به گزارش خبرنگار مهر، «خروج، اعتراض، دولت» بخش سوم از کتاب «نوشتههای اساسی آلبرت هیرشمن» است که پس از مرگ وی در سال ۲۰۱۳ توسط «جرمی آدلمن»، «آمارتیا سن» و «اما راتشیلد» از آخرین مقالات وی جمعآوری و یک سال پس از مرگ وی به چاپ رسید.
کتاب نوشتههای اساسی هیرشمن شامل سه بخش توسعه، بازار و دموکراسی است که کتاب حاضر ترجمه بخش دموکراسی و مشتمل بر پنج مقاله است که آدلمن بر هر یک از آنها مقدمهای کوتاه نوشتهاست.
پیش از این، بخش دوم کتابِ نوشتههای اساسی نیز توسط همین ناشر تحت عنوان «جامعه بازار: تفاسیر رقیب» به چاپ رسیده است.
عنوان کتاب تشابهی با عنوان مشهورترین اثر هیرشمن «خروج، اعتراض، وفاداری» دارد که در سال ۱۹۷۰ به چاپ رسیده ولی همان طور که گفته شد محتوای کتاب فعلی مشتمل بر ۵ مقاله است که تحلیل و نگاه نویسنده به بحثهای متأخرتر و همچنین تکمیل برخی از بحثهای گذشته را شامل میشود و عنوان کتاب نیز با تشخیص مترجم از مقاله سوم اثر در نظر گرفته شده است.
با توجه به پیشینهی نظری و آثار آلبرت هیرشمن میتوان این کتاب را در راستای تلاشها و تأملات وی در نزیک کردن حوزههای مختلف علوم اجتماعی دستهبندی کرد. هیرشمن هرچند در برخی از آثار خود به شیوهای ادبی سعی در باز کردن معماهای مختلف توسعه، اقتصاد و به صورت کلی تاریخ میکند ولی همچنان در پیوند روشنی با فضای دانشگاهی و علوم اجتماعی متعارف باقی میماند.
از همین رو است که وی را میتوان اقتصاددانی برجسته و در عین حال اندیشمندی سیاسی دانست. بهنظر میرسد دستاورد این کتاب و دیگر آثار هیرشمن همان نکتهای است که وی به شکل فاضلانهای به آن اشاره میکند: «شاید چیزی که از تاریخ و مشخصاً تاریخ اندیشهها باید انتظار داشت حل مسائل نباشد بلکه ارتقا سطح بحث درباب مسائل باشد».
همانطور که گفته شد کتاب حاضر مشتمل بر پنج مقاله است: «عقاید متعصب و دموکراسی»؛ «خطابۀ ارتجاع»؛ «خروج، اعتراض و دولت»؛ «اخلاق و علوم اجتماعی: یک تنش بادوام» و «تضادهای اجتماعی در حکم ارکان جامعۀ دموکراتیک بازار.»
هیرشمن در مقالۀ اول، این ایده را پیش میکشد که رضایتخاطر مد نظر اقتصاددانان و تأکید زیاد بر تولید ناخالص داخلی به عنوان یگانه ابزار لازم برای زندگی ناکافی است و دیدگاه اقتصاددانان را محدود میسازد. او از رهگذر بیان این موضوع، تلنگری بر اقتصاددانان متعارف میزند تا به موارد مهم دیگری برای کیفیت زندگی مثل «ابراز عقیده» توجه کنند.
در مقالۀ دوم، یادآوری میکند که جورج دبلیو بوش در انتخابات سال ۱۹۸۸ آمریکا رقیبش را به «لیبرالبودن» متهم ساخت و گفتمان سیاسی مبتذل جدیدی را خلق کرد. بعد از پیروزی بوش، هیرشمن بر آن شد تا در کلمۀ «ارتجاع» و ریشههای کلاسیک و مدرن آن غور کند و نتیجه آن این مقاله شد. در برابر هر اصلاحی همیشه یکی از این سه ایده از جانب مرتجعان مطرح میشود: انحراف و بیهودگی و مخاطره.
اما مقالۀ سوم. هیرشمن در کتاب «خروج، اعتراض و وفاداری»، خروج را در چارچوب علم اقتصاد و اعتراض را در چارچوب علم سیاست میدید. خروج در رقابت بازاری اقتصادی رخ میدهد و اعتراض در عالم سیاست. به گفته وی در کتاب مذکور کمتر به بررسی نقش دولت پرداخته شده است و بیشتر بر نقش رقابت بازاری تاکید شده است از همین رو مقاله حاضر به نوعی تکملهای بر کتاب «خروج، اعتراض و وفاداری» است و با مطرح کردن نقش دولت و تاکید بر اهمیت خروج در ارتباط با انواع دولتها پژوهش هیرشمن کامل میشود. همانطور که در مقاله اشاره شده است محتمل است گاهی شهروندان در تقابل با دولت به این نتیجه برسند که اعتراض به جایی نمیرسد یا هزینهاش بسیار زیاد است و خروج را در دستور کار خویش قرار دهند و از کشورشان مهاجرت کنند.
البته در اینجا هیرشمن مواجهۀ دولتها با دو واکنش شهروندان به حکومتداری را در قالب خروج و اعتراض بررسی میکند و مورد مطالعه هم در وهلۀ اول، آلمان است. از نظرش در آلمان در هنگامۀ فروپاشی دیوار برلین، خروج و اعتراض که پیش از این همواره از نظرش یک رابطۀ الاکنگی داشتند، حالا دست در دست هم داده و به فروپاشی دیوار برلین و آلمان شرقی انجامیدند. همچنین وی واکنش دولتهای دیگر در مقابل این عکسالعملهای شهروندان را بررسی و پی به متفاوت بودن موارد مختلف اشاره میکند. برای مثال دولت ایرلند وقتی با واکنش شهروندانش روبهرو شد، رفتار متفاوتی را برگزید و از مسیر اصلاحات در پی خلق وفاداری برآمد و تا حد زیادی هم موفق بود.
در مقالۀ چهارم او به مبحث مهم اخلاق در علوم اجتماعی میپردازد. او این پرسش مهم را پیش میکشد که ملاحظات اخلاقی در علم اقتصاد و تفکر اقتصاددانان چه جایگاهی دارند؟ اخلاق و جایگاه آن نزد اقتصاددانان و تفاوتش با سایر علوم اجتماعی و فلسفه همیشه یک مباحثۀ آتشین بوده و هست. هیرشمن نیز تلنگرهای خود را در زمینه میزند و از زوایه خاصی خودش به موضوع نگاه کند که حاصلش بدل شده به مقالهای بسیار خواندنی.
در مقالۀ آخر، دوباره سراغ دغدغۀ همیشگیاش یعنی آلمان میرود. فروریزی دیوار برلین و انتخابات در شیلی و ادعای رقیقترشدن دموکراسی در آمریکا و فروپاشی حکومتهای کمونیستی در اقصی نقاط جهان و در نتیجه ظهور دموکراسیهای نوپدید. او به تجربۀ شیلی و آلمان پس از فروپاشی سال ۱۹۸۹ همچون دو کلاس درس نگاه میکرد و این مقاله را در این خصوص نوشت. البته، ادبیات و تاریخ و آثار کلاسیک مثل همیشه رگ و پی این مقاله را تشکیل و به آن طراوت خاصی میدهند تا تفکر بازارگرای غالب دهۀ ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ را نقد کند.
کتاب «خروج، اعتراض، دولت» ترجمهای از کتاب «The Essential Hirschman» نوشتهی آلبرت هیرشمن، با ترجمه محمدرضا فرهادی پور است که در ۱۳۰ صفحه توسط انتشارات مؤسسه فرهنگی هنری پگاه روزگار نو منتشر شده و در تیراژ ۵۰۰ نسخه به بهای ۲۹ هزار تومان در دسترس علاقهمندان قرار دارد.
نشر پگاه روزگار نو سال گذشته نیز اثر دیگری از هیرشمن با عنوان جامعه بازار؛ تفاسیر رقیب با ترجمه فرهادیپور را منتشر کرده بود.
نظر شما