به گزارش خبرنگار مهر، روح الله شیرازی در نشستی که در محوطه تختجمشید به منظور تبیین ناگفتههای کشف اخیر در آبراهههای این میراث جهانی برگزار شد، افزود: مطالعه بر بقایای گیاهی، انسانی، جانوری و رسوباتی که در طی زمان در این آبراهههای تخت جمشید جمع شده در حوزه مطالعات باستانشناسی، با بهرهگیری از علوم میانرشتهای به کشف اسرار گذشته کمک میکند.
وی استان فارس را ویترین باستانشناسی ایران خواند و افزود: وجود دستکم ۲ محوطه میراث جهانی شامل تختجمشید و دیگری مجموعه پاسارگاد که از بنای آرامگاه و مجموعه باغهای شاهی تشکیل شده، نشاندهنده اهمیت این استان ازلحاظ باستانی است؛ همچنین گاهنگاری، پیشینه تاریخی و توالی دورههای فرهنگی از ۲۵۰۰ سال پیش تا کنون مامنی برای کشفیات باارزش فرهنگی ایجاد کرده است.
به گفته شیرازی استان فارس منشأ فرهنگ و هویت ایرانی است و از سوی دیگر تنوع و طولانی بودن استقرار جوامع در این ناحیه جغرافیایی باعث میشود از لحاظ انجام مطالعات مربوط به میراث فرهنگی، مهمترین پروژههای باستانشناسی، حفاظت، مرمت و سایر حوزهها همچون زبانشناسی در کانون توجه پژوهشگران قرار گیرد.
رئیس پژوهشکده باستانشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی کشور با بیان اینکه برنامههای مطالعاتی در محوطه باستانی تخت جمشید سابقهای دیرینه دارد و از دهه ۳۰ میلادی آغاز شده است، گفت: با وجود حفاریها و کاوشها تا امروز بسیاری از جنبههای معماری تاریخ، هنر، باستانشناسی و مطالعات مربوط به تختگاه تختجمشید در هالهای از اسرار است.
شیرازی آبراهههای تخت جمشید را از چند منظر حائز اهمیت دانست و یادآور شد: وجود آبراههها قبل از هر چیز برای دفع آبهای زائد موضوعی حفاظتی و مرمتی بهشمار میرود. ایرانیان باستان میدانستند باید تمهیدی برای حفظ و نگهداری از این مجموعه صورت گیرد و با ایجاد آبراههها، چارهای برای هدایت آبهای سطحی به بیرون از مجموعه یافته بودند.
وی با اشاره به اینکه یافتههای اخیر به روشن شدن بخشی از تاریخ تختجمشید کمک خواهد کرد، افزود: تمامی لایهها در آبراههها قابل تاریخگذاری دقیق هستند.
شیرازی یکی از دغدغههای پژوهشگران را مربوط به حوزه تاریخگذاری دانست و ادامه داد: تمامی لایهها در آبراههها قابل تاریخگذاری دقیق هستند؛ اما این مهم با روشهای آزمایشگاهی و طی فرآیندی زمانبر روی میدهد؛ زیرا تشخیص بسیاری از این موارد در آزمایشگاههای داخل کشور ممکن نیست؛ از همین رو در حال حاضر نمیتوان تاریخ استخوانها را مشخص کرد.
وی گفت: تاکنون یافتههای متنوعی از سفال، بقایای جانوری و گیاهی به دست آمده است که هریک اهمیتی ویژه دارد؛ برای نمونه در کاوشهای فصول قبل که بقایای گیاهی کشف شده بود، اطلاعات بسیاری درباره رژیم غذایی مردمان این ناحیه مشخص شد و دستیابی به این دانستهها بر غنای اطلاعاتی آبراهههای تخت جمشید افزود.
وی در ادامه مبحث اهمیت آبراهههای باستانی ابراز داشت: یکی از مباحث بسیار مهم در حوزه باستانشناسی به بازسازی تکنولوژیهای و فناوریهای باستان معطوف است. در حوزه فنیمهندسی سدسازی فرایندی مدرن بهشمار میرود که آن را منتسب به کشورهای پیشرفته غربی میدانیم؛ درحالیکه حدود ۲۵۰۰ سال پیش، مهندسان ایرانی همان تکنیکها را برای ایجاد بندها و سدها استفاده میکردند و چه بسا در مواردی عملکرد آنها متنوعتر و پیشرفتهتر از مهندسان امروزی بوده است که نشاندهنده تداوم تفکر مهندسی است.
شیرازی افزود: جغرافیای سخت و خشن ایران مردمان را واداشته به بهترین وجه از امکانات خود استفاده کنند و امیدواریم با بهرهگیری از امکانات پژوهشی پژوهشگاه در حوزه مطالعات اجرایی و با کمک وزارت نیرو که متولی ساختوسازهای امروزین در زمینه یادشده است، سیر تحول تاریخی آبراههها، سدها و بندها را در مسیر زمان شناسایی کنیم.
رئیس پژوهشکده باستانشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی کشور همچنین به برخی پژوهشها در راستای تهیه نقشه ژنتیکی جغرافیای ایران اشاره کرد و گفت: مطالعات ژنتیک در حوزه باستانشناسی علمی جدید بهشمار میرود که از حدود دو دهه گذشته آغاز شده است؛ اما هنوز به مرحلهای نرسیده که بتوانیم از رهگذر آن نقشه ژنتیکی ایران را ارائه دهیم؛ زیرا ایران از لحاظ جغرافیایی بسیار پهناور است و دارای توالی تاریخی طولانی است.
به گفته شیرازی، حضور گروههای انسانی مختلف در دوره زمانی طولانی، به معنای تنوع در ژنهاست؛ بنابراین هنوز به طور کامل نقشه جامع ژنتیک نداریم، اما در تلاش هستیم با پژوهش در اکثر محوطههایی که در آنها تدفینهای باستانی روی میدهد، مطالعات ژنتیک صورت گیرد؛ آنچه اهمیت دارد، این موضوع هماکنون در گورستانهای سراسر ایران در حال انجام است، هرچند نباید خود را محصور به جغرافیای امروزی ایران بدانیم زیرا ایران فرهنگی دایره وسیعتری از جغرافیای سیاسی امروزین دارد.
آبراههها و معماری حلقه مفقوده تخت جمشید
سرپرست کاوش آبراهههای تخت جمشید نیز در این نشست خبری اظهار کرد: شناخت آبراههها و معماری آنها حلقهای مفقوده در تاریخ معماری ایران است.
علی اسدی با اشاره به اینکه تاکنون ۴ فصل کاوش باستانشناسی در این میراث جهانی انجام گرفته است، گفت: شناخت آبراههها و معماری آنها حلقهای مفقوده در تاریخ معماری ایران است که از پیش از هخامنشی وجود داشته و پس از آن هم ادامه مییابد.
وی با بیان اینکه از هزاره سوم پیش از میلاد شاهد سیستم دفع آبهای زائد در تمدنهای گوناگون هستیم، تختجمشید را برخوردار از کاملترین و دقیقترین سیستم دفع آبهای سطحی در میان تمدنهای ایرانی دانست و حاصل این دستاورد را به دورهای اسلامی نیز منتسب کرد.
اسدی پیرامون کاوشهای اخیر که منجر به کشف بقایای استخوانی انسانی و حیوانی در آبراههها شد، بیان کرد: این کاوشها نخست جنبه حفاظتی داشت و هدف این بود که بتوانیم مشکل دفع آبهای سطحی را در تخت جمشید حل کنیم؛ البته قسمت عمده آن در سال ۱۳۹۱ انجام شد؛ افزون بر این، ادامه شیببندی فضای کاخها بود که در فصول دوم، سوم و چهارم انجام شده بود.
به گفته این استاد دانشگاه، با کاوش در آبراههها موفق شدیم دستاوردهای پژوهشی نیز داشته باشیم که یکی از آنها شناسایی یک خروجی دیگر برای آبراههها در فصل دوم کاوش بود و در این دوره نیز به دادههای استخوانی برخورد کردیم که البته تاریخگذاری آنها هماکنون ممکن نیست؛ اما با توجه به مطالعاتی که انجام خواهد شد در ماههای آینده به پاسخ خواهیم رسید.
اسدی از همکاری بین دانشگاهی و مؤسسات آزمایشگاهی معتبر برای رسیدن به پاسخ پرسشها درباره کاوشهای اخیر سخن گفت و افزود: تاریخ گذاری همانگونه که برای عموم مورد توجه است، برای باستانشناسان نیز اهمیت دارد؛ از همین رو سعی میکنند در هر محوطهای که کاوش میکنند، با روشهای باستانشناسی سنتی گمانهزنیهایی ارائه دهند و بر آن اساس دادههای خود را طبقهبندی کرده و بعد پژوهشهای تکمیلی را صورت دهند.
وی افزود: یکی از گمانهزنیهای ما ارتباط این یافتههای استخوانی به دوران هخامنشی بود؛ هرچند ممکن است مربوط به دورههای پس از هخامنشی باشند و این احتمال حتی تا دورههای متاخر اسلامی نیز محتمل است.
پژوهش دانشگاه تربیت مدرس و یک مؤسسه خارجی در یافتههای اخیر
سرپرست کاوش آبراهههای تخت جمشید با بیان اینکه تاریخ گذاری دادهها و پیوندهای ژنتیکی دادههای استخوانی یا همکاری دانشگاه تربیت مدرس و یک مؤسسه خارجی انجام خواهد شد، افزود: فرستادن نمونهها به خارج از کشور زمانبر است؛ اما با وجود این، در چند ماه آینده موضوع تاریخ گذاری را حل میکنیم؛ البته در این میان، علت و نحوه مرگ نیز اهمیت دارد که در پژوهشهای متاخر به آن اشاره خواهد شد.
اسدی با اشاره به اینکه کاوشهای تختجمشید از سدههای گذشته بسیار اهمیت داشته، گفت: تختجمشید همواره سایت مهمی برای باستانشناسی بوده است و از ابتدا بیشتر توجهها معطوف به شناخت تختجمشید دوره هخامنشی شد و توجه کمی به روند حوادث تخت جمشید بعد از دوره هخامنشی روی داد؛ اما مثلاً امروزه میدانیم کاخ ملکه در دوره ساسانی مورد استفاده بوده و بعد در دورههای اسلامی کتیبههایی در این مکان یافت شده است.
این پژوهشگر ادامه داد: مطالعات باستانشناسی بهصورتی دقیق به کاوشهای باستانی میپردازند و نتایج قطعی آنها بعد از بررسیهای آزمایشگاهی منتشر میشود؛ به بیان دیگر نتایج به دادهها روح میبخشد و بعد، این اطلاعات کنار دادهها قرار میگیرد و واقعیتی را ترسیم میکند، این یافتهها پس از کاوش به مجموعه تحت جمشید تحویل داده میشود و به گنجینه موزه میرود و ممکن است زمانی که به توضیحات درستی درباره آنها دست یابیم به بخش نمایشی موزه ورود یابد و در معرض دید عموم قرار گیرد.
اسدی با بیان اینکه کشف اخیر در تختجمشید که خبر آن ۲۶ مرداد ۹۹ اعلام شد شامل اسکلتهای انسانی و حیوانی در آبراهههای این مجموعه جهانی، نگاهها را متوجه تاریخ و روایت پس پشت این یافتهها کرده است، افزود: ابتدا اعلام شد که ۱۱ اسکلت انسانی و ۲ اسکلت سگسانان در جریان لایروبی آبراهه از دروازه نیمهتمام به سمت حیاط صدستون پیدا شده است و بعد دو اسکلت انسانی دیگر نیز نمایان شد که تعداد این یافتهها را افزایش داد.
وی، یادآوری کرد: شکل قرارگیری این استخوانها نشان میدهد که احتمالاً این افراد تدفین نشدهاند بلکه در جریان زد و خوردی که ممکن است به حمله اسکندر مقدونی به ایران مربوط باشد، کشته شده و در آبراههها رها شده باشند.
اسدی تصریح کرد: یافتن این اسکلتهای انسانی مسؤولیت خطیری را فراروی دستاندرکاران حوزه میراث فرهنگی قرار میدهد و میتواند دری تازه به روی گردشگری روایتمحور و خلاق بگشاید و حتی پای گردشگری ادبی را به این میراث باستانی باز کند.
وی این یافتهها را محصور به جغرافیای امروز ندانست و گفت: فرهنگ دایره وسیعتری از جغرافیای سیاسی دارد و اینها حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی است.
نظر شما