خبرگزاری مهر - گروه هنر: «روزی روزگاری جوانهای تهران در تپهها و خیابانها مشغول موتورسواریشان بودند که جنگ شد. یک آدم دلربا آمد دلشان را برد، خودشان را هم برد به جبهه. اسمش چمران بود، شهید مصطفی چمران». اینها خلاصه داستان مستندی است که سال گذشته در سیزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» رونمایی شد و توانست تندیس بهترین مستند را در بخش شهید آوینی از آن خود کند.
مستندی که این روزها در فضای اینترنت عرضه شده و امروز سهشنبه نیز قرار است روی آنتن شبکه سه سیما پخش شود.
صحبت از مستند «خاطرات موتورسیکلت» است. مستندی که برای اولینبار بخشی مغفول از تاریخ دفاع مقدس را به تصویر کشیده و ماجرای تشکیل ستاد جنگهای نامنظم توسط شهید چمران را به واسطه روایت چند شخصیت جذاب که بهعنوان دسته موتورسواران ستاد جنگهای نامنظم توسط شهید چمران از وسط پیستهای موتورسواری جذب شده بودند را روایت میکند.
مستندی ۶۰ دقیقهای که علاوه بر نمایش بخشی مغفول مانده از تاریخ جنگ تحمیلی، زوایای دیگری از شخصیت و سلوک شهید چمران را به عنوان فرمانده ستاد جنگهای نامنظم به تصویر میکشد و به مناسبت ۳۱ خردادماه و سالروز شهادت این چهره تاثیرگذار تاریخ معاصر کشورمان با سامان مختاری نویسنده و پژوهشگر مستند «خاطرات موتورسیکلت» گفتگو کردیم.
تیزر مستند «خاطرات موتورسیکلت»
جرقه ساخت مستند از یک خبر زده شد
سامان مختاری درباره چگونگی شکلگیری ایده ساخت مستند «خاطرات موتورسیکلت» و پژوهش این مستند به خبرنگار مهر گفت: یک مستندساز همیشه با دید متفاوتتری نسبت به دنیای پیرامونش نگاه میکند و هر چیز جذابی میتواند منبع خوبی برای یک فیلم مستند باشد. در مورد «خاطرات موتورسیکلت» هم همه چیز از یک خبر درباره جلیل نقاد یا جلیل پاکوتاه شکل گرفت.
جلیل یکی از آن موتورسوارانی است که در ستاد جنگهای نامنظم توسط شهید چمران جذب شده بودند و بالاخره بعد از چند ماه مغازهاش را پیدا کردم و چند روزی اطراف مغازهاش که تعویض روغنموتور داشت، میچرخیدم و متوجه شدم که شخصیت او قابلیت مستند شدن دارد وی ادامه داد: من این خبر را خواندم و این شخص برایم مساله شد و به اصرار همسرم رفتم دنبال جلیل و مغازه او را پیدا کردم. جلیل یکی از آن موتورسوارانی است که در ستاد جنگهای نامنظم توسط شهید چمران جذب شده بودند و بالاخره بعد از چند ماه مغازهاش را پیدا کردم و چند روزی اطراف مغازهاش که تعویض روغنموتور داشت، میچرخیدم و متوجه شدم که شخصیت او قابلیت مستند شدن دارد.
مختاری افزود: البته طی همین رفتوآمدها متوجه شدم که جلیل به دلیل جراحات جنگ قدرت تکلم ندارد و از طرف دیگر چون سالها مورد بیتوجهی قرار گرفته بود، چندان موافق ساخت مستند نبود. به هر حال بعد از چندین بار که به مغازهاش رفتم توانستم اعتمادش را جلب کنم و پس از پیگیریهای مکرر کاغذی به من داد که اسامی افرادی همچون فاطمه نواب صفوی، سیدابوالفضل کاظمی (راوی کتاب کوچه نقاشها)، عباس لاهوتی، اسماعیل و حسن شاهحسینی (از موتورسواران آن دوره) و چند اسم دیگر بود و این کاغذ که توسط جلیل به من داده شده نقطه آغاز ساخت «خاطرات موتورسیکلت» شد.
جمعآوری اسناد و تحقیقات خانه به خانه ۴ سال طول کشید
وی در پاسخ به این پرسش که مرحله تحقیق تا تکمیل مستند «خاطرات موتورسیکلت» چقدر زمان برد، توضیح داد: شاید باورتان نشود اما جمعآوری اسناد و مدارک افراد به صورت خانه به خانه شکل گرفت و این شیوه جمعآوری اسناد ۴ سال طول کشید. بر اساس کاغذی که جلیل نقاد به من داده بود به سراغ این افراد رفتیم و پس از اینکه جلیل ما را با این اشخاص آشنا کرد، متوجه شدیم که کتاب «کوچه نقاشها» نوشته شده اما در این کتاب تنها در حد چند صفحه به ماجرای حضور موتورسواران در جبهه اشاره شده است، بنابراین متوجه شدیم که همچنان قصه این افراد و نوع ارتباطشان با شهید چمران مغفول مانده است.
