۱۴ فروردین ۱۳۹۹، ۱۳:۵۸

گرسنه‌ واژه‌ها؛ پیام روز جهانی کتاب کودک

گرسنه‌ واژه‌ها؛ پیام روز جهانی کتاب کودک

پیامی با عنوان «گرسنه واژه‌ها» به قلم پیتر سِوِتینا از نویسندگان نامدار اسلوانی از سوی شورای کتاب کودک با عنوان «بی‌تاب واژه‌ها» ترجمه و در دسترس علاقه مندان قرار داده شده است.

به گزارش خبرگزاری مهر، هر سال در دوم ماه آوریل، سالروز تولد هانس کریسیتن اندرسن، از سوی یکی از شاخه‌های ملی دفتر بین‌المللی کتاب برای نسل جوان Ibby پیام و پوستری در بزرگداشت کتاب کودک منتشر می‌شود تا همه کشورها را به توجه بیشتر به نقش کتاب در زندگی کودکان فرابخواند. امسال هم کشور اسلوانی عهده‌دار انتشار این پیام بوده است، پیامی با عنوان «گرسنه واژه‌ها» ( A Hunger For Words) به قلم پیتر سِوِتینا از نویسندگان نامدار اسلوانی. این پیام به رسم هر سال از سوی شورای کتاب کودک با عنوان «بی‌تاب واژه‌ها» ترجمه و در دسترس علاقمندان قرارداده شده است.

بی‌تاب واژه‌ها

روز جهانی کتاب کودک، ۱۴ فروردین ۱۳۹۹

جایی که من زندگی می‌کنم، در روزهای پایانی ماه آوریل و اوایل ماه می، بوته‌ها به رنگ سبز در می‌آیند و خیلی زود پُر می‌شوند از پیله‌های پروانه. این منظره، شبیه گلوله‌های پنبه یا پشمک است. شفیره‌های گرسنه، برگ‌ها را یکی‌یکی می‌خورند تا وقتی که بوته‌ها کاملاً بی‌برگ و برهنه می‌شوند. اما وقتی پروانه‌های بالغ به پرواز در می‌آیند، هنوز بوته‌ها از بین نرفته‌اند. همین که تابستان می‌رسد، دوباره بوته‌ها رنگ سبز در می‌آیند. هربار و همه‌بار.

این، مثل تصویری از یک نویسنده یا تصویری از یک شاعر است. آن‌ها بارها، با داستان‌ها و شعرهای‌شان خورده می‌شوند، خونشان خشک می‌شود، به طوری که وقتی داستان یا شعرشان به پایان می‌رسد، به پرواز در می‌آیند. درون کتاب‌ها می‌روند و خوانندگان‌شان را پیدا می‌کنند. این اتفّاق بارها و بارها میفتد.

و چه بر سر شعرها و داستان‌هایشان می‌آید؟

پسری را می‌شناسم که می‌بایست چشمش را عمل جراحی می‌کرد. تا دوهفته پس از عمل، تنها اجازه داشت به طرف راست دراز بکشد، و بعد از آن تا یک ماه نمی‌بایست چیزی بخواند. سرانجام، پس از یک ماه و نیم که توانست کتابی در دست بگیرد، احساس می‌کرد انگار واژه‌ها را با قاشق از کاسه‌ای بیرون می‌آورد و آن‌ها را می‌خورد، یعنی آن‌ها را می‌بلعد.

دختری را هم می‌شناسم که برای معلّمی ساخته شده بود. به من می‌گفت: «کودکانی که با پدر و مادرشان کتاب نمی‌خوانند، ناتوان هستند.»

واژه‌ها در شعر و داستان، به غذا می‌مانند، نه غذایی برای بدن، نه غذایی که بتواند معده‌ی شما را پُر کند، بلکه غذایی برای روان و برای ذهن.

وقتی کسی گرسنه یا تشنه باشد، معده و دهانش خشک می‌شود. کسانی که گرسنه‌اند، به دنبال هر چیزی برای خوردن می‌گردند: تکه‌ای نان، کاسه‌ای برنج یا ذرت، ماهی یا موز، هرچه گرسنه‌تر شوند، تمرکز آن‌ها کمتر می‌شود، چشم‌هایشان هیچ چیز را نمی‌بیند. فقط غذاست که می‌تواند گرسنگی و تشنگی آن‌ها را فرود بنشاند.

