خبرگزاری مهر – گروه هنر – علیرضا سعیدی: کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار میدهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروریبر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی که پس از آغاز و انتشار آن در نوروز ۱۴۰۰ استقبال مخاطبان، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطرهبازی با تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
دربیست و سومین گام از این روایت رسانهای به سراغ موسیقی تیتراژ سریال «ارتش سری» رفتیم. یک مجموعه حادثهای – سیاسی محصول سال ۱۹۷۹ کشور انگلستان که سال ۱۳۷۱ از شبکه اول سیما پیش روی مخاطبان قرار گرفته و با استقبال چشمگیری هم مواجه شد.
سریال «ارتش سری» یکی از مجموعههای داستانی معروف دهه هفتاد تلویزیون بود که بین سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۷۹ توسط انگلستان و بلژیک به کارگردانی افرادی چون ویکتور ریتلیس، پال آنت، مایکل ئی براینت، کنت آیوز، ترنس دادلی، تریستان دیوی پرکل، راجر جنکینز، راجر چیولی، اندرو مورگان، تولید و در سال ۱۳۷۱ و بخشهای منتخب آن از شبکه یک تلویزیون روی انتن رفت. این مجموعه بر اساس داستانهای جرارد گیستر یکی از تهیه کنندگان شبکه بی بی سی انگلستان است که زمانی خلبان بوده و خاطرات خود را بر پایه رویدادهای واقعی روایت کرده است.
سریالی که در ساعات پایانی شب از گیرندههای اغلب سیاه و سفید تلویزیون خانهها با فضای دهشتناک و تیتراژی دلهره آور آغاز و بینندگانش را با آن دوبلههای جادویی هنرمندان ایرانی از جمله خسرو شمشیرگران، ایرج رضایی، زهره شکوفنده، منصور کاتبی، ناصر طهماسب، جلال مقامی میخکوب و به لندن و بروکسل و مبارازت وطن پرستانی که بی محابا و بدون ترس با افسرهای عجیب و غریب و دراماتیک گشتاپو رو به روی میشدند، میبرد.
برنارد هپتون در نقش آلبر فواره، آن جلا ریچاردز در نقش مونیک دوشان، کلیفورد رز در نقش فرمانده کسلر، جن فرانسیس در نقش لیزا کولبر، کریستوفر نیم در نقش خلبان جان کورتیس، مایکل کالور در نقش سرگرد اروین برانت، ژولیت هموند هیل در در نقش ناتالی شانتران، ران پمبر در نقش آلن مونی، والنتین دایل در نقش دکتر پاسکال کلدرمن، استون یاردلی در نقس مکس بروکارد، ترنس هاردیمن در نقش سرگرد هانس دیتریش راینهارت، هزل مک براید در نقش مادلن دوکلو، پال شلی در نقش سرگرد نیک بردلی، رابین لنگفورد در نقش سرجوخه ویت رنرنت، نیل دنگلیش در نقش والنر، ماریا چالرز در نقش لوئیز کولبر، جیمز بری در نقش گستون کولبر، آیلین پیج در نقش اندره فواره، تیموتی مورد در نقش ژاک بول، نایجل ویلیامز در نقش فرانسوا، گنار مولر در نقش هانس فان بروکن، ماریان استون در نقش لنا فان بروکن، رالف بی تز در نقش پل ورکور، جان دی کالینز در نقش بازرس پال دلون، جان کنون در نقش سرباز آلمانی، مری بارکلی در نقش سوفی شانتال، هیلاری مینستر در نقش هاپمن مولر، تریشا کلارک در نقش ژون ویه وه، دانکن پرستون در نقش ژاک گوان، روث گاور در نقش مادلن شانتال، هتی بینز در نقش ایو، ارنست سی. جننیگز در نقش پیرمد، فرانک ژارویس در نقش یکی از اعضا گروه مقاوت بلژیک، دیوید لودویگ در نقش دیو، استفن چیز در نقش سرهنگ استیون درنفورد، سیارل برنکئاردس در نقش گروهبان تانک، پیتر بارکورث در نقش هیو نویل، میکل وین در نقش راینکه، کاتلین بیرون در نقش مادام سلستی لوکو بازیگرانی بودند که در این سریال خاطره ساز به ایفای نقش پرداختند.
براساس آنچه میتوان از خلاصه داستان این سریال تماشایی در فضای مجازی یافت، داستان سریال ارتش سری مربوط به دوران جنگ جهانی و فعالیتهای یک گروه نجات در کشور بلژیک است. فعالیتهای این گروه بیشتر به فراری دادن خلبانهای انگلیسی اختصاص داشت که هواپیمایشان در بلژیک سقوط میکند. اعضای این گروه که هر یک در جریان داستانهای رنگارنگ سریال دربرگیرنده شخصیتهای جالبی هم بودند، در بروکسل رستورانی دارند و در ظاهر نیز مهماندارانی دوست داشتنی و مهماننواز برای افسران اشغالگر گشتاپو هستند.
موسیقی تیتراژ سریال «ارتش سری» به قدری دربرگیرنده ابعاد جذابی بود که بتواند علاوه بر بزرگترها مخاطبان نوجوان آن سالها را مجذوب جعبه جادویی تلویزیون کند البته تعدادی از اعضای گروه در جریان عملیات و بمبارانهای زمان جنگ کشته میشوند. جالب اینکه پس از جنگ، مردم شهر با این تصور که گردانندگان رستوران خود فروخته و دوست افسران گشتاپو بودهاند، آنها را مورد آزار قرار میدهند. فضایی به شدت دراماتیک که در کنار شخصیت پردازیها و بازی بازیگرانش، سریالی را در مقابل دیدگان مخاطبان دهه هفتاد تلویزیون قرار میداد که قطعاً از تصاویر سیاه و سفید و بازیگرانش خاطرات جالبی در ذهن خود ثبت کردهاند.
خاطراتی که به نظر میآید، موسیقی متن و موسیقی تیتراژش نقش غیر قابل انکاری در مقدمه چینی این خاطره سازی و خاطره بازی دارد.
آهنگساز این مجموعه تلویزیونی هنرمندی به نام رابرت فارنن اهل کشور کانادا است که آوریل سال ۲۰۰۵ درگذشت. او علاوه بر کسوت آهنگسازی به عنوان نوازنده ترومپت، تنظیم کننده و رهبر ارکستر نیز مشغول به فعالیت بوده و در مدت حیاتش با هنرمندان و خوانندگان صاحب نامی نیز همکاریهای متعددی داشته است. البته ذکر این نکته هم لازم است که شخصی به نام کن ماول هم از فصل سوم به عنوان تنظیم کننده موسیقی به سریال ارتش سری ملحق شده بود.
رابرت فارنن فقید به سبب فعالیتها و آثار هنری اش، برندهٔ «جایزه آیور نوولو»، «جایزه گرمی» (بهترین تنظیم کنندهٔ موسیقی) و همچنین «نشان افتخار کانادا» نیز شده بود.
اگرچه در یک مجال رسانهای نمیتوان درباره نقد و تحلیل موسیقی متن و تیتراژ این مجموعه تلویزیونی پرداخت کاملی داشت، اما حقیقتاً موسیقی تیتراژ سریال «ارتش سری» به قدری دربرگیرنده ابعاد جذابی بود که بتواند علاوه بر بزرگترها مخاطبان نوجوان آن سالها را که تقریباً غیر از فوتبال در کوچه و خیابان و چند تفریح و سرگرمی دم دستی محدود، تفریح دیگری نداشتند، مجذوب جعبه جادویی تلویزیون کرده و آنها را از قاب گیرندهها به محل جغرافیایی مه گرفته و جنگ زدهای ببرد که به طور حتم موسیقی تیتراژش نقش غیر قابل انکاری در این جذابیت داشته و همچنان هم این جذابیت را حفظ کرده است.
به هر صورت در کنار نکات فنی و موسیقایی که میتوانیم برای تعریف یک موسیقی تیتراژ درست داشته باشیم، این مؤلفههای جذب مخاطب و تبلیغاتی یک موسیقی تیتراژ است که میبایست توسط آهنگساز مورد توجه دقیقی قرار گیرد، کما اینکه امروز در بسیاری از سریالها، مباحث مربوط به تیتراژ که موسیقی متن نیز یکی از ارکان اصلی آن است تبدیل به عنصری مهم و مؤثر در جریان تبلیغات رسانهای آثار این چنینی قرار گرفته و فضا را به سمت و سویی برده که دیگر نمیتوانیم به راحتی از تیتراژها عبور کنیم.
شمایلی که دست اندرکاران سریال «ارتش سری» که به دلیل حضور تهیه کننده رسانهای اثر بی ارتباط با موضوعات رسانهای و جریان سازی های نبودند، به شدت روی آن تمرکز داشتند و شرایطی را فراهم کردند که موسیقی تیتراژ سریال «ارتش سری» این چنین در ذهنها بماند. تجربههایی ارزشمند که برخی از آهنگسازان هوشمند کشورمان نیز در این سالها روی آن تمرکز زیادی داشتهاند و توانستهاند با اتکا به تجربههای موسیقایی خود و افزایش مطالعات رسانهای شأن موسیقیهایی را خلق کنند که حتی موسیقی تیتراژ سریال را از خود سریال جلوتر انداخته و موجب ایجاد یک جریان تبلیغاتی اثرگذار برای معرفی هر چه بهتر آثاری از این دست شده است.
نظر شما