این پژوهشگر افزود: جلب رضایت این افراد و قانع کردنشان برای حضور در مستند، کمی زمانبر بود ولی انجام شد. موضوع را با حسین افشار که آن زمان در مستند مسابقه «فرمانده» با او کار میکردم، مطرح کردم و او هم من را به خانه مستند انقلاباسلامی وصل کرد و آنها هم امیرحسین نوروزی را به عنوان کارگردان کار معرفی کردند. با ورود امیرحسین شکل تحقیقات هم کمی منسجمتر شد و در نهایت تصمیم گرفتیم جلیل را به عنوان شخصیت محوری حفظ کنیم و سایر موتورسواران هم روایت درستی از جلیل و هم از نوع ارتباطشان با شهید چمران بگویند که در نهایت محصول فعلی آماده نمایش شد.
روایت موتورسواران از سلوک شهید چمران اعجابآور است
نویسنده و پژوهشگر مستند «خاطرات موتورسیکلت» درباره مدل خاص پرداخت به شهید چمران در این مستند و روایت ویژگیهای این شهید از زبان موتورسواران گفت: همیشه روایتهای جسته و گریختهای از ستاد جنگهای نامنظم شنیدهایم اما یادمان باشد که «خاطرات موتورسیکلت» یک مستند پرتره درباره شهید چمران نیست. ما در روند تحقیقات وقتی با تعدد شخصیتهای جذاب مواجه شدیم عملاً به این نتیجه رسیدیم که مستند باید حول سه محور باشد. یک محور که جلیل نقاد بود و چون نمیتوانست صحبت کند تصمیم گرفتیم برای اینکه ادای دینی به این جانباز دفاع مقدس داشته باشیم روایت او را از زبان دیگران بشنویم، بخصوص اینکه جلیل از بیتوجهی در این سالها هم به نوعی سرخورده بود، بحث دوم خود نحوه تشکیل دسته موتورسواران در ستاد جنگهای نامنظم بود و در نهایت موضوع سوم خود شهید چمران بود که باعث و بانی شکلگیری این افراد و جمع کردن آنها از پیستهای موتورسواری بود. اما چیزی که برای ما تعجب برانگیز بود نوع روایت این افراد از شهید چمران بود و دلدادگی آنها نسبت به شهید چمران برایمان حیرتآور بود.
وی ادامه داد: شهید چمران این ویژگی را داشت که با اقشار مختلف مردم ارتباط برقرار کند، و ما هم همین موضوع را سعی کردیم در «خاطرات موتورسیکلت» از زبان موتورسواران نشان دهیم. ما نمیخواستیم مستند درباره شهید چمران باشد بلکه درباره آدمهایی است که توسط او برای حضور در جبهههای جنگ انتخاب شده بودند. ویژگی بارز شهید چمران این بود که آدمها را طبقهبندی نمیکرد. به همین خاطر خیلیها از نتیجه کار راضی بودند.
«خاطرات موتورسیکلت» از نگاه مهدی چمران
موتورسواران را بدون سانسور نمایش دادیم
این محقق و مستندساز درباره نخستین واکنش موتورسواران بعد از تماشای «خاطرات موتورسیکلت» بیان کرد: حدود دو سال و نیم با این آدمها رفتوآمد داشتم و در مرحله تحقیق و پژوهش با همسرم به خانه آنها میرفتم تا معذب نباشند. طولانی شدن رابطه ما و آنها موجب شد مرا بین خودشان قبول کنند، و هنوز هم با آنها ارتباط خانوادگی دارم و دوستی قشنگی بین ما ایجاد شده است. در واقع آنها به من اعتماد کردند که صادقانه جلو دوربین بیایند.
وی ادامه داد: پس از دیدن مستند، حالشان خوب بود و باور داشتند که این واقعیتها باید گفته شود. اینکه پس از گذشت چند دهه به آنها توجه شده، دلشان را گرم کرده بود. از لحاظ ساختاری هم دخل و تصرفی در بیان واقعیتها نداشتیم، خود واقعی این آدمها در مستند نمایش داده شدند و سانسوری وجود نداشت. آنها جلو دوربین راحت حرفشان را زدند و دقیقاً همان کسانی بودند که شهید چمران انتخابشان کرده بود.
مختاری در پایان در پاسخ به این پرسش که بهترین واکنش نسبت به مستند «خاطرات موتورسیکلت» از طرف چه کسی و کجا بوده است؟ گفت: بهترین واکنش در اولین اکران فیلم در جشنواره «سینما حقیقت» بود و از طرف افراد ستاد جنگهای نامنظم و خود موتورسواران و جلیل بود که هنوز هم رضایتشان از مستند باعث ادامه ارتباط من با وی شده است. ناگفته نماند که هنوز هم شیرینی تعاریف مسعود فراستی در حاشیه اکران فیلم در جشنواره سینما حقیقت هم برایم لذت بخش است.
نظر شما