گذاشت و ریز خندید و گفت: «ای وای! انگار بعضی دوستان اصلاً متوجه قاعده بازی نیستند. البته حق دارید. شماها فقط نماینده هستید. سازنده، فقط سازنده است. فروشنده، فقط فروشنده است و خریدار، فقط خریدار. اگر کسی پایش را از حد خودش فراتر بگذارد...»
رمان «من بنلادن را کشتم» ابتدا توسط انتشارات آرادمان منتشر و چاپ شد. همچنین، پیش از این، رمان «چه کسی از دیوانهها نمیترسد؟» ایننویسنده، با ترجمه خالد فاتحی به زبان کردی در عراق و زبان انگلیسی با ترجمه ابراهیم دریایی مطلق در آمریکا منتشر شده است.
نظر شما