خبرگزاری مهر – گروه استانها- سید ایلیا طاوسی: این روزها با پایان لیگ برتر تیمهای بالا جدولی به دنبال تقویت تیم و برخی تیمهای میانه جدولی و پایین جدولی به دنبال مربی جدید روی نیمکت هستند با بتوانند عملکرد بهتری را از خود به جای بگذارند.
منصور ابراهیم زاده را میتوان معمار ذوب آهن طلایی ۱۰ سال پیش دانست، کسی که این تیم را تا فینال آسیا و نایب قهرمانی لیگ برتر (دو بار) رساند و حالا چند سالی میشود به دور از فوتبال ایران در آمریکا مشغول به زندگی است؛ به بهانه شنیده شدن نام او در بین گزینههای هدایت ذوب آهن سراغش رفتیم که مشروح این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
ابتدا در مورد فصل فوتبال ذوب آهن بگویید؟
ذوب آهن فصل گذشته با توجه به تغییراتی که در مدیریت باشگاه داشتند به اینجا رسیدند که رحمان رضایی را به عنوان مربی معرفی کنند و از او برای هدایت تیم فوتبال ذوب آهن استفاده کنند، رحمان رضایی قبل از آغاز فصل به عنوان مدیر فنی به باشگاه اضافه شد، زمانی که لوکا بوناچیچ سرمربی آن تیم بودند که مربی باتجربهای بودند و کسی بود که شناخت کاملی از فوتبال ایران داشتند و رضایی در کنار او کار میکرد.
در همان فصل نیز ذوب آهن در روزهای آخر در لیگ ماندنی شد، امسال با جدا شدن خیلی از بازیکنان شاخص که در ذوب آهن بودند و اضافه شدن رحمان رضایی شکل فوتبالشان تغییر کرد و شروع خوبی از اول فصل نداشتند و در نهایت در نیم فصل مجبور به ایجاد تغییراتی در تیم شدند.
روند ذوب آهن نیم فصل چطور بود؟
مجتبی حسینی در نیم فصل از نفت مسجد سلیمان به ذوب آهن آمد در حالی که حسینی با نفت شرایط خوبی را داشتند، اما باز هم با حضور حسینی نتوانستند شرایط بهتری را تجربه کنند و در هفته آخر مسابقات با شرایطی که در بازی سایپا پیش آمد و با همت تیمهای دیگر این شانس را آوردند که در لیگ بمانند.
به هر حال ذوب آهن با این قدمت این حق هواداران ذوب آهن و اصفهانیها است که به عنوان تیمی که در تمام دورههای لیگ حرفهای شرکت کرده و جایگاههای مناسبی داشته و دو نایب قهرمانی لیگ برتر بتواند سال آینده روند بهتری را داشته باشد.
آمدن مجتبی حسینی کمک کننده بود؟
نیاز بود آن زمان تغییراتی صورت بگیرد و اتفاقاً زمان مناسبی هم برای ترمیم تیم داشتند و اینکه مجتبی حسینی انتخاب شد و به ذوب آهن آمد مسلماً دیدگاهی بوده که مدیران و مسئولان باشگاه داشتهاند و بر اساس شناختی که از او داشتند بوده است با توجه به اینکه او دورههای قبل به عنوان کمک گل محمدی و سرمربی تیم در ذوب بود، دیدگاه بود که شاید بتواند کمک کند.
در مجموع شرایط مناسبی برای ذوب آهن به وجود نیامد و آنطور که فکر میکردیم اتفاقات مثبت رقم بخورد رخ نداد، البته در اوایل کارشان چند برد موفق داشتند اما بعد از آن روند منفی نیم فصل اول را ادامه دادند.
این عملکرد منفی نتیجه چه بود؟
استرس در تیم مشهود بود و این استرس ماحصل نگرانیهای افتادن بود و اجازه نداد موفق باشند و عملکرد خوبی داشته باشند، البته در این زمینه باید اشتباهات داوری که در اوایل فصل خیلی این تیم را اذیت کرد به این مجموعه اضافه کنیم.
تا امروز پیشنهادی برای هدایت ذوب آهن به شما مطرح شده؟
خیر، این موضوع رخ نداده و برنامهای نخواستند.
در نیم فصل چطور؟
خیر، در آن زمان هم هیچ برنامه و صحبتی مطرح نبوده.
با توجه به اینکه شما الان در ایران نیستید، اگر پیشنهادی باشد آمادگی حضور دوباره در ایران را دارید؟
خیلی از مربیانی که در ایران کار میکردند یا کار میکنند نیز در ایران اقامت نداشتند که مثالهای زیادی از آن موجود است، مثل امید نمازی که از آمریکا به ایران آمد، لوکا بوناچیچ که در آن زمان ایران نبود یا برانکو که برای پیشنهاد پرسپولیس به ایران آمد.
اگر پیشنهادی از ایران برسد، صحبت من ذوب آهن نیست منظور من کل ایران است، نه مربی پروازی هستم نه هیچ چیز دیگر تنها دلیل عدم حضور من در ایران این است که تیم ندارم و الان اینجا (آمریکا) با یک باشگاه و دانشگاه همکاری میکنم و مسلماً اگر پیشنهادی برسد دوست دارم در کشور خودم فعالیت داشته باشم.
برنامهای که برای سرمربیگری دارید چند ساله است؟
به نظر من هر مربی و باشگاهی وقتی حرفهای نگاه کنید قرارداد شش ماهه و یک ساله نمیبندند، چرا که با شش ماه و یک سال نمیتوانند نتیجه کار را داشته باشند، غیر از اینکه هدفشان در آن مقطع این باشد که فلان مشکل برای تیم رخ ندهد.
اگر تیمی برنامهریزی بلندمدت میخواهد باید حداقل یک برنامهریزی و قرارداد دو ساله باشد و این موضوعی است که همه جا وجود دارد و در ادامه آن دو فصل اگر به توافق نرسیدند قاعدتاً از یکدیگر جدا میشوند، اما نه یک باشگاه نه یک سرمربی نباید هیچ گاه برای یک فصل قرارداد ببند.
وقتی باشگاهی سراغ یک سرمربی میرود حتماً به آن باور دارد و حتماً به او اعتماد دارد که سراغ او میرود و خود باشگاه روی او سرمایه گذاری میکند که فصل بعد اگر باشگاههای دیر خواستند سراغ آن مربی بروند خود باشگاه میتواند مربی را بفروشد و همانطور که برای یک بازیکن این اتفاق رخ میدهد و باشگاه از آن سود میبرد.
البته در این نوع قرارداد این بخش نیز وجود دارد که در پایان نیم فصل یا پایان یک فصل دیدند توانایی توافق را ندارند و نمیتوانند شرایط را حفظ کنند میتوانند از یکدیگر جدا شوند، اما برای شروع باید یک قرارداد با اساس بسته شود مگر با یک بازیکن چند ساله قرارداد میبندند آیا برای سرمایه گذاری روی بازیکن قرارداد یک ساله منطقی است، این شامل حال مربی نیز میشود.
یعنی اگر پیشنهاد کوتاه مدت باشد رد میکنید؟
من باور دارم باید قرارداد بلند مدت و به سود باشگاه و مربی باشد نه اینکه بگویند اگر قرارداد سه ساله کمتر نباشد نمیآیم و از این صحبتها نیست، همه اینها برای مراحل بعدی صحبت است، وقتی صحبتی نشده است نمیتوانید حرف مراحل بعدی را بزنید و هنوز صحبتی نبوده که ببینیم دیدگاه چه هست و چه نیست که آیا شرایط کر محیا هست یا نه بعد صحبت سال و فصل و این دست صحبتها را کنیم.
مسلماً باشگاه، مدیریت، مربی و بازیکن در ذهن خود برنامه دارد اما همه این برنامهها برای بعد از درخواست و سوال کردن از هر مربی و شخص دیگری است.
نظر شما