خشایار اعتمادی از خوانندگان پیشگام موسیقی پاپ کشورمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی که چندی پیش و پس از انتشار نماهنگ «منو بشناس» مرکز موسیقی مأوا نیز از دنیای خوانندگی خداحافظی کرده بود، با اشاره به دلایل و انگیزههای حضورش در یک پروژه چند صدایی در گفتگو با خبرنگار مهر توضیح داد: من تا کنون با آقایان محمد اصفهانی، رضا صادقی و خود بهروز صفاریان کار مشترک خواندهام، اما درباره آهنگ «منو بشناس»، مهمترین نکته برای من موضوع اثر بود که قرار بود از ایران بخوانیم. بحث ملیت و آئین را شامل میشد. بنابراین نگاههای سیاسی در این کار نبود.
وی ادامه داد: از سوی دیگر من بهروز صفاریان را واقعاً قبول دارم و در آهنگی که نام او باشد، من را ترغیب میکند تا حداقل نگاه متفاوتی نسبت به آن داشته باشم. اصلاً فکر نکردم که چه کسی در این آهنگ میخواند ولی وقتی پروژهای به این شکل برای ایران ساخته میشود و تنظیمکنندهاش بهروز صفاریان است، حضور در آن برایم جذاب بود. ارادت من به ایران و هموطنانم و همچنین بهروز صفاریان باعث شد تا این کار را بخوانم.
این خواننده پاپ افزود: مدتی قبل هم در قالب یک اتود این کار را برای من ارسال کردند و خوشحال شدم که این پروژه به ثمر نشسته است. درباره من بحث مادی این پروژه اصلاً مطرح نبود و کلاً بحث مادی وجود نداشت چون من همیشه تهیهکننده و سرمایهگذار پروژههای خودم بودهام. برای سایر خوانندگان هم فکر میکنم که اصلاً بحث مالی مطرح نبود ولی آهنگ «منو بشناس» بسیار خوب بود و دیدگاه و محتوای کلام بسیار خوبی داشت که همه این دلایل باعث شد تا در این آهنگ حضور پیدا کنم.
خوش بودن بد نیست اما به چه قیمتی؟
وی در پاسخ به این پرسش که آیا در این اثر سختگیری خاصی نسبت به اسامی سایر خوانندهها نداشتید؟ گفت: حقیقتاً من نپرسیدم که چه کسانی در این آهنگ حضور دارند و پس از اینکه فهمیدم چه هنرمندانی در این پروژه حضور دارند. از بهروز صفاریان خواهش کردم که اگر تأثیری در انتخاب دارد از خوانندههای نسل جدید ما که خوب میخوانند هم برای حضور در این پروژه دعوت کنند. یکی دو خواننده بیشتر نیستند که خوب میخوانند اما اعتقاد داشتم که باید از این خوانندگان هم دعوت شود چرا که وفاق بین نسلهای مختلف خوانندگان پاپ را نشان میدهد.
پس از اینکه فهمیدم چه هنرمندانی در این پروژه حضور دارند. از بهروز صفاریان خواهش کردم که اگر تأثیری در انتخاب دارد از خوانندههای نسل جدید ما که خوب میخوانند هم برای حضور در این پروژه دعوت کنند این خواننده موسیقی پاپ درباره برخی از واکنشها و اظهارنظرها مثبت و منفی نسبت به خوانندگانی که تصمیم به حضور در پروژههای مختلف موسیقایی با مضامین ملی-میهنی میگیرند، توضیح داد: در هر عرصهای که سیاستمداران دخالت کردهاند، ذهنیت منفی برای مردم ایجاد میشود. در موسیقی هم برای برخی مخاطبان این ذهنیت ایجاد شده که هرکسی کاری برای ایران میخواند، باور خودش نیست.
اعتمادی افزود: متأسفانه یک مقدار خود هنرمندان هم برای آهنگ «منو بشناس» دچار تعلل شده بودند. هر کسی که به کشور خودش علاقه دارد باید بخواند. من پروژهای به نام «از پارس تا خزر» داشتم که سه سال برای اجرای آن تلاش کردم ولی از جایی که نباید، ضربه خورد. آن پروژه بحث احراز اقتدار ملی و انسجام اقوام و ادیانی را مطرح میکرد که کنار یکدیگر زندگی کردهاند. به همین دلیل آنقدر سیاست در عرصههای مختلف دخالت میکند، کارها شکل سیاسی به خود میگیرد. همین میشود که الان با جامعهای از شنوندگان موسیقی مواجه هستیم که فقط میخواهند به هر قیمتی خوش باشند. «خوش بودن» بد نیست اما به چه قیمتی؟ به قیمت از دست رفتن اعتقاد به خیلی از مسائل از جمله کارهای میهنی؟ در کشور آمریکا سردر خانهها پرچم آمریکا وجود دارد اما در خانه چند نفر از جوانان ایرانی پرچم ایران وجود دارد؟ من حس وطنپرستی دارم و زمانی که بهروز صفاریان با من تماس گرفت تعلل نکردم.
«منو بشناس» بدون رنگ و بوی سیاسی
اعتمادی درباره ویژگیهای نماهنگ «منو بشناس» بیان کرد: پروژه منو بشناس جذابیتهای زیادی دارد. از جمله اینکه چهل خواننده کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و در کلام آن در عین اقتدار، لطافتی را از کشور بیان کرده است. اما نمیدانم این آهنگ تا چه حد میتواند تأثیرگذار و ماندگار باشد. چون مثلاً خود من چهار آهنگ با موضوع ایران خواندهام ولی فقط آهنگ «از پارس تا خزر» گل کرد. اگر این آهنگ درست پخش شود و رنگ و بوی سیاسی نگیرد میتواند اتفاقات خوبی را رقم بزند.
چندی پیش شنیدم که برخی این آهنگ را با آهنگ «مایکل جکسون» مقایسه میکردند؛ درست مثل زمانی که صدای من را با خواننده دیگری مقایسه میکردند. ما را با این مقایسهها کشتید! وی افزود: من و خیلی از همکارانم با نیت ایران و مردم ایران این کار را خواندیم. اگر اجازه بدهند که با همین تصویر و نگاه، آهنگ منو بشناس منتشر شود، میتواند تأثیرگذار باشد. چندی پیش شنیدم که برخی این آهنگ را با آهنگ «مایکل جکسون» مقایسه میکردند؛ درست مثل زمانی که صدای من را با خواننده دیگری مقایسه میکردند. ما را با این مقایسهها کشتند! در دنیا هر نوع شباهتی میتواند وجود داشته باشد و در موسیقی هم کلاً هفت نت داریم. آهنگ «منو بشناس»، سرود نبوده است و همه سولیست بودهاند و کُرالخوان نبودند. کجای آهنگ We Are The World مایکل جکسون گوشههای ایرانی یا ترکی دارد؟ من میخواهم بگویم که لطفاً دست از این تخریبها و مقایسهها بردارید. برخی از افراد هم که در این پروژه حضور ندارند دست به تخریب میزنند. من این آهنگ را پیش از خداحافظی از عرصه موسیقی خواندهام ولی الان بابت این خداحافظی خوشحال هستم. چرا که اصلاً ذات من این نیست که در جایی باشم که همه میخواهند همدیگر را تخریب کنند.
این هنرمند درباره تجربه تولید این موزیک ویدئو گفت: موزیکویدیوی منو بشناس به صورت کروماکی ضبط شد و شاید اگر زمان داشتند به شکل دیگری میتوانستند اجرا کنند. من نسخه اولیه ویدئوی این کار را دیدم. سعی کردند در آن از اِلمانهای ملی استفاده کنند همانطور که خود من هم در پروژه از پارس تا خزر از چنین اِلمانهایی استفاده کنم. به نظر من موزیکویدیوی منو بشناس میتوانست زیباتر باشد اما با توجه به آن نسخه اولیه که دیدم و تمام هم نشده بود، باز هم مقبولیت دارد.
اعتمادی به اشاره به تولید آثار تصویری و موسیقایی با موضوع ایران در دنیای سینما و موسیقی اظهار کرد: اتفاقاً در سینما اثر خاصی برای ایران ساخته نشده است و فقط سینمای جنگ، پررنگ است اما درباره موسیقی طی سالهای گذشته آثار زیادی با موضوع ایران ساخته شده است. در سال ۱۳۷۶ آلبومی به نام «ایران من» منتشر شد. خوانندگان زیادی هم داریم که آهنگهایی را برای ایران خواندهاند. خود من هم به تنهایی چهار کار برای ایران خواندهام که همگی پروژههای سنگینی بودند. حتی من برای یک آهنگ به تخت جمشید رفتم و آنجا آهنگ را خواندم. به هر حال من بر این باورم در موسیقی تولیدات زیادی برای ایران داشتهایم اما باید برگردیم به مقوله پخش که یکی از معضلات موسیقی ایران است که اتفاقاً از دلایل خداحافظی من از عرصه موسیقی هم بود.
روی زمین خدا با غرور راه نرویم چون خطرناک است
این خواننده پاپ تصریح کرد: اگر مقوله پخش سعی میکند کارهای درجه پنج موسیقی کشور به گوش مردم برسد و شأن شنیداری مردم را پایین بیاورند نباید بگویید که کاری با موضوع ایران تولید نشده است. همانند اقتصاد که وقتی جنس درجه چندم کشورهای دیگر را به مردم ارائه میکنیم راه برای واردات کالاهای بیارزش باز میشود. موسیقی هم همینطور است و با ارائه کارهای درجه چند، سطح شنیداری مردم پایین میآید. در کل به نظرم کارهای خوب زیادی با موضوع ایران تولید شده است ولی اجازه پخش درست به آنها ندادند.
اعتمادی در بخش پایانی صحبتهای خود توضیح داد: شنیدم که برخی افراد میگفتند که چرا صدای من کنار صدای فلانی در این آهنگ قرار گرفته است؟ خطاب من به همکارانی است که در این پروژه خواندهاند و باید بگویم کسی که بزرگ است همیشه میگوید چرا جای فلان شخص خالی است؟ کسی که بزرگ است سعی میکند به احترام کاری که اجرا میشود، داستان را بزرگتر ببیند. کسی که میگوید چرا صدای من کنار صدای فلان شخص قرار دارد، یعنی هنوز بزرگ نشده است. چون من در فرصت کوتاهی این موارد را شنیدم باید به عنوان کسی که ۲۷ سال است کار حرفهای انجام میدهد به این همکاران عزیز بگویم که بزرگ باشید و بزرگ ببینید تا بتوانید درسی برای نسلهای بعد باشید. در تمام مدت توصیه من به بهروز صفاریان این بود که جای فلان خواننده در این اثر خالی است. همه ما تکههایی از یک پازل هستیم و روی زمین خدا با غرور راه نرویم چون خطرناک است.
نظر شما