بی‌تابی برای واژه‌ها به گونه‌ای دیگر نمایان می‌شود:

به شکلِ دلتنگی، غم یا آثار تکبر و خودپسندی. کسانی که از این گرسنگی رنج می‌برند، نمی‌فهمند که روحشان از سرما می‌لرزد. آن‌ها درک نمی‌کنند که چگونه بدون توجه از کنارِ خودشان می‌گذرند.

و بدون اینکه خبردار شوند، بخشی از دنیای‌شان از آن‌ها می‌گریزد.

این نوع گرسنگی، با داستان و شعر فرو می‌نشیند.

امّا آیا برای کسانی که هرگز میلی به واژه‌ها ندارند و نمی‌خواهند گرسنگی‌شان را برطرف کنند، امیدی هست؟

بله، امیدی هست. آن پسر، کمابیش هر روز می‌خوانَد. دختر که ذاتاً معلم است و برای این کار ساخته شده است، برای دانش‌آموزانش داستان می‌خواند: هر جمعه، هر هفته و اگر زمانی فراموش کند، حتماً کودکان به یاد او می‌آورند.

و اما درباره نویسنده و شاعر چه؟ همین که تابستان می‌رسد، آن‌ها دوباره سبز می‌شوند، دوباره با داستان‌ها و شعرهای‌شان خورده می‌شوند، داستان‌ها و شعرهایی که در همه سو به پرواز در می‌آیند، دوباره و دوباره.

پیتر سِوِتینا در سال ۱۹۷۰ م. در لیوبلیانا در کشور اسلوونی به دنیا آمد. در سال ۱۹۹۵ م. در رشته‌ی مطالعات اسلوونی دانش‌آموخته شد. پایان نامه‌ی دکترای او درباره‌ی شعرِ کهن اسلوونی بود. (هم در دانشکده‌ی هنرهای زیبا و هم در دانشگاه لیوبلیانا، اسلوونی). اکنون او در مؤسسه‌ی زبان‌های اسلاوی، در دانشگاه آلپِن- آدریا در شهرِ کلاگنفورت در اتریش، دانشیار رشته‌ی ادبیات اسلاوی است. سوتینا برای کودکان، نوجوانان و بزرگسالان می‌نویسد، اما کارهایش را بیشتر، خوانندگان مختلفی از گروه‌های سنی متفاوت می‌خوانند. آثار او را می‌توان ادبیات متقاطع یا تغییر یافته خواند. اوّلین اثر ادبی او، یک کتابِ تصویری با عنوان «والروس، کسی که نمی‌خواست ناخن‌هایش را کوتاه کند» (۱۹۹۹ م.) بود، که بلافاصله پس از چاپ، برای اجرای نمایش عروسکی انتخاب و استفاده شد، روشی که بعد از آن در بسیاری از کارهایش ادامه پیدا کرد (برای مثال، کلاهِ آقای کنستانتین.) کتاب‌های او برای کودکان و نوجوانان، به زبان‌های زیادی ترجمه شده‌اند، از جمله: انگلیسی، آلمانی، اسپانیایی، کره‌ای، لهستانی، لِتونی، استونیایی و لیتوانیایی.

بیشتر کارهای سِوِتینا با نمایشی اتفّاقی و تصادفی و تصوراتی از زندگی روزمره همراه‌اند. آثارش نه تنها انعکاسی از زادگاهش، لیوبلیانا و مقصد سفرهایش هستند، بلکه دل‌مشغولی‌های پژوهشی و علمی او را نیز نشان می‌دهند. پژوهش‌های علمی سِوِتینا، بر زمینه‌ی شعرِ کهنِ اسلوونیایی، ادبیات کودک و نوجوان (به ویژه درباره‌ی تغییرات اجتماعی و سیاسی پس از جنگ جهانی دوم) و رُمان‌های پلیسی و کارآگاهی تمرکز دارند. او، هم مترجم شعر و داستان کودک از زبان‌های انگلیسی، آلمانی، کروواتی و چک است و هم ویراستار مجموعه شعرها و متن‌های ادبی برای مخاطبان گروه سنی دبستان.

کتاب‌های سِوِتینا برخی جایزه‌های معتبرِ بین‌المللی و ملّی را دریافت کرده‌اند و میان خوانندگان کودک و نوجوان و منتقدان ادبی، شناخته شده و مشهورند.

ترجمه انگلیسی: جَرنَج زوپانیک

ترجمه فارسی: فرمهر منجزی

کد خبر 4890648

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha