به گزارش خبرنگار مهر، دومین شب از سلسله گفتوگوهای زنده اینستاگرامی مدرسه نوآوری مهر با موضوع نظام مسائل حوزه هنر و رسانه انقلاب اسلامی، به گفتوگو با محمدصادق باطنی، مدیر مجتمع آموزشی و پژوهشی شهید آوینی بسیج صداوسیما اختصاص داشت. وی در بخشی از سخنان خود گفت: به نظر من بزرگترین و مهمترین مشکل آموزش هنر و رسانه در عرصههای مختلف کشور و انقلاب اسلامی در این است که «مسئله» نیست.
وی افزود: اساسا در فضای کشور مسئلهای به نام آموزش هنر و رسانه نداریم. ما معمولا در انتها و در مقصد نشسته و انتظار شاهکار را داریم. فیالمثل صرفا در مقام مخاطب سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی انتقاد میکنیم که چرا تولیدات این کیفیت را دارند؟
باطنی ادامه داد: در ایران اساسا آموزش را به عنوان یک مسئله اصیل و مستقل نمیشناسند و این مهمترین آسیب است. به عبارتی به آموزش به مثابه یک امر دست چندم یا صرفا یک کار ویترینی نگاه میشود. به زعم من ما دو دسته آموزش داریم: نرم افزاری و سخت افزاری. در ایران معمولا گونه سخت افزاری آموزش را مورد توجه قرار میدهند.
مدیر مجتمع آموزشی و پژوهشی شهید آوینی بسیج صداوسیما در مقایسه میان این دو گونه آموزش گفت: آموزشهای سخت افزاری را میتوان با مثال دلالی توصیف کرد. دلال صاحب محصول و صاحب نیاز را کنار هم قرار میدهد و درصد خود را برداشته و محصول را به مصرف کنندهاش میرساند. بخش مهمی از مراکز آموزشی ما در اصل دلال آموزشند. در این روند آموزش دادن و تربیت موضوعیتی ندارد. به نظرم مهمترین مسئله در زمینه آموزش هنر و رسانه در ایران در این است که آموزشها اصلا جدی نیست. آموزشها ویترینی و سخت افزاری است.
باطنی راهکار خود برای حل این معضل را چنین توضیح داد: راه حل در زمینه آموزش را ورود به حوزه آموزش نرم افزاری میدانم. شاید بتوان آموزش نرم افزاری را اینگونه تعریف کرد: آموزشی که در آن همه وقایع درون جوش است. برای توضیح بیشتر باید درباره رشد نرم افزاری صحبت کنم که با نوع سخت افزاریاش تفاوت دارد. رشد سخت افزاری مثل ساختن ساختمان است. همه چیز از بیرون میآید و این رشد محدود است و هرچند سرعتش بالاست اما الزاما آیندهای ندارد. اما رشد درخت با ساختن ساختمان تفاوت دارد و رشد نرم افزاری است. دانهای که ما در خاک میکاریم به طور بالقوه همه مراحل رشد تا درخت شدن را در درون خود دارد فقط باید شرایطش مهیا شود.
وی اضافه کرد: علاج این است که ما بتوانیم در عرصه آموزش هرچه بیشتر از رشد سخت افزاری بکاهیم و به رشد نرم افزاری اضافه کنیم، اما این کار میبرد، سخت است و لازم است که برای آن برنامه ریزی بلند مدت انجام شود. همچنین ضرورت دارد که امر آموزش اصیل شناخته شود و قدم به قدم اتفاق بیفتد. ویترینچینهای تولیدات رسانهای اما موافق این امر نیستند، آنها نه تنها باری از دوش انسان برنمیدارند که هیچ، به بارها اضافه هم میکنند. مسئولان و متولیان امر در این حوزه بسیار کمکارند و برنامههایشان ناقص است و صرفا ویترینی و چون برنامههایشان ناظر به حل مسئله نیست، بنابراین بار را سنگینتر میکنند.
باطنی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که برای مسئولان تولید و خروجی جذابتر است تا کارهای زیربنایی گفت: همواره برای مسئولان تولید و خروجی جذابتر است. آنها حوصله این را ندارند که وقت بگذارند و از استعدادها، آدمهای توانمند برای بلندمدت بسازند. صبر و حوصله نیست و عمرهای مدیریتی نیز کوتاه است و اصولا آموزش حوزه دیربازدهای است و همیشه در اولویتهای بعدی مانده است.
مدیر مجتمع آموزشی و پژوهشی شهید آوینی بسیج صداوسیما همچنین به یکی از اشکالات مهمی در زمینه طراحی آموزشی اشاره کرد: در طراحی آموزشی مفهوم «انگیزه» را داریم و ما اگر اگر تکلیفمان را با آن روشن نکنیم هیچگاه مسئلهای حل نمیشود. یکی از دلایلی که ما در طراحی آموزشیمان دچار مشکل هستیم این است که انگیزه از آموزش را به درستی نمیتوانیم تشریحش کنیم. یکی از دلایل نفهمیدن این انگیزهها درک نکردن عرصههای آموزشی است. یکی از دلایل دیگرش عدم درک درست ما از مخاطبان حوزه آموزش است.
باطنی گفت: بحث توجه به زنجیره محصول و زنجیره اتصال فارغ التحصیلان برگزیده به عرصه تولیدمحصول و کسب و کار نیز اهمیت فوق العادهای دارد و دقیقترین مسئله در حوزه طراحی آموزشی به زعم من اینجاست که از یک طرف ما گستره حرفهای کسب و کار داریم و از آن طرف یک بستر مستعد نیروی انسانی. کمبودهای ما اینجا پلهای اتصال دهنده این دو است.
وی اضافه کرد: به عبارتی ما باید بتوانیم از فرآیند شناسایی آدمها تا فرآیند توانمندسازیشان و همچنین فرایند حضورشان در عرصه حرفهای را به صورت یک زنجیره درآوریم. یکی از اشکالات بزرگ مجموعههای آموزشی این است که فقط آموزش میدهند. دانشگاههای ما هم در راس این مسئله هستند و هیچ مسیری را برای ورود به کار حرفهای نشان نمیدهند. امروزه تحصیلات آکادمیک نه تجربه لازم برای ورود به عرصه رانشان میدهد و نه لزوما آن دانش کسب شده، برای ورود به صحنه حرفهای فعالیت مناسب است و نه ارتباطی برای دانش پژوهان ایجاد میکند. در صورتی که کار دانشگاه باید اصولا همین باشد.
نظر شما