۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۹:۴۰

نگاهی به رمان خنجر سپید شب،

روایتی از تردید، ترس‌ها، امید و طمع

روایتی از تردید، ترس‌ها، امید و طمع

رمان خنجر سپید شب به قلم مسلم ناصری روایتی است از تردیدها، ترس‌ها، امیدها و طمع‌های نهفته در درون آدمی.

به گزارش خبرنگار مهر، نشر معارف به تازگی رمان «خنجر سپید شب» اثر مسلم ناصری را روانه بازار کتاب کرده است. داستان این رمان درباره دوره ۳۵ ساله زندگی پسری است که سر ناسازگاری با خلیفه سوم عثمانی که دایی‌اش است، دارد. در این داستان شخصیت اصلی در عین حال که پسری از خاندان بنی‌امیه است و پدربزرگش توسط امام علی علیه السلام کشته شده، اما دوستدار حضرت علی علیه السلام می‌شود و سرانجام هم توسط دایی زاده‌اش کشته می‌شود.

آزاده جهان‌احمدی نویسنده منتقد و استاد دانشگاه به مناسبت انتشار این کتاب در یادداشتی درباره این اثر به اظهارنظر پرداخته است. این یادداشت که برای انتشار در اختیار مهر قرار گرفته است را در ادامه می‌خوانید:

تاریخ یکی از عجیب‌ترین و در عین حال پر مناقشه‌ترین موضوعات برای ماست. این مایی که میگویم مُرادم مای ایرانی معاصر است.

ایرانی معاصر با یک عقبه چند هزار ساله باستانی پیش از اسلام و یک تاریخ پر فراز و نشیب پس از ورود اسلام در قلب خاورمیانه پر آشوب، ایستاده است. روزی نیست که خبری از انفجار بمب، کشتار، جنگ و درگیری و ریختن خون مرد و زن و بچه به جهان مخابره نشود. موقعیت حساس جغرافیایی، منابع انرژی، تنگه استراتژیک هرمز و دسترسی به آب‌های گرم ما را در معرض اتفاقات سریع، عمیق و وسیعی قرار داده است.

از جانب دیگر آنهایی که اهل خواندن و تأمل تاریخ باشند وقتی در معرض برخی اتفاقات قرار می‌گیرند شباهت وقایع رخ داده و یا عمل و عکس العمل آدم‌ها برایش حیرت انگیز نیست. چون به خوبی می‌دادند شاید وقایع تاریخی عیناً تکرار نشوند اما بشر همواره در معرض ابتلائات و امتحانات شبیه به یکدیگر است. حق و باطل همیشه حق و باطل است و می‌ماند اما صورت و شکلش متناسب با اقتضائات و امکانات هر زمانه در حال تغییر است. از این روست که خواندن تاریخ موجب می‌شود از اتفاقات سخت آن چنان هراسناک و آشفته نشود و در بزنگاه‌های اتفاقات سخت وقتی پای انتخاب و هواداری و تأیید و حمایت به میان می‌آید خدایی ناکرده از سر جهل سر نخورد سمت باطل که خسران محض است برای دنیا و آخرت.

پرداخت داستانی وقایع تاریخی یک فرصت مناسب است برای جذب آن دسته از مخاطبان فارسی زبان که علاقه به دنبال کردن مباحث تاریخی دارند اما حوصله، ظرفیت و سواد لازم برای مطالعه متن‌های علمی را ندارند. تاریخ مانند هر علم دیگری گزاره‌های پایه پذیرفته شده‌ای دارد که معمولاً در کتاب‌های تاریخی لحاظ می‌شود و از این جهت مخاطبانی هستند که با خواندن موضوعات در قالب مستند خسته، دلزده و سرخورده می‌شوند و شاید هم اصلاً به مراد نویسنده راه نیابند.

برخی وقایع در دل تاریخ رخ می‌دهند و در همان مقطع هم در زمان دفن شده و به تدریج اما خیلی زود فراموش می‌شوند. این وقایع می‌توانند خیلی تکان دهنده باشند اما قدرت انتقال به زمان‌ها و اعصار بعد را ندارند چون در زنجیره علل و معلول‌ها در جایگاه علت مؤثر و تامه قرار نمی‌گیرند. انسان معاصر از نسل کشی‌ها دهشتناک تاریخ چقدر و چه چیزهایی را به خاطر دارد؟ من از حافظه جمعی یک ملت سخن نمی‌گویم مرادم واقعیتی فراتر از این است. واقعیتی حقیقی. آنچه در زنجیره‌ای از علت و معلول‌ها خودش زمانی معلول واقعه‌ای بوده است اما پس از وقوع تبدیل به علتی مؤثر می‌شود فارغ از عنصر زمان و چونان موج هر دوره‌ای را پشت سر می‌گذارد. و خوش بخت ملتی که تاریخ را خوانده و فهمیده باشد. مایه مسرت است که ادبیات داستانی ایران مدتی است که بیش از پیش با رمان‌هایی تاریخی به استقبال روایت بخشی از تاریخ رفته است.

رمان «خنجر سپید شب»، درباره کودکی است از خاندان بنی‌امیه که پسردایی معاویه بن ابی‌سفیان و تربیت یافته عثمان بن عفان، اما از دشمنان و مخالفان اموی و از حامیان و عاشقان علی ابن ابیطالب بود که جان و زندگی خویش را در راه دفاع از ایشان گذاشت و هرگز پایش در حمایت از ولی الله نلغزید.

مسلم ناصری با رمان خنجر سپید شب ما را به میان مردمان زمانه‌ای دور برده تا تردید، طمع، ترس، حقیقت طلبی و.. آنها را در بزنگاه‌های حساس زندگی و تاریخ ببینیم، بسنجیم و حتی قضاوت کنیم. و احتمالاً از خودمان بپرسیم اگر من بودم چه می‌کردم؟ نویسنده این داستان از زاویه دید سوم شخص و به بیان دیگر دانای کل بهره برده است. انتخاب این زاویه دید در این رمان انتخاب درستی است از این جهت که این زاویه دید به نویسنده کمک می‌کند تا هر میزان که بخواهد به شخصیت‌های داستانش نزدیک شود و از گذشته و حالات، تردیدها، ترس‌ها، امیدها، طمع‌ها و جستجویشان بگوید. دانای کل این قصه گاهی در ذهن و زبان شخصیت‌هایش (منفی و یا مثبت) نفوذ می‌کند و حرف‌هایشان را برای ما بازگو می‌کند و گاهی هم خودش از منظر دانای کل بودن و اشرافش بر وقایع می‌گوید. در واقع این تمهید به نویسنده کمک کرده است تا اطلاعات مورد نیاز را علاوه بر دیالوگ میان شخصیت‌ها، مرور خاطرات و یا حدیث نفس به این شکل و تدریجی به خواننده منتقل کند.

خنجر سپید شب رمانی شخصیت محور است. نویسنده سعی دارد تا با یک روایت اصلی و چند خرده‌روایت از تغییر روش، تردیدها، اهداف و حتی جستجوگری‌های مردم آن زمان بگوید. نثر داستان هم متناسب با زمانه و در عین حال تا حدی وفادار به ساختار تاریخی است و از این جهت آن را تبدیل به یک رمان روان، یک دست و خوش خوان کرده است.

کد خبر 4921895

